پرونده
تعداد بازدید : 66
تلاش خانوادگی برای نجات یوزها
گفتوگو با محیطبان بازنشسته طبسی که به همراه خانوادهاش، ایده بکر و خلاقانه «کاروان یوز» را برای جلب توجه مردم به اینگونه در معرض انقراض عملی کرده است
نویسنده : مجید حسین زاده | روزنامهنگار
وقتی میدید که تعداد یوزپلنگهای ایرانی روزبهروز در حال کاهش است، دلش راضی نمیشد که همینطور دسترویدست بگذارد و مثل یک تماشاگر، شاهد انقراض این گونه زیبا و باشکوه باشد. بعد از 35 یا 36 سال خدمت در سازمان محیطزیست بهجای این که مقدمات را برای آسایش و آرامش بیشتر در دوران بازنشستگی فراهم کند، تصمیم پرچالش و سختی گرفت. او به همراه خانوادهاش که همهشان دغدغه حفاظت از یوزپلنگها را داشتند، با فروش یک قطعه زمین و جور کردن چندین وام، آستینها را بالا زد تا برای اطلاعرسانی و افزایش آگاهی مردم در این باره، کاروانی را راه بیندازد. کاروانی که قرار شد به استانهای مختلف کشور سفر کند تا رو در رو با مردم در این باره صحبت کند. یوزپلنگ آسیایی یا یوزپلنگ ایرانی یا تیزپای آسیایی یک زیرگونه بهشدت در معرض خطر انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود. ایران از دهه 1970 به عنوان تنها زیستگاه یوزپلنگهای آسیایی شناخته شده است. آنها را میتوان در مناطق کویری کشورمان پیدا کرد که شامل قسمتهایی از استانهای سمنان، یزد، خراسانشمالی، رضوی و جنوبی، کرمان و تهران میشود. در پرونده امروز زندگیسلام با آقای «بهمن نجفی» که به همراه همسرش این روزها با کاروان یوز برای فرهنگسازی به استانهای مختلف سفر می کند، گفتوگویی داشتیم که خواهید خواند. کاروان یوز او در زمان انجام این مصاحبه بعد از اردبیل و عبور از حاشیه دریای خزر، به دامغان رسیده بود.
از کودکی دوست داشتم محیطبان شوم
«نجفی» درباره اینکه ماجرای علاقهاش به محیطبانی و تلاش برای حفظ یوز ایرانی از کجا شروع شده است، میگوید: «من بعد از بازنشستگی در اواخر سال 88 که بعد از 32 سال خدمت رسمی و 4 یا 5 سالی که به صورت افتخاری در سازمان محیطزیست بودم، وارد پروژه یوزپلنگ ایرانی برای شناسایی مناطقی که آنها زندگی میکنند، شدم. علاقهام به طبیعت به کودکی برمیگردد. حتی در دوران دبستان به محیطبانی علاقه داشتم. در نوجوانی خیلی دوست داشتم که به سفر بروم. عاشق سفر و طبیعت بودم».
کاروان یوز از سال 95
راه افتاده است
از این محیطبان بازنشسته درباره کاروان یوز و شروع سفرهایش به دور ایران میپرسم که میگوید: «در سال 95 وقتی متوجه شدم بیشترین خطری که یوزها را در کشور ما تهدید میکند، تصادفات جادهای است، با خودم گفتم که نمیشود همینطور دست روی دست گذاشت و شاهد انقراض این حیوان بود. این موضوع خیلی آزارم میداد. جالب است بدانید که یوزپلنگ جابهجایی زیادی دارد و از طبس به یزد، از شاهرود به طبس، کرمان و ... برعکس میرود. بنابراین جای ثابتی ندارد. به همین دلیل با همسرم تصمیم گرفتیم که کاروانی را راه بیندازیم تا هم ایده سفر رفتن که از نوجوانی و جوانی داشتم، محقق شود و هم طبیعت گردی که ذاتا دوست دارم و هم کاری برای حفاظت یوزپلنگها کرده باشم».
زمینم را فروختم تا پول سفرهایم جور شود
از او میپرسم که آیا حقوق بازنشستگی کفاف خرید این کمپر و هزینههای سفر با آن را میدهد که میگوید: «من در سال 95 یک کمپر درب و داغون آلمانی خریدم. 5 یا 6 ماه طول کشید تا آن را تعمیر و مجهز کردیم. برای این کار باید، هزینه میکردیم. یک قطعه زمین داشتم که آن زمان فروختم. باز هم یک مقداری کم آوردم بنابراین وام گرفتم. آن زمان تقریبا 110 میلیون تومان هزینه کردم تا مقدمات شروع این طرح را فراهم کنم و شرایطم برای تبلیغ و سفر با این کمپر فراهم شد».
تا امروز به 23 استان سفر کردم
«نجفی» درباره این که با کاروان یوز تا امروز به چند استان برای افزایش آگاهی مردم سفر کرده است، میگوید: «به استانهای مختلفی رفتیم و تا امروز به 23 استان سفر کردیم. کارمان هم واقعا اثر مثبت داشته است. در این مدت با رانندههای زیادی حرف زدیم که در مناطقی که یوزها تردد زیادی دارند، رانندگی میکردند و اصلا به این موضوع توجهی نداشتند. بعدها با ما تماس میگرفتند که در فلانجا یوز دیدیم یا آثار و ردی از یوز در فلان منطقه به چشممان خورد و خیلی مراقب بودیم که با آنها تصادف نکنیم یا به خانوادههایمان هم گفتیم که برای عبور از بعضی مسیرها حواسشان باشد و ... . باید بپذیریم که کارهای فرهنگی بیتاثیر نیست و این حداقل کاری است که از دست ما برمیآید».
سال 95، 16 یوز با خودروها تصادف کردند
«یوزهای باقی مانده بیشتر در اطراف کویر مرکزی کشورمان هستند. البته در ایستگاههای جنوبی و شمالی کشورمان هم هستند؛ولی خیلی کم. تقریبا جاهایی که یوزها حضور دارند، شناسایی و توسط اداره راهور و محیطزیست، همه جاها تابلوگذاری شده است، ولی به دلیل نداشتن اعتبار و بودجه،زیرگذرهای لازم برای آن ها ساخته نشده و تصادفات همچنان وجود دارد.» او درباره این که آماری از این تصادفات دارد یا خیر، میگوید: «در این سالها، یوزهای زیادی تصادف کردند و زیر خودروها رفتند.زمانی که ما این طرح را در سال 95 شروع کردیم در جاده مهریز، اردکان، یزد، راهور، طبس و ... حدود 15 یا 16 یوز زیر خودرو رفتند. در چند سال اخیر نه به آن شدت و آمار گذشته، اما همچنان این مشکل وجود دارد. دلیل کاهش این آمار، علاوه بر افزایش آگاهی مردم، این است که در منطقه میامی حدود 8 تا 10 کیلومتر فنس کشیده شده است. با این حال و با توجه به فنسهایی که باید در مسیرهای دیگر کشیده شود و هنوز نشده، زیرگذرهایی که ساخته نشده و ...، به نظرم همین کار آموزش و افزایش آگاهی مردم بهترین راهکاری باشد که بتوانیم جان یوزها را نجات دهیم».
یوزپلنگها از پرتگاه انقراض آویزان شدهاند
از او درباره اهمیت جدی بودن خطر انقراض یوزپلنگها میپرسم که میگوید: «مردم باید اهمیت وجود یوز را بدانند و تعداد بسیار کمی در این باره اطلاعات کافی دارند. مردم باید بدانند که الان دیگر یوزپلنگ در حال انقراض نیست، بلکه از پرتگاه انقراض آویزان شده و شاید ما هم اکنون نهایتا 30 یوز در کشور داشته باشیم. ما در دهه 80 با دوربینگذاری که فقط در طبس انجام دادیم، حدود 16 یوز در آن منطقه داشتیم. اولین عکس یوز آسیایی در جهان هم توسط من در طبس گرفته شد. در 4 سالگیاش، آن عکس را گرفتم و زمانی که 14 ساله شد، در منطقه نایبندان تلف شد. در حالی که در مشاهدات ثابت شده یوزهای آفریقایی 9 تا 10 سال عمر میکنند، اما یوزپلنگ ما با همین شرایط خشن زیستی که وجود دارد، 14 سال عمر کرد».
یوزها هم درآمدزا و هم برای چرخه طبیعت لازم هستند
یکی از سوالات رایج مردم از «نجفی» درباره اهمیت یوزهاست. این حیوانات چقدر مهم هستند که او حاضر شده است از استراحت بعد از بازنشستگیاش بزند و تصمیم تحسینبرانگیز راه انداختن کاروان یوز را بگیرد؟ خودش اینطور پاسخ میدهد: «یوز میتواند سرعتش را در 3 ثانیه به 70 یا 80 کیلومتر برساند و در فاصله 500 متر به 100 تا 120 کیلومتر بر ساعت. همچنین میتواند خرگوش را شکار کند تا تعداد آنها متعادل شود. جالب است بدانید که اگر یوزها در چرخه محیط زیست نباشند، تعداد خرگوشها با زاد و ولد زیاد از کنترل خارج و برای محصولات کشاورزان دردسرساز میشود. از لحاظ طبیعتگردی و جنبه گردشگری هم بسیاری از افراد در کشورهای مختلف جهان حاضرند برای دیدن یوز از نزدیک هزینه کنند. از این لحاظ، یوز زیبای ایرانی میتواند درآمدزا باشد. این حیوان با توجه به اینکه سریعترین دونده در جهان محسوب میشود، جذاب است و از طرفی نبود این حیوان در این زیست بوم باعث زیاد شدن تعداد خرگوشها در منطقه و اتفاقاتی نظیر خوردن ریشههای گیاهان می شود. ما به همین دلیل نتوانستیم علاقهمان به یوز را بعد از بازنشستگی رها کنیم و از هیچ کاری برای اینکه مانع انقراض نسل آنها بشویم، دست نخواهیم کشید».
چون حمایت نشدم، سال گذشته خانهام را هم فروختم
از «نجفی» درباره حمایتها برای اجرای این طرح توسط مسئولان میپرسم که میگوید: «علاوه بر فروختن زمین و وامهایی که گرفتم، حتی من سال گذشته، دوباره پول کم آوردم و خانهام را هم فروختم و ملکی با یک زیربنا و متراژ کمتری خریدم تا بتوانم به این سفرها و تبلیغاتم ادامه دهم،چون هیچ کمکی به ما در این سالها نشده است. البته علاوه بر من، بچههایم هم پیگیر این کار هستند، چون ما یک خانواده زیستمحیطی هستیم. همسرم هم میگوید که در این زمینه باید فعال باشیم و هر کاری از دستمان برمیآید، انجام دهیم».
مسیر 300 کیلومتری برای ما
4 روز طول میکشد
او درباره کمپری که به خودرویش وصل کرده است، میگوید: «کمپر فقط برای این است که در سفرها کرایه خانه ندهیم و بتوانیم ارتباط بهتری با مردم برقرار کنیم. خیلی آرام و با توقفهای زیاد مسیر را طی می کنیم، چون مقصد برای ما مهم نیست. به طور مثال،یک مسیر 300 کیلومتری که ممکن است همه در 3 یا 4 ساعت طی کنند، برای ما 3 یا 4 روز طول میکشد. داخل کمپر فقط برای استراحت و مثل یک سوئیت کوچک است. یک سری بروشور تبلیغاتی هم داشتیم که الان تمام شده. با امکاناتی که الان دارم، فقط میتوانم بروم و حرف بزنم. سال گذشته همین بنرهای دور کمپر خراب شد که مجبور شدم همهرا عوض کنم. رانندهها وقتی ما و این کمپر که تمام ضلعهایش به نقش یوز تزیین شده، میبینند، جمع می شوند و ما هم در هر جایی که اجتماع رانندههاست، برای مردم در این باره صحبت میکنیم؛ هرجایی مثل محل توقف رانندههای وسایل سنگین، سبک، مجتمعهای بین راهی، مدارس، محلهای اسکان و ... .
بیشترین سوال مردم
درباره مواجهه با یوزپلنگ است
«هرجایی که توقف میکنیم، مردم خیلی زود جمع میشوند و علاقهمندانه میایستند و به صحبتهای ما گوش می کنند. افراد مختلف با جایگاه اجتماعی مختلف، سطح اقتصادی و ... میآیند و گوش میدهند». «نجفی» ادامه میدهد: «ما در این میان توضیح میدهیم که یوز چطور گونهای است، چه رفتارهایی دارد و چگونه میشود از آن حفاظت کرد، اساسا اهمیت حفاظت از یوزپلنگ آسیایی چیست و هدفمان از این کار، آموزش و اطلاعرسانی درباره جزئیات زندگی و نحوه مواجهه مردم با یوزپلنگ ایرانی است. یک بار یک اتوبوس ورزشکارها بودند، ایستادند و بعد از شنیدن توضیحات ما قول دادند که در پیجهایشان در حد توان برای یوزها تبلیغ کنند و سفیرهای ما شوند. مرتب مردم ما را نگه میدارند و خاطرات خود را از نحوه مواجهه با یوزپلنگ در جاده میگویند یا سوالهایی دارند که اگر با یوزپلنگ مواجه شدند، چطور باید با آن برخورد کنند.»
تا زنده هستم، این کار را ادامه میدهم
از او میپرسم تا چه زمانی به این کار ادامه خواهد داد که میگوید: «تا زنده هستم، با این کاروان یوز سفر خواهم رفت، اطلاعرسانی میکنم و امیدوارم تا زمانی که زیرگذرهای لازم را احداث کنند و حفاظت از زیستگاهها کامل شود، اعتبارات لازم برسد و ... حداقل ما با آموزش به رانندهها بتوانیم کاری کنیم که یک یا دو جفت یوز زنده بمانند. نگرانی اصلی من این است که اگر به همین منوال پیش برود، در 10 سال آینده که جادهها زیاد میشود، خودروها بیشتر میشود، جادهها دوبانده میشود و ... یوزی برایمان باقی نماند و مثل شیر نشود یا مثل ببر مازندران یا ... . . نگرانی ما از این است و به همین دلیل، تلاش و آموزش خانواده ما ادامه خواهد شد». او در پایان درباره استفاده از طرح یوز روی پیراهن بازیکنان تیمملی برای جام جهانی 2014 هم میگوید: «هیچ کاری بیتاثیر نیست. آن اتفاق باعث جلب توجهات جهانی به یوز ایرانی شد و بسیار مهم بود، اما هنوز باید تلاش زیادی برای فرهنگسازی در این زمینه انجام شود».