

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

صورتی یکی از رنگهای پرطرفدار جهان است. خیلیها میخواهند این رنگ را به جنسیت ربطدهند ولی واقعیت این است که هرکسی میتواند صورتی را دوست داشتهباشد. به تازگی با محصولات سینمایی بیشتر متوجه این رنگ شده ایم. اگر میخواهید بیشتر درباره موارد معروف صورتی در دنیا بدانید، این شماره اطلاعات عمومی، خوراک شماست.
داستان رنگ صورتی در تاریخ
میدانیم که رنگ صورتی ترکیبی از سفید و قرمز است. سابقه استفاده از این رنگ در ادبیات به قرنها پیش برمیگردد و حتی شاعران رومی در اشعار خود نام این رنگ را آوردهاند. صورتی در قرون وسطی یک رنگ رایج نبود، اشراف بیشتر از رنگ های قرمز درخشندهتر مانند زرشکی استفادهمیکردند. استفاده از رنگ صورتی سالها بین مردم کم بود تا اینکه در قرن هجدهم میلادی رنگهای پاستلی بین اروپاییها پرطرفدار شد و مردم به صورتی علاقهمند شدند. در قرن نوزدهم میلادی این رنگ به نوار یا تزیینات لباسهای مردانه اضافهشد و کمکم صورتی جای خودش را در کمد لباسهای مردان هم بازکرد.
آبهای صورتی در ایران و استرالیا
همه دریاچههای جهان، آبی نیستند. دریاچه صورتی «هیلیر» در استرالیا، تالاب «لیپار» در چابهار و «مهارلو» در شیراز خودمان میتوانند این موضوع را تاییدکنند. بههرحال چرخ طبیعت همیشه یکجور نمیچرخد و میتواند حسابی آدمها را غافلگیرکند. توصیف کاپیتان «فیلندرز» که هیلیر را کشف کردهبود نشانمیدهد این دریاچه چرا به این رنگ درآمدهاست. او در یادداشتش نوشته :«در قسمت شمال شرقی، یک دریاچه کوچک به رنگ یک گل رز بود که آب آن، به شدت با نمک اشباع و حتی مقداری از آن در نزدیکی ساحل این دریاچه، کریستال شدهبود. این دریاچه صورتی بین تپههای شنی و اقیانوسِ منجمدِ جنوبی فاصله انداخته و همین موضوع به جذابیتهای هیلیر اضافه کردهاست، ناگفته نماند که آب این دریاچه شور است و برای آشامیدن مناسب نیست.» صورتیبودن مهارلو هم علت مشابهی دارد و به نوعی جلبک به نام «دونالیلا سالینا» برمیگردد که در آب خیلی شور و نور زیاد رشد میکند. در تالاب لیپار اما همه چیز متفاوت است و صورتیبودن رنگ آب زیر سرِ پلانکتونهای صورتی یا قرمز رنگ و مواد و املاح معدنی است که 90 درصد تالاب، خانه آنهاست.
تغییر کلیشه آبی و صورتی
خیلیها در تلاش اند کلیشه صورتی و آبی را بشکنند و این رنگها را به دختر یا پسر نسبت نمیدهند. فکرمیکنید در گذشته چطور بوده و آیا این تفکر صورتی برای دخترها و آبی برای پسرها وجود داشتهاست؟ در گذشته خبری از این چیزها نبودهاست و لباس نوزادان سفید رنگ بود و هیچ رنگی به هیچ جنسیتی نسبت داده نمیشد، تا اینکه بعضی نشریات ادعاکردند صورتی باید رنگی پسرانه و آبی باید رنگی دخترانه باشد. این ترند در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ تغییر یافت و تبدیل به چیزی شد که امروز میشناسیم.
صورتی یک رنگ واقعی!
چشمهای ما دارای حسگرهایی هستند که به رنگهای قرمز، زرد، آبی و سبز علاقه دارند. در حقیقت سیگنالهایی از این رنگهای اصلی در مغز ما ترکیب شده و جهانی متنوع و رنگارنگ را برایمان ترسیم میکنند. باید اذعان کرد که مغز و چشمان ما به اندازه کافی باهوش هستند و میتوانند ترکیبی از طول موجهایی را که ما به آن صورتی میگوییم، به طور قابل اعتمادی تشخیصدهند. در پایان باید اعتراف کرد که با در نظرگرفتن همه این موارد، به راحتی میتوان استدلال کرد که صورتی یک رنگ واقعی است.
منبع: facts.net

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جزیره سُقُطرا (سکوترا) مجموعه جزایری در غرب اقیانوس هند و بین دو قاره آسیا و آفریقاست که در دهانه خلیج عدن قرار دارد. این جزایر متعلق به کشور یمن است و شامل جزیرههای مرجانی سقطرا، عبدالکوری، سمهه و درسه است با جزایر کوچکتری که مجموع وسعت آنها حدود 4 هزار کیلومتر مربع است.
این جزیره دورافتاده که بیش از 6 میلیون سال پیش از سرزمین اصلی آفریقا جدا شده، شبیه مناظر فیلمهای علمی تخیلی است. تنوع زیستی باورنکردنی و منحصر بهفردی در سقطرا وجود دارد که در هیچ کجای دنیا یافت نمیشود. این جزیره اکنون در اشغال امارات است . در قرنهای پیش یکی از دلایل جذابیت این منطقه مادهای به نام صَبِر و خون سیاوشان بود که امروزه هم وجود دارد. این ماده صمغ درختی کمیاب است که فقط در این سرزمین یافت میشود. ارسطو هنگام ورود به این جزیره نامهای به اسکندر مقدونی نوشت و خواست گروهی از یونانیان را به آن سرزمین بفرستد تا او را در جمعآوری صمغ این درخت یاری کنند، زیرا از این ماده برای تهیه دارو استفاده میشد. امروزه جزیره سقطرا با نام جواهر دریای عرب معروف است. این جزیره جادویی دارای تنوع زیستی شگفتانگیز، مناظر طبیعی فوقالعاده، سواحل رویایی، غارهای آتشفشانی تحسینبرانگیز، درختان خارقالعاده، آبهای بلوری و صخرههای مرجانی در دل طبیعت و دستنخورده است. حدود 50 هزار نفر در این جزیره زندگی میکنند و گویش و زبان مخصوص خود را دارند. هنگام ورود به این جزیره وجود انواع پرندگان و زیبایی بینظیر آنها توجه هر مسافری را به خود جلب خواهد کرد که گاهی ممکن است ساعتها بیآن که متوجه گذر زمان باشید به نظاره آنها بنشینید. گردشگران زیادی هرسال از سراسر دنیا به این جزیره سفر میکنند تا از زیبایی این جزیره منحصر به فرد لذت ببرند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

من کیام؟
من محمد قربانی، ۳۸ ساله هستم. در مقطع کارشناسی، در رشته مهندسی ایمنی و مدیریت عملیات حریق و حوادث تحصیلکردهام و دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری هستم.حدود ۱۲ سال سابقه کار در مهندسی و نظارت ایمنی (HSE مخفف واژههای Health،Safety،Environment) در پروژههای عمرانی، ساختمانی و کارخانجات و سیستمهای اعلام و اطفای حریق دارم. ۲ سالی هم هست که به عنوان راهبر متروی مشهد در حال خدمت هستم.
در رشته مهندسی ایمنی، چه خبر است؟
رشته مهندسی ایمنی بسیار جذاب و دوستداشتنی، همراه با نگرانیها و استرس و مسئولیت بالاست؛ چون بهطور مستقیم با جان و مال مردم سروکار دارد. یکی از اهداف این رشته، پیشگیری و کاهش خطر حادثه، سانحه و فاجعه است که هر کدام اقدامات خاص خود را نیاز دارد و شامل قوانین، دستورالعملها و آییننامههای خاص برای پیشگیری از سانحه و محافظت از جان و مال شهروندان است. هدف دیگر رشته مهندسی ایمنی، مدیریت و اجرای عملیات و جمعآوری پس از سوانح است. رشته ایمنی از هنرستان ایمنی و آتشنشانی آغاز میشود و داوطلبان در دانشگاه در مقطع کاردانی و کارشناسی ناپیوسته در رشته مهندسی ایمنی و HSE و دو رشته آتش نشانی (پیشگیری- مدیریت عملیات در حریق و حوادث) و در مقطع کارشناسی ارشد نیز در رشته مهندسی ایمنی و HSE در دانشگاه های ملی و شرکت نفت ادامه تحصیل میدهند. مقطع دکترای رشته مهندسی ایمنی هنوز در کشور ما ارائه نشدهاست.
بعد از دانشآموختگی چه چیزی در انتظار دانشآموخته این رشته است؟
بعد از دانشآموختگی، باز هم نیاز به گذراندن دورههایتکمیلی آموزشی از جمله مهارت مستندسازی،برای جذبشدن به کار است و دانشآموخته میتواند در آزمونهای استخدامی آتشنشانی و شرکتهای نفت، آب، برق، گاز و... شرکتکند و مشغول به کار شود یا بهعنوان مشاور و افسر ایمنی در پروژههای ساختمانی، کارخانهها و شهرکهای صنعتی کارکند.
این رشته چه سختیهایی پیش روی شما میگذارد؟
دانشآموخته این رشته با توجه به حساسیت و مسئولیتپذیری بالا، نیاز دارد که همیشه بهروز باشد و آییننامهها و دستورالعملهای بینالمللی را از طریق انجمنهای ایمنی ایران رصد و در کلاسهای نظام مهندسی ایمنی شرکت کند. این رشته سختیهای خاص خود را دارد؛ برای مثال آنهایی که در رشته ایمنی و آتشنشانی کارمیکنند، استرس شدید شغلی دارند که نوعی سختی کار به حساب میآید. این افراد هم جان خودشان در معرض خطر است و هم مسئولیت حفاظت از جان دیگران را به عهده دارند و در هر لحظه از شبانهروز ممکن است به ماموریت اعزام شوند. در پروژههای عمرانی و... هم همینطور است، در تمام مدت کار باید یک افسر ایمنی حضور داشته باشد و بر روند کار نظارت کند. کسی که این رشته را انتخاب می کند باید بداند در محیط کار استرس بالایی در انتظارش خواهد بود. برای مثال عکس این گفتوگو مربوط به کارگاه ساخت ایستگاه متروی کوهسنگی مشهد 20متر زیرِ زمین است که به عنوان افسرایمنی در آنجا حضور داشتم.
مهندسی ایمنی به درد چه کسانی میخورد و بازار کاراین رشته و درآمد آن به چه صورت است؟
کسانی که این رشته را انتخاب میکنند باید حسابی علاقهمند باشند تا بتوانند با سختیها و شببیداریهای آن کنار بیایند. همچنین باید حساس، مسئولیتپذیر و دقیق باشند. بازار کار رشته مهندسی ایمنی بسیار گستردهاست و طبق مقررات، همه سازمان ها، نهادها و ادارهها واحدی به نام ایمنی دارند که تجهیزات حفاظت فردی، ایمنیِ آن نهاد و سلامت کارکنانش را پایشمیکنند. درآمد رشته مهندسی ایمنی با توجه به عنوان و مرتبه شغلی، مناسب و رو به بالاست و در رده مهندسان اجرایی قرارمیگیرد.
چطور میتوان در رشته مهندسی ایمنی به موفقیت رسید؟
ممارست، شجاعت و دلیر و نترس بودن (آتشنشان)، جدیت در کار، اجرای دقیق قوانین و محتاط بودن از رازهای موفقیت در رشته مهندسی ایمنی است. فردی که در کارش خیلی جدی است (قدرت نه گفتن) و به راحتی در برابر ناایمنبودنِ یک سازه، حفاری غیرمجاز، گودبرداری غیراصولی، رعایت نشدن دستورالعملهای ایمنی و حفاظت فردی و... کوتاه نمیآید، نمونه یک فرد موفق در این رشته مهم است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بعید میدانم کسی در دنیا وجودداشتهباشد که یکبار جلوی آینه نزدهباشد زیر آواز. بعد از این حرکت، دو حالت وجوددارد؛ یا همه میخواهند تمامشکنید و دیگر نخوانید یا از خواندنتان استقبال و تشویقتان میکنند که در کلاسهای آواز شرکتکنید. یکی از موضوعات مهمی که در کلاسهای آواز با آن آشنا میشوید صدای «سر» و صدای «سینه» است. جابهجایی صدا بین سر و سینه یکی از تکنیکهایی است که خوانندهها در آوازشان از آن استفادهمیکنند و ما فقط محصول نهایی آن را در آهنگها میشنویم. میخواهید بیشتر از این تکنیک بدانید و خودتان هم آن را امتحانکنید؟ ادامه مطلب را بخوانید.
تفاوت تارهای صوتی !
ما صداهای متنوعی در اطرافمان داریم؛ از سوپرانو و آلتو گرفته تا تنور و باس. ارتعاشات تارهای صوتی و چینهای غشای مخاطی که در سراسر حنجره کشیدهمیشوند این صداها را میسازند. تکلیف صدای سر و سینه چیست؟ صدای سینه همان صدایی است که دامنه متوسط تا پایین صدا را پوششمیدهد و صدای سر که از دامنه بالاتر تشکیل شدهاست. به این معنی که صدای سینه تارهای صوتی ضخیمتری دارد در حالی که سر از تارهای صوتی بسیار نازکتری استفادهمیکند، چیزی شبیه سیمهای روی گیتار. بیشتر ما در زمان صحبت از صدای قفسهسینه واین دامنه صوتی استفادهمیکنیم مگر این که بخواهیم به عمد صدایمان را زنانه و نازکتر از چیزی که هست نشاندهیم، شبیه کار بعضی دابسمشبگیرها در فضای مجازی. بیشتر خوانندهها هم در زمانی که به اصطلاح بالامیخوانند از صدای سرشان کمکمیگیرند. حالا اگر کسی با صدای سینه آواز بخواند تارهای صوتیاش در تمام مدت میلرزند و صدایی قویتر از صدای سر تولید میشود.
صدای سر در مقابل صدای سینه
تفاوتهای مختلفی بین صدای سر و سینه وجود دارد که از آنها میگوییم.
احساس: حس آوازخواندن با هر صدایی متفاوت است. وقتی نتهای پایینتر را با صدای سینه خود میخوانید میتوانید دست خود را روی قفسه سینه خود بگذارید و ارتعاشاتش را در آن محل احساسکنید اما هنگامی که با تمام صدای سر آواز میخوانید صدای خود را در تاج سر، پشت چشمها و بین گوشهای خود احساس میکنید. در واقع با جهش به صدای سر، متوجه خواهید شد که صدا از سر شما میآید و آنجا، پرورشگاه آن است.
تارهای صوتی: از لحاظ ساختار کلی، تارهای صوتی نازک صدای سر و تارهای صوتی ضخیم صدای سینه را ایجادمیکنند.
کیفیت و محدوده: لحن و صدای آوازی این صداها متفاوت است. صدای سر دامنه بالاتر خواننده را نشان و صدای سینه دامنه پایینتر را پوششمیدهد.
ترکیب بشه چی می شه؟!
یکی از خوانندههای معروف خارجی میگوید :«وقتی بچه بودم از خواب بیدار میشدم و آنقدر عصبانی بودم که مثل یک جیرجیرک کوچولو صحبت میکردم. کمکم یادگرفتم که چگونه میتوانم آن را به چیزی تبدیل کنم که شبیه صدای سوت است اما با صدای تارهای دیگران» در واقع صدای سر و سینه میتوانند با هم ترکیبشوند. همانطور که یک خواننده میتواند با صدای سر خود صداهای مختلفی را تولیدکند درست شبیه نوازندهای که با گذاشتن انگشت روی قسمتهای مختلف گیتار آهنگهای متفاوتی تولیدمیکند یا با استفاده از دامنه ترکیبی و تکنیکهای آوازخواندن با سر و صدا، آواز خود را پیچیدهتر و مخاطب را بیشتر احساساتی می کند. در کل دامنه صوتی ترکیبی نقطه جالبی است که خوانندهها از آن برای افکتدادن استفادهمیکنند. در واقع با آن مقدمه خوانندگی و آهنگی هیجانانگیز را میچینند تا موسیقی بسیار روانتر و راحتتر در گوش شنونده شنیدهشود. منبع: masterclass

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

چشم بر هم زدیم وتابستان به ماه آخر خود یعنی شهریور رسید. این یعنی پاییز و شروع فصل مدرسه از آنچیزی که فکرمیکنید نزدیکتر است. شاید هم نگاهی به تقویم بیندازید و بگویید هنوز تا پایان تعطیلات وقت داریم. میخواهید بدانید چطور میتوانید تهمانده تابستان را بچلانید تا بعد از تمامشدن آن افسرده نشوید؟! راههایش را بخوانید.
بیخیالِ تلفن همراه
شاید همین اول کار میگویید : «بیخیال! مگه می شه؟ مگه داریم؟» سعیکنید استفاده از تلفن همراه و برنامههای آن به ویژه بازیها را به حداقل برسانید. چون بدون آنکه بدانید زمان زیادی از وقتتان را میگیرد و وقتی به خودتان میآیید که دیگر دیر شدهاست.
شروع جدی یک کتاب
سعیکنید بخشی از زمان باقیمانده را به خواندن یک کتاب جدید اختصاصدهید. حتی اگر کتابخوان نیستید این پیشنهاد را با یک کتاب جمعوجور که مطابق با سلیقهتان است امتحانکنید. کتابخواندن مغزتان را فعال نگهمیدارد و کمکمیکند تا آمادگی شروع سال تحصیلی جدید را پس از پایان این تعطیلات طولانی داشتهباشید. زمانش هم دستخودتان، از چند دقیقه تا چند ساعت در روز.
وقتگذرانی با خانواده
میدانید که از مهرماه وقت بیشتری دارید تا دوستانتان را ببینید. در تابستان هم با آنها چتکردهاید. سعیکنید در زمان باقیمانده یک برنامه وقتگذرانی با خانوادهتان بگذارید. یک فیلم یا سریال را با هم شروعکنید، ترتیب یک بازی را بدهید و سعیکنید بیشتر در کنارشان باشید و همصحبت شوید.
تمامکردن نیمهکارهها!
به روزهای قبل از شروع تابستان فکرکنید و به برنامههایی که برای تابستان و تعطیلات داشتید. چند موردش را انجامدادید؟ چند تا روی زمینماندهاند؟ چند کار نیمهتمام دارید؟ سعیکنید به نیمهکارهها سروسامان بدهید. اگر کتابی را شروعکردهاید تمامکنید، اگر آموزشی را نصفه گذاشتید به پایان برسانید. حتی اگر میخواستید تغییری در اتاقتان ایجادکنید همین الان وقتش است.
بالابردن خواب مفید
احتمالا در تابستان ساعت خوابتان بهطور کلی عوض شدهاست. شاید خواب کافی را فراموش کردهباشید. اگر در تعطیلات تابستان به این موضوع عادت کردید که شبها تا دیروقت و تا ساعتهای طولانی بیدار بمانید، فیلمببینید یا در اینترنت بچرخید،بهتراست کمکم شیوهتان را عوضکنید. کارها و تفریحاتتان را طوری انجامدهید که بین 8 تا 10 ساعت خواب مفید داشتهباشید و تا شروع پاییز بدنتان به این روند عادتکند.
یک هواخوری کوچولو
هوا در روزهای پایانی تابستان بهتر و بهتر میشود. میتوانید با یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان یک مسیر کوتاه را برای پیادهروی انتخابکنید تا هم کمی هوای تازه نفسبکشید و هم بدنتان از کمتحرکی دربیاید. این هواخوریهای کوچولو را جدی بگیرید چون روی رفتار و خلقوخوی شما تاثیر دارد و حالتان را هم خوبمیکند.
منبع: chetor

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جوانه، میدونی قشنگترین بخش پاییز چیه؟ لابد فکر کردی میخوام بگم ریختن برگها، یا شاعرانه شدن هوا، اما میخواستم بگم بهترین بخشش اینه که دوباره هودی میپوشیم.
نه اتفاقاً منم میخواستم بگم بهترین بخشش اینه که هودی میپوشیم؛ چون خودم وقتی هودی میپوشم شکمم دیگه بزرگ دیده نمیشه.
چرا مامان بزرگ من یکبار برای همیشه خواص درمانی بینظیر چای نبات رو ثبت جهانی نمیکنه تا همه دنیا در درمان انواع بیماریها ازش استفاده کنن؟
والا مامان بزرگ منم تو همین وضعیته، اما مافیای جهانی دارو اجازه نمیده بشریت با این داروی ویژه آشنا بشه.
جوانه، واقعاً استرس بازگشایی مدارس رو دارم. بهنظرت چرا؟
بهنظرم چرا؟ منم چند ماه تا ظهر میخوابیدم و همهاش صفا سیتی، از بازگشایی مدارس ناراحت بودم. اما عوضش میری علم و دانش یاد میگیری. ناراحت نباش.
جوانه بهنظرت چرا هر وقت خواب خوب میبینیم صبح یادمون میره خواب چی دیدیم؛ اما هر وقت خواب بد میبینیم با جزئیات یادمون میمونه؟
شاید چون خواب بد بخش کوتاهی از یک خواب خوب بوده که یادمون مونده و در اصل این خواب خوب ما بوده که یک بخش بدش رو بهخاطر سپردیم. خودم نفهمیدم چی شد.
من هرچی راجع به نسبی بودن زمان در قانون نسبیت اینشتین میخونم بازم نمیفهمم.
با مثال ساده میگم، دیدی یه وقتهایی کلی درس میخونی و نگاه به ساعت میکنی میبینی فقط 10 دقیقه گذشته؟ اما یهذره با دوستت حرف میزنی و بهخودت میای میبینی یک ساعت گذشته؟ این میشه مفهوم نسبی بودن زمان که البته مثالش ربطی به قانون نسبیت نداشت.
جوانه، بهنظرت تیمهای ایرانی چهجوری قراره جلوی نیمار، کریس رونالدو و سادیو مانه بازی کنن؟
چهجوری؟ خب با پا. حالا نگران نباش. یا برق ورزشگاه قطع میشه. یا چمن خرابه بازی لغو میشه. یک چیزی میشه. شایدم فضاییها به زمین حمله کردن و مسابقات تعطیل شد. فقط باید امیدوار باشیم خلاصه.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نویسنده: انسیه موسویان
تصویرگر: ماهنی تذهیبی
انتشارات: نشر طلایی
زیر آسمان ابری
به معنای نامش فکر میکند
گل آفتابگردان!
گروس عبدالملکیان
میدانید قالب این شعر چیست؟ من هم تا زمانی که کتاب «بیایید شعر بگوییم» را نخوانده بودم، نمیدانستم. به این شعر طرح میگویند. این نوع شعرها تحت تأثیر هایکوهای ژاپنی سروده شدهاند. هایکو از سه مصراع تشکیل شده و اغلب لحظههای کوتاه از طبیعت را توصیف میکند که در ورای آن مفهوم عمیقتری پنهان است. کتاب «بیایید شعر بگوییم» نه تنها برای علاقه مندان به شاعری مفید است بلکه با بیان زیباییها و نکات شعری به کسانی که شعر دوست دارند هم کمک میکند تا از شعر خواندن، لذت بیشتری ببرند. با مطالعه این کتاب هم با قواعد شعر آشنا خواهید شد و هم شعرهای خوبی میخوانید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.