دانلود تمام صفحات این نسخه
صفحه 1 : صفحه نخست
صفحه 2 : سلامت
صفحه 3 : خانواده و مشاوره
صفحه 4 : طنز و سرگرمی
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
حدود 25 سال پیش، بچه بودم. اون زمان نونوایی کم بود و تو هر محله یکی به زور پیدا می‌شد. یه روز نوبت من بود که برم نونوایی. پیاده راه افتادم رفتم یه جا که چند تا کوچه با خونه‌مون فاصله داشت. خسته و کوفته وقتی رسیدم، از هرکی پرسیدم «نفر آخر کیه؟» گفت که «من نیستم». از این آقا، از اون آقا... بالاخره آخری رو پیدا نکردم و راه برگشت به خونه رو در پیش گرفتم. وقتی رسیدم خونه، مامانم با عصبانیت و تعجب پرسید: «پس نونت کو؟» منم گفتم: «نگرفتم، آخه نفهمیدم آخری کی بود، منم برگشتم!»
1-«گهی پشت به زین و گهی زین به پشت» سروده کیست؟
آخرین اخبار
پربیننده ترین
حرف مردم
