آدمهایی را دیدهاید که همیشه میخندند و انگار از آسمان افتادهاند و هیچ غم و دردی ندارند و زندگی همیشه روی خوشش را به آنها نشان داده است؟ واقعا این آدمها شادند یا شادیشان نقابی است که به چهره زدهاند تا غم و دردها را بپوشانند؟ به گزارش سایت «برترینها»، دکتر پرویز رزاقی؛ روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در مطلبی به شخصیت شناسی این تیپ افراد پرداخته است.
شوخ طبع ها چه ویژگی هایی دارند؟
شوخطبعی و بذلهگویی یک ویژگی روانی است؛بنابراین نمیتوانیم بگوییم هرشخصی که شوخطبع و بذلهگو است، الزاما مشکلی دارد و برای پنهان کردن غمها و مشکلاتش اینگونه رفتار میکند. گاهی هم هستند افرادی که در زندگی شخصی و بیرونی خود زیاد موفق به نظر نمیرسند؛ ولی شادمانیشان ناشی از خلق ویژه و دنیای درون آنهاست و وقتی با این افراد بیشتر معاشرت داشتهباشیم متوجه میشویم این آدمها زیاد هم زندگی را سخت نمیگیرند. برداشتهای ذهنی این افراد نسبت به پدیدهها با خیلی از ما متفاوت است و زیاد حساسیت به خرج نمیدهند. این افراد برداشتهای منفی ندارند. یعنی نقاط منفی کمتر به چشمشان میآید و زودرنج نیستند. چنین افرادی وقتی با ناکامی و شکستی در زندگیشان مواجه میشوند، دنیا برایشان به آخر نمیرسد.
تفاوت شوخ طبع ها و معمولی ها
در حالی که ذهن افراد حساس و زودرنج، مدام درگیر پردازش است و به طور معمول رفتارها را به شکل منفی تحلیل میکنند، اگر یک فرد آسانگیر را یک روز مانده به یک مهمانی دعوت کنیم سریع لباسی از میان لباسهایش پیدا میکند و به مهمانی میرود چون هدفش این است که به مهمانی برود و چندان اهمیت نمیدهد که از دو هفته قبل دعوت شده یا همان روز، اما افراد سختگیر به طور معمول انتظار دارند از یک هفته قبل به آنها اطلاع داده شود تا لباس مناسب پیدا کنند یا حتی بخرند.
شوخطبعها در تعاملات بینفردی
در تعاملات بین فردی هم اگر افراد شوخطبع حرف نابجا یا زخم زبانی بشنوند خیلی پریشانخاطر و ناراحت نمیشوند. خیلی هم زود آن را به فراموشی میسپارند؛ اما یک فرد زودرنج ممکن است با یک حرف مدتها درگیر باشد. این رفتارها و واکنشها از ویژگیهای رفتاری این اشخاص بر میآید و اینکه چگونه به دنیا نگاه میکنند.
چرا بعضیها شوخطبع میشوند؟
یکی از عللی که باعث این تفاوتها میشود، ذهن و مغز انسانهاست؛ اینکه مغز یک انسان چگونه هر کنشی را تحلیل میکند و بعد متناسب با همان تحلیل، واکنش نشان میدهد؛ به طور معمول واکنش افراد آسانگیر و شوخطبع، یک واکنش خندهرویانه است از دید دیگری این واکنشها با ویژگی شخصیتی افراد ارتباط دارد؛ مثلا ما میبینیم برخی از آدمهایی که یک مقدار چاق هستند که ما به آنها تیپهای «پیکنیکی» میگوییم، بیشتر افرادی خوشمشرب یا بیتفاوت هستند. در عوض میبینیم برخی از افراد لاغر به شدت جوشی هستند، زود مضطرب میشوند، حساساند و غصه میخورند. به خصوص این چاق و لاغری ناشی از ویژگیهای شخصیتی، بیشتر در صورت افراد نمایان میشود.
شوخطبعی یادگرفتنی است؟
بعضی از افراد با آموزش و به دلیل معاشرت با افراد خوشبرخورد و شوخطبع به این ویژگی دست پیدا میکنند. یعنی فرد از دوران نوجوانی سعی کردهاست که این شکلی باشد یا یکی از نزدیکانش مثل پدر یا مادر اینگونه بوده و فرد تحت تاثیر آن شخص خاص این ویژگی اخلاقی را آموخته و جزئی از او و درونی شدهاست. یعنی آنچه را که در کودکی و نوجوانی آموخته به یک تیپ شخصیتی تبدیل میشود یا اینکه ممکن است بذلهگویی یک رفتار تقویت شده باشد. طوری که فرد یک بار وارد جمعی میشود و شروع به بذلهگویی میکند و دیگران از وجود او لذت میبرند و تشویقش میکنند، بار دیگر همین کار را انجام میدهد و باز هم مورد استقبال قرار میگیرد طوری که دوستانش به او میگویند بدون تو اصلا خوش نمیگذرد. اگر تو نباشی ما فلان مهمانی یا فلان سفر را نمیرویم و... شخص با این واکنشها و تشویقها برای بذلهگو بودن و شوخطبعی تلاش میکند و کم کم این مسئله جزو ویژگی های فردی و خلقی او می شود و در اثر موافقتی که با آن مواجه شده است، میتواند به سادگی در هر موقعیت و هر جمعی این رفتار را نشان دهد.
وقتی همیشه بذلهگو نیستیم
البته برخی افراد دوگونه رفتار دارند؛ مثلا شخصی در مواجهه با خانواده همسرش بسیار بیخیال، بیتفاوت و خوشرو به نظر میرسد و بگو بخند دارد ولی درون خانواده و با همسرش رفتار کاملا متفاوتی دارد. به طوری که روزگار را بر آنها سیاه کردهاست. یا اینکه شخصی میان دوستانش به شوخطبعی و بذلهگویی شناخته میشود ولی میان خانواده بسیار سختگیر و بداخلاق است. البته این افراد یا دچار اختلالات شخصیتی هستند یا درون خانواده مشکل دارند که این رفتارها را از خودشان نشان میدهند.
وقتی بذلهگویی از نیازهای ارضا نشده میآید
گاهی هم فرد، نیازهای ارضانشده خود را در جمع به شکل بذلهگویی و شوخطبعی نشان میدهد. یعنی همیشه این رفتار نشانه شادی درونی و سلامت روان نیست. این ویژگی در افرادی که دوگانگی دارند؛ بیشتر نشانه یک اختلال شخصیتی است. داستانی هست که شخصی نزد روانکاو میرود و میگوید من بسیار افسرده هستم و با دارو هم خوب نشدم. روانکاو به او میگوید به فلانجا برو ، شخصی یک برنامه کمدی اجرا میکند و مردم را میخنداند. میتوانی به تماشای این برنامه بروی و برای لحظاتی شاد باشی. شخص میگوید کسی که این برنامه را اجرا میکند خود من هستم. یعنی فردی که دیگران را میخنداند لزوما آدم شادی نیست. اگر شخصی این ویژگی را در جوهره وجودش داشتهباشد، میتواند با تمرین و آموختن برخی مهارتها به این ویژگی دست پیدا کند که از درون انسان شادی باشد و دیگران را هم بخنداند و شاد کند ولی واقعا بعضی از افراد این جوهره وجودی را ندارند و هر چقدر هم تلاش کنند بعید است بتوانند به چنین روحیاتی دست پیدا کنند. یعنی آدم هایی که ذاتا افراد جدی و درونگرایی هستند به طور معمول نمیتوانند خیلی شوخطبع و بذلهگو باشند. در نهایت آنها فقط میتوانند در جمع باادب و با نزاکت بنشینند و با افراد برخوردی نسبتا صمیمانه داشته باشند. ما آنها را بیشتر به عنوان افراد رسمی میشناسیم و خیلی قابل تغییر نیستند.