سید مصطفی صابری/ فوتبال فقط یک ورزش قهرمانی که در آن تیم ها برنده و بازنده می شوند و هواداران حرص می خورند یا کیف می کنند، نیست. فوتبال برای خیلی از ما یک هیجان شیرین، یک لذت بی پایان و یک تفریح کم خرج بود و هست که با گوشت و پوستمان حسش می کنیم. بچه های قدیم انواع و اقسام فوتبال بازی کردن را تجربه می کردند؛ از گل کوچیک با تیردروازه های فلزی تا دریبل گل! سانتر کله و بازی با جوراب های لوله شده به جای توپ! حتی بازی با توپ های کوچک و سبکی که به شدت به زانوها آسیب می زد و... اما همین که توپ جلوی پای ما می افتاد دیگر مهم نبود که در یک کوچه تنگ و باریک هستیم و هر بار تردد خودرو یا موتور باعث اختلال در بازی می شد، مهم نبود که دروازه آجر بود یا درخت و پیت حلبی! حتی مهم نبود با کفش بازی می کنیم یا دمپایی و... مهم این بود که تمام دنیا آن لحظه در پاهای ما خلاصه می شد. همان گل کوچیک ساده، همان بازی من درآوردی دریبل گل می شد مهم ترین بازی دنیا، می شد حیثیتی ترین نتیجه ممکن، باید از جان مایه می گذاشتیم برایش و تسلیم نمی شدیم. برای همین چنان از خود بی خود می شدیم که نمی فهمیدیم سرزانوی شلوارمان پاره شده، آستین مان گِلی شده، گوشه چشممان ورم کرده و کله مان پر از خاک است. بارها و بارها بزرگ ترها صدایمان می کردند و فقط یک جمله تکراری می شنیدند: فقط یک گل دیگه! تو رو خدا! یک گل دیگه! امروز می خواهیم با انواع و اقسام فوتبال هایی که در کوچه و خیابان یا حتی داخل خانه بازی می کردیم، خاطره بازی کنیم. از لذت گل کوچیک بگوییم و دردسرهایش را مرور کنیم و از خدمات فوتبال محلات برای تیم ملی بگوییم، با ما باشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چه طور بود؟/ مثل گل کوچیک فراگیر نبود. مخصوص نوجوانان بود و جوان ها کمتر جدی اش می گرفتند! دلیل هم داشت! بچه های بین 10 تا 14 سال بدون برنامه قبلی بعدازظهرها تندتند مشق ها را می نوشتند و می زدند بیرون! متناسب با این که چند نفر در کوچه بودند، یک بازی را توی رگ می زدند. گل کوچیک مربوط به وقت هایی بود که تعداد نفرات فرد بود. به طور معمول از 3 نفر شروع می شد و تا N نفر ادامه داشت. قانون بازی این بود که یک نفر می رفت درون دروازه، و بقیه باید به او گل می زدند. هر کسی گل می زد می رفت داخل دروازه و این ماجرا تا پنچر شدن توپ یا تاریک شدن هوا ادامه داشت. بیشتر وقت ها «دریبل گل» امتیازی بود یعنی هر کسی بیشتر گل می زد، امتیازش بیشتر بود و برنده می شد. گاهی وقت ها برای هیجان بیشتر دریبل گل می شد بازی تیمی! یعنی اگر برفرض 6 نفر بودند، سه تیم سه نفره می شدند! دروازه بان و مدافع! و دو تیمی که باید گل می زدند! هر چه قدر رقابت و کل کل بیشتر می شد روح ورزشی بازی کمتر می شد! چون دروازه بان و مدافع به تیمی که کمتر گل زده بود راه می دادند!
چی داشت؟/ دریبل گل هیجان جالبی داشت! چون گل زیادی در آن رد و بدل می شد! بازیکن برای این که دریبل گل باز قدر باشد باید موقعیت سنج می شد! خیلی وقت ها کسانی که عقب بودند با زحمت توپ را تا جلوی دروازه می رساندند اما کسی که تمام کننده بهتری بود، توپ را گل می کرد. کسانی که شوت زن های خوبی بودند در دریبل گل موفق می شدند چون می توانستند بدون جا گذاشتن بقیه راحت با یک شوت گل بزنند! حُسن دیگر این بازی این بود که فرد همزمان و در یک بازی به طرز جالبی پست های مختلف فوتبال مثل دروازه بان، مدافع و مهاجم را تجربه می کرد!
چی نداشت؟/ دریبل گل کار گروهی نداشت! یعنی در بیشتر مواقع نداشت! قوانین خاصی هم نداشت و همه چیز براساس شرایط روز بود و تعداد آدم هایی که حضور داشتند! دریبل گل یک مشکل دیگر هم داشت به نام شادی بعد از گل! اساساً همه رقیب بودند و کسی نبود شادی بعد از گل را با او تقسیم کنی!
رونقش کی و کجا بود؟/ خوبی دریبل گل این بود که حتی در حیاط کوچک خانه ها هم می شد بازی کرد! حسن دیگرش این بود که چون یک دروازه داشت و مکان کمی و کوچکی برای بازی می خواست، می شد در گوشه ای از کوچه یا حیاط و باغ که نور بهتری داشت بازی کرد!
چی شد؟/ بعید است بچه های این دوره زمانه که با یک گوشی می توانند در نقش مسی و کریس رونالدو ظاهر شوند الان حوصله چنین تکاپویی را داشته باشند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چه طور بود؟/ بازی قانون ساده ای داشت! دو دروازه که دور از هم بودند و درونش یک نفر بود! کل بازی هم دو نفره بود! باید با شوت سرضرب و محکم دروازه حریف را باز می کردند! گاهی به زحمت یک تبصره اضافه می شد و استپ کردن توپ با دست جزو آن یک ضرب محسوب نمی شد! گاهی دو تیم دونفره با هم بازی می کردند اما بازهم پاسکاری در کار نبود و باید با یک ضرب مهار و کنترل و یک ضرب شوت گل می زدند! در شوت یک ضرب مثل دریبل گل چون فضا کم بود، ممکن بود توپ بعد از برخورد با دیوار یا وسایل منزل و حیاط گل شود برای همین دو تیم قبلش توافق می کردند که گل به اصطلاح دیواری قبول است یا نه! اگر قبول بود که بازی پیچیده می شد چون می شد با ترفندی توپ را به دیوار کوبید تا وارد دروازه شود!
چی داشت؟/ در شوت یک ضرب شوتزن بودن مهم ترین فاکتور بود. گاهی می شد توپ به خاطر کنترل ضعیف در وسط دروازه یا جلوی دروازه خودی متوقف می شد! این جا بود که باید فاکتور شجاع بودن را هم برای ایستادن جلوی یک شوت مهلک در فاصله نزدیک، به شرایط بازیکن اضافه می کردیم! گل زدن در این بازی مهم بود اما یک سمت ماجرا گل نخوردن بود. سرعت عمل هم موثر بود چون لازم نبود شوت ها فنی و دقیق باشد کافی بود سریع و سرضرب باشد تا حریف وسط دروازه استقرار کافی پیدا نکند!
چی نداشت؟/ ظاهر و باطن بازی خیلی ساده بود! حتی نفس زیادی نمی خواست اما هیجانش بالا بود. گاهی در شوت یک ضرب یک بازیکن تکنیکی و توانمند به خاطر اقتضائات بازی از یک بازیکن فیزیکی و تنومند راحت می باخت!
رونقش کی و کجا بود؟/ شوت یک ضرب در راهروهای باریک خانه های قدیمی رونق زیادی داشت! راهروهایی که حدفاصل در منزل تا داخلش بود.
چی شد؟/ به شدت توصیه می کنیم اگر پدر خانواده هستید و آپارتمان نشین با دختر و پسرتان شوت یک ضرب بازی کنید! هم تلفات ندارد! هم دویدن در آن کمتر از بازی های دیگر است و مزاحم همسایه پایینی نمی شوید! هم هیجانش بالاست! فوقش یکی دو گلدان و میوه خوری تان می شکند و عیالتان شاکی می شود که این هم جزو هیجان بازی است! اصلاً قدیم بخشی از لذت بازی در این بود که زنگ خانه همسایه را بزنی و بگویی توپ ما افتاده توی حیاط شما! هیجان گفتن این جمله و صبر برای دیدن واکنش طرف مثل خنثی کردن بمب سه زمانه بود! حالا عیال شما که از خود است و صبوری می کند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چه طوری بود؟/ گل کوچیک جالب ترین فوتبالی بود که بچه ها در محلات بازی می کردند، سخت بود و جای بچه های تکنیکی و خاص. بیشتر از 8 نفر و دو تیم چهارنفره مزه نمی داد. ماجرا از این قرار بود که دوتا دروازه کوچک داشتیم. بیشتر وقت ها دروازه بان در این دروازه ها ثابت نبود. گاهی که تیم ها می خواستند بچه های کوچک تر را بازی بدهند، به این رضایت می دادند که فقط داخل دروازه باشند و توی دست و پا نباشند. در گل کوچیک معمولی ترین دروازه بان ها هم گل نمی خوردند. کافی بود یک پسرک کپل توی دروازه باشد و سعی کند لایی نخورد! البته گل کوچیک بازهای قهار دوست داشتند دروازه ها خالی باشد تا بازی گرم شود.
چی داشت؟/ گل کوچیک فقط و فقط بر پایه تکنیک بود و پاسکاری سریع در جایی که تجمع بازیکن حریف زیاد بود. تکنیک برای جا گذاشتن بازیکن حریف و تاکتیک در حد تیکی تاکای بارسا. «پاس تودر» و «پاس پشت پا» خوراک گل کوچیک بود اما هیچ حرکتی در گل کوچیک مثل لایی نبود.
چی نداشت؟/ در گل کوچیک از سانتر، شوت راه دور و به خصوص ضربه سر خبری نبود. اصلاً این کارها کاربردی نداشت.
رو نقش کی و کجا بود؟/ در مشهد محوطه جلوی راه آهن، بولوار فرودگاه و گاهی وقت ها خیابان مدرس مقر گل کوچیک بازها بود. ماه مبارک رمضان و ساعات بعد از افطار و همین طور شب های جمعه در گوشه و کنار خلوت شهر مثل حاشیه پارک ها، علاقه مندان به این بازی می پرداختند.
چی شد؟/ در بین بازیکنان معروف فوتبال و فوتسال کشور خیلی ها بودند که معلوم بود خاستگاه ورزشی شان گل کوچیک و تا حدودی فوتبال سالنی است. مثل سید مهدی ابطحی، مجید نامجو مطلق، علی کریمی و... که شاخص ترینشان محمدرضا حیدریان کاپیتان سابق تیم ملی فوتسال کشورمان بود. این روزها که فوتبال فیزیکی تر شده و حرفه ای بودن ملاک مربی هاست بازیکنان فانتزی که با توپ زیاد کار می کنند چندان مورد توجه نیستند و دیگر نمی توان رد گل کوچیک را بین بازی ستاره ها گرفت، اما در گوشه و کنار شهر هنوز هستند معدود بچه های مستعدی که گل کوچیک می زنند تا از ظرافت های این بازی لذت ببرند.
نکته طلایی؟/ در گل کوچیک بعضی چیزها مهم تر از گل زدن بود، مثل لایی زدن! کسی که لایی می خورد تا آخر بازی در کل کل ها تحقیر می شد! حتی اگر تیمش برنده می شد هم لایی خوردن آن قدر خفت داشت که نگو و نپرس!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چه طور بود؟/ سانتر کله بازی عجیبی بود! یک نفر می رفت دروازه! یک نفر می رفت چند متر دورتر و سانتر می کرد! بقیه هم در تقلا بودند برای این که سانتر را قطع کنند و گل بزنند! یعنی اصل جنس بود! آن هم برای ما پسربچه های ایرانی که طی 30 سال اخیر همیشه هر چی فوتبال داخلی دیدیم، مبتنی بر همین تاکتیک بوده! سانتر و هدزدن! که البته برای اختصار، اسم بازی شده بود سانتر کله! البته در گوشه و کنار شهرهای مختلف اسم های مختلفی روی این بازی خلاقانه گذاشته بودند! اما معروف ترینش همین بود! این قدر در این زمینه خودکفا و خوش تکنیک بودیم که اگر مسابقات جهانی اش برگزار می شد ایران اول می شد و حتی ممکن بود تیم دوم و سومش هم ایران باشد! این بازی هم گاهی با خلاقیت هایی همراه بود. به طور مثال گاهی یک مدافع هم حضور داشت!
چی داشت؟/ الگوی ورزشی آن هایی که اهل سانتر کردن بودند یا جواد زرینچه بود یا مهدی مهدوی کیا برای راست پاها! و رضا شاهرودی و مهرداد میناوند و صادق ورمزیار برای چپ پاها! عابدزاده و غلامپور هم الگوی دروازه بانان بودند و اوج هیجان برای دروازه بان این بود که توپ را مشت کند! سرزن ها هم دوست داشتند مثل کریم باوی، کریم باقری و علی دایی باشند! خلاصه سانتر خوب، خروج به موقع و سرزنی شاخص ترین فاکتورهای این بازی بود.
چی نداشت؟/ در این بازی دریبل و شوت نبود! حتی دروازه بان ها شیرجه هم نمی زدند چون یا حین خروج توپ را دفع می کردند و همه چیز به خیر و خوشی تمام می شد یا توپ را نمی گرفتند و دروازه خالی و بدون پشت و پناه می شد!
رونقش کی و کجا بود؟/ بهترین و جالب ترین فضا برای این بازی روی چمن های پارک بود. فضای بین دو درخت می شد دروازه! طبیعتاً درخت ها طوری کاشته نشده بودند که دروازه ای در مقابل باشد لذا با همان یک دروازه بچه ها می ساختند و این بازی هیجان انگیز را تجربه می کردند.
چی شد؟/ برخلاف گل کوچیک که می شود ادعا کرد کلی فوتبالیست و فوتسالیست تحویل جامعه ورزشی داده این بازی طوری نبود که خروجی اش محسوس باشد اما این روزها هم در گوشه و کنار شهرها برگزار می شود حتی بین میانسال ها! چون برخلاف گل کوچیک و دریبل گل نفس زیادی نمی خواهد! حتی خیلی وقت ها در بازی های سالنی رفاقتی وقت زیادی روی این بازی گذاشته می شود تا همه به خصوص دروازه بان گرم شوند و مهیای بازی اصلی!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فوتبال حبابی
فوتبال حبابی رشتهای بسیار پرجنب و جوش است که نیاز به مهارت چندانی ندارد. گل زدن در این رشته بسیار مشکل است، زیرا بالا تنه بازیکنان تماما داخل حباب پوشیده شده است و بنابراین حفظ تعادل سخت شده که همین موضوع باعث جذابیت آن شده است. در فوتبال حبابی هدف گل زدن و برنده شدن است و تنها تفاوت آن با بازی فوتبال در این است که بازیکنان هر تیم در یک حباب باد شده شفاف (که از سر و بالا تنه محافظت میکند) قرار میگیرند. حبابها با اینکه یک سپر دفاعی محسوب می شوند اما باعث افزایش احتمال برخورد های تن به تن میشوند و تجربه ای عجیب و مفرح را به وجود می آورند.
قوانین
بازی در زمین های متفاوت چمن و یا سالنی برگزار می شود.
هر بازی متشکل از دو تیم شرکت کننده است و هر تیم حداقل باید 5 بازیکن داشته باشد.
وقت بازی شامل دو زمان 7دقیقهای و 5 دقیقه استراحت بین دو نیمه میباشد.
هزینه ها
ورودی هر شخص برای نیم ساعت بازی 10 هزار تومان است که در مجموع هربازی 100 هزار تومان برای خانواده هزینه در بر خواهد داشت.
فوتبال دستی انسانی
قطعا خیلی لذت بخش خواهد بود وقتی که جای یکی از آدمک های داخل فوتبال دستی قرار می گیری و این بار به جای اینکه با حرکت دسته بازی به آدمک فوتبال دستی دستور شوت و یا پاس بدهی خودت تصمیم می گیری با توپ چه کاری انجام دهی. این اتفاق لذت بخش چند سالی هست که افتاده و شما می توانید با قرار گرفتن به جای آدمک های فوتبال دستی بازی کنید.
قوانین
احتمالا بعد از این که این قواعد را بخوانید و با خطاهای این بازی آشنا شوید، تصمیم می گیرید که قانونی بازی نکنید! اما توصیه ما به شما این است که حتما قوانین را رعایت کنید تا آسیبی نبینید.
هر بازی متشکل از دو تیم شرکت کننده است و هر تیم حداقل باید 7 بازیکن داشته باشد.
بازیکنان باید در تمام طول بازی در جایگاه خود باشند و اهرمهای جایگاه خود را با هر دو دست گرفته باشند.
کمر بازیکنان باید به وسیله کمربند به میله ای متصل باشد. بازیکنان نمیتوانند خارج از محدوده مشخص خودشان قدم بگذارند.
وقت بازی شامل دو زمان ده دقیقهای و پنج دقیقه استراحت بین دو نیمه میباشد.
هزینه ها
ورودی هر شخص برای یک ساعت و نیم بازی 8 هزار تومان است که در مجموع هربازی 110 هزار تومان برای تیم ها هزینه در بر خواهد داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
میرجانیان/ برای خیلی از ما سوال است که چه طور طی 20 سال اخیر تیم ملی فوتبال ما حتی در آسیا عنوان قابل توجهی کسب نکرده اما فوتسالمان در جام جهانی، یک بار سوم و یک بار چهارم شده است. درباره اهمیت و جایگاه گل کوچیک در فوتسال و فوتبال گپی کوتاه با حسین شمس سرمربی سابق تیم ملی فوتسال زدیم. حسین شمس می گوید: «ما و بیشتر بازیکنان بزرگ فوتبال این کار را از گل کوچیک های داخل خیابان ها شروع کردیم و در آن زمان این بازی پر هیجان بسیار رونق داشت اما روز به روز با افزایش آپارتمان سازی و بزرگ شدن شهر فضا ها کوچک تر شد و این بازی با ارزش که بسیار مورد نیاز فوتبال و فوتسال کشور بود را کم رنگ کرد تا جایی که الان فقط بازی هایی که شهرداری ها و یا سازمان های تفریحی مهیا می کنند انجام می شود.»
شمس درباره تاثیر گل کوچیک بر پرورش بازیکنان بزرگ می گوید: «وقتی فضا برای بازی کوچک می شود مهارت های بازیکنان افزایش می یابد و هر بازیکنی که بتواند در زمین های کوچک توپ را در اختیار خودش داشته باشد طبیعی است که بتواند در زمین های بزرگ بسیار بهتر هنر نمایی کند. به نظر من یکی از دلایلی که اکنون فوتسال در ایران رشد چشم گیری دارد و ما الان در جایگاه سومی می باشیم این است که پس زمینه ای به نام گل کوچیک در همه مدارس و شهر های ما جریان داشته باشد.» او در پایان گفت: «امیدوارم یک نهادی در ایران متولی این امر شود و ما اگر بخواهیم فوتبال و یا فوتسال خوبی داشته باشیم باید از این مسابقات نه به عنوان یک بازی قهرمانی بلکه به عنوان استعداد یابی استفاده کنیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بچه های قدیم آرام و قرار نداشتند! محصور و اسیر شرایط نبودند! با هر امکاناتی و در هر موقعیتی یک توپ یک جلد و ساده کافی بود تا یکی از مشتقات فوتبال را به یک بازی شیرین تبدیل کنند. خلاصه شرایط شیرینی را رقم می زدند تا تکاپو داشته باشند. شما هم به فرزندتان اجازه بدهید با خلاقیت های شیرین نشاط داشته باشد. بازی کردن های این چنینی شکستگی دست و پا و کله دارد اما کودکی فرزندتان را محدود و زمخت نمی کند. هر کسی که فوتبال را دوست دارد و بازی می کند قرار نیست فوتبالیست شود. هیجان فوتبال انرژی روحی آدم ها را برای درس خواندن تقویت می کند. کارگروهی و رقابت را در این بازی های ساده یاد می گیریم و با تشکر از دو بازی شیرینی که به اختصار معرفی شان می کنیم:
موقعیتی بازی/ این بازی عجیب این طوری بود که یک نفر داخل دروازه بود و توپ را با استفاده از دیوار برای نفر دیگر می انداخت! او هم فرصت داشت توپ را در موقعیت ایجاد شده گل کند! هر کسی باید چند ضربه با پای چپ! چند ضربه با راست! چند موقعیت با سر را تبدیل به گل می کرد تا در موقعیتی برابر معلوم شود چه کسی بهتر است! این بازی مخصوص داخل اتاق بود و بیشتر با توپ های فسقلی 5 تومانی انجام می شد!
پنالتی بازی/ این یکی هم بیشتر جان می داد روی قالی نرم انجام شود تا حسابی شیرجه بزنیم! نفری چند پنالتی می زدیم و هر کسی بیشتر می گرفت و کمتر گل می خورد برنده بود. بهترین زمان برای این بازی وقتی بود که پدر و مادر خانواده در منزل نبودند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.