داستان زندگی زن میانسالی که 2 بار طلاق گرفته است
تعداد بازدید : 0
تحقیر برای من بس است!
گروه خانواده و مشاوره- چهره اش نشان می دهد خیلی خسته است. معلوم است دلش از همه افرادی که به دادگاه خانواده آمده اند، پرتر است. روی نیمکت راهروی دادگاه خانواده نشسته و انتظار می کشد. سن و سالش زیاد است و کمتر فردی باور می کند او برای درخواست طلاق به دادگاه مراجعه کرده است. بالاخره انتظار به پایان می رسد و منشی شعبه 268 دادگاه خانواده او را صدا می زند. وقتی وارد شعبه می شود، قاضی در حال بررسی پرونده او است. به گزارش جام جم، چند لحظه سکوت در دادگاه حکمفرما می شود و در نهایت قاضی عموزادی از سودابه می پرسد: چرا می خواهی از همسرت جدا شوی؟
شوهرم 20 سال تحقیرم می کرد
سودابه با چهره ای غمگین شروع به تعریف ماجرای زندگی اش می کند: به خاطر این که هر روز تحقیر می شوم. البته من خیلی وقت است که در زندگی ام تحقیر می شوم. از وقتی یادم می آید همه آدم های دور و برم مرا تحقیر می کردند و باعث شدند اعتماد به نفسم را از دست بدهم. 20 سال با مردی زندگی کردم که به خاطر بچه دار نشدنم همیشه تحقیرم می کرد. حتی یک زن دیگر گرفت و صاحب فرزند شد. من هم تنها برای این که در شهرستان سایه یک مرد بالای سرم باشد و مهر طلاق بر شناسنامه ام نخورد، تحمل کردم و حرفی نزدم. 20 سال تحقیر شدم و حرفی نزدم. شوهر سابقم مرتب با من دعوا می کرد و غرور مرا می شکست. هرچه می گفتم در جوابم می گفت اگر نمی خواهی بگو، طلاقت می دهم. من هم دیگر نمی توانستم چیزی بگویم. ماندم و تحمل کردم، اما دیگر صبرم لبریز شد. 2 سال پیش بالاخره تصمیمم را گرفتم و از او جدا شدم. با خود گفتم بروم یک زندگی راحت تشکیل بدهم و خودم را از این همه دعوا و توهین و تحقیر خلاص کنم.
ازدواج با اختلاف سنی 15 ساله
چندماه بعد با کاظم آشنا شدم. او هم تنها بود و چند وقتی می شد که همسرش را از دست داده بود. کاظم به دنبال یک همسر می گشت تا در تنهایی هایش کنارش باشد. از آنجا که بعد از طلاق مشکلات زیادی برایم پیش آمد و خیلی سختی کشیدم، با وجود 15سال اختلاف سنی که با کاظم داشتم تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. کاظم به من گفت دو دختر و یک پسر دارد که یکی از دخترهایش ازدواج کرده و به خانه بخت رفته است. وضع مالی اش خیلی خوب بود و می توانست زندگی خوبی برایم فراهم کند. برای همین آشنایی با او را به فال نیک گرفتم و پای سفره عقد با او نشستم. بعد از عقد به تهران آمدیم و زندگی مشترک مان را شروع کردیم، اما چه زندگی...
فرزندان شوهر دومم توهین می کردند
سودابه بعد از لحظه ای سکوت می گوید: «از وقتی وارد زندگی کاظم شدم، بچه هایش شروع کردند به ناسازگاری با من. آن ها از حضور من در آن خانه راضی نبودند و به خاطر وضع مالی بد و مشکلی که با شوهر سابقم داشتم مرتب مرا تحقیر می کردند. آن ها هر جا تنها گیرم می آوردند، توهین می کردند، حتی یکی، دو بار نقشه کشیدند تا مرا از چشم کاظم بیندازند و دوست نداشتند من در آن خانه زندگی کنم و از من و کارهایم خوششان نمی آمد. اوایل تصور می کردم که اولش است و بعد از گذشت مدتی همه چیز درست می شود. تصور می کردم آن ها به خاطر پدرشان هم که شده دست از کارهایشان بر می دارند و رفتارشان را با من بهتر می کنند، اما اشتباه می کردم.
سعی کردم شرمنده شان کنم ولی نشد
گذشت زمان باعث شد من بیشتر و بیشتر تحقیر شوم. در آن مدت خیلی سعی کردم با مهربانی و گذشت روی آن ها تاثیر بگذارم و شرمنده شان کنم، ولی فایده ای نداشت. فرزندان کاظم به هیچ عنوان دوست نداشتند من را در آن خانه ببینند. آن ها همیشه به دور از چشم او، مرا مسخره می کردند، لهجه ام، لباس هایم، آشپزی ام و تمام کارهایم را به باد تمسخر می گرفتند طوری که از خودم بیزار می شدم. الان 8 ماه از تاریخ عقد من و کاظم گذشته، ولی هیچ چیزی در زندگی ما تغییر نکرده است. من که از توهین ها و تحقیرهای شوهر سابقم فرار کرده بودم و حاضر شدم مهر طلاق بر شناسنامه ام بخورد، دیگر نتوانستم توهین های فرزندان کاظم را تحمل کنم.
تصور می کردم با ازدواج دوم خوشبخت می شوم
تحقیر برای من بس است. زندگی من سراسر تحقیر و توهین بوده و دیگر نمی توانم این موضوع را تحمل کنم. تصور می کردم پس از ازدواج با کاظم، زندگی روی دیگری از خود به من نشان می دهد و می توانم کمبودهای زندگی قبلی ام را جبران کنم، خوشبخت می شوم و می توانم روی آرامش را ببینم، اما نشد. انگار من زنی هستم که باید همیشه تحقیر شود. در این مدت کاظم هم هیچ گاه سعی نکرد تغییری در رفتار فرزندانش ایجاد کند. برای او مهم نبود و تنها می خواست یک همدم در کنارش باشد و برای همین می تواند انتخاب این همدم را به بچه هایش واگذار کند و اجازه دهد آن ها زن پدرشان را انتخاب کنند تا زن دیگری مثل من بدبخت نشود. من می خواهم از او جدا شوم و همه حق و حقوقم را می بخشم. دوباره می خواهم به شهرستان برگردم و تنها زندگی کنم. تنهایی زندگی کردن خیلی بهتر از یک عمر تحقیر شدن است. حرف های سودابه به اینجا که می رسد، گریه امانش نمی دهد.
نگاه کارشناس
تعداد بازدید : 0
پیش از ازدواج دوباره خوب فکر کنید
«دکتر ابراهیمی مقدم» روان شناس درباره این پرونده می گوید: زنان پس از طلاق دچار شکست های عاطفی زیادی می شوند که عواقب بدی برای آن ها دارد. آن ها بیشتر از مردان پس از طلاق ضربه می خورند و احساس تنهایی آزارشان می دهد. برخی از آن ها نیز که افکار سنتی دارند، تصور می کنند پس از طلاق بی سرپرست می مانند و باید سایه یک مرد بالای سرشان باشد. وحشت از طلاق و جدایی، خیلی از زنان را وادار به کارهایی می کند که خودشان به انجام آن تمایلی ندارند. یکی از همین کارها ازدواج دوباره است. آن ها تصور می کنند حالا که شوهرشان را از دست داده اند و بی سرپرست شده اند، باید به ازدواج دوباره پناه ببرند و زندگی گذشته خود را این بار ترمیم کنند.
قبل از ازدواج دوباره ضعف هایتان را بشناسید
وی ادامه می دهد: به نظر من برای ازدواج دوباره باید پیش از انتخاب طرف مورد نظر برای ازدواج، ضعف های خود را شناخت و برای رفع آن کوشید. باید از خود پرسید سهم من در آن شکست و طلاق چه بوده است. همه ما دوست داریم دیگر مرتکب اشتباهات قبلی نشویم، ولی باوجود قول هایی که به خودمان می دهیم چون بر بخشی از رفتارهایمان اشراف کامل نداریم یا مهارت اصلاح آن رفتار را بلد نیستیم دوباره مرتکب همان خطا می شویم. از طرفی نگرش منفی افراد جامعه نسبت به فرد طلاق گرفته، می تواند مشوق فرد برای تأهل دوباره باشد. از سوی دیگر نگاه منفی جامعه به فردی که طلاق گرفته، می تواند باعث شود فرد بر خلاف میل باطنی اش به ازدواج دوباره تن دهد تا از نگاه و نگرش افراد جامعه در امان بماند. در واقع ما به ندرت طلاقی را می یابیم که تنها ناشی از اشتباه یکی از طرفین باشد. به همین دلیل قبل از ازدواج دوباره، هر فرد باید در روح خود جست وجو کند تا ببیند به جای اعمال گذشته چطور باید رفتار کند که ازدواج دومش دوام بیاورد. افرادی که قبل از ازدواج دوباره این کار را انجام نمی دهند، برای ازدواج آمادگی ندارند. کسی که نتواند اشتباهات خود را بشناسد و از آن ها درس بگیرد، دوباره آن ها را تکرار خواهد کرد. برای همین فرد باید پیش از ازدواج دوباره خوب فکر کند و ببیند می خواهد این ازدواج را قبول کند یا نه و اگر خواست باید ضعف های خود را بیابد و پس از آگاهی کامل، شرایط طرف مقابل را هم به طور کامل بسنجد و بعد از آن ازدواج کند.
همراهان گرامی! شما نیز می توانید با ارسال داستان زندگی خود یا اطرافیان تان، دیگران را در تجربه ای که داشتید و درس هایی که از آن آموخته اید، شریک کنید و تحلیل کارشناسان صفحه خانواده و مشاوره را نیز درباره آن بخوانید
مشاوره
ازدواج
تعداد بازدید : 0
مخالفت خواهر با ازدواج برادر به خاطر مسائل مالی
پسری ۲۴ساله هستم. قصد ازدواج دارم؛ اما خانواده ام، مخصوصا خواهر بزرگم با ازدواج من مخالف هستند به خاطر این که وضعیت مالی پدرم و خودم که مغازه دارم خوب نیست. آن ها می گویند هزینه ازدواج و خریدهای اولش سخت است! لطفا راهنمایی ام کنید.
مشاور: دکتر مهدی سودآوری، روان شناس
اولین موضوع مطرح درباره ازدواج، هدف و دلیل آن است. این که صرفا به سن خاصی رسیده ام یا از لحاظ مالی در حد متوسط هستم بنابراین وقت ازدواج من است، دلیل قانع کننده ای نیست بلکه یک سری پیش نیازها برای ازدواج لازم است که هر فردی می تواند در صورت نداشتن آن آمادگی ها، با تلاش آن ها را کسب کند.
اگر فرد خاصی را مد نظر دارید
موضوع مهم دیگر در یک ازدواج، فرد مورد نظر و طرف مقابل است. آیا شما فرد خاصی را مدنظر دارید یا از خانواده تان درخواست جست و جو برای پیدا کردن فرد مناسب را دارید؟ اگر فرد خاصی را مدنظر دارید و به این نتیجه رسیده اید که شریک مناسبی برای شماست، صرفا به دلایل اقتصادی وصلت را به تعویق بیندازید زیرا اگر دختر مورد نظر فرد مناسبی برای شما باشد، شرایط اقتصادی شما را نیز درک می کند و بر اساس همان از شما انتظار خواهد داشت اما اگر دختر مورد نظرتان بدون توجه به شرایط اقتصادی شما، مجلس عروسی باشکوه و شاهانه طلب می کند، درباره ازدواج با چنین فردی بیشتر فکر کنید. همچنین برای اقدام به ازدواج با فرد مورد نظر، این را بدانید که درآمد مردان متاهل، معمولا بیشتر از هم رده های مجردشان است زیرا مردهای متاهل بیشتر و هدفمندتر از مردان مجرد کار و اصولی تر خرج می کنند.
اگر فرد خاصی را مد نظر ندارید
اما اگر هنوز فرد خاصی را انتخاب نکرده اید، توصیه می کنم ابتدا به انگیزه و هدف خود از ازدواج فکر کنید و شخصیت و خصوصیات اخلاقی خود را به دقت بشناسید. قدم دوم این است که به طور واضح مشخص کنید خانم مورد نظر شما باید چگونه باشد (همسر ایده آل از نظر شما چه ویژگی هایی باید داشته باشد). سپس افرادی را که از سوی فامیل یا آشناها به شما معرفی می شوند با آن فهرست مطابقت دهید و بسنجید آیا ملاک های شما را دارد یا نه؟ به خاطر داشته باشید همسر ایده آل مطلق، یافت نمی شود، در نتیجه اگر شخصی را یافتید که بیشتر از نیمی از ملاک های شما را داشت، گزینه خوبی محسوب می شود و قابل تامل است. بیشتر افراد برای ازدواج به خصوصیات یا امتیازات طرف مقابل توجه می کنند، فارغ از این که خود آن ها چه می خواهند؛ اما آن چه در ازدواج مهم است تطابق دو نفر است. دو انسان خوب، لزوما همسران خوبی برای هم نخواهند بود.
نکاتی درباره دغدغه های مالی خانواده تان
نکته دیگری که برای تان مسئله شده است، برنامه ریزی مسائل مالی ازدواج است. شما باید یک برنامه مشخص برای تامین هزینه های زندگی داشته باشید. می توانید شخصی را پیدا کنید که منطقی و کم توقع باشد تا از هزینه های غیر ضروری مراسم عقد و ازدواج کاسته شود؛ اما برای تامین اقتصادی خانواده خود باید برنامه مشخص و قابل انجام داشته باشید. همچنین اگر برنامه ای را در ذهن دارید، آن را با خانواده خود مطرح کنید چراکه در آن صورت، آن ها قطعا مجاب می شوند و با شما موافقت خواهند کرد. با این حال هیچ گاه بی گدار به آب نزنید زیرا هزینه مراسم عروسی را می توان کاهش داد و بی دلیل زیاد هزینه نکرد؛ اما مشکلات اقتصادی روزمره یکی از عوامل زمینه ساز جدایی و طلاق است.
مشاوره
تحصیلی
تعداد بازدید : 0
کنکوری ام اما دوست دارم کلاس ورزشی بروم
دختری ١۶ ساله هستم، 2 سال دیگر کنکور در پیش دارم. مادرم اصرار دارد از حالا مطالعه فشرده را شروع کنم؛ اما من می خواهم به کلاس های هنری و ورزشی بروم. دوست دارم در تمام کلاس ها شرکت کنم. کمکم کنید.
مشاور: فرزانه عطاران، دانش آموخته مشاوره
دانش آموز گرامی، با توجه به این که شما اکنون سال دوم دبیرستان هستید و یک مسیر تقریبا 2 ساله برای رسیدن به دانشگاه در پیش دارید باید بدانید که در این مدت می توانید به علایق خود در هنر و ورزش بپردازید و همزمان در درس نیز موفق باشید. چه بسیار دانش آموزانی که در عرصه هنر و ورزش تا رده های بالا پیش رفته و در بهترین دانشگاه ها نیز پذیرفته شده اند.
یک رشته ورزشی و هنری را مشخص کنید
در خور ذکر است بعضی فعالیت های هنری و ورزشی نه تنها مانعی برای درس خواندن نیست؛ بلکه باعث ایجاد نشاط و اعتماد به نفس بیشتری در شما می شود که در نتیجه در تحصیل خود موفق تر خواهید بود. با این حال، اگر هدف تان از رفتن به کلاس های ورزشی و هنری تلاش برای درس نخواندن نیست، برای تضمین موفقیت تان در آینده لازم است یک رشته ورزشی که از نظر جسمی و علاقه اولویت اول شما باشد، همچنین یکی از شاخه های هنری که برای تان از اهمیت بیشتری برخوردار است، انتخاب کنید و در کنار درس خواندن با مدیریت زمان، به آن ها نیز بپردازید. فراموش نکنید در صورت رعایت نکردن این اولویت ها، فعالیت همزمان در چند رشته هنری و ورزشی توام با درس نتیجه خوبی نخواهد داشت.
نکاتی برای فعالیت همزمان درسی و غیر درسی
ضمن این که از شما می خواهم اصرار مادرتان برای شروع جدی مطالعه برای کنکور را درک کنید، چند راهکار برای موفقیت هم زمان در درس و فعالیت های فوق برنامه در ادامه مطرح می کنم. شما می توانید با توجه به این نکات و نشان دادن این که فعالیت های فوق برنامه تاثیری در وضعیت تحصیلی شما ایجاد نمی کند، به هدف تان برسید. فقط فراموش نکنید که طی این راه به تلاش و پشتکار بیشتری از سوی شما نیاز دارد.
*با توجه به برنامه هفتگی خود در مدرسه، یک برنامه برای خودتان تنظیم کنید و کلاس های فوق برنامه مورد نظرتان را طوری در آن بگنجانید که به انجام تکالیف و مطالعه دروس روز بعد لطمه ای وارد نکند؛ برای مثال کلاس هایتان در روزهایی باشد که برنامه درسی فردایتان سبک تر است.
*باتوجه به این که قسمتی از وقت خود را به کلاس های فوق برنامه اختصاص خواهید داد لازم است با مدیریت زمان در طول روز حداکثر استفاده از زمان باقی مانده را داشته باشید.
*استفاده از تلفن همراه، رایانه و تلویزیون را به حداقل ممکن برسانید تا زمان را هدر نداده باشید.
*در ایام امتحانات ترم اول و پایانی سال تحصیلی کلاس ها و فعالیت های فوق برنامه خود را متوقف کنید و بعد، آن ها را دوباره از سر بگیرید.
پرســـــــــــــــش شما پاســــــــــــــــــــخ شما
ازکودکی دختری تودار و منزوی بودم. در خانواده خوبی بزرگ شدم؛ اما به من محبت نمی شد و همسن و سالانم با من همبازی نمی شدند. حالا که ۱۸ ساله هستم از جمع دوری می کنم. درصورتی که نه می ترسم و نه خجالت می کشم، اما از جمع بیزارم.
7221-جوانی هستم ٢۴ ساله. اخلاقم خوب است و بسیار مهربان و دلسوزم، اما هرکس هرکاری میکند زود ناراحت و عصبی میشوم. هرچیزی که اتفاق میافتد در ذهنم میماند و جوش میزنم. کسی هم از دستم ناراحت شود غرورم اجازه نمیدهد برگردم و دلجویی کنم. مگر اینکه طرف مقابل غرورش را بشکند و .... لطفا راهنمایی کنید.
7222-پسری هستم21ساله. مدتهاست به دختری همسن خودم علاقهمندم، الان متوجه شدم طرف مقابلم هیچ علاقهای به من ندارد ولی خیلی به او علاقه دارم و فراموش کردنش هم برایم خیلی سخت است. لطفاراهنماییام کنید که یا فراموشش کنم یا طوری علاقهاش را به خودم جذب کنم.
7223-مردی ٤٥ساله و كارمند هستم. ٢١سال است ازدواج كردهام و دارای ٤ فرزند هستم. با این حال وقتی سركار هستم، همسرم فكر میكند جای دیگری هستم. لطفا یك راه حل به من بدهید.
نتیجه یک پژوهش چهار ساله دانشگاهی مشخص کرد
تعداد بازدید : 0
وضعیت اقتصادی بر ضریب هوشی بچههای ایرانی تاثیر دارد
نتیجه یک تحقیق روی بچههای ایرانی ثابت کرد «وضعیت اقتصادی- اجتماعی» تاثیر مستقیمی بر ضریب هوشی آنها دارد. در این میان نباید از تاثیر اضافه وزن و چاقی هم چشمپوشی کرد. با این حال اثر وضعیت اقتصادی و اجتماعی بر هوش آیندهسازان ایرانی از نوع دیگری است. ماهنامه "سپیده دانایی" می نویسد: این تحقیق چهارساله با همکاری محققان ایرانی از دانشگاههای کارولینای شمالی، جانز هاپکینز، سوپله پاریس و شهید بهشتی تهران، به سرپرستی دکتر امیر علیشاهی انجام شده است.
هدف اصلی پژوهشگران این بود که با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی و اجتماعی، درک بهتری از ارتباط سلامت جسمانی با تواناییهای شناختی کودکان پیدا کنند. از این رو، محققان ضریب هوشی(IQ) را به عنوان معیار توانایی شناختی و ضریب توده بدنی (BMI) را به عنوان شاخص سلامت جسمانی در نظر گرفتند. در این پژوهش محققان بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، با در نظر گرفتن ۱۳ عامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی، رابطه بین ضریب توده بدنی کودکان پیشدبستانی ایرانی را با ضریب هوشی آنها در ۷۴ مدرسه در سراسر کشور بررسی کردند.
در مجموع محققان به این نتیجه رسیدند که در خانوادههای کمجمعیت و ثروتمند که در شهرهای بزرگتر زندگی میکنند، کودکان ضریب هوشی بالاتری دارند.
یکی از نتایج این تحقیق که تا حدی با تحقیقات دیگر متفاوت بود، بالاتر بودن ضریب هوشی کودکانی بود که با عمل سزارین متولد شده بودند. محققان احتمال میدهند، نوع زایمان عامل تعیینکننده نباشد و دلیل آن، این باشد که زنان تحصیلکرده در شهرهای بزرگ بیشتر سزارین میکنند.
کودکانی هم که با شیر مادر بزرگ شده بودند، ضریب هوشی بیشتری نشان دادند. به نظر محققان این میتواند هم نشانه تاثیر مثبت شیر مادر بر رشد و تکامل مغز باشد و هم بر این دلالت کند که شیردهی در طبقات اقتصادی و اجتماعی بالاتر رواج بیشتری دارد.