گویند شخصی به کور سائلی گرده نانی داد. سائل دعا کرد و گفت: «خداوندا! این غریب را به وطن باز رسان.» آن غریب از سائل پرسید که چه دانستی من غریبم؟ گفت: «به جهت آن که نان را درست دادی و پاره نکردی. به درستی که من 30 سال است گدایی میکنم، احدی به من نان درستی نداد.»
برگرفته از حکایات زکریای بن محمود قزوینی