تعداد بازدید : 85
دنیا به روایت تصویر
آسوشیتد پرس| باستان شناسی در حال تمیز کردن مجسمه های چوبی یافت شده، پرو
فرانس پرس| جزیره ای میان دریاچه ویکتوریا که ماهیگیران در آن زندگی می کنند، کنیا و اوگاندا
رویترز| بازدید گردشگران از تپه های خزان زده نوعی بوته که به علف آتشین معروف است، ژاپن
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
تفأل
تویی که خوب تری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل
حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 28
دوره آموزشی فشرده برای چند گورخر
نویسنده : محمدعلی محمدپور |طنزپرداز
تا حالا به زندگی گورخرها فکر کردید؟ آه گورخرها! گورخرها! گورخر بودن باید خیلی حس عجیبی باشد. «شوشی» یک گورخر بود. یک گورخر ساده. دقت کردید؟ ساده. یعنی حتی راه راه هم نبود. شاید آدمی که حرفهای نبود به راحتی شوشی را با خر اشتباه میگرفت. آن وقت بود که شوشی باید توضیح میداد که او خر نیست، گورخر است. مطمئنم نمیپرسید حالا مگر چه فرقی دارد خر با گورخر. خب معلوم است که فرق دارد. ما ناخودآگاه برای گورخر احترام بیشتری قائل هستیم و برایمان شأن و منزلت دیگری دارد. اصلا تا حالا شده به یک نفر که نمیفهمد بگویید: «عجب گورخری هستی؟» خب معلوم است که نه. حالا نه این که اگر به شخص نفهم بگویید عجب گورخری هستی خوشحال بشود، اما به هرحال خود شما احساس میکنید حق مطلب در موردش به درستی ادا نشده است.
شوشی و دوستانش یک روز تصمیم گرفتند بزنند بیابان و تا میتوانند عین خر بچرند و جفتک بیندازند. این عین خر بودنش را یکی از اعضای گروه گفته بود و همهشان به این توصیف احمقانه عرعر خندیده بودند.
خلاصه که رفتند بیابان و شروع کردند عین خر علف خوردن و چریدن. بعد از ظهر که شد هوس کردند خرغلت بزنند. همین طور که داشتند خرغلت میزدند و قولنج عصر جمعهشان را میشکستند، متوجه حضور چند آدم بالای سرشان شدند. آدم اولی گفت: «این خرها مال کیان؟» دومی گفت: «عجب خرهای تر و تمیزی!» اما سومی که دورتر ایستاده بود، گفت: «اینا خر نیستن!» خب شوشی و دوستانش از این که یکی بالاخره فهمید آنها خر نیستند خیلی خوشحال شدند. نه واقعا خوشحال کننده هم بود. مرد چشمانش برقی زد و گفت: «اینا گورخرن!»
وقتی این را گفت، گورخرها هنوز در همان حالت داشتند نگاهشان میکردند. مرد سومی همین طور که تور و طنابی را آماده میکرد، گفت: «اینها این جا در خطرن. باید زندهگیریشون کنیم». مرد اول گفت: «با تفنگ هم میتونیم این کارو بکنیم، اولش فرمان ایست میدیم، اگر نایستادن میزنیم تو زانو». بعد همان جا فریاد کشید: «ایست! سمهاتون رو بذارین روی سرتون».
گورخرها هم که طبیعتا خریتشان گل کرده بود بلند شدند و پا گذاشتند به فرار. آدمها هم دنبالشان کردند. واقعا شوشی تعجب کرده بود که اگر زندهگیری بود، چرا این قدر رفتارها خشن بود. چوب و چماق و طناب و سنگ و... واقعا اوضاع خر تو خری شده بود. به هرحال همه گورخرها را گرفتند. همهشان را. زنده یا مرده. درست است که اسمش زندهگیری بود اما ظاهرا شانس زنده بیرون آمدن ازش فقط 50 درصد بود. در واقع به همین راحتی پنج تاشان در این بگیر و ببند عجیب کشته شدند. البته بقیه هم که زنده ماندند قطعا دیگر آن گورخر سابق نمیشدند چون شدیدا حس حقیر خر بودن پیدا کرده بودند!
واقعا اوضاعی شبیه سناریوی فیلم «از گوربازگشته» با بازی دی کاپریو شده بود که پنج گورخر به سختی توانستند از آن زنده بیرون بیایند. سپس پنج گورخر به مکانی نامعلوم برده شدند. چند روز بعد خبری در شهر پیچید که آن پنج تا هم فرار کردند. ظاهرا سناریو به «فرار از زندان» تغییر یافته بود. البته یکی از مسئولان خیلی زود اعلام کرد: «ما خودمان رهایشان کردیم» ظاهرا هدف زندهگیری، فقط یک دوره کلاس آموزشی فشرده برای گورخرها بود!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قاب جهان
تعداد بازدید : 70
چاله آرزوها!
تقریبا همه جای دنیا مردم برای برآورده شدن آرزوهایشان یا رسیدن به عشق وخواسته شان داخل چاه ها پول می اندازند، از چین و خاورمیانه گرفته تا اروپا. عکسی که می بینید چاله ای کم عمق در قلعه ای در «لیوبلیانا» پایتخت جمهوری اسلوونی است که مردم بی هیچ دلیلی و فقط با تقلید از یکدیگر در آن سکه و اسکناس می اندازند!
دکتر ناصر مکارم، استاد دانشگاه از اسکاتلند
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* فرفره جون؛ آیا چاپ آگهی سفر به کیش در صفحه متناسب با سن و فهم کودکان ماست؟!
* ما یک شعر برای شما فرستادیم اما به جای چاپش فقط تشکر کردین. به نظر می رسد تشکرتان بی معنی بود، چون اگه شعر جالب بود باید برای خوانندگان چاپ می شد و اگه بی محتوا بود جای تشکر نداشت. موفق باشید.گلسا ومهرسا صادقی
ما و شما: ممنون از شما، شعر ایراد ساختاری داشت ولی ما از لطف دوستانی که زحمت میکشن و برامون پیامک می فرستن همیشه متشکریم.
* محیا جان، عشق خاله، تولدت مبارک.
خاله مهدیه
* زندگی سلام من عاشق روزنامه ات هستم و روزی نیست که اونو نخونم. فقط لطفا صفحه اولت را به خوانندگان پاپ هم اختصاص بده.
آوا صفاری، نیشابور
* از قسمت فارسی بنویسیم روز سه شنبه انتقادی داشتم. هر دو کلمه «گروه» و «اکیپ» کلماتی خارجی هستند و کلمه «اجتماع» هم عربی است، پس به نظر بنده کلمه «دسته» به واژگان پارسی نزدیک تر است.
ما و شما: سپاس از دقت نظر شما. کلمه گروه، فارسی شده کلمه «گروپ» انگلیسی است.
* آقکمال؛ با وجود پل هوایی در خیابان ها چرا برخی عابران پیاده از آن استفاده نمی کنند و برای عبور از عرض خیابان ها مسیرهای پرخطر را انتخاب می کنند؟!
آق کمال: مو که متخصص امور عابران پیاده نیستم ولی فکر مکنم از جونشان سیر شدن!
* چاپ پیام های عاشقانه و تبریک به همسران و غیره در شان روزنامه وزین و ملی نیست. درج پیامک های عاشقانه خانوادگی اصلا جزو وظایف این گونه جراید نیست. لطفا باکلاس بمون. عاشقتم خراسان.
ما و شما: همون طور که از اسم بخش و صفحه ما معلومه، زندگی سلام و همشهری سلام متعلق به همه افراد جامعه است و چه بهتر که از این راه سلام ها رو به همدیگه برسونیم. شما هم خودتون پیام محبت آمیز بفرستین تا ما چاپ کنیم.
* خیلی ها در وضع فعلی جامعه با بحران و مشکلات اقتصادی مواجه هستند و در به در به دنبال کار و یک نان بخور نمیر هستند، اون وقت شما در «سوتی سرای» پنج شنبه خاطره خانمی رو چاپ کردید که همسرش رو مجبور به ترک شغل کرده، اونم به چه دلیل بچه گانه و بی اهمیتی... می خواهم بپرسم که قصد و هدف شما از ترویج و بزرگنمایی این خاطره چیست؟ هرچند که می دانم پیامم رو چاپ نمی کنید ولی به احترام خوانندگان روزنامه وزین خراسان پاسخگو باشید.
ماوشما: خاطره منتشر شده طنز بود و طنز برای جذابیت بزرگنمایی دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدنی ها
تعداد بازدید : 65
شهر زیرزمینی شگفت انگیز ایرانی
شهر زیرزمینی «کرد علیا» از توابع بخش کرون شهرستان تیران در استان اصفهان با بیش از ۲۰ هزار متر مربع وسعت، یکی از منحصربهفردترین شهرهای زیرزمینی دنیاست. قدمت این شهر به دوره اشکانیان بازمیگردد و کاربری آن نظامی- امنیتی بوده است. برخی کارشناسان احتمال می دهند این شهر زیرزمینی متعلق به دوران صفویه است و از سوی ارامنه ساکن منطقه ساخته شد ؛در واقع زمستان های سرد و طاقت فرسا و ناامنی، مردم را به این فکر واداشت تا در زیر خانه های خود یکسری دست کندهای زیرزمینی ایجاد کنند تا خود و احشام شان در زمان های ناامنی و هنگام سرما در دل این دست کندها بتوانند به زندگی ادامه دهند. خصوصیات و ابعاد تاریخی و فرهنگی این اثر که در پی کاوش های گروهی از باستان شناسان کشف شده، هم اکنون در دست بررسی بیشتر است. بعد از کشف این شهر زیرزمینی در سال ۱۳۹۵ تاکنون تنها ۱۶۰۰ مترمربع از آن قابل بازدید و بهرهبرداری است که با توجه به کمبود بودجه، بهرهبرداری کامل آن با کندی و دشواری همراه است. هماکنون این شهر زیرزمینی برای بازدید عمومی بازگشایی شده است. چند نما از این شهر عجیب را با هم می بینیم.
منبع: ایسنا و ایمنا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 26
باز باران
نویسنده : فردین فرج الهی راد
باز باران با ترانه
می زند بر بام قلبم
قصه هامان جاودانه
باز باران با ترانه
قسمتم شد رفتن او
ماندن اما با بهانه...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 18
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ریشه واژه ها
تعداد بازدید : 35
دفتر
بیشتر ما با دفتر و خرید آن سر و کار داشتهایم، به خصوص این روزها و با این قیمت ها! به همین مناسبت امروز به بررسی ریشه واژه «دفتر» میپردازیم.
آن طور که گفته میشود واژه دفتر از زبان یونانی و از کلمه «دیفتر» گرفته شده که به معنای «پوست» است. مناسبت آن هم این است که در قدیم روی پوست مینوشتهاند، چنان که هرودت مینویسد: «کتاب را یونانیها به رسم قدیم دیفتر میخوانند، زیرا در قدیم کاغذ (پاپیروس) کمیاب بوده و بیشتر روی پوست میش و بز مینوشتهاند». عطار هم در بیتی میگوید:
حدیث عشق در دفتر نگنجد
حساب عشق در محشر نگنجد
برگرفته از «یافتههای ادبی»
اثر نصرا... احمدی مهر و زینب بیات
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حکایت
تعداد بازدید : 43
گدایی کردن نصرالدین
نصرالدین هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم با نیرنگی، حماقت او را دست میانداختند. دو سکه به او نشان میدادند که یکی طلا بود و یکی از نقره. اما نصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد! این داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد میآمدند و دو سکه به او نشان میدادند و نصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب میکرد تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه نصرالدین را اینطور دست میانداختند، ناراحت شد. در گوشه میدان به سراغش رفت و گفت: «هروقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اینطوری هم پول بیشتری گیرت میآید و هم دیگر دستت نمیاندازند.» نصرالدین پاسخ داد: «ظاهراً حق با شماست اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمیدهند تا ثابت کنند که من احمقتر از آنهایم. شما نمیدانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آوردهام!»
حکایت های پندآموز
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیات نور
تعداد بازدید : 44
کارکرد سازمان ها به روش قرآنی
حجت الاسلام قرائتی در بیان این آیه که خداوند میفرماید: «من تلاش هیچ صاحب عملی را تباه نمیکنم، زن باشد یا مرد، همه از یکدیگرید.» نکاتی را به صورت موردی گفته اند:
در سازمانها باید روشی جهت شناسایی کسانی که وظیفه خود را به خوبی انجام میدهند، وجود داشته باشد تا ضمن تشویق آن ها، انگیزش سازمانی را تقویت نمود. تلاش و تلاشگر هر دو مهم هستند، کارها هم باید حسن فعلی (شکل درست) داشته باشد و هم حسن فاعلی (نیت درست). در سازمانهای اسلامی، همه افراد سازمان مثل اعضای یک پیکرند، در نتیجه تخریب یک فرد به مثابه تخریب سازمان است. در یک بدن همه اعضا باید با هم رشد کنند، لذا باید امکان رشد سازمانی برای همه افراد فراهم باشد و تلاش مدیریت عالی سازمان بر ارتقای کیفی همه افراد معطوف گردد.
برگرفته از «400 نکته از تفسیر نور»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 28
حدیث روز
امام رضا(ع): بهترین مال آن است که آبرو با آن محفوظ بماند.
بحارالانوار
ذکر روز شنبه
صد مرتبه «یا رب العالمین»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 31
پند نیکان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 95
دوردنیا
فالوئر بیشتر، غذای مجانی بیشتر!
آدیتی سنترال- تاثیر شبکه های اجتماعی امروزه به همه مشاغل ثابت شده است. «ماتو و توماسو» نام رستورانی ایتالیایی در شهر میلان است که به مشتریانش اجازه می دهد به جای پرداخت پول نقد، بنا به تعداد فالوئرهایشان غذای مجانی بخورند! آن ها فقط کافی است عکس غذای رستوران با اسم آن را در اینستاگرامشان منتشر کنند و به این ترتیب هر چه تعداد فالوئر بیشتری داشته باشند، بیشتر می توانند در این رستوران غذا بخورند.
سکه هایی که هر کدام داستان دارند
آدیتی سنترال- هنرمند روسی «روم بنتن» را می توان به جرئت استاد برجسته حکاکی روی سکه در دنیا نامید. اگر شما هم آثار او را ببینید متوجه خواهید شد که چرا او در دنیا مشهور شده است. سکه هایی که او طراحی می کند، هر کدام داستان جالبی دارد. جدیدترین سکه او که ویدئویش حسابی در شبکه های اجتماعی دست به دست شده است، شوالیه ای را در مقابل یک زن نشان می دهد، شمشیر شوالیه را می توان از دستش خارج و غلاف کرد و با این کار، کشویی در دیوار باز می شود و یک چای طلایی نمایان می شود. این تنها یکی از صدها آثار جالب و دیدنی این هنرمند است.
احمق ترین دزدان دنیا
دیلی میل- شش دزدی که از یک مغازه سیگارفروشی در بلژیک سرقت کرده بودند، احمق ترین دزدان تاریخ این کشور نام گرفتند! آن ها در یک بعد از ظهر از این مغازه سرقت کردند اما از آن جایی که پول زیادی در دخل مغازه نبود، مغازه دار به آن ها گفت که در ساعات پایانی شب دوباره به مغازه سر بزنند چرا که شاید 2تا 3 هزار یورو نصیب شان شود. هر شش دزد هم به توصیه او گوش کردند و دوباره ساعت 11 شب برای سرقت به مغازه مراجعه کردند که توسط پلیس دستگیر شدند!
موزهای به ترتیب
سوپرمارکت نیوز- یک شرکت کره ای راه حل خلاقانه ای برای جلوگیری از خراب شدن موزهای داخل بسته بندی هایش به کار بسته است. در این روش جدید، هر موز داخل بسته، برای خورده شدن در یک روز مشخص چیده شده است. به این معنی که موز روز اول بسیار رسیده و وقت خوردنش است. موز دوم یک روز تا رسیده شدن مهلت دارد و... همین طور که در روز آخر، موز آخر درون بسته بندی کاملا می رسد و به این صورت هیچ کدام از موزها خراب نمی شوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سه نقطه
تعداد بازدید : 63
لج بازی!
تصویرسازی : حورا سنچولی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 12
به دوستانت بگو برایت ارزشمند هستند
هیچ کس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری. خودت را مجبور به بیان آنها کن، به دوستان و همه آن هایی که دوستشان داری بگو چقدر برایت ارزش دارند. اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود، و روز بی ارزشی خواهی داشت.
برگرفته از «همراه با عشق»
اثر گابریل گارسیا مارکز
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 46
تاپخند
کشیدن ترمز دستی قبل دعوا تو خیابون قدرتی به آدم میده که فنون معبد شائولین در چین یه همچین قدرتی رو نمیده!
بدی شوخ بودن اینه که وقتی حالت هم خوب نباشه، بازم فکر می کنن داری مسخره بازی درمیاری!
نبود دو چیز در سیستم آموزشی کشور خیلی مشهوده؛ اولی سیستم دومی آموزش!
اگه کافه داشتم قیمت چای لیوانی رو میزدم ۵۰ هزار تومن... من برای خودم حال ندارم چای بریزم، چه برسه دَم کنم و بریزم ببرم سر میز مشتری، اصلا زیر ۵۰ تومن ارزش نداره انجام دادنش!
از مهندسان و طراحان عزیز تقاضا دارم صندلی مخصوص میز تحریر بسازن که بشه روش چهار زانو نشست. با تشکر!
بابام ۷۵ تا عکس واسه پروفایل تلگرامش داره، همش هم شعره. یعنی اگه یک نفر تصمیم بگیره کل ۷۵ تا عکس رو ببینه به آخریش که رسید حداقل ۵ تا دیوان شعر خونده!
نمی دونم چرا ولی همیشه دیدن فیلم هایی که تازه دانلود کردی از دیدن فیلم هایی که قبلا دانلود کردی و هنوز ندیدی، بیشتر حال میده!
دیگه اگه با ماشین خارجی تصادف می کنید بی خود منتظر پلیس نشید، سوئیچ ماشین تان را به متضرر تقدیم کنید و در ایستگاه منتظر اتوبوس بمانید!
تو رفاقت عین پَت و مَت باشید، با این که دنیا رو خراب می کنن ولی هم رو خراب نمی کنن!
کاش یک خدمتکار داشتم لباس هام رو تنم می کرد، وقتی هم اومدم خونه از تنم درمی آورد. واقعا این پروسه لباس پوشیدن و درآوردن اندازه مسواک زدن سخته!
فصل سه دلدادگان هم تموم شد ولی هنوز تو حسرت اومدن فصل سه ستایش داریم می سوزیم!
از من به شما نصیحت وقتی سبقت بدی می گیرید هیچ وقت از تو آینه به ماشین پشتیه نگاه نکنید، چون قطعا داره فحش میده بهتون!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.