نظر یک روان شناس درباره دلایل «شهرزاد عبدالمجید» برای مجرد ماندنش
تعداد بازدید : 76
کاش شکست عاطفی تان را مدیریت می کردید!
چهره ها
نویسنده : نگار مظلوم حسینی | دانشجوی دکترای روان شناسی بالینی
نقش های «شهرزاد عبدالمجید» در سریال های نرگس، تب سرد، معما و عصر پاییزی، کم و بیش در یاد بیننده های تلویزیونی مانده است. او در مصاحبه ای که به تازگی با «تی وی پلاس» داشته، درباره دلایل مجرد ماندنش می گوید: «مردی که بتوانم به او تکیه کنم، پیدا نکردم. در ضمن از نظر احساسی، پسری که به اندازه خودم باشد، پیدا نکردم. البته احساسات من دیگر جای ضربه خوردن و شکستن ندارد. من یک زمانی که ایران نبودم، قرار بود با مردی ازدواج کنم. از لحاظ عاطفی و احساسی به هم نزدیک بودیم. بعد برای بازی در یک سریال قرارداد بستم و آمدم ایران. آن مرد بعد از یک هفته، دیگر به تماس هایم جواب نداد و بعد از دو هفته هم با یک خانم دیگر ازدواج کرد.» در ادامه مطلب سه نکته روان شناسانه درباره این حرف ها مطرح می کنیم که ممکن است به درد بعضی از دخترهای شبیه به این خانم بازیگر بخورد.
نیاز به محبت باید دوطرفه باشد
نظریه ای وجود دارد از روان پزشک معروفی به نام گلسر(Glasser) که در آن راجع به نیازهای اساسی انسان ها صحبت می کند. یکی از مواردی که در این نظریه بیان می شود، لزوم شبیه بودن زوج ها در بعضی از نیازهاست. برای مثال اگر ظرفیت احساسی یا به قول گلسر، نیاز به محبت فردی به اندازه یک کاسه و نیاز به محبت همسر او به اندازه یک دیگ باشد، این ها در زندگی مشترک با هم به مشکل می خورند چون برای فرد اول سخت است که بیشتر از حد خودش محبت کند و تمایلی هم به دیدن محبت بیشتر ندارد. پس مهم است که از نظر نیاز به محبت دو نفر که قصد ازدواج دارند، شبیه باشند اما در این جا یک نکته مهم وجود دارد و آن هم این است که آیا ما فقط نیاز به محبت دیدن داریم یا به همان اندازه که دوست داریم محبت ببینیم، محبت هم می کنیم؟ اگر انتظار داشته باشیم که تنها محبت ببینیم ولی در ازای آن محبتی نکنیم، این رابطه شکننده خواهد بود.
مدیریت شکست عاطفی مهم است
نکته بعدی که در صحبت های این خانم بازیگر وجود دارد، تجربه یک شکست عاطفی است. خیلی مهم است که بدانیم در صورتی که شرایط مشابهی برای ما پیش آمد، حتما به روان شناس مراجعه کنیم. مراجعه به روان شناس به ما کمک می کند که بفهمیم کجا اشتباه کردیم؟ آیا فرد نامناسبی را انتخاب کردیم؟ آیا رفتارهای نادرستی داشتیم که باعث از بین رفتن رابطه شده است؟ نقش ما در این اتفاق چه بود و چطور می توانیم از وقوع مجدد آن پیشگیری کنیم؟ روان شناس به ما کمک می کند که از این روزهای تلخ بگذریم و آماده شروع یک رابطه درست و منطقی باشیم ولی متاسفانه بیشتر افراد در شرایط مشابه از یک مرجع حرفه ای کمک نمی گیرند و نتیجه این می شود که یا به کلی قید ازدواج را می زنند یا زخم التیام نیافته از رابطه قبلی را با خود به رابطه جدید می آورند. خیلی دور از ذهن به نظر می رسد، فردی که به ما علاقه شدید دارد، ناگهان و در عرض یک هفته رابطه خود را قطع و با فرد دیگری ازدواج کند. حتما نشانه هایی از مشکل در این رابطه بوده که این خانم بازیگر آن ها را ندیده است.
تکیه کردن نباید معنای وابستگی بدهد
درباره اصطلاح «تکیه کردن» هم کاش می توانستیم از این خانم بخواهیم درباره این اصطلاح بیشتر توضیح دهد. آیا تکیه کردن معنی وابستگی می دهد؟ آیا منظور از تکیه کردن برآورده کردن یک طرفه نیازهای ما و بی توجهی به نیازهای فرد مقابل است؟ تکیه کردن سالم که نویدبخش روابط سالم است یعنی هر دو نفر بتوانند در راه رسیدن به اهداف و خواسته هایی که به طور مشترک روی آن توافق کرده اند به هم کمک کنند و برای هم چه از نظر مالی و چه احساسی نقطه اتکا به شمار بیایند و با هم همکاری داشته باشند. اگر انتظار داشته باشیم که هدفی را تعیین کنیم و بی توجه به شرایط رابطه یا فرد مقابل آن را پیش ببریم، این انتظار راه به جایی نخواهد برد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تربیت فرزند
تعداد بازدید : 54
پسر 2.5 ساله ام ظهرها برای خوابیدن مقاومت می کند
نویسنده : عبدالحسین ترابیان | کارشناس ارشد روان شناسی
پسر 2.5 ساله دارم که ظهرها به شدت برای خوابیدن مقاومت می کند. هر بار هم که نمی خوابد، شب ها آن قدر بداخلاق می شود که اعصاب من و پدرش را خرد می کند. چه کارش کنیم این وروجک را؟
مادر گرامی، پسر عزیز شما از دوره نوزادی خداحافظی کرده و وارد دوره کودکی اول شده است که از این مرحله به عنوان سن بی تعادلی یاد می شود. توجه داشته باشید کودکان بر خلاف بزرگ سالان که رفتارهای عمدی مثل مقاومت، لجبازی، پرخاشگری و غیره دارند، با این واژه ها بیگانه هستند و برابر غرایز خود و تحت تاثیر محیط، رفتارهایی متناسب با مرحله رشد خود دارند.
رفتار کودک تان زودگذر است
در آغاز کودکی اول، هیچ رفتاری پایدار نیست و مرتب رفتارهای اقتضای سنی و تجربی جایگزین رفتارهای قبلی می شود، بنابراین اگر رفتاری آزار دهنده دارد، والدین باید امیدوار باشند که این ها رفتارهایی زودگذر است و هر روز رفتارهای جدید و قابل قبول تری را بروز خواهد داد.
مقاومت اش را عمدی ندانید
وقتی بپذیریم که کودک مقاومت عمدی در برابرخواسته ما ندارد، مهربانی و درک موقعیت سنی کودک فراموش نمی شود و از اهرم اجبار استفاده نمی کنیم. در این سن نمی توان عادت های پایدار و مستمری را از کودک انتظار داشت که مثلا ظهرها حتما مثل بزرگ سالان بخوابد!
اصرارتان نوعی کودک آزاری است
فشار و تهدید و اجبار هم برای کودکی اول به خصوص سن 2.5 سالگی نوعی کودک آزاری است. درباره سن بی تعادلی که اشاره کردم، یعنی مرتب بودن ساعات خواب، مدت زمان خواب، نوع سرگرمی و بازی و میزان تغذیه و غیره کودک در این دوره ثابت نیست و والدین انعطاف پذیر از این تغییرات مداوم و فراز و فرودهای رفتاری و خلقی کودک نگران نمی شوند و همه این تغییرات را به حساب اقتضای سنی کودک می گذارند و نگران نیستند بلکه همه این تغییرات اعم از مطلوب یا نامطلوب بودن برای والدین، نشانه رشد کودک است.
نکاتی درباره دوره کودکی اول
والدین دلسوز که فرزندی درمرحله کودکی اول (دو تا شش سال) دارند، باید همواره به یاد داشته باشند که نیاز اساسی کودک برای رسیدن به حداکثر رشد ذهنی و جسمی، محیط امن خانواده است و امن نگه داشتن محیط خانواده در گرو رابطه موثر و همدلانه والدین با یکدیگر، 100 درصد به نفع کودک است. در ضمن به والدین عجول هم باید گفت که کودکی اول، سن آموزش رسمی کودک نیست چون هنوز آمادگی جسمی و ذهنی کافی برای آموزش رسمی ندارد پس نباید زود هنگام کودک را به مثلا یادگیری زبان های بیگانه یا یک مهارت وادارکنیم! دوره کودکی اول،سنی است که عزت نفس در کودک شکل می گیرد و وظیفه والدین محترم کمک افراطی به کودک نیست بلکه متناسب با سن و رشد کودک، کارهای شخصی اش را تدریجی به وی بسپاریم و متناسب با هر میزان که کار کرد، تشویق را فراموش نکنیم.
2 ویژگی بارز دوره کودکی اول
همچنین دو ویژگی بارز کودکی اول که باید مدنظر جدی والدین باشد، عبارتند از:
1- کنجکاوی: در کودکی اول، حس کنجکاوی و ارتباط و شناخت محیط، اولویت اول کودک است که والدین باید زمینه بروز و ارضای این حس را با سعه صدر فراهم
می کنند و کنجکاوی را به حساب بی ادبی کودک نگذارند و از بایدها و نبایدهای غیر ضروری در برابر کنجکاوی کودک خودداری کنند.
2- بازی: ویژگی دوم و بارز دیگر کودکی اول، بازی است که هرچه زمینه تحرک و بازی کردن وی را فراهم کنیم، در حقیقت به رشد ذهنی او کمک کرده ایم چون بازی برای کودک یعنی زندگی کردن. والدین دلسوز هم باید همبازی شدن با فرزند را در دستور کار روزانه خود قرار دهند. کودکانی که زمینه تحرک و بازی و سر زندگی آنان فراهم است، کودکی دوم و نوجوانی و بزرگ سالی موفق تری خواهند داشت.
رفتار کودک تان اقتضای سن اوست
خلاصه این که بیشتر رفتارهای کودکان اقتضای سن آنان است ولی برخی از ما والدین به دلیل مشغله زیاد و کوفتگی عصبی و بی حوصلگی، تحمل رفتارهای طبیعی و متعارف کودک را نداریم و با نگرانی پیگیر درمان کودک هستیم! چیزی دقیقا شبیه مشکل شما با پسر 2.5 ساله تان.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترفند
تعداد بازدید : 51
انتخاب طرح و رنگ کت بر اساس نوع مراسم
آقایان معمولا در مراسم رسمی، کت و شلوار به تن
می کنند. این مراسم شامل عروسی، مصاحبه های کاری یا حتی زمان هایی است که می خواهند تاثیری مثبت بر دیگران بگذارند اما حتی پوشیدن این مدل لباس نیز تخصص می خواهد . به گزارش تبیان، اگر دوست دارید بدانید در مراسم مختلف چه رنگ و طرح کتی مناسب شماست، در ادامه مطلب همراه مان باشید.
1- مراسم عروسی: به احتمال زیاد، شما هم دوست دارید که در روز عروسی حتی به عنوان مهمان بدرخشید. زمانی که صحبت از رنگ کت در مراسمی چون عروسی می شود، بیشتر افراد به رنگ های تیره ای چون مشکی و سرمه ای فکر می کنند اما در فصل های گرم سال مانند بهار و تابستان می توان به رنگ های روشن دیگری هم فکر کرد. رنگ های سبز و بنفش پاستلی کم رنگ، جگری و طوسی پررنگ از رنگ هایی است که می توانید در مراسم عروسی به ویژه در فصل تابستان به تن کنید. این رنگ ها شما را متفاوت از دیگران می کند و باعث می شود در جمع به زیبایی بدرخشید. اگر به دنبال کفشی برای ست کردن با این رنگ ها می گردید، کفش های براق بهترین انتخاب خواهند بود.
2- مصاحبه کاری: روزی که شما برای مصاحبه کاری می روید، روز بسیار مهمی است. از این رو باید با ظاهری آراسته و البته تاثیرگذار ظاهر شوید اما چه رنگ کتی برای این موقعیت مناسب است؟ اگر
می خواهید متفاوت و البته تاثیرگذار باشید، باید کتی که شایسته یک جلسه کاری است، به تن کنید. کتی که در این شرایط به تن می کنید باید کمی کلاسیک تر و رسمی تر باشد. از این رو رنگ های پاستلی که برای مراسم عروسی پیشنهاد دادیم، مناسب این موقعیت نیستند. رنگ هایی که برای یک مصاحبه کاری به شما پیشنهاد می دهیم، رنگ هایی با تن جواهرات مانند یشمی و رنگ های خنثی چون خاکی، طوسی و مشکی هستند. کت هایی که رنگ خنثی دارند برای افرادی با سن بالاتر و کت های رنگی برای جوان تر ها مناسب است. اگر می خواهید کت تان را طرح دار انتخاب کنید، طرح های چهارخانه که بسیار کلاسیک و شیک هستند، بهترین انتخاب برایتان خواهد بود. البته این کت ها را می توانید برای ملاقات های دوستانه و غیر رسمی در روزهای دیگر نیز به تن کنید. برای این منظور، تیشرتی سفید رنگ به همراه کفشی اسپرت ظاهر شما را از حالت خشک و رسمی خارج می کند.
3- گشت و گذارها با خانواده یا دوستان: زمانی که صحبت از گشت و گذارهای بیرون از خانه می شود، ذهن فرد نیز به این سمت می رود که چه لباسی برای این موقعیت مناسب است؟ در این شرایط شما باید از تیپ رسمی و کلاسیک خود دور شوید و به سمت کت های اسپرت تر بروید. برای این منظور کت های طرح دار بهترین انتخاب برایتان خواهد بود. به عنوان مثال کت هایی با طرح های راه راه عمودی یا گلدار می توانند بهترین گزینه برایتان باشند. از آن جا که این مدل کت ها طرح های شلوغ و چشمگیری دارند، بهتر است دیگر لباس هایتان را ساده و به رنگ های خنثی انتخاب کنید تا تعادل میان آن ها برقرار شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نظر روان شناسان به همراه نتایج جدیدترین پژوهش ها درباره علاقه عجیب مردم به انتشار اخبار غیرموثق
تعداد بازدید : 36
عشق بشر به شایعه سازی
محوری
نویسنده : یاسمین مشرف | مترجم منابع: popsci.com و nbcnews.com
این روزها اگر با دوستان یا فامیل های تان همکلام شوید یا سری به شبکه های اجتماعی بزنید، امکان ندارد خبرهای عجیب و غریب نشنوید. بگذارید چند مثال برای تان بزنم. «میگن قیمت دلار به زودی از 30 هزار تومان هم عبور خواهد کرد»، «پسر فلان مسئول رو با یک کشتی طلا در حال خروج از مرزهای دریایی گرفتن ولی اجازه ندادن رسانه ای بشه»، «دقایقی قبل صدای تیراندازی ممتد در اطراف کاخ ریاست جمهوری در تهران شنیده شد»، «از اول مهر دیگه پوشک تو بازار پیدا نمی شه» و ... . این ها شایعات و اخبار نادرستی است که بیشتر مردم بدون هیچ پشتوانه علمی و منطقی به یکدیگر می گویند یا در شبکه های اجتماعی برای یکدیگر ارسال می کنند. در ادامه می خواهیم، نگاهی روان شناسانه به این رفتار و نتایج پژوهش هایی در این باره داشته باشیم.
شباهت اخبار دروغ و آتش
اگر تصور شما این است که اخبار جعلی بسیار زود انتشار می یابند، اشتباه نمی کنید. تحقیقات نشان می دهد اخبار دروغ مانند آتش گسترش می یابند و نسبت به اخبار درست ماندگاری بیشتر و طولانی تری نیز دارند. محققان با بررسی دقیق توئیتر نتیجه گیری کردند که شایعات و اخبار جعلی، 70 درصد بیشتر از اخبار درست بازنشر و دست به دست می شوند. یک تیم تحقیقاتی با هدایت «سینان آرال» از موسسه فناوری ماساچوست (MIT) در این باره در مجله «ساینس» نوشت: «شایعات در همه زمینه ها به طور قابل ملاحظه ای بیشتر، سریع تر، عمیق تر و گسترده تر از حقایق پخش و منتشر می شوند و شایعات و اخبار جعلی در زمینه های سیاسی نسبت به اخبار دروغ در زمینه های علمی، بلایای طبیعی، اخبار شهری یا اطلاعات مالی تاثیرات چشمگیرتری دارند». این تیم تحقیقاتی می افزاید: «رسیدن اخبار درست به هزار و 500 نفر، پنج برابر بیشتر از رسیدن اخبار نادرست به این تعداد طول می کشد.»
افراد معمولی، عامل انتشار بخش عمده شایعات
متاسفانه نمی توانیم کانال ها، صفحات و روبات ها در شبکه های اجتماعی را عامل انتشار بخش عمده ای از اخبار نادرست بدانیم بلکه به گفته محققان، کاربرهای انسانی در انتشار این نوع اخبار موفقیت زیادی دارند. جالب این که براساس تحقیقات، کاربرهای به اصطلاح «تایید شده» یا کسانی که فالوئرهای زیادی دارند، معمولا منبع پست های نادرست نیستند بلکه اغلب، افراد معمولی عامل انتشار اخبار جعلی به شمار می آیند. بیشتر این افراد، اطلاعات را از رسانه های اجتماعی دریافت می کنند، بدون این که فکر کنند کدام رسانه های خبری معتبر این اخبار را منتشر کرده اند. بنابراین محققان به جای بررسی اخبار جعلی که در قالب مقالات منتشر می شوند، توئیت های شامل اطلاعات نادرست (در قالب متن، عکس، لینک یا مقاله) را بررسی کردند. بررسی اطلاعاتی که از سال 2006 تا 2017 منتشر شد، حاکی از آن بود که حدود 126 هزار خبر جعلی توسط سه میلیون نفر بیش از 5/4 میلیون بار منتشر شده است.
نظر روان شناسان درباره این رفتارها
از یک دیدگاه روان شناسانه، این موضوع زیاد هم عجیب نیست. طرح شایعات و اخبار جعلی به گونه ای است که دست روی نقاط ضعف شناختی انسان ها می گذارد. محققان معتقدند دلیل پخش سریع تر و گسترده تر شایعات و اخبار دروغ این است که این نوع اخبار شگفت انگیزتر به نظر می رسند. تیم تحقیقاتی MIT در این باره نوشت: «ما به این واقعیت پی بردیم که اخبار نادرست جدیدتر از اخبار درست هستند و از آن جایی که تمایل افراد به پخش اخبار جدید بیشتر است، انتشار و پخش این خبرها سریع تر و بیشتر صورت می گیرد.» «ربکا ترامبل» استاد علوم سیاسی دانشگاه لیدن هلند در این باره می گوید: «اصلی ترین نتیجه گیری که می توانیم داشته باشیم این است که موضوعاتی که عواطف را برمی انگیزند، بیشتر و سریع تر در شبکه های اجتماعی منتشر می شوند.» یافته ها دراین زمینه با تحقیقات در زمینه های دیگری مانند روان شناسی و علوم ارتباطات منطبق است. واقعیت ساده ای که باید بپذیریم این است که مغز ما دوست دارد فقط حقایقی را باور کند که با نظام موجود باورهایش مطابقت داشته باشد. ذهن ما دارای تعصبات شناختی خاصی است؛ پردازش اطلاعات بدون تفکر منطقی درباره آن ها منجر به تصمیمات آنی در بسیاری از زمینه ها می شود. ما گذشته را بهتر از آن چه بوده است تصور می کنیم؛ چیزهایی را که بیشتر تکرار شوند، بیشتر باور می کنیم و اجازه می دهیم اتفاقات جدید رنگ تازه ای به خاطرات گذشته ما بدهند. اما بخش عمده ای از علاقه ما به اخبار دروغ از تعصب ما به عقاید قدیمی مان ناشی می شوند. بسیاری از افراد چیزی را که به درستی آن شک داشته باشند با دیگران به اشتراک نمی گذارند بنابراین می توان گفت یک شایعه در صورتی انتشار بیشتری خواهد یافت که باعث شود فرد با خودش بگوید: «بله، درست به نظر می رسد.» متاسفانه ما تمایل شدیدی داریم هر خبر جدیدی را با چیزهایی که از قبل آن ها را درست می دانیم مطابقت بدهیم. این کار می تواند باعث شود مثلا شواهد مبنی بر تغییرات آب و هوایی را مردود بدانیم یا به دنبال یافتن اطلاعاتی باشیم که ایده گرم شدن زمین به طور طبیعی و بدون دخالت انسان را تایید می کنند. مغز تشنه شواهدی است که باورهای قبلی اش را تایید کنند و در نتیجه ما چیزهایی را که بر روایت های مد نظرمان منطبق باشند، بدیهی فرض می کنیم. قبول کنید که این اتفاق برای شما هم افتاده است. حتی اگر خود را جزو کسانی که شایعات را منتشر می کنند نمی دانید به احتمال زیاد دست کم یک بار به طور تصادفی یک خبر نادرست را صرفا به این دلیل که چیزی در ذهن تان می گوید «درسته، می دونستم» به اشتراک گذاشته اید. ما همچنین دوستدار یافتن الگوهایی هستیم که به ما اجازه بدهند همه شایعاتی را که در توئیتر و جاهای دیگر مطرح می شوند، تایید کنیم. محققان معتقدند صِرف تعجب و شگفتی هم می تواند یک عامل مهم باشد. یک چیز ساخته و پرداخته شده معمولا بسیار عجیب تر از یک واقعیت است بنابراین انتشار آن نیز برای ما هیجان انگیزتر خواهد بود.
با این میزان از شایعات چه کنیم؟
تنها راه پیش رو حداقل در شرایطی که مهندسان طراح پلتفرم های رسانه ای مورد علاقه ما همچنان در جلوگیری از انتشار اخبار نادرست خوب عمل نمی کنند، این است که ما مغز تنبل خود را به کار واداریم. شاید ما موجوداتی با تعصبات زیاد باشیم اما لحظه ای فکر کردن به میزان معقول بودن یک خبر یا بررسی منابع دیگر برای اطمینان از صحت خبر قبل از انتشار آن به تقویت قدرت استدلال ما کمک می کند. مطالعه دیگری که به تازگی انجام شده نشان می دهد وقتی میزان اخبار دریافتی افزایش می یابد، عملکرد افراد در جدا کردن اخبار درست از نادرست ضعیف تر می شود. این نشان می دهد کمی فکر کردن می تواند تغییرات زیادی به دنبال داشته باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
موفقیت
تعداد بازدید : 59
9 عادت افرادی که ذهنی قدرتمند دارند
اگر در زندگی شخصی خود به دنبال موفقیت باشیم، باید تلاش کنیم قدرت ذهنی و روانی خود را به کار گیریم و با دید تازه ای به مسائل نگاه کنیم. قبل از هر چیز باید دانست که قدرت ذهنی همانند تمام مهارت ها، اکتسابی و قابل یادگیری است. «یوکن» به نقل از کتاب «کارهایی که افرادی با ذهن قدرتمند هیچ وقت انجام نمی دهند» نوشته «اِیمی مورین» یکی از روان درمان های باتجربه، به 9 عادت افرادی که ذهنی قدرتمند دارند، اشاره می کند.
1- هیجانات خود را کنترل می کنند
شاید خیلی ها تصور کنند افرادی که ذهن قدرتمند دارند هیجانات خود را سرکوب میکنند، اما «مورین» در این باره میگوید : «این افراد به خوبی از هیجانات خود مطلع هستند. آن ها می دانند که احساسات شان چطور روی افکار و رفتار آن ها تأثیر می گذارد. علاوه بر آن، می دانند که برای دست یابی به بالاترین میزان توانایی های خود، در جهت خلاف احساسات خود رفتار کنند.»
2- بسیار خوش بین هستند
افراد با ذهن قدرتمند خوش بینی واقع بینانه را هر روز تمرین میکنند چرا که گاهی داشتن افکاری مثبت امکانپذیر نیست و منفی بافی بیش از حد نتیجه معکوس دارد. «مورین» میگوید: «افرادی که ذهن قدرتمند دارند به خوبی می دانند که گاهی افکارشان درست نیست و در تلاش اند تا منفی نگری خود را کنار بگذارند. پس افکار منفی خود را رها می کنند و جای آن را به فکرهای واقع بینانه می دهند.»
3- به راحتی مشکلات خود را حل میکنند
«مورین» درباره افراد با ذهن قدرتمند میگوید: «کسانی که ذهن قدرتمند دارند، خود را نگران کارهای بی نتیجه نمیکنند.» پس به جای این که از مشکلات خود ناراحت شوید و گله و شکایت کنید و مدام بگویید کاش این اتفاق نمیافتاد، به دنبال دلیل اشتباه باشید و تلاش کنید آنها را برطرف کنید. یاد بگیرید چطور خطرات را محاسبه کنید و بعد از آن به سمت جلو بروید.
4- با خودشان بسیار مهرباناند
افرادی که ذهن قدرتمند دارند، خود را برای اشتباهات سرزنش نمیکنند و همواره با خودشان مهربان هستند، آنها بهگونهای با خود حرف میزنند که انگار با یک دوست صمیمی صحبت میکنند. «مورین» در این باره میگوید: «افراد با ذهن قدرتمند در مقابل انتقادات درونی خود میایستند. آنها اشتباهات شان را میبخشند و برای دست یابی به اهداف، به خود روحیه میدهند.»
5- مرزبندیهای صحیحی دارند
افراد با ذهن قدرتمند همواره روی قدرت خود متکی هستند. «مورین» در این باره میگوید: «وقتی مرزهای فیزیکی و احساسی درستی نداشته باشید، قدرت خود را از دست میدهید؛ اما همواره کسانی که ذهنی قدرتمند دارند با رفتار قاطعانه برای خود مرزبندیهای درستی به وجود میآورند. این افراد خود را مسئول رفتارها، احساسات و افکارشان میدانند و نمیگذارند کسی برای آنها تصمیم بگیرد.»
6- زمان را به خوبی مدیریت میکنند
«مورین» در این باره میگوید: «افرادی که ذهن قدرتمند دارند به زمان اهمیت می دهند و آن را منبعی محدود تلقی میکنند.» آنها همواره در تلاشاند تا از وقت خود به بهترین وجه ممکن استفاده کنند. او ادامه می دهد: «این افراد بیشتر روی کارهای نتیجه بخش و پربازده تمرکز دارند و انرژی و وقت خود را برای مرور گذشته و کینهورزی هدر نمیدهند.»
7- برای رسیدن به اهدافشان در تلاش هستند
برای این که در زندگی به اهداف و خواستههای خود برسید، باید زمان صرف کنید. افرادی که ذهن قدرتمند دارند به خوبی به این مسئله واقفاند و میدانند انتخابهای امروزشان سبب تأثیرگذاری روی آینده میشود.
9- همواره پیشرفت خود را بررسی میکنند
وقتی هر کاری در توان تان است انجام دهید، خواهید توانست از تمام استعدادهای خود بهره ببرید. ابتدا باید نقطه ضعفهای خود را بشناسید و بعد بدون بهانه کارتان را آغاز کنید. «مورین» در این باره میگوید: «افرادی که ذهن قدرتمند دارند به جای این که برای اشتباهات و شکستهای خود بهانه بیاورند، به دنبال راهکارهایی هستند که به پیشرفت آنها کمک میکند.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 25
پیامک های شما
لطفا در سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) را درج کنید و
ابتدای پیامک کلمه «مشاوره» را بنویسید
خانمی 31 ساله ام. از طریق کانال زندگی سلام با صفحه خواندنی تان آشنا شدم و حالا از طریق سایت، هر روز مطالب تان را می خوانم. خارج از ایران زندگی می کنم و به همین دلیل، دکتر رفتن برایم سخت است. مشکل من این است که وقتی شاد و خوشحالم، به اندازه غذا می خورم اما وقتی ناراحت و عصبی ام، باید خیلی زیاد بخورم تا آرام شوم. بعدش حالم بد می شود و باید بروم سرویس بهداشتی و ... . چه کنم؟
پسری شش ساله دارم که دوستانش روی او لقب نامناسبی گذاشته اند. خودش چیزی به من نگفته اما چند باری شنیده ام که او را با آن لقب زشت صدا می زنند. به نظرتان من به عنوان پدرش باید چه کار کنم؟ تذکر من به دوستانش، شرایط را بدتر نمی کند؟
چند وقت پیش در جاده تهران - کرج تصادف سنگینی کردم و خانم ام که کنارم نشسته بود، از ترس بیهوش شد. تو اون حادثه، فقط دست و پای من شکست و خانم ام، جراحت سطحی برداشت. بعد از اون ماجرا، خیلی می ترسه و کمتر جلو می شینه. هر وقت ترمز می کنم، رنگ و روش سفید میشه! چه کار باید بکنم؟
بچه اولم پسر است. خیلی دوست داشتم که دومی دختر باشد. بعد از سونوگرافی فهمیدم باز هم پسره. درسته که حسم رو جلوی دیگران بروز نمی دم ولی خیلی ناراحتم. شوهرم هم دختر می خواست. چه جوری خودم رو آروم کنم؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.