امام حسین(ع): از نشانه های نادانی، جدل با بی فکران است.
تحف العقول
ذکر روز سه شنبه
صد مرتبه «یا ارحم الراحمین»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحوم استاد صفایی حائری فرمودهاند:«من که احساس میکنم باید به خانه بیایم و کلید هم دارم، پشت در نمینشینم که دعا کنم. باید از تمام امکانات خودم استفاده کنم و آن دم که کلید شکست و هیچ راهی برایم نبود یا زمان و فرصتی نداشتم، در این هنگام عجز، به دعا رو بیاورم و حتی در عجزم و در یأسم ناامید نشوم. آنها که از امکانات خود بهره نمیگیرند و با دست و پای خود راه نمیروند، هنوز نیاز خود را باور نکردهاند و احساسی ندارند.»
برگرفته از «بشنو از نی»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اگر شخصی قصد ورود به خاک کشوری غیر از مملکت خودش را داشته باشد، بدون تردید با قوانین و شرایط تازه ای رو به رو خواهد شد و ملزم به پذیرش آن شرایط خواهد بود. پس چرا یک واژه خارجی گاهی می تواند بدون عبور از صافی های مربوط وارد زبان ما شده و جا خوش کند؟ به نظر می رسد متولیان زبان و فرهنگ نتوانسته اند صافی های لازم را سر راه کلمات خارجی قرار داده و کاربران این زبان شیرین و عرفانی را متوجه خطر ورود کلمات بیگانه سازند.
وقتی واژه زیبای «روزآمد» کنار رفته و جای خود را به بیگانه ای مانند «آپ تو دیت» می دهد و هنگامی که تعداد این کلمه های وارد شده زیاد و زیادتر می شود، ناکارآمدی صافی های فرهنگی عیان می شود. به واقع باید فکری اساسی کرد وگرنه به زودی است که از ما اثری باقی نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* خط قرمز، مترسک خطوط شده است!
* دشمن سر «سخت» ماهی قلاب است.
* بعضی ها از تب فوتبال «داغ» دار هستند.
* گاهی انسان ها از حیوانات «پیشی» می گیرند!
* از سدهای «خاکی» چشمم آب نمی خورد.
* بعضی ها با شیر به دنبال شکار پول می روند!
* بی «آبی» به خط «قرمز» رسید.
* نرخ بیکاری هم با دلار بالا رفت.
رضا وارسته
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در تمام نبودن های تو
نفس به نفس
بودن را
تکرار کردم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در هر دوره از مسابقات بین المللی فوتبال، همان طور که مدیران ورزشی کشورها برای تدارکات حرفه ای و تهیه لباس و کفش ورزشی تیم شان در بهترین حالتش تلاش می کنند، فوتبالیست ها هم علاوه بر این که سعی می کنند بازی خوبی از خود نشان دهند، روی تیپ و مدل موی خود هم کار می کنند تا بیشتر جلب توجه کنند. مثلا در زمان های قدیم به روش سنتی موها را از یک طرف سر به آن طرف سیم کشی می کردند! کمی بعد سیم ها ضخیم تر شد و گذاشتند همان جا سر جایش بماند! بعد سیم ها را فر زدند، سپس از همان فرزده ها فقط پشتش را نگه داشتند و جلویش را کوتاه کردند، بعد فرها را صاف کردند، پس از آن یهو همه را از ته زدند و خلاص! هنوز هم در همین جام جهانی مدل هایی دیدیم که برایمان تازگی داشت. سیم تلفنی، پشت بلند، فر درشت، از ته، دورسفید، سیخ سیخی، بغل خط دار، رشته ای، خط خطی، بچه مثبتی، تاج خروسی، گوجه ای ، قارچی ،چتری ، فوکولی دم اسبی و موشی و کفتری و... اصلا چرا توضیح بدهیم؟ خودتان بخشی از روند پیشرفت مدل موهای فوتبالیست ها را ببینید!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در هفته گذشته، سایت تابناک مدعی شد عدهای از فیلم سازان که بودجه دولتی گرفته بودند به نام پیش تولید با عقب انداختن ساخت فیلم اقدام به ورود به بازار ارز کردهاند. به هرحال از آن جایی که حباب دلار همین جوری دارد باد میشود و همه مطمئن هستند حالا حالاها نخواهد ترکید، در خرید ارز دست زیاد شده و این روزها هر کس یک پولی دارد میزند به زخم بازار ارز. قطعا با این شرایط بازار ارز و سود خوبی که از آن میتوان به دست آورد الان فیلمی که قرار بوده با محمود بصیری به عنوان نقش اول قرارداد ببندد، پس از چند معامله شیرین، راحت می تواند با سودش محمدرضا گلزار، نوید محمدزاده، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی را یک جا بیاورد و با بقیه پولش برود دو سه تا فیلم جمع و جور دیگر هم بسازد. یعنی لوکیشن اصلی فیلم اگر آپارتمانی پنجاه متری در حاشیه شهر بوده، میتواند به راحتی آن را به سواحل قبرس و کوههای آلپ ارتقا بدهد. البته این جوری موضوع فیلم هم عوض میشود و بهتر است سناریوی خودشان را از اول بنویسند. نام فیلم را هم مناسب خواهد بود تغییر دهند به: «به خاطر یک مشت دلار».
اما خبر دیگر این که یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرد: «ای کاش رئیس صدا و سیما را هم میشد استیضاح کرد. استیضاح او الان از هر وزیری واجبتر است». واقعا ما نمیدانیم رسانه ملی دارد به کجا میرود، اما بعید نیست به زودی شاهد گذاشتن دیالوگ معروف نقی معمولی روی تصویر برخی مدیران رسانه ملی باشیم که: «من دارم به قهقرا میرم، فقط بذارید من برم». الان حالتی است که گویا سیاست رسانه ملی بر دفع هر گونه مخاطب احتمالی که ممکن است اتفاقی از جلوی تلویزیون رد بشود است و به نظر میرسد شعاری که این عزیزان سرلوحه کارشان قرار دادهاند «همه شبکهها از نظر مخاطب باید از شبکه چهار یاد بگیرند» باشد. حالا کار نداریم همان شبکه چهار برنامههایش از بقیه مفیدتر است.
درباره همکاری هنرمندان با رسانه ملی هم حتی هنرمندانی که خودشان از صدا و سیما شروع کرده بودند هم نیمی ممنوعالتصویر، نیمی ممنوعالصدا و نیمی هم اساسا ممنوعالعبور از شعاع چند کیلومتری صدا و سیما هستند. (قاعدتا نباید سه نیم میشدند، ولی ببینید چه کار کردند که اینها سه نیم شدهاند) کارشناسان برنامههای تلویزیون هم معمولا لازم نیست تخصص خاصی داشته باشند، بلکه همین قدر که امکان تکلم داشته باشند میتوانند در برنامهها حضور یابند و نظریاتشان را که در بعضی موارد نظریات شوهرعمه من و راننده تاکسیهای 20 سال سابقه را هم پشت سر می گذارد، ارائه دهند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه بیرحمانه مرغان دریایی
آدیتی سنترال- هر ساله در تایوان مسابقه ای مرگبار برای مرغان دریایی برگزار می شود. جزیره کوچکی در تایوان هر ساله میزبان بیشترین تعداد از مرغان دریایی مهاجر در سراسر دنیاست و تایوانی ها بزرگ ترین جنایت را در حق این پرندگان مرتکب می شوند. حدود 500 هزار تا از این پرندگان مهاجر توسط کشتی های بزرگ هزاران کیلومتر را طی می کنند تا به وسط دریا برسند، یعنی جایی که تا خشکی ساعت ها فاصله است و سپس همه مرغان دریایی رها می شوند تا مسابقه بیرحمانه رسیدن به خشکی آغاز شود. طبق آمار ها تنها 1 درصد این پرندگان زنده به خشکی می رسند و بقیه در طول مسیر تلف می شوند. سازمان های دفاع از حقوق حیوانات دست به کار شده اند تا جلوی این جنایت بزرگ علیه محیط زیست و حیوانات گرفته شود اما گویا تایوانی ها از انجام این مسابقه سود بسیار خوبی به جیب می زنند و به این راحتی حاضر به ترک آن نیستند!
انتقام به شیوه مردم رومانی
بورد پاندا- مردم رومانی سال پیش متوجه شدند که برند معروف و گران قیمت «دیور»، در سری جدید کارهایش از لباس های سنتی مردم این کشور ایده گرفته است و همان کت های گلدوزی شده و لباس های گلدار سنتی آن ها را به قیمت بسیار بالا به فروش گذاشته است و استقبال مردم هم از این لباس ها بسیار بالاست. هر کت با طرح گلدوزی محلی رومانی، 30 هزار دلار در این سایت به فروش می رسید. رومانیایی ها هم دست به کار شدند و از مردم محلی که با کیفیت بسیار بالا این کت ها و لباس ها را می دوختند خواستند تا تعداد زیادی لباس تهیه کنند. آن ها با راه اندازی یک سایت، از مردم خواستند که به جای خرید از برند گران قیمت دیور، همان لباس ها را با کیفیت بسیار بالاتر و قیمت بسیار پایین تر از مردم محلی این کشور بخرند. سفارش های اینترنتی به قدری زیاد است که زنان و مردان محلی همگی در حال دوختن و ارسال لباس های محلی شان هستند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هرجوری فکر می کنم من اگه جیرجیرک بودم، شب ها می خوابیدم، به جای این که این همه صدای نکره از خودم دربیارم!
جوری بستههای اینترنت گرون شده که اگه یک سفر بری اون ور دنیا، فیلم رو اون جا ببینی و برگردی، خرجت کمتر میشه تا این که دانلود کنی!
هوا این جوریه که شما جامد سرد میری بیرون، گاز متراکم شده داغ برمی گردی... یعنی یک جرقه بزنن منفجر میشی و اَبَرنواختر تشکیل میدی!
وقتی فیلم نگاه می کنید یک کم هم به خود فیلم توجه کنید، دیالوگ هاش رو بعدها می تونین سرچ کنین و بذارین استوری اینستا!
پسر، دو سال پیش بود که تو خیابون هامون پر از «کویین» بود. ببین شرایط اقتصادی تو این چند وقت با مردم چه کرد!
مجردی که زندگی کنی می فهمی بعضی وقت ها حالا یه تیکه از نون هم کپک زده باشه اشکالی نداره، اصلا واسه بدن لازمه!
صبح یک تیکه کیک تو یک کافه خوردم. از اون موقع تا الان نه تونستم هزینه اش رو جبران کنم، نه کالریش رو!
خدا روشکر اصغر فرهادی اومد پایان باز رو یاد ملت داد وگرنه قبلا آخر فیلم های ایرانی یا باید قاچاقچی ها کشته می شدن، یا دو نفر عروسی می کردن!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پی اِی| ماهیگیری در یک ظهر تابستانی
گاردین| نمایشگاه آشتی کودکان با طبیعت، انگلستان
گتی ایمیج| برگزاری جشن برنج در شالیزارها، نپال
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر سینه ریش دردمندان
لعلت نمکی تمام دارد
در چاه ذقن چو حافظ ای جان
حسن تو دو صد غلام دارد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام و خداقوت، الان اوضاع و احوال یه جوری شده که هر کسی در هر کسب و کاری، حتماً کارش رو یه جوری ربط میده به جام جهانی و فوتبال. دوست عزیز و زحمتکش مون کنار جاده شیربلال می فروشه، روی کارتن با زغال گنده نوشته: «به شیر بلالی ورلد کاپ خوش اومدین، کارت خوان موجود است». تبلیغات کارخونه ها رو که نگو. تبلیغ پنیر رو یه جور عجیبی با جام جهانی پیوند می زنن که بهترین جراحان پیوند و زیبایی نمی تونن چنین پیوندی رو بزنن. آخه کشک رو چه به جام جهانی؟ من حتی رابطه کشک با جام جهانی رو هم درک می کنم اما دیگه اسپری منهدم کردن حشرات رو کجای دلم بذارم؟ تعداد این تبلیغات لوس و بی ربط که از موجودی حساب آقازاده ها بیشتر شده، ایده هاشونم که از سن جناب بوفون بیشتر و قدیمی تر!
خانمه نشسته داره فوتبال نگاه می کنه و صدای گزارشگر محترم در حال پخش که حریف رو می گیره و از این حرف ها! در همون لحظه یک پشه قزمیت میره سمت خانمه و ما می فهمیم گزارشگر محترم در حال گزارش فوتبال نبوده بلکه داشته لحظه فوق العاده حساس شکار پشه با حشره کُش توسط یک بانوی آریایی رو روایت می کرده! خانمه هم در حال پشه کشتن چنان طمانینه و رضایتی داره که انگار با وزیر امورخارجه رفته مذاکره با تیم اروپایی یا نشسته پای سخنرانی استاد الهی قمشه ای. خواهر من، درنهایت یک پشه رو کُشتی دیگه؛ این همه ژست گرفتن نداره.
قدیما این ادا و اصول ها در کار نبود. یه دمپایی رو بعد از این که از چند جهت جرواجر می شد وارد چرخه سوسک و پشه کُشی می کردیم و تا جایی که می شد باهاش حشرات موذی رو تبدیل به چیزی شبیه چیپس می کردیم. در مرحله بعد هم همون دمپایی رو می دادیم نمکی باهاش جوجه رنگی می گرفتیم. اما چه با دمپایی، چه با حشره کُش، شکار حشرات و پشرات توام با لبخند ژوکوند نیست آخه! آگهی ها این جوریاست که طرف تو خونه دو هزار متری که هزار مترش آشپزخونه است نشسته و 10 نفری یه تُن ماهی 5 هزارتومنی رو با لبخند می خورن. در حالی که همین ماجرا تو فک و فامیل ما باعث جدایی نادر از سیمین شده! آخه تُن ماهی خالی خوردن هم لبخند نداره؛ ولی ممنونم از کارخونه مد نظر که تُن ماهی شون رو به جام جهانی ربط نداد. راضی ام ازتون. یکی می خرم با سه تا تخم مرغ و یک پیمانه برنج کَته می خورم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. این هم کاریکاتور کامل شخصیت مسابقه شماره 86، آقای «همایون شجریان» خواننده خوب و خوش صدا و خوش اخلاق کشورمون. کمتر کسی بین شماست که صدای ایشون رو تا حالا نشنیده باشه و با یکی از آهنگ های ایشون خاطره نداشته باشه. آهنگ هایی مثل «چرا رفتی»، «آرایش غلیظ»، «هوای گریه»، «بی من مرو» و...
برنده این مسابقه هنوز به تلفن شون جواب ندادن و سعی می کنیم تا فردا پیداشون کنیم وگرنه نفر بعدی رو فردا برنده اعلام می کنیم. پیشاپیش بهشون تبریک می گیم و به امید خدا با مسابقه بعدی، عکس و کاریکاتورشون رو می تونید همین جا ببینید. خوش باشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک، ترسانک، سوتی، شعر، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 یا شماره 09215203915 در تلگرام بفرستید.
* می خوام صمیمانه و عمیقا از همسرم عذر خواهی کنم و ازش بخوام که حلالم کنه. نفیسه اس
* موضوع سهم ما از صرفه جویی آب، بسیار مؤثر و آموزنده است. لطفا به صدا و سیما هم انتقال بدید.
* آق کمال، برار، ای لَهجَت با لهجه ما پایین شهریا فرق مُکُنه، به ما نمچسبه، مشکل از شمایه یا از چسب ما؟
آق کمال: هیچ کدوم برار، قرار باشه اوجوری حرف بزنم ممکنه نصف خواننده های روزنامه ملطفت نشن!
* پسر عزیزم محمدرضا جان، کسب معدل ۲۰ در پایه هفتم را به تو تبریک می گوییم. ان شاءا... در تمام مراحل زندگی موفق و سربلند باشی. پدر، مادر و خواهرت
* درباره پرونده صرفه جویی آب، قسمت آب جوش، تا اون جایی که خاطرم هست چند وقت پیش گفته بودید از آب جوش شب قبل مونده استفاده نکنید و دور بریزید؟
* مطلب نجات قطره ها بسیار جالب بود، لطفا مطلبی هم درباره نجات بشکه ها تهیه فرمایید! کاشت هر هندوانه و برداشتن یک لیوان آب از آب تصفیه کن های در مدارخانگی یا آبیاری هر مترمربع چمن، هرکدام یک بشکه آب هدر می دهد. به خصوص آب تصفیه کن که یک بشکه آب را برای تصفیه هر لیوان آب به فاضلاب سرازیر می کند.
* آقکمال؛ شادی پس از گلتان چگونه است؟!
آق کمال: مخلوطی از شادی علی دایی با ادای رونالدو، یک کم هم اخم مسی ره قاطیش بکنن!
* عاجزانه از همسرم می خوام که منو دوست داشته باشه و از نگاه ها و زخم زبان های همیشگی اش دست بکشه. قول می دم تا آخر عمر نوکری اش رو بکنم، ولی در کنار دوست داشتن او!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.