دانستنی های جام جهانی
تعداد بازدید : 118
هواداری دو آتشه چقدر هزینه دارد؟
بعد از مدتها انتظار روزهای پر هیجان جام جهانی از راه رسید. این روزها خیلی از ما دوست داشتیم در روسیه باشیم و از همانجا تیم کشورمان را تشویق کنیم اما باز هم میتوانیم از همینجا یک هوادار دو آتشه تیم ملی باشیم. پیشنهاد میکنیم برای یکبار هم که شده کمی هزینه کنید و یک سِت هواداری تیم ملی را تهیه کنید تا تماشای مسابقات تیم ملی را برای خود و خانوادهتان خاطرهانگیز کنید. برای اینکه از چند و چون قیمتها و هزینههای تهیه سِت هواداری تیم ملی سر در بیاوریم با «محمد اکرانی» یکی از فروشندگان لوازم ورزشی تماس گرفتیم و بعد هم به چند فروشگاه اینترنتی سری زدیم. نتایج آن را در پایین بخوانید.
پرچم؛ برای هواداران متعصب!
از 10 هزارتومان به بالا
پرچم کشور عزیزمان که امیدواریم بعد از پیروزی و در شادیهای بعد از آن استفاده کنیم سایزها و هزینههای مختلفی دارد. قیمت یک پرچم متوسط در حدود 10 هزار تومان است.
شیپور؛ برای هواداران پر سر و صدا!
از 12 هزارتومان به بالا
اگر بخواهید شیپورهای استادیومی و بزرگ تهیه کنید باید بیشتر از این هزینه کنید. اما شیپورهای متوسطی را که در خانه و با رعایت حال دیگران بتوانیم استفاده کنیم با هزینه حداقل 12 هزار تومان میتوانیم بخریم.
رنگ ماتیکی صورت؛ برای طرفداران متفاوت!
حداقل 20 هزار تومان
برای آن که روی صورت تان پرچم سه رنگ کشورمان را بکشید میتوانید از برچسب یا ماتیکهای سه رنگ استفاده کنید. اگر مایلید که با ماتیک کارتان را راه بیندازید حداقل 20 هزارتومان باید هزینه کنید.
کلاه منگوله دار؛ برای هواداران پرهیجان!
از 10 هزار تومان به بالا
کلاه منگولهدار سایزها و انواع مختلفی دارد. شما میتوانید کلاههایی با سایز بزرگتر را با هزینه بیشتری تهیه کنید. اما خرید کلاه منگولهدار حداقل 10 هزارتومان برایتان آب میخورد.
عینک آفتابی؛ برای طرفداران دو آتشه!
از 28 هزار تومان به بالا
اگر می خواهید برای بازی های تیم مان ، بیشتر حاضر شوید می توانید عینک های آفتابی را با حداقل پرداخت 28 هزار تومان تهیه کنید.خوبی این عینک ها این است که به درد شادی بعد از گل در زیر آفتاب هم می خورد!
شورت و پیراهن؛ برای هواداران شبیه تیمشان!
از 38 هزار تومان به بالا
اگر بخواهید جنس اورجینال و برند آن را بخرید باید هزینه بیشتری بپردازید اما در حالت کلی اگر بخواهید شورت و پیراهنهای تیم ملی را تهیه کنید حداقل 40 هزارتومان باید هزینه کنید. البته پیراهن برای بچه ها از 25 هزار تومان شروع می شود.
کلاه لبهدار؛ برای طرفداران پر حرارت!
20 تا 30 هزار تومان
کلاه آفتابی را در طول تابستان و مخصوصا این روزها که تب جام جهانی داغ است، میتوانید استفاده کنید. برای این که این کلاه ها را تهیه کنید باید مبلغی بین 20 تا 30 هزارتومان هزینه کنید.
دستبند و مچبند؛ برای هواداران جوان و پرشور!
قیمت: حداقل 5 هزار تومان
دستبند انواع مختلفی دارد. بنابراین برای تهیه هرکدام باید هزینه متفاوتی را بپردازید. اما برای خرید انواع دستبند و مچبند حداقل باید 5 هزارتومان در جیبتان داشته باشید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 40
حدیث روز
امام صادق(ع): تمامیت روزه، به دادن زکات (فطریه) است، همچنان که تمامیت نماز به صلوات بر پیامبر(ص) است زیرا اگر کسی روزه بگیرد و زکات فطره را عمدا ندهد از روزه بی بهره است.
من لایحضره الفقیه
ذکر روزپنج شنبه
صد مرتبه «لا اله الا ا... الملک الحق المبین»
ذکر روزجمعه
صد مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 37
تبدیل گناه به ثواب توسط خداوند
مرحوم علامه طباطبایی درباره رفع آثار گناه فرموده اند:
«تبدیل سیئات به حسنات به معنای تبدیل آثار است. گناه، آن اثری است که با ارتکاب نهی خدا در نفس ایجاد شده و در آن باقی میماند و نیز تا ذات کسی شقی یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمیشود. گناه و اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است. حال اگر چنین ذاتی با توبه؛ ایمان و عمل صالح تبدیل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از خباثت شد؛ لازمه این تبدیل این است که آثاری هم که در سابق داشت به نام گناه، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس پاک و طیب متناسب باشد و آن این است که عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد.»
سایت تبیان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حکایت
تعداد بازدید : 41
خانه بدون عیب و نقص
یکی از پادشاهان کاخی ساخت که از حیث وسعت و معماری، استحکام، زیبایی و تزیینات بی نظیر بود. روزی فرمان داد بزرگان قوم را دعوت کنند تا از آنان بپرسند: «آیا این کاخ عیبی دارد یا نه؟!» هیچ کس عیبی به نظرش نرسید تا این که عارف زاهدی گفت: «این کاخ دو عیب بزرگ دارد: اول اینکه سرانجام خراب میشود و دوم اینکه صاحب اش خواهد مرد.» پادشاه پرسید: «مگر خانهای پیدا میشود که این دو عیب را نداشته باشد؟» زاهد گفت: «آری، خانه آخرت!»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 45
وقتش نگذرد
هر حرفی را می شود گفت. فقط شروعش مهم است، اولین کلمه را که بگویی باقی اش می آید. منظور چیزی است که نباید گفته شود. چیزی که زمانش گذشته است. هر زمانی داستان های خودش را دارد و اگر بگذاری زمانش بگذرد، بهتر است هیچ وقت درباره اش حرف نزنی. هر چیزی زمان خودش را دارد، وقتش که بگذرد مناسبتش را از دست می دهد.
برگرفته از« قلبی به این سپیدی»
اثر خابیر ماریاس
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 37
انتظار...
نویسنده : محبوبه بزم آرا
شبی ستاره چشمش
ظهور خواهد کرد
مرا ز غربت این کوچه دور خواهد کرد
طلوع میکند از سمت آسمان مردی
نگاه پنجره را غرق نور خواهد کرد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه این کیه؟
تعداد بازدید : 43
نگیم دیگه...!
سلام. برای مسابقه این هفته یک چهره... نگم براتون... نگم! یعنی ممکنه کسی ایشون رو نشناسه؟ مخصوصا با این اتفاقی که براش افتاد... نگم دیگه... نگم! یعنی انتظار داریم رکورد پیامک رو بشکنین تو مسابقه. ببینیم چه می کنین با این دل دیوانه!
یادآوری روش مسابقه: شما باید تشخیص بدین کاریکاتور بههمریخته چاپ شده کیه و اسمش رو تا ساعت 23 فردا جمعه برای ما به شماره 2000999 پیامک کنید. جواب رو یک شنبه همینجا میبینید. بین کسانی که جواب درست رو بفرستن، قرعهکشی میکنیم تا یک نفر برنده معلوم بشه و کاریکاتور برنده رو پنج شنبه هفته بعد با مسابقه بعدی، همین جا خواهید دید. خوش باشین همیشه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با خانمان
تعداد بازدید : 73
کم کن اون بیصاحاب رو
نویسنده : زهرا فرنیا |طنزپرداز
شما تا به حال دیدین توی خیابون بگن: «آقا چقدر صدای ضبط ماشینت زیاده، با من ازدواج میکنی؟» من که ندیدم. البته من کلا ندیدم کسی توی خیابون یهو بیاد بگه آقا یا خانوم با من ازدواج کن. (برای خودمم که تابلویه اتفاق نیفتاده وگرنه الان به جای دغدغههای یه دختر مجرد، با دغدغههای یک خانم متاهل در خدمت تون بودم) اما تصور میکنم اگه همچین رسمی بود، بازم به صدای ضبط ماشین ربطی نداشت. اصلا مثال بدی زدم. ولی جدی چرا صدای ضبط ماشین تون رو زیاد میکنین و تا سه نصفهشب با شیشههای پایین، باهاش ویراژ میدین؟
تمام کیس های ازدواج، من جمله خودم، اون ساعت خوابن. (یا دارن فیلم میبینن) تازه از خواب میپرن و با گلچینی از مزخرفترین آهنگهای موجود در بازار مواجه میشن و میفهمن نه تنها راننده شعور نداره، بلکه سلیقه هم نداره و اگه قیافه نداشته باشه دیگه هیچ کدوم از فاکتورهای ازدواج رو نداره. (نمیدونم چرا هرچی میخوام بحث رو به یه سمت دیگه ببرم، دوباره از منظر ازدواج به قضیه نگاه میشه)
آخه راننده گرامی، راننده محترم، راننده قشنگ، راننده خالی... شما نمیگی مردم مریض دارن، اذیت میشن، خوابن یا دارن فیلم ترسناک میبینن و با موزیک تو دو متر از جا میپرن؟ میدونین این کار دقیقا شبیه چیه؟ دقیقا مثل «آهنِ آلات، آهنِ ضایعات، آب گرم کنننننننن، خریداریم» صبح جمعه ساعت هشته. آهان چی شد؟ الان که صداتون رو با صدای بلندگوی وانت مقایسه کردم، ممکنه برین توی اتاق و به کارهای بدتون فکر کنین؟ آفرین همینه. لابه لای فکرهاتون درباره آینده و ازدواج و اینا تصمیم خاصی نگیرید تا توی مطلب ستون های بعدی بگم چیکار کنین که کیس ازدواج بشین!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوردنیا
تعداد بازدید : 72
سامورایی های وظیفه شناس
دیلی میل- گروهی از مردم ژاپن با پوشیدن لباس سامورایی در خیابان ها باجمع آوری آشغال ها از سطح زمین اعلام کرده اند که می خواهند مرام سامورایی ها را در دل مردم زنده نگه دارند. نکته جالبی که باعث جلب توجه مردم شده، این است که آن ها از فنون ترسناک مانند شمشیرزنی برای جمع آوری زباله ها استفاده می کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده های مجهول
تعداد بازدید : 72
افسانه هیولای لاک نس (قسمت اول)
نویسنده : فاطمه قاسمی |مترجم
شاید داستان غول دریاچه لاک نس یا همان هیولایی را که از نیم قرن قبل، روایت های مختلفی از دیده شدن آن توسط مردم عادی گزارش شده است، شنیده باشید. ده ها عکس از این موجود غول پیکر منتشر شده است بدون آن که واقعی بودن آن ها 100 درصد به اثبات برسد. اما به تازگی دانشمندان عزم شان را جزم کرده اند تا واقعیت را کشف کنند.
دریاچه نس (Lake Ness) که در زبان بومی به آن لاخ نس (Loch Ness) می گویند، در شمال اسکاتلند است. عمق این دریاچه حدود 150 متر است و در عمیق ترین نقطه به 250 متر می رسد. اطراف این دریاچه همیشه مه آلود است و به همین دلیل، امکان دیدن قسمت های زیر آب در حالت عادی وجود ندارد. پژوهشگرانی که درباره نسی تحقیق کرده اند، می گویند در کتاب های تاریخی اسکاتلند مطالبی درباره یک جانور آبزی غول پیکر وجود دارد که بومی ها تصاویری از آن را روی تخته سنگ های کنار دریاچه حکاکی کرده اند. البته اکنون به دلیل گذر زمان، خیلی از آن ها از بین رفته اند و تشخیص شان مشکل است. بعد از ساخته شدن جاده ای ساحلی در حاشیه دریاچه نس در سال 1933، ناگهان تعداد افرادی که ادعا می کردند غول دریاچه را دیده اند به سرعت افزایش یافت.
نخستین عکس از هیولا در سال 1933 گرفته شد. عکاس نتوانسته بود از سر نسی عکس بگیرد و تنها بخشی از پشت این حیوان در عکس مشخص بود. او مدعی بود که از حرکات دم حیوان در زیر آب می شد فهمید که خیلی غول پیکر است. عکس های دیگری هم از این موجود منتشر شد که بعضی از آن ها تکذیب و مشخص شد جعلی بوده اند. حتی رد پاهایی روی قالب های گچی ساحل دریاچه نیز ثبت شدند که گروهی معتقد بودند شاید متعلق به یک اسب آبی بزرگ باشد.
تمام این موضوعات باعث شد تا وجود نسی در اذهان عمومی کم رنگ شود تا این که چندی پیش مصاحبه ای که «سیمون دینسدال»، کارآگاه پلیس سابق انگلیس انجام داد و فیلمی دو دقیقه ای درباره این حیوان غول پیکر را که پدرش 50 سال پیش گرفته بود ارائه کرد، جرقه جنجال گسترده ای را زد و بار دیگر نام این هیولا را بر سر زبان ها انداخت. سایه ای مبهم در فیلم وجود دارد که سیمون هم به آن اشاره می کند و می گوید: این همان هیولای لاک نس است. پدر سیمون، تام دینسدال که یک مهندس پرواز بود و بعدها به شکارچی نسی مشهور شد، 50 سال قبل توانسته بود فیلمی دو دقیقه ای از نسی بگیرد که در آن زمان و حتی اکنون به عنوان کامل ترین سند وجود این غول دریایی به شمار می رود. پدر سیمون در یادداشت های خود این چنین نوشته است: «کنار دریاچه مشغول قدم زدن بودم. ناگهان موجودی عظیم الجثه را دیدم که در حال شنا کردن در دریاچه بود. رنگ قهوه ای مسی داشت و حدود 60 تا 70 سانتی متر از بدنش از آب بیرون بود. طولش به یک و نیم تا دو متر می رسید و تقریباً اندازه یک قایق بود. چیزی شبیه کوهان یا باله که از آب کاملا بیرون بود و به وضوح دیده می شد. شوکه شده بودم اما به سرعت دوربین خود را درآوردم و از آن فیلم گرفتم.» (ادامه دارد)
منبع: آسوشیتد پرس، تلگراف، همشهری سرنخ
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کله چغوکی
تعداد بازدید : 49
آق کمال برنامه ریزی می کند
نویسنده : آق کمال |همه کاره و هیچ کاره
یعنی مو هنوز تو کفُم که چی جوری سحری تا خِرتناق بخورُم که از ظهر گشنه نرُم و از افطار تا سحر چند گالن آب سر بیکیشُم تا فرداش تشنه نرُم و هر روز به خودم قول مدُم که از فردا بچه خوبی برُم، ولی زد و ماه رمضون تِموم رفت! از اول ماه عیال مُگفت همکاراته افطار دعوت کن، رفتِم خانهشان، زشته، باید پس بدم. مگفتُم چشُم، کی بگمشان؟ مگفت: «ترجیحا پنج شنبه بگو که تعطیلم و به کارام میرسم.» اولین پنج شنبه که اول ماه بود و تا آمدم به خودمان بجنبم ربنا ره گفتن. دومی هم خودُم تا سحر سر کار بودُم، سومی هم شب عید بود و آقام اینا دعوتمان کرده بودن، چهارمی شب قدر بود و ماند آخرین پنج شنبه. شکر خدا که در کل ماه کلا چهار جا افطار دعوت رفتِم که دو جاش خانه آقام و آقای کاملیاخانم بود.
نصف شب نشسته بودم پای برنامه 2018 عادل فردوسیپور و جعبه زولبیا ای ورُم و لیوان چای و شربت او ورُم که عیال گفت: «این پنج شنبه همکارات رو بگو دیگه! ماه تموم شد.» گفتُم: «اوخ اوخ راست مِگی!» گوشی ره ورداشتُم و پیام دادُم بهشان. گفت: «این موقع شب؟» گفتُم: «همهشان پای همی برنامهیَن الان.» دو دقیقه نگذشته بود که دینگ و دونگ، یکی یکی پیام دادن که «حالا باعث زحمت نِمشم ولی چون اصرار دری چشششم» و استیکر اوکی و خنده و... به عیال پیامها ره نشون دادُم و گفتُم بیا! یعنی نذاشتن فرداش بشه، همهشان همو نصف شبی با کمال میل موافقت کردن ما ره داخل ثواب کنن.
عیال جوش به دلش افتاد. گفتُم: «جوش نزن، یَگ شلهای، حلیمی، چیزی میگیرُم، تویَم ماقوت و فرنی بذار با نون پنیر و خرما و خلاص.» گفت زشته. گفتُم: «مو خودُم تو روزنامه هی مگُم تجملات ره کنار بذرن، واز خودُم برعکسشه بکنُم؟ خیلی هم مقبوله.» عیال که آروم گیریفته بود، گفت: «فقط ممکنه شب عیدباشه و قضیه فطریه و...» اِنا حالا خوب رفت! برق از سرُم پرید، گفتُم: «شب آخر ماهه؟ یَره شب ختم جلسه مانه که...» عیال با چنان غیظی نگام کرد که خواب از سرُم پرید. گفت: «بیا! یک کاری رو به تو سپردم. بیست نفر آدم رو نصف شبی دعوت کردی، حالا یادت اومده که خودت نیستی؟ به من مربوط نیست، خودت میدونی و دوستهات و جلسهتون!» فقط خدا مِدنه که با چی رویی به تک تکشان پیام دادُم و عذر خواستُم و گفتُم ایشالا پنج شنبه بعدی شام در خدمتِم. بماند که چی متلکهایی بهم انداختن که تا حالا تو عمرُم نشنیده بودُم. عیال هم هنوز از گوشه چشمش بهم نگاه مُکنه، با ای برنامه ریزیم! ایم از ای.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 68
باس ماس
متن و تصویر سازی : صابری، مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 30
تفأل
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.