تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 60
چگونه نگاه کنیم تا انس حق ما را رها نکند؟
مرحوم استاد علی صفایی فرموده اند:«بارها گفته ام آدمی که رنجی می بیند، دو نگاه دارد. یکی این که: دیدی فلانی با من چه کرد؟ و یک موقع هم می گوید: دیدی فلانی این بود؟ وقتی ظرف تو می افتد و می شکند، یک وقت می گویی: دیدی شکست؟ یا این که می گویی: دیدی؟ شکستنی بود! این نگاه دوم است که تو را به رحمت حق گره می زند و مست و مدهوشت می کند. با این نگاه و درک مستمر از عنایت های حق دیگر مگر تو می توانی ضعف اعصاب بگیری؟! دیگران هرچه می خواهند اذیت کنند... تو بهره مند می شوی و قبل از بلا، عافیت را یافته ای و قبل از ضلال و سردرگمی، به رشد رسیده ای. این ها رحمت حق است که ظهور و بروز دارد و این مهربانی و انس اوست که تو را رها نمی کند.»
برگرفته از کتاب «رد پای نور»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 65
پند نیکان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک
تعداد بازدید : 83
بخشش مناسب
روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسد به فقیری داد. فقیر لبخندی زد و سبد را گرفت و از قصر بیرون رفت. فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گل هایی زیبا در سبد گذاشت و بازگردانید. مرد ثروتمند شگفت زده شد و گفت: «چرا سبدی را که پر از چیزهای کثیف بود پر از گل زیبا کردهای و برای من آوردهای؟!» فقیر گفت: «هرکسی آنچه در دل دارد میبخشد...»
عصر ایران
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفرنامه شفاهی
تعداد بازدید : 94
کمی تعارف بفرمایید!
امیر شجاعی، خبرنگار صدا وسیما در برلین در گفت و گو با زندگی سلام درباره فرهنگ آلمانیها در تعارف کردن به یکدیگر میگوید:
«آلمانیها با ما اختلافات فرهنگی کمی دارند. تازه به برلین آمده بودم و به یکی از همکارانم گفتم: «اینجا خوراکی دستمان میگیریم، اگر کسی بیاید چطور باید به او تعارف کنیم؟» او گفت: «راحت باش! اینجا کسی به کسی تعارف نمیکند.» مثلا توی مترو میبینی یک نفر پفک دستش گرفته و با لذت زیادی آن را میخورد، در حالی که صندلی کنار آن کودکی است که آب از لب و لوچهاش راه افتاده است! البته به نظرم آلمانیها در بعضی موارد راحتتر هستند. مثلا وقتی از در میخواهند وارد جایی شوند یکدیگر را خفه نمیکنند!»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 84
تا حالا دقت کردین
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 32
بیشتر از عشق
احساسم
شبیه عشق است
ولی بیشتر
بی تو نیاز می شوم
با تو درویش تر
چنان به جان رسوخ کردی که خود من شدی
خود منی از خود من خویش تر
مجید مقصودی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانستنی ها
تعداد بازدید : 100
لوکسترین وسیله برای سفر جادهای
شرکت فناوری فیوریون (Furrion) از یک کامیون کشنده شگفتانگیز رونمایی کرد که همه لوازم مورد نیاز زندگی را در خود جای میدهد. طرح مفهومی جدید فیوریون الیزیوم ۲۰۱۷ (Elysium) ترکیبی از یک کامیون پنج چرخ و کابین راننده تختخوابدار است که در حقیقت طرحی از خانه ای متحرک همراه با پد هلیکوپتری و حمام روی سقف محسوب میشود. فیوریون در این محصولش از شیوه طراحی قایقهای بادبانی استفاده می کند و با تکیه بر فناوری، سبک زندگی جدیدی پیش رو قرار میدهد.
کامیون پنج چرخ لیمیتلس (نامحدود) ۶ قسمت کشویی دارد که فضای سالن نشیمن را به 32.5 متر مربع گسترش میدهد. کامیون 12.5 متری به اندازه یک آپارتمان استودیویی کوچک است.
سرنشینان با بالابر یا راهپله از داخل کامیون میتوانند به عرشه روی سقف دسترسی داشته باشند.
امکانات لوکس این کامیون عبارتند از :
آشپزخانه با تمام لوازم خانگی استیل ضد زنگ، یخچال فریزر ساید بای ساید، اجاق گاز، هود و مایکروویو، سالن نشیمن با تلویزیون هوشمند ۶۵ اینچی، سیستم صوتی پیشرفته، شومینه LED ۴۰ اینچی با کنترل درجه حرارت و رنگ شعله، اتاق خواب اصلی شامل یک تخت بزرگ و سیستم اطلاعاتی و سرگرمی همراه با تلویزیون هوشمند ۳۹ اینچی.
حمام با فناوری مدرن و لوازم هوشمندی مانند شیر دیجیتال، توالت، آینه هوشمند، دوش هوشمند دارای کنترل درجه حرارت دیجیتال، عملکرد بخار و سیستم بلندگوی بلوتوث یکپارچه، شیرهایی که از طریق سیستم تأمین آب گرم بدون مخزن فیوریون تغذیه میشود تا اطمینان حاصل شود که سرنشینان هرگز با آب سرد (و کمبود آب گرم) مواجه نخواهند شد.
امنیت کامیون به وسیله سیستم نظارت تصویری بیرونی با چهار دوربین متصل به صفحه نمایش لمسی ۷ اینچی تأمین میشود. حسگرهای حرکت، میکروفن، دید در شب مادون قرمز و سیستم هشدار حرکت موجود به حفظ امنیت ۲۴ ساعته در روز و شب کمک میکنند.
فیوریون از کشنده هرکول (Hercules) بهره میبرد که برای کشیدن این آپارتمان لوکس طراحی شده است. این کشنده با در اختیار داشتن «مونروف» (سقف بازشونده در شب) دلباز برای تماشای آسمان و ستارهها، یک پانل خورشیدی با ظرفیت ۱۰۰ وات و ذخیره باتری لیتیوم-یون، خدمات بینظیری در اختیار راننده قرار میدهد.
پد هلیکوپتری تنها ویژگی روی سقف الیزیوم نیست؛ بلکه جایی است که مسافران میتوانند از عرشه سقفی و سالن استراحت همراه با صندلی راحتی از هوای تازه و چشماندازهای زیبا لذت ببرند. عرشه فیوریون دارای محل استراحت با وان حمام و مبلمان استراحت، شبیه قایق تفریحی است.
منبع: زومیت
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 69
بریده تصویری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 131
دور دنیا
به هم زدن عروسی به خاطر کچل بودن داماد!
دیلی میل- عروس هندی که تا شب عروسی داماد را ندیده بود با دیدن سر کچل او، مراسم عروسی را به هم زد و حاضر به ازدواج نشد. در عوض داماد هم در همان مراسم زن دیگری را انتخاب و با او ازدواج کرد! خانواده های این زوج هندی به صورت سنتی با یکدیگر قرار ازدواج گذاشته بودند و عروس و داماد حتی عکس هم را تا شب عروسی ندیده بودند! عروس خانم هم با دیدن داماد که دکتر و جراح مغز و اعصاب بود، نتوانست سر بی موی همسر جدید را تحمل کند و حاضر به ازدواج نشد!
رشوه دادن به قاتل حرفه ای
آدیتی سنترال- پسر 22 ساله روسی که قصد داشت والدین و خواهرش را بکشد تا ارثیه آن ها را صاحب شود، توسط پلیس دستگیر شد اما داستانی که باعث شد ماجرای این سوء قصد در روسیه حسابی سر و صدا کند، پدر و مادر فداکار این پسر بودند. آن ها که با خبر شده بودند پسرشان به شخصی برای کشتن آن ها پول داده است، از ترس این که پسر به اتهام قتل به زندان برود مبلغ بیشتری را به قاتل دادند تا عکس های غیر واقعی از بدن های خونین آن ها برای پسر بفرستد و خیال او را از بابت مرگ والدین راحت کند. اما پلیس از ماجرا خبر دار شد و پسر را که برای کشتن هر کدام از اعضای خانواده اش 54 هزار دلار به قاتل پول داده بود، دستگیر کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 135
دنیا به روایت تصویر
آسوشیتدپرس- زندگی آرام شبانه در میدان تقریر بغداد، عراق
گاردین- گوسفند فضول! انگلستان
رویترز- زن روستایی بیرون خانه آب گرفته اش، اندونزی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 131
زندگی سلام
امنیت تو خونه شون موج می زنه! حدس می زنم تو یکیش آجیل های عید و تو یکی دیگه اش شیرینی خامه ای و نصف پیتزای دیشب رو قایم کردن!
* اون موقعی تو خودم شکستم که دانشجو بودم و رفتم سلف دو پرس قیمه خوردم و خیلی خوشحال اومدم بیرون... دیدم بچهها به خاطر کیفیت بد غذا تحصن کردن!
* هر وقت یکی به من زنگ میزنه قطعا مکالمه رایگان داره!
* طرف تو مترو خودکار می فروخت، می گفت با این خودکار راحت می تونید بنویسید! خیلی خوبه، آخه ما بدون این خودکارا له می شیم تا بنویسیم!
* مهران مدیری واسه عید هر مهمونی بیاد خونه شون، قبلش به زن و بچه اش میگه مهمان داریم چه مهمانی!
* ولی بیاین قبول کنیم اندازه ای که خودمون به خودمون بدی کردیم، هیچ کس بدی نکرده!
* با این شلوغی متروها و اتوبوسها احتمالا جنگ بعدی، جنگ سر صندلی خالی خواهد بود!
* دیروز اسم دوستم واسه تماشاچی برنامه دورهمی در اومده و ازش دعوت کردن بیاد استودیو. امروز رفتم اینستاش دیدم تو بیو زده: Iranian actress!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه این کیه؟
تعداد بازدید : 68
دیوونه کیه؟ عاقل کیه؟
سلام. برای مسابقه این هفته سراغ یک چهره دوست داشتنی قدیمی رفتیم. حتی ممکنه بعضی از مخاطبان نوجوان همشهری سلام ایشون رو نشناسن، ولی همه مون ازش خاطره خوشی داریم. بیشتر از این راهنمایی نمی کنیم، زود دست به کار بشین. عکس و کاریکاتوری هم که این جا میبینید، برنده مسابقه قبلی، آقای «ولی فرهادیان» 40 ساله از بجنورد هستن که دوباره بهشون تبریک می گیم.
یادآوری روش مسابقه: شما باید تشخیص بدین کاریکاتور بههمریخته چاپ شده کیه و اسمش رو تا ساعت 23 فردا پنج شنبه برای ما به شماره 2000999 پیامک کنید. جواب رو شنبه همینجا میبینید. بین کسانی که جواب درست رو بفرستن، قرعهکشی میکنیم تا یک نفر برنده معلوم بشه و کاریکاتور برنده رو چهارشنبه هفته بعد با مسابقه بعدی، همین جا خواهید دید. خوش باشین همیشه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 55
شادیِ پس از فوت
چند روز پیش تو بانک، نفر جلوییم به رئیس شعبه گفت: «به خاطر نوسانات ارز میخوام پولهام رو بکشم بیرون». رئیس گفت: «چقدر هست؟» یارو گفت: «دو تا صدی». رئیس شعبه گفت: «میلیون؟» یارو گفت: «نه هزار!» وقتی رئیس شعبه از خنده کبود شد، یارو برگشت سمتم و گفت: «این طنزنویسا و مهران مدیری اینا کار خاصی نمی کننا، مردم ما کلا راحت میخندن، اصلا فکر نمیکردم لفظِ دو تا صدی این قدر بامزه باشه». بعدش هم زل زد تو چشمام و منتظر واکنش من شد. منم الکی دلم رو گرفتم و گفتم: «وای خیلی بامزه بود؛ دو تا صدی آخه؟! چطور به فکرت رسید؟ بهت حسودیم شد!»
به هرحال این مسئله یکی از دلایلم برای بی خیال شدن طنزنویسی بود. دلیل دیگه هم اینه که یه زمانی یه مشکلی رو به شکل خندهدار و با طعنه به مسئولان گوشزد میکردیم، بعد یواش یواش فقط طعنه زدیم، الان علنی میگیم، حتی گاهی شونههای طرف رو تکون میدیم که داداش با شماییما، ولی باز به روی خودش نمیاره. تازه به مطلب میخنده و لایکم میکنه.
اما مسئله اصلیم با طنزنویسی، وضعیت مصائب و بلایاست. یه زمانی هشتگ میزدیم ما هوا میخواهیم، بعد شد ما هوا و آب میخواهیم، الان رسیدیم به جایی که ما هوا، آب، برق، گاز، تلفن و کمی ضربان قلب و نبض در شریانها میخواهیم. یعنی من هربار که اومدم مطلبم رو بفرستم یه مصیبتی پیش اومد و جای متن طنز یه متن غمآلود نوشتم. دیگه کار به جایی رسیده که یه جوک تعریف میکنم، کل خانواده میزنن زیرگریه، یکی هم میاد با بلندگو میگه «پراید سفید به شماره شهربانی فلان بیا ماشینت رو از جلوی پل بردار». یعنی اصلا انتظار این که یه چیز غیر غم انگیز بگم رو ندارن.البته تقصیر از خودمون هم هستا؛ با برف میمیریم، به کوه میخوریم میمیریم، تو کشتی میمیریم، تو ولنتاین یه بادکنک میترکه، میمیریم، یکی یه جور خاصی نگاهمون کنه میمیریم، یعنی جنس ایرانی خودمون مشکل داره، وگرنه مسئولان که تقصیری ندارن. به هرحال من که تصمیم گرفتم یا کلا شغلم رو عوض کنم و برم توی قبرستونها گلاب بپاشم، یا این که روی سنگ قبرها طنزنویسی کنم؛ بلکه اونا شادروان بشن و امید بگیرن که بالاخره یه روز خوب میاد!
محمدامین فرشادمهر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 42
ما و شما
* آق کمال می خواستم بدونم که تا حالا عاشق شدی؟
آق کریم
آق کمال: کریم جان، توصیه مکنم همه ستون های کله چغوکی ره از اول بخوانی، هفته دیگه ازت امتحان می گیرُم!
* درباره مطلب تان، برای فراموش کردن فرد قبلی سراغ فرد جدید رفتن در اکثر موارد عاقلانه و در گذر زمان آرامش دهنده است.
* در «تا حالا دقت کردین» درباره قاشق چای خوری، قبلا پهلوی استکان های چای خوری یک قاشق کوچک بود برای بعضی ها که دو حبه قند داخل استکان چای انداخته و با آن قاشق چای را هم بزنند که به قاشق چای خوری معروف شده است.
* بخش عشق که در صفحه اول زندگی سلام روز دوشنبه چاپ کرده بودین عالی بود، ولی بیشتر برای متاهل ها خوب بود. لطفا برای مجردها هم مطلب چاپ کنید. ممنون.
علی کشته گر، درگز
* آقکمال؛ آیا ماهی شب عیدتون رو گرفتید؟!
آق کمال: اگه منظور ماهی گلیه که نه هنوز، نیم ساعت قبل از سال تحویل مخرم، چون نیم ساعت بعدش می میره! اگه منظور ماهی سبزی پلویه، او رم منتظرم عیدی مانه بدن تا بتنم برم بخرم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.