- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحوم آیت ا... حائری شیرازی می فرمایند:«شخصی از تعبیری که جایی درباره او به زبان رانده بودند، ناراحت بود. به او گفتم حرفی درباره تو زده اند که دلت از آن حرف آتش گرفته است. اما آیا برای ظلمی است که به خودت شده، یا بیشتر از آن می سوزی که ظلمی به آن ها شده، آن هم از طرف خود آن ها؟ فرض کن تو در بلندی نشسته ای و طرف دستش به تو نمی رسد، چیزی گیر نمی آورد زیر پا بگذارد تا دستش به تو برسد. بچه شیرخواره خودش را برمی دارد و زیر پایش می گذارد تا قدّش بالا بیاید و سه تا مشت به تو بزند. تو در آن حالت که بچه او زیر پایش دارد جان می دهد، در بند این هستی که مشت می خوری یا دلت برای آن بچه می سوزد؟ بچه آدم پیشش عزیزتر است یا ایمانش؟ برو ببین آن که به تو ناروا نسبت داده، آیا در قلبش لذت مناجات با خدا مانده؟ دیگر از اشک شب چیزی مانده؟ اگر می خواهی از خودت دفاع کنی، مبادا پا روی ارتباط خودت با خدا بگذاری و چیزی به طرفت بگویی که شرع اجازه نداده است.»
پایگاه نشر آثار آیت ا... حائری شیرازی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد علی ندائی-زلزله یکی ازاسباب وجوب نماز آیات است اما چنین نیست که هنگام زلزله، نماز بر همه واجب شود؛ زیرا نماز آیات در صورتی واجب می شود که فرد زلزله را احساس کند و یا زمان نزدیک به وقوع آن از زلزله مطلع شود. حضرت آیت ا... خامنه ای دراین باره چنین فتوا داده اند:
«اگر علم به وقوع زلزله پیدا نشود تا اینکه زمان متصل به وقت وقوع آن بگذرد، خواندن نماز آیات واجب نیست، اگرچه احتیاط مستحب آن است که نماز آیات را بهجا آورد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روزی حضرت عیسی(ع) از صحرایی میگذشت. در راه به عبادتگاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی میکرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی(ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همانجا ایستاد و گفت: «خدایا من از کردار زشت خویش شرمندهام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.» مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناهکار محشور نکن.» در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو: «ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمیکنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ!»
برگرفته از «کیمیای سعادت» اثر امام محمد غزالی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کلمه «اشعه» جمع است و مفرد آن «شعاع» به معنای «پرتو» است.بنابراین «اشعه ها» صحیح نیست و به جای آن باید گفت «شعاع ها» یا «پرتو ها».
برگرفته از «غلط ننویسیم» اثر ابوالحسن نجفی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من هم به سهم خویش
بس آزموده ام
هیچ آزموده ریسمان سپید و سیاه را
هرگز به جای مار
نخواهد گرفت
این تهمت است
این تهمتی بزرگ به مار است
نصرت رحمانی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من یک مریخی هستم که به زمین آمدهام. ما آن جا سردمان بود و تصمیم گرفتیم وضعیت زمین و زمینیها را برای سکونت بررسی کنیم. گزارشهای دنبالهدار من در این ماموریت را این جا میخوانید. دو شب پیش من و بهنام فوتبال نگاه میکردیم و طبق معمول تخمه میشکستیم که ناگهان تمام لامپها، آویزها و ظرف و ظروف شروع کردند به لرزیدن. یک لحظه برگشتم و دیدم بهنام در حالی که بالشت روی سرش گرفته دارد به سمت پنجره میدود. طبیعتا به علت هوای سرد پنجره بسته بود و بهنام رفت توی شیشه و کلا پنجره را از جا کند و کف حیاط فرود آمد. واقعا گیج بودم اما ظاهرا یک اتفاق مشابه در طبقه بالا هم رخ داده بود و یک نفر دیگر هم پنجره را کنده بود آمده بود توی حیاط.
از در که بیرون رفتم، توی راه پلهها هم سه نفر به علت سقوط از پلهها مصدوم شده بودند. چند دقیقه بعد اطلسخانم در حالی که از روی همسایههای پهن شده روی پلهها با عصایش میدوید، از راه پله پایین آمد و دوید بیرون. یعنی اطلس خانمی که در حالت عادی نیم ساعت طول میکشید بیاید پایین در هیبت «اوسین بولت» ظاهر شده بود. (اوسین بولت نام یک زمینی است که به تند دویدن معروف است) بعدها که چند تا از همسایهها قادر به تکلم شدند ازشان پرسیدم موضوع چه بوده که همهشان انگار که خیلی بدیهی باشد، گفتند: «زلزله» من رفتم تحقیق کردم، دیدم این کره زمین یک رسمی دارد که هر چند وقت یک بار میلرزد و همه چیز خراب میشود. اما این جور که من دیدم اینها بیشتر از این که از زلزله چیزیشان بشود از ترس خودشان تلفات میدهند. جالب این است با این که همه از این اتفاق خبر دارند اما برایش کاری نمیکنند.از آن روز به بعد همه نیمخیز هستند و کافیاست یک نفر در ساختمان را محکم به هم بزند تا همه در ثانیهای خودشان را برسانند توی حیاط. من بیشتر از این که از خود زلزله بترسم از واکنش همسایهها میترسم. این وسط فقط خدا کند آب توی دل ناهید تکان نخورد که من طاقتش را ندارم. من این روزها فقط به فکر ناهید هستم.با تشکر، مامور لرزان شما، بهرام625. پایان گزارش بیستم
محمدعلی محمدپور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. چند تا پیامک داشتیم که از «خنک» بودن پاسخ های مسابقه های قبلی که چاپ کرده بودیم شاکی بودن. شما خودتون رو بگذارین جای ما، اینا تازه خوباش هستن! برای همین این دفعه یک عکس کاملا بانمک می گذاریم تا دست تون باز بشه و تا جایی که می تونین نمک بریزین. یادآوری مهم این که پاسخ های بدون نام در مسابقه شرکت داده نمی شن.
شما باید برای این عکس یک شرح حال طنز و بامزه بنویسید و تا ساعت 24 امشب (یک شنبه) فرصت دارید داستانش رو برای ما بفرستید. لطفا در ابتدای هر پیامک، نام ستون «چی شده؟» و در آخر پیامک هم نام و نام خانوادگی تون رو حتما بنویسید. بنابراین پیامک ارسالی باید این جوری باشه: «چی شده؟ وقتی ... (نام و نام خانوادگی)». بامزهترین و خلاقانه ترین جمله های فرستاده شده، روز سه شنبه به اسم خود نویسنده ها چاپ می شه. شماره پیامک 2000999 و تلگرام 09215203915 هم آماده دریافت پیام های شماست. همیشه خوش باشید. اما چند مثال:
* وقتی خواهرها می گن «تا دو دقیقه دیگه حاضر می شیم» و باجناق ها دم در منتظر می ایستن!
* وقتی طرفدار یک تیم فوتبالی و منتظری دست کم یک پله صعود کنه!
* وقتی اسکلت های آزمایشگاه فیلم های سیامک انصاری و مهران مدیری رو زیاد می بینن!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آدیتی سنترال- ساکنان ثروتمند محله ای در «بریستول» در انگلیس روی درختان محله شان تیغه هایی نصب کرده اند تا پرندگان نتوانند روی درختان بنشینند و روی خودروهای گران قیمت آن ها خرابکاری کنند! بعد از شکایت مدافعان حقوق حیوانات، سخنگوی شورای شهر بریستول گفت که درختان در مالکیت خصوصی هستند، بنابراین هیچ کاری از دست مقامات محلی برای جلوگیری از این اقدام ساخته نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* تخمه ژاپنیها تموم نمی شن، فقط از مراسمی به مراسم دیگه منتقل می شن!
* یکی از ویژگیهای پراید اینه که وقتی درجا روشن باشه (به خاطر بخاری)، هر چند دقیقه یک بار یه ویبره ریزی برای خودش می زنه. خلاصه هی این ماشین برامون مانور زلزله میاد، اینم آپشنیه!
* از قدیم گفتن سیب زمینی سرخ کردهات رو خودت بخور، تخمه آفتابگردون رو با دوستت شریک شو و ساقه طلایی رو بده دشمنت!
* بعضی وقت ها نارنگی رو با چاقو پوست بگیرین تا غرورش نشکنه!
* شب وقتی قصد میکنید بخوابید، بدون تلف کردن وقت بخوابین. چون صبحش حاضری برای همون چند دقیقه خواب بیشتر عذاب بکشی و به خودت فحش میدی!
* اونایی که یک و نیم نمره رسم دوران راهنمایی رو می گرفتن، الان کجا رو گرفتن؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شینهوا- تفریح گردشگران در مناطق یخ زده چین
رویترز- شیر باغ وحش لندن مشغول باز کردن هدیه سال نو!
گاردین- بی خانمانی که مقابل یک بانک خوابیده است، انگلستان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرانجام زمستان رسید و شمارش معکوس سال نو آغاز شد و وارد دی ماهی شدیم که علاوه بر لبو و شلغم و سرما خوردن، روزی سه وعده هم باید تولد اطرافیان را تبریک بگوییم و هزینه خرید هدیه تولد، بیشتر از هزینه زندگی خودمان میشود! ولی همیشه که نباید غر زد، گاهی هم باید خبرهای خوب و امیدبخش را پخش کرد. هرچند اگر مجبور باشیم از لای خروارها خبر آلودگی هوا و زلزله و گرانی و... با موچین خبرهای خوب را مثل پرچمهای زعفران بیرون بکشیم و پرچم کنیم! به ویژه در زمینه دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی اینترنتی که تقریبا همه فقط بدیها و ضررهایش را میبینند، بد نیست گاهی از تاثیر مثبتش هم چیزی بگوییم. البته به جز تاثیر بر قطر کیف پول ادمین کانالهای تلگرامی و صاحبان صفحههای اینستاگرامی که از شیر بز تا بادمجان دلمه ای را تبلیغ میکنند و پولش را به جیب میزنند.
نمونهاش همین خوش خبری وزیر ارتباطات که گفته: «در شب یلدای امسال، مجموع میزان استفاده مشترکان از اینترنت ۲۵ درصد کاهش را نشان میداد.» البته آقای وزیر این کاهش را ناشی از تاثیر فرهنگ سازی فضای مجازی دانسته ولی اگر کمی دقیقتر به این قضیه نگاه کنیم، میبینیم فرهنگ سازی فضای مجازی اگر تاثیر داشت، اول روی مصرف آب و حفظ محیط زیست و بین خطوط راندن و کتاب خواندن تاثیر میگذاشت، نه این که درصد فحش و دعوا و کشت و کشتارهای فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی باشد! به نظر ما کم شدن میزان استفاده از اینترنت در شب یلدا دلیلهای دیگری دارد که چند نمونهاش را با هم میشماریم.
اول این که در شبی که در یک دست مردم قاچ هندوانه و در دست دیگر کاسه انار است، طبیعتا گوشی تلفن روی زمین میماند و مصرف اینترنت هم کاهش پیدا میکند. بعد از آن، در شبی که تلویزیون اینقدر برنامه جذاب دارد که آدم معطل میماند کدام شبکه را نگاه کند و برنامه کدام شبکه را ضبط کند که بعد ببیند، شک نکنیم که مردم دیدن و شنیدن شوخی ها و خنده های زورکی و قربان هم رفتن «علی اوجی و همسرش» در دورهمی را به بررسی شبکه ها و صفحهها و سایتها ترجیح میدهند. از همه این ها گذشته، درست است که رئیس جمهور گفتهاند وزیر ارتباطات به مردم قول خواهد داد دستش روی دکمه فیلتر کردن شبکههای مجازی نخواهد رفت، ولی کسی قول نداده سرعت اینترنت اینقدر کم نشود که مصرف کنندگان عطایش را به لقایش ببخشند و آنقدر قطع و وصل نشود که از هرچه فضای مجازی است بیزار شوند و به همان فال گرفتن پر غلط شوهرعمهها در شب یلدا پناه ببرند!
علیرضا کاردار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* مطلب «دیگ می زاید یا نمی زاید» حکایت ملا نصرالدین است. چرا با آبروی درویشان بازی می کنید؟ درویش اهل این کارها نیست.
* مرسی، واقعا که طلاست، دست و پنجه تون درد نکنه و خسته هم نباشید.
* مطلب «کار بدون مزد» از زندگی دکتر شیخ آموزنده بود، تنها مشکل این است که اگر مردمان دکتر شیخ را سرمشق خود قرار دهند، آن وقت جامعه آن قدر خوب می شود که ارزش خوبی پنهان می ماند.
* زندگی سلام پنج شنبه 30آذر خیلی معمولی و پیش پا افتاده بود... یلدا با این قدمت و وسعت مطلب رو با چندتا خاطره ساده از سرتون باز کردید. زندگی سلام سطح توقعات از تو خیلی بالاتر از اون مطالبی هست که شب یلدا چاپ کردی.
* آقکمال؛ زمستان هم زمستان های قدیم؟!
آق کمال: حالا شما دو روز دندون رو جیگر بذرن تا زمستون شروع بره، بعد سرکوفتش بزنن!
* این قانون آدماس. تا وقتی هستی، خیالشون راحته از بودنت. یه وقت تنهات می ذارن. یه وقت آزارت میدن. یه وقتم خیال می کنن قراره بودنت همیشگی باشه. ولی وقتی واسه شون عزیز میشی که دیگه نیستی. مسعود مجنونپور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.