- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در تفسیر آیه 7 و 8 سوره کهف با این مضمون که: «البته ما آن چه را روى زمین است، زینت براى آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدامشان بهتر و نیکوتر عمل مى کنند و ما (سرانجام) آن چه را روى آن است، به صورت خاک و زمینى بى گیاه قرار مى دهیم» نکاتی را مطرح کرده اند که می خوانید:
1- دلیل ایمان نیاوردن کفار، سرمستى به جلوه هاى دنیاست. 2- همه آن چه روى زمین است، باغ ها، گل ها، میوه ها، حیوانات، آب ها، معادن، رنگ ها، بوها، زینت زمین است اما براى انسان هاى رشد یافته، ایمان، زینت و آرایش است. 3-زینت ها، وسیله آزمایش است تا معلوم شود چه کسى فریفته شده و خود را مى فروشد و چه کسى با قناعت و زهد و برخورد کریمانه، آن ها را مقدمه عمل صالح قرار مى دهد. 4-آزمایش، نشانه اختیار انسان است. 5-کیفیت عمل مهم است نه مقدار و کمیت آن. 6-زیبایى گل ها و طبیعت فانى است ولى کار نیک ماندگار است. 7-به زیبایى هاى ظاهرى دنیا مغرور نشویم که همه با خاک یکسان مى شود.
تفسیر نور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آزاده گرامی «ملاصالح» که در اردوگاه عراقی ها به اجبار عهده دار ترجمه بوده، می گوید: «ابووقاص» عراقی دوباره با فریاد حرف هایش را تکرار کرد و من نیز ترجمه کردم. «برادران، ایشان می گوید که بسیجی ها یک طرف، ارتشی ها هم یک طرف، پاسدار هم که نداریم یک طرف بایستند. متوجه صحبتم شدید؟!» با شنیدن این جمله تازه واردها به خود آمدند. نگاه معنی داری به من انداختند و پچ پچ می کردند. لابد می گفتند: «این مترجم دارد چه می گوید؟!» بار دیگر با حالتی خاص که توجه آن ها را بیشتر جلب کنم، حرف های «ابووقاص» را ترجمه کردم. اسیران دیگر متوجه شدند که منظورم چیست و به آن ها چه می گویم. منظورم این بود که ای پاسدار ها، اگر در میان جمع حضور دارید خودتان را معرفی نکنید. پاسدار بودن گناه بزرگی بود و عواقب بسیار بدی را به دنبال داشت. اسرا به سرعت جابه جا شدند و در 2 صف ایستادند. افسر بعثی با عصبانیت با صورت خیس عرق به صف های تشکیل شده با دقت نگاهی انداخت و با غضب چشم هایش را گرد کرد و داد زد!
برگرفته از کتاب «ملاصالح»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفتم: «موضوع خیلی مهمی است.» پرسید: «خبر مرگ کسی را می خواهید بدهید؟» گفتم: «نه، اما تقریبا در همین حدود.» گفت: «آیا کسی تصادف سختی کرده است؟» گفتم: «نه، یک جراحت درونی است.» با صدایی که حالا قدری ملایم تر شده بود، گفت: «که این طور، یک خون ریزی داخلی بوده است؟» گفتم: «نه، یک جراحت و زخم روحی است، موضوعی کاملا روحی.» ظاهرا کلمه «روحی» برای او کاملا غریبه بود زیرا سکوت سختی کرد.
برگرفته از کتاب «عقاید یک دلقک» نوشته «هاینریش بل»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صبح به خیر گفتنت
مثل خاک
نم خورده
شوق نفس کشیدن می دهد
علی سلطانی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«منصور ضابطیان» در سفر به کوبا درباره شیوه و درک کوبایی ها از زندگی می نویسد: «در اوج فقر و نداری، زندگی چنان در جریان است که گویی آدم دارد در خیابان مرفهی در هامبورگ قدم می زند. مفهوم خانه در این جا از لحاظ فیزیکی با آن چه در جاهای دیگر دنیا دیده ام، تفاوت می کند. خانه ها بیشتر شبیه مغازه هایی هستند که به جای آن که در آن ها جنسی به فروش برسد، زندگی عرضه می شود. خانه ها در حاشیه کوچه گسترده شده اند. خانه هایی که از همان در ورودی شروع می شوند. چیزی به اسم راهرو، حیاط یا هر چیز دیگری که بیرونی را از اندرونی جدا کند، وجود ندارد.»
برگرفته از کتاب «سباستین» اثر «منصور ضابطیان»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افلاطون و ارسطو:
خرابی با خرابی فرق دارد
کبابی با کبابی فرق دارد
وَ هر گردی که گردو نیست، بی شک
گلابی با گلابی فرق دارد
اصغر فرهادی:
«فروشنده» فروشد گر حسابی
«الی» را می کنم فوراً کتابی
تمرکز کرده ام بعداً بسازم
جداییِ هلو را از گلابی!
کارلوس کی روش:
گلابی های خارج شکلِ قیف اند!
همیشه باعثِ ترسِ حریف اند!
زمانِ صرفِ میوه «فرگوسن» گفت:
«گلابی های ایرانی ضعیف اند!»
سهراب سپهری:
دوشنبه ظهر، مهتابی است مَردم!
نخوابیدن خودش خوابی است مردم!
بشویید چشمِ خود را تا بفهمید
گلابی یک گُلِ آبی است مردم!
علیرضا منصوریان:
کُنم در کارِ میوه انقلابی
کُنم من گوجه ها را رنگِ آبی
بسازم بهترین کمپوتِ دنیا
هزار و چارصد و دو با گلابی!
محمد صالح علا:
گلابی ها همه شکل نبات اند!
گلابی ها اسیر مشکلات اند!
برای سیب های مثلِ آجر
گلابی های جان مثل ملاط اند!
جمشید مشایخی:
کسی حرفِ حسابی را نفهمید
در آبادان خرابی را نفهمید
شبِ یلدا همه فکرِ انارند
کسی دردِ گلابی را نفهمید!
امیر قلعه نویی:
بهاران را خزان کردند امروز
وَ ما را ناتوان کردند امروز
امان از دست های پشت پرده
گلابی را گران کردند امروز!
خواننده سنتی:
های های های گلابییییییی
وای وای وای گلابییییییییی
دام دیم دام دارام رامآی
آی آی گلابیییییییییی
یک نماینده مجلس:
زبانِ منتقد خیلی دراز است
همیشه منفی و حاشیه ساز است
نمی داند گلابی توی مجلس!
اگر باشد نشانه اعتراض است!
امیرحسین خوش حال
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. چهره پازل شده مسابقه این هفته، گزارشگر مسابقات فوتبال است که هراز گاهی به دلیل سوتی ها و اظهار نظرهای عجیب و غریب اش، معروف تر از گذشته می شود. شاید یکی از معروف ترین و عجیب ترین اظهار نظرهای «جواد خیابانی» این باشد که گفت « هر تیمی که ببازه یعنی این که بازی رو باخته!». بگذریم. از بین 250 شرکت کننده مسابقه این هفته، 35 نفر چهره پازل شده رو «مهران غفوریان» تشخیص دادند که نشانه شباهت ظاهری این دو نفر به هم است! جالبه که به جز «غفوریان» هیچ پاسخ اشتباه دیگه ای نداشتیم. برنده مسابقه این هفته مان هم، طبق قرعه کشی خانم«سیده فاطمه خلیل اللهی» هستند که به امید خدا، عکس و کاریکاتورشان چهارشنبه همین هفته و همراه با مسابقه بعدی چاپ خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* الان مسابقات المپیک دانشجویانه ولی بعضی هاشون پیر هستن! سوالم اینه واسه این که بتونی تو المپیک دانشجویان جهان شرکت کنی باید چندتا مشروطی داشته باشی؟
* هیچ وقت به یک فلفل نگید شیرین، روحیه شون حساسه به صورت دسته جمعی ناراحت می شن و یکهو دیدی اون وسط یکی انتقام گرفت!
* خیلی خوشحالم که به فصل نارنگی داریم نزدیک می شیم!
* من حتی یک بار رفتم مهمونی و به صاحب خونه گفتم: «این شیرینیها رو گرفتم با هم بخوریم» بازم نیاورد که بخوریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پارکی شبیه مغز انسان!
آدیتی سنترال/ پارک طبیعی «بهاداد» در اسپانیا به «مغز طبیعت» شهرت دارد چرا که از بالا دقیقا ساختاری شبیه مغز انسان دارد. این پارک با مساحت 105 کیلومتر مربع، شامل تالاب ها، سواحل و جنگل های کاج است اما چند سال پیش با انتشار عکس های هوایی جالب از این پارک، به مغز طبیعت مشهور شد! این عکس ها توسط «کریستوبال سروانو» عکاس حیات وحش گرفته شده است که باعث شهرت این پارک شد. هیچ علت مشخصی برای شکل گیری تالاب ها و جنگل ها به این صورت کشف نشده است!
ترسناک ترین خانه دنیا!
دیلی میل/ در شهر «رتومکا» که در 5 کیلومتری پایتخت بلغارستان واقع است، خانه ای وجود دارد که ترسناک ترین خانه دنیا نام گرفته است. سال ها اهالی از وجود اشباح و اسکلت های بسیار در این خانه شکایت داشتند تا این که شخصی حاضر شد این ملک را بخرد و آن را با اسکلت های بسیار تزیین کرده است! این خانه حالا ترسناک تر شده است و هیچ کدام از اهالی حتی جرئت نزدیک شدن به آن را هم ندارند!
حرکت خاص و دلسوزانه پزشک چینی!
آدیتی سنترال/ «بای شوفانگ» پزشک متخصص پوست چینی که در یکی از بیمارستان های «هنگ کنگ» کار می کند، برای این که به بیمارانش آرامش بدهد هر روز خودش را شبیه خوانندگان اپرا چهره پردازی می کند و سر کار حاضر می شود. او برای این چهره پردازی سنگین، چند لایه بر روی پوست اش می گذارد، هر روز حدود یک ساعت وقت صرف می کند و بعد برای ویزیت بیمارانش به بیمارستان سر می زند تا آن ها حال بهتری از دیدن او پیدا کنند و برای لحظاتی، بیماری شان را فراموش کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رونمایی از اولین ویلای شناور فول امکانات با نام «اسب دریایی» در دبی، عکس از خبرگزاری فرانسه
لحظه اصابت رعد و برق به ساختمان مرکز تجارت جهانی در منهتن آمریکا، عکس از رویترز
مسابقات کنترل بادبادک های ورزشی در آلمان، عکس از گاردین
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها عکسی دست به دست و گروه به گروه و کانال به کانال می چرخد که تصویر بیلبورد شرکت گوگل برای استخدام نیرو را نشان می دهد. در این عکس نشانی سایت استخدام به صورت رمزی در یک معادله نوشته شده تا هرکس آن را حل کند به وب سایت استخدام برسد. همیشه گوگل اهل این کارها بوده است. خودش که به جز یک موتور جست وجو و یک سرویس پست الکترونیک و مترجم و نقشه و سیستم عامل و ده ها سرویس دیگر، چیز دیگری ندارد. باید با همین کارها «شوآف» کند و خودش را نشان بدهد تا مطرح شود. یا کارمندانش را مجبور می کند با دوچرخه سر کار بروند. یا در دفترش به جای پله، سرسره می گذارد که هم کیف کنند و هم در وقت شان صرفه جویی شود. یا یک سالن استراحت با بالش و کاناپه برایشان طراحی کرده، یا غذا و اصلاح سر کارمندانش را رایگان کرده و حق دارند حیوانات شان را با خود سر کار بیاورند. یا برای چیدن علف های محوطه اش بز استخدام می کند و از این قبیل کارهای لوس و بی فایده که فقط جنبه نمایشی دارد.
غافل از این که کار این سوسول بازی ها را ندارد. گوگل باید از ما یاد بگیرد و بفهمد استخدام کارمند باید سفت و سخت باشد. شرکت و اداره و سازمانی موفق است که همان اول استخدام، برای کارمندان و کارگرانش شرط هایی بگذارد که یا از عهده شان برنیاید یا اگر برمی آید، پدرشان هم دربیاید تا بفهمند دنیا دست کیست و یک من ماست چقدر چسب می دهد! شروط ضمن کار به کنار، حتی قبل از استخدام هم باید کارمندان از همه نظر بررسی شوند تا مبادا مثلا کارمندی که لهجه غلیظ دارد، یا صورتش پر جوش و مو است، یا دندانش خراب است یا سنگ کلیه دارد و از این قبیل معایب هرگز استخدام نشود. به هرحال شوخی که نیست، ما یک چیزهایی درباره ارباب رجوع و شاگردان و کسانی که با این کارمندان سر و کار دارند می دانیم که عمرا به فکر مدیران شرکتی مثل گوگل نمی رسد!
علیرضا کاردار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* پرونده تون خیلی باحال بود. خاطره بازی با یک شعار فوتبالی. یک پرسپولیسی
* یادداشت آقای چراغپور خیلی جامع و کامل و جالب بود. منصوریان باید برود. سمیه، مشهد
* تابلویه که رعیت نواز پرسپولیسیه. الان هیچ کی نمی گه منصوریان بمونه به جز طرفداران پرسپولیس. بعدشم فصل پیش ما گفتیم فصل اوله منصوریان هست و بازیکن ها رو نمی شناسه. الان که تیم رو خودش بسته، توجیه تون چرته. ببخشید ها.
* مطلبی که درباره زن خوب در بخش زندگی سلام روز چهارشنبه چاپ کرده بودین، عالی بود. ممنون. علی، درگز
* سلام. من که کلی کیف کردم با متن اول پرونده «زن خوب، زنی است که...؟!» واقعیت داره ها. خانم هایی که بیش از حد بیکاری روشون فشار میاره، همینن دیگه. ممنونم از ضمیمه خوبتون.
* ممنون از چاپ بخش «فتو شعر». بسیار خواندنی است.
* خنده های پیرمرد در ستون ترسانک روی اعصابم ادامه دار بود، با شاتگان میزدمش آقای کاردار.
* عکس کوالا خیلی دلنشینه، حس خوبی داره نه به خاطر سفید بودنش گرچه رنگ پوست برای ما خیلی مهمه و سرنوشت آدم رو تغییر میده!
* وای به روزگار کاملیا خانوم با این خواهر شوهر لوس و ننر!
پاسخ خفن استریپ شماره قبل: بیکاری - کفتار – سردسیر
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.