- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
استاد علی صفایی حائری در اهمیت حضور قلب در دعا و عبادات گفتهاند: «قدم اول در دعا، تمرکز و حضور است. آن ها
که احساس نیازی نمیکنند ناچار به تمرکز و توجه و حضور نخواهند رسید و این است که فقط با زبانشان دعا کرده اند نه با تمام وجودشان. این است که دعا شوری و نوری ندارد و اثری نمیگذارد، هرچند از دل پرشوری به ما رسیده باشد.
آن وقت که من میگویم:«اللهم اغفر لی» یا «اول حاجتی الیک ان تغفر لی ما سلف من ذنوبی» باید از ذنبها و جرمها تصویری داشته باشیم. من که برای خودم ذنبی معتقد نیستم؛ چون میبینم هم نماز و هم روزه گرفتهام و هم و هم، دیگر خدا چه چیزی را به من ببخشد و چه غفرانی را برای من داشته باشد، من از خدا طلبکار هم هستم دیگر چه جای عذر خواهی است. اما اگر بدانم هرچه جز او مرا حرکت داده و هرچه جز او مرا خوشحال کرده یا رنج داده، خسارت من و زیان من و ذنب من و گناه من است ... »
برگرفته از کتاب «نظام اخلاقی اسلام»، ص51
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تلفظ و املای صحیح این کلمه "چای" بر وزن "نای" است. غالبا به تبع تلفظ در محاوره مردم تهران آن را به صورت "چایی" بر وزن "ماهی" می نویسند که غلط است. در پارسی فصیح بهتر است که به صورت صحیح "چای" نوشته شود و به همین صورت نیز خوانده شود.
برگرفته از کتاب «غلط ننویسیم» اثر ابوالحسن نجفی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در یک شهربازی، پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه میکرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود. بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین وسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد. سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد. بادکنکها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود. تا اینکه پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد و با تردید پرسید: «ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها میکردید آیا بالا میرفت؟» مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان، نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و پس از لحظاتی گفت: «پسرم! آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک میشود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد.»
منبع: سایت یکی بود
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پای رفتنم
پای رفتنم را پیش تو گذاشتم
یادت هست؟
که نروم
حال تو رفته ای
با پای من
یا پای من رفته است
با تو ...
کیکاووس یاکیده
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدوداً یک ـ دو ماه افسرده بودم
به رغم زنده بودن، مرده بودم!
خوراکم اغلبِ اوقات غم بود
و میلم به ناهار و شام کم بود!
حسابی دپرس و دلگیر بودم
ازین دنیا حسابی سیر بودم!
زنم گفتش: «برو به پیش دکتر
که تا شاید خوری قدری تلنگر»
و رفتم دکتر و گفتش به بنده:
«که باشد چاره درد تو خنده
کنار چای تلخت، قند باشد
همیشه بر لبت لبخند باشد
بزن لبخند بر وضع زمانه
بخور ریلکس آب هندوانه!
بزن لبخند، صبح و شام و غیره
بدین گونه شوی آرام و غیره »
به او گفتم: «ببین! آقای دکتر
شده نانت شود مانند آجر؟
بدان من روز و شب زیر فشارم
تمام شهر را دنبال کارم
نمی دانم، ندارم راه چاره
جدیداً له شدم زیر اجاره
عقب افتاده کلی قسطِ وامم
ناهارم را نخورده، فکر شامم!
تصادف کردم و ماشین ندارم
درونِ واحد و مترو سوارم
تو کردی تا کنون مترو سواری؟
نشستی داخل واحد دو باری؟
بدهکارم به کلِّ آشنایان
گرفتم پولِ دستی از گدایان!
ز صاحبخانه هر شب می گریزم
به جز این ها گرفتارم، مریضم!
جدیداً زندگانی کرده خِفتم
چرا؟، چون یک زن دیگر گرفتم!»
پس از گفتار من دکتر پکر شد
و چشمانش ز درد بنده تر شد
چو ثابت شد که ما دارای دردیم
نشستیم و دوتایی گریه کردیم!
امیرحسین خوش حال
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راننده وانت نقد پذیر!
* یک جوری از این تماس صوتی تلگرام استقبال کردید که هرکی ندونه فکر میکنه تا امروز با آتیش و دود با هم در ارتباط بودید!
* خونه تنها بودم. خانواده عموم اومدن یک کم زنگ زدن کسی در رو باز نکرد، کلید انداختن اومدن تو، واقعا نمیفهمم چرا فامیل هامون باید کلید خونه رو داشته باشن!
* دو تا از بچه محله های ما رفتن ریاست جمهوری ثبت نام کنن، بعد همدیگه رو دیدن اون جا یکی شون به نفع اون یکی کشیده کنار!
* یک دوست داشتم 11 سال پیش مُرده بود ولی قابلیت تماس به تلگرام که اضافه شد بهم زنگ زد! قشنگ انگار تلفن تازه وارد ایران شده!
* جوری گوجه سبز رو تو پاکت های نیم کیلویی 50 هزار تومن می فروشن انگار آب حیاته و عمر جاودان می بخشه. بابا همینا یه ماه دیگه 4 تومن می شه!
* رتیلها وقتی عنکبوت می بینن بهش میگن داداش داری اشتباه میتنی!
* کاش تلگرام یه آپشن دیگه در کنار تماس صوتی بذاره که وقتی کسی خواست بگه خخخخخخ اتوماتیک دیلیت اکانت بشه!
* کاش پنجره اتاقم شعور داشت از پشه هایی که می خوان وارد بشن پول خون می گرفت!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* تو میگویی که زمان در گذر است؟ آه، نه. زمان میماند، ما در گذریم. آیزاک دیزریلی
* عشق به جنگ میماند. آغاز کردنش ساده است و پایان دادنش دشوار. اچ ال منکن
* وقتی اثر کارهایت برای خودش حرف میزند، حرف زیادی نزن. اسکار وایلد
* عمری تلف کردم تا بفهمم فهمیدن همه چیز لازم نیست. رنه کوتی
* علم تنها زمانی خطرناک میشود که خیال کند به هدف خود رسیده است. جرج برنارد شاو
برگرفته از کتاب «فرهنگ گفته های طنز آمیز»گردآوری و ترجمه رضی هیرمندی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بزرگ ترین مجموعه عروسک های «کیتی» در دنیا!
گینس ورلد رکورد/ کارشناسان کتاب رکوردهای گینس به تازگی از مجموعه بی نظیر عروسک های کیتی مرد میان سال چینی بازدید کردند و بالاخره عنوان بزرگ ترین مجموعه این عروسک ها به نام او در گینس ثبت شد. این مرد چینی که از دوران نوجوانی در حال جمع آوری مجموعه دوست داشتنی اش است، حالا 5169 عروسک کیتی را در مجموعه اش دارد که عنوانی تقریبا غیر قابل رقابت در گینس برای او محسوب می شود.
انتقام از معلم بعد از 16 سال!
بورد پاندا/ «جانی پروفیلی» مرد 23 ساله ایتالیایی که در حال گذراندن دوره کارشناسی در دانشگاه است، تصمیم گرفت خاطرات تلخی را که با معلم جبر دوران تحصیل اش داشت بعد از 16 سال برملا کند و انتقامش را از او بگیرد. او در تمام دوران نوجوانی اش توسط این معلم تحقیر شده و مورد تمسخر قرار گرفته است. حالا انتشار خاطرات ناراحت کننده او در اینستاگرام سبب اخراج این معلم از آموزش و پرورش شده است!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آتش بازی در دریای گرینویچ لندن، عکس از خبرگزاری فرانسه
شکار لحظه نگاه گربه به یک پرنده از پشت پنجره، عکس از getty images
برخورد دوچرخه سواران با یکدیگر در مرحله نهایی مسابقات جام جهانی دوچرخه سواری در هنگ کنگ، عکس از گاردین
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرانجام خبری که مدت ها منتظرش بودیم و شب ها از ذوقش خوابمان نمیبرد و صبحها اول میدیدیم به وقوع پیوسته یا نه و بعد از خواب بیدار میشدیم، منتشر شد و موجی از شادی در دل کاربران اینترنت به راه انداخت. این شادی به حدی بود که اخبار مهم روز را هم تحت تاثیر قرار داد و برای ساعتی یادمان رفت ببینیم کدام هنرپیشه، خواننده، ورزشکار، لیدر ورزشگاه، بچه محصل، خنداننده یا ... برای انتخابات ثبتنام کرده است. آن خبر هم چیزی نبود جز راهاندازی سرویس تماس صوتی نرمافزار پیام رسان تلگرام. تلگرام که چند سالی است به محبوبترین پیام رسان اینترنتی ایرانیان تبدیل شده، بالاخره دل به دریا زد و تماس تلفنی هم راه انداخت تا یک تنه زحمت تمام شدن حجم اینترنت کاربران هموطن را بکشد! البته این مزیت را دارد که قبلا سرها توی گوشی بود، ولی الان گوشیها بغل سرهاست!
بررسی کردیم بعد از ظهور این فناوری، چه اتفاقاتی در دنیای مجازی رخ خواهد داد و به قول معروف رخدادهای پساتلگرامی را حدس بزنیم. اول از همه بدیهی است اپراتورهای همراه پس از به هوش آمدن از این ضربه، دست به عمل متقابل خواهند زد. البته نه این که هزینه تماسهایشان را کاهش بدهند یا خودشان تماس اینترنتی راه بیندازند، یک جور دیگر سعی خواهند کرد با این کار مقابله به مثل کنند! سپس وزارت ارتباطات این اختلالها را تکذیب و اعلام خواهد کرد ما کاری به کارش نخواهیم داشت و فعلا فیلترش نمیکنیم!
بعد از آن نوبت فعالان عرصه تلگرام است که از این آب، ماهی خودشان را بگیرند. بهزودی شاهد این تبلیغات خواهیم بود: واریز 10 هزار تومان برای فعال سازی تماس صوتی شما، افتتاح کانال آموزش کار با تماس صوتی تلگرام به همراه آموزش تغییر زنگ و عکس پروفایل و روش افزایش زنگ خور، شناسه خود را برای قرعهکشی یک دستگاه ویلای نقدی وارد کنید، کلیپ بازیگری که جلوی دوربین تماس صوتیاش را رد داد! فایل جنجالی آخرین تماس صوتی مرحوم، شعار انتخاباتی کاندیدایی که با تماس صوتی تلگرام ثبت نام کرد: هر ایرانی یک تماس رایگان تلگرام! آموزش هک تلگرام تا به مخاطب بگوید: مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد، تغییر صدا، نیفتادن شماره شما و ...
در آخر اینقدر این فناوری به شرکتهای مخابرات و خود مردم فشار وارد میکند و شکایت از مزاحمتها و تماسهای ناخواسته زیاد میشود که فیلترش میکنند و مجبور میشویم به یک پیام رسان دیگر کوچ کنیم و خلاص!
علیرضا کاردار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* این همه از علت های دلتنگی غروب جمعه گفتید ولی اصلش را نگفتید که وقتی قرار است در یکی از این جمعه ها یکی از خوبان خدا بیاید و حال همه را خوب کند،
ناخودآگاه غروب جمعه دلهای ناامید می گیرد حتی دل های کسانی که متاسفانه به این باور نرسیده اند.
* پنجشنبه خفن استریپ نداشتید. آیا دیگه برگزار نمی شه؟
ما و شما: مخاطب گرامی، طبق برنامه قبلی، دوشنبه ها و پنج شنبه های هر هفته این ستون را خواهیم داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.