تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 67
آمادگی برای مرگ لازم است نه عجله برای آن!
مرحوم حاج اسماعیل دولابی در بخشی از دستورالعمل هایی برای زندگی مومنانه گفتهاند:
موت را که بپذیری، همه غم و غصهها میرود و بیاثر میشود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصههایت کم میشود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر(ع) فرمود: یک ساعت دنیا را به همه آخرت نمیدهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
برگرفته از کتاب «طوبی محبت»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ریشه ضرب المثل
تعداد بازدید : 67
بزخری کردن
نصرالدین گاو خود را برای فروش به بازار برد. چند شیاد که با هم شریک بودند، قرار گذاشتند که هرکدام از راهی بیایند و به او بگویند این بز را به چند میفروشی؟ شیاد اولی آمد و پس از سلام و تعارف با نصرالدین گفت: «قیمت این بز چند است؟» نصرالدین سخت برافروخت و گفت: «مگر کوری؟ این گاو است.» و به راه افتاد. شیاد دومی رسید و گفت: «عمو این بز را چند میفروشی؟» و بعد هم شیاد سومی آمد و به نام بز، گاو را خریدار شد! نصرالدین با خود گفت: «نمیشود که همه اشتباه کنند شاید این که من گاوش میدانم بز باشد!» بالاخره، آخرین شیاد، گاو نصرالدین را به نام بز و به قیمت بز خرید و این مثل «بزخری کردن» از اینجا باب شد. هرگاه کسی از راه تحمیق فروشنده، جنس او را ارزان بخرد این مثل حکایت حالش می شود.
برگرفته از کتاب «فرهنگنامه امثال و حکم ایرانی» گردآوری امین خضرایی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 92
فتو شعر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده ها
تعداد بازدید : 62
سربازهایی که فرمان نمی برند!
من رو به دستهام بردن. دستور دادم: «دسته! به جای خود!» اما دسته حتی از جاش تکون هم نخورد. یکی دراز کشیده بود، یکی نشسته بود و سیگار میکشید، یکی هم که گردنش رو با صدا میچرخوند، گفت: «آخی!». خلاصه، وانمود کردن اصلاً منو ندیدن. براشون سنگین بود؛ اونا مرد بودن، بچههای شناسایی، حالا باید از یه دختر بیست ساله فرمان ببرن. من این رو خیلی خوب درک میکردم ولی مجبور بودم فرمان بدم: «بلند شید ببینم!» یکهو دیدم تیراندازی شروع شد... پریدم تو خندق، از اونجایی که شنلم نو بود و کف خندق هم گِلی، تو خندق به پهلو روی برفها خوابیدم تا شنلم گِلی نشه. دختره احمق! شنل برام مهمتر از زندگی بود! سربازام وقتی این صحنه رو دیدن زدن زیر خنده.
کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» اثر سوتلانا الکساندورنا الکسیویچ
توضیح: این کتاب، خاطرات زنان روس شرکتکننده در جنگ جهانی دوم است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 76
انگلیش آموزی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 48
با تو و برای تو
اگر تو نبودی عشق نبود
همین طور
اصراری برای زندگی
اگر تو نبودی
من کاملا بیکار بودم
هیچ کاری در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو
رسول یونان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه شماره 136
تعداد بازدید : 94
خفن استریپ
با نگاه طنز، زیر هر تصویر، کلمه معناداری نوشتیم. بعدش هر حرف الفبا رو به علامتی تبدیل کردیم. شما بگین کلمات چی هستن! پاسخ رو تا ساعت 23 فقط به خط اختصاصی 300072252 پیامک کنین. جایزه نقدی به قید قرعه برای کسانی واریز می شه که پاسخ صحیح 3مسابقه پیاپی رو فرستاده باشن. پاسخ در ستون «ما و شما»ی بعدی! متن کل پیامک های رسیده در وب سایت!
باغ اپراتورهای موبایل حسابی آباده!
سلام. برنده مسابقه 130 تا 132 شماره 735...09151هستن که لازمه نام و نام خانوادگی و شماره 16رقمی کارت بانکی شون رو از همون خطی که برنده شدن پیامک کنن.
برنده مسابقه های 133تا 135 هم شماره 679...09157 هستن که به شیوه بالا جایزه نقدی پنجاه هزارتومنی شون رو می گیرن به زودی.
اما پیامکی که شبیهش چندتا داشتیم:
* 484...09150: آقا خیلی اجحاف شد در حق ما، 5شنبه روزنامه به دست ما نرسید! یه کاری بکن باغت آباد.
- عرض شود خدمتتون که: من که باغ ندارم الحمدلله که آباد باشه یا ویران. ولی به هر دلیلی که روزنامه به دستتون نرسه می تونین از وب سایت روزنامه خراسان، «خفن استریپ» رو در بخش «زندگی سلام» ببینین. شکر خدا اینترنت هم که توی همه گوشی ها پیدا میشه و باغ اپراتورهای موبایل هم حسابی آباده. فعلا!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افسانه های نوین
تعداد بازدید : 65
خفه کردن چوپان دروغگو
پسرک چوپانی در روستایی هر روز صبح گوسفندان مردم را جمع میکرد و به تپههای نزدیک روستا میبرد و میچراند. او تمام روز تنها بود و حوصلهاش سر میرفت. یک روز از بالای تپه چشمش به مردم ده افتاد که وسط ده جمع شده بودند و مثل سیاهی لشکر سریالها، الکی با هم حرف میزدند و ناگهان الکی قاهقاه میخندیدند. چوپان فکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کمی تفریح کند. پسرک از ته اعماق جانش فریاد کشید: «آی گرگ، گرگ، گرگ آمد.»
مردم ده صدای چوپان را شنیدند و برای کمک به طرف تپه دویدند. ولی وقتی با نگرانی به بالای تپه رسیدند، پسرک را خندان دیدند. چوپان گفت: «حوصلهام سر رفته بود، سر به سرتون گذاشتم!» مردم از این کارش ناراحت شدند و با عصبانیت به ده برگشتند. کدخدای ده که چهل تا پیراهن بیشتر از بقیه پاره کرده بود، چون سایزش 9 ایکس لارج بود و هفتهای یکی پاره میکرد، گفت: «من این داستان رو تو کانال «قصههای خنک برای بچههای خنک» خوندم. این هر روز ما رو میذاره سر کار و آخرش یه روزی که واقعا گرگ به گله میزنه ما باور نمیکنیم و همه به فنا میریم.»
اهالی با دهان باز از تعجب به کدخدا نگاه میکردند که وی افزود: «چیه مثل بز نگاه میکنین؟!» اهالی دهانشان را بستند و وی بار دیگر افزود: «چارهاش اینه...» سپس سرشان را نزدیک گوش کدخدا آوردند و مثل سریالها الکی پچپچ کردند و الکی سر تکان دادند و تایید کردند.
فردای آن روز پسرک چوپان وقتی میخواست گوسفندها را از در خانهها جمع کند، کدخدا یک بسته بهش داد و افزود: «بیا، اینو بگیر تا حوصلهات سر نره و گوسفندهای ما رو هم به فنا ندی.» پسرک وقتی در بسته را گشود، دید درون آن یک تبلت با بازیهای مهیج، به همراه یک سیستم دزدگیر ضدگرگ بود که روی گوسفندها نصب میشد و اجازه نمیداد هیچ گرگی به گله بزند. اینگونه بود که پسرک از عادت زشت دروغگویی خود دست برداشت و به عادت زشت اعتیاد به رایانه روی آورد و گوسفندها هم چاق و چله و تبدیل به کباب و شیشلیک و کوفته و قیمه شدند!
علکساندر کاربراتور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور دنیا
تعداد بازدید : 127
پیرترین ماهی آکواریومی دنیا!
اسکای نیوز/ «نیا» ماهی که در آکواریومی در «شیکاگو»ی آمریکا نگهداری می شد در 90 سالگی از دنیا رفت و نام خودش را به عنوان پیرترین ماهی آکواریومی ثبت کرد! در طول سال هایی که او مهمان آکواریوم بوده است یعنی از سال 1933 تاکنون، بیشتر از 100 میلیون نفر از او دیدن کرده اند. او اولین بار از استرالیا برای نگهداری در این آکواریوم به آمریکا فرستاده شده و همه عمرش را در این آکواریوم سپری کرده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 141
3نقطه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 142
دنیا به روایت تصویر
سیل در ایالت «کالیفرنیا»ی آمریکا، عکس از آسوشیتد پرس
کارگر نپالی مشغول انتقال آجرها
عکس از خبرگزاری رویترز
بدون شرح!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 92
زندگی سلام
* به یه لبخندی دست پیدا کردم که به راننده تاکسی موقعی که ازم تایید می خواد می زنم و ٤٨درصد از میل ادامه دادن به حرفش رو کاهش می ده!
* رفیقم زنگ زده میگه یه ۱۵ میلیون دستی داری به من بدی؟ یا نمی دونه ۱۵ میلیون چقدره یا نمی دونه پول دستی چیه یا اشتباه زنگ زده به من!
* شما هم یه جعبه سوهان دارید که ٣٠ سال پیش واستون سوغاتی آوردن اما الان توش سوزن نخ و قرقره است؟!
* تو این هوای سرد بهترین کار اینه که از کوره در نریم!
* کرفسها حتی وقتی نگران هم هستن خودخوری نمیکنن!
* در پاکی فوتبال ما همین بس که طرفدارای استقلال و پرسپولیس با لنگ و کیسه که وسایل نظافت بوده همدیگه رو مسخره میکنن!
* با این نامزدهای بیربطی که واسه سیمرغ فجر معرفی شدن احتمالش هست هر کدوم از ما هم اسممون دربیاد... لباس خوشگلاتون رو بدید اتوشویی!
* ژاوی تو السد حسش مثل حس کیانوش تو برره بود!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چی میگه؟
تعداد بازدید : 188
مسابقه طنز با جایزه، سیدمهدی رحمتی چی میگه؟
سلام. بازی فوتبال سهشنبه شب بین استقلال و السد قطر رو دیدین؟ این عکس از اون بازی انتخاب شده. بازیکنی که افتاده، همون «ژاوی» معروفه و سیدمهدی رحمتی دروازهبان استقلال رفته بالای سرش و داره یه چیزی بهش میگه. به نظر شما چی میگه؟ تا ساعت 12 روز شنبه وقت دارین تا برای این تصویر، یه دیالوگ طنز بنویسین و همراه با اسمتون، برای ما به شماره پیامک 2000999 یا تلگرام 09215203915 بفرستین. بهترین جملههای ارسالی، یکشنبه به اسم خود نویسنده چاپ می شه. فراموش نکنین اول پیامکتون، اسم صفحه «همشهری سلام» یا ستون «چی میگه؟» رو بیارین، در انتهای پیام هم نام و نام خانوادگی تون رو بنویسین. به 5 دیالوگ برتر بلیت استفاده از یک شهربازی در مشهد، هرکدوم به ارزش 65 هزار تومان اهدا میشه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی روزنامه
تعداد بازدید : 63
اجاره تخت های جمشیدخان
بعضی خبرها هستند که همزمان هم خوشحالکنندهاند و هم ناراحتکننده. مثل همان اصطلاح «خوشبختانه یا متاسفانه» که بعضیها به کار میبرند و معلوم نیست بالاخره طرف خوشحال است یا ناراحت! جریان همین خبر است که رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی گفته: «هیچ موزهای در دنیا نیست که اشیای ایرانی نداشته باشد.» چه از این بهتر که فرهنگ و تاریخ ایران در تمام دنیا گسترده شده باشد و همه مردم جهان با تمدن هزاران ساله ما آشنا شوند. تا میخواستیم باد به غبغب بیندازیم برای این خبر، آقای رئیس پژوهشگاه ادامه داد: «اکنون حدود چهار هزار قطعه از تخت جمشید در موزههای دنیا قرار دارد.» بیا! بیخود نیست که وقتی رفتیم شیراز و یک سر به تخت جمشید زدیم، در مقایسه با عکسهای چند دهه قبلش انگار آب رفته بود و به جز روتختیاش و چهار تا ستون کج و دو تا دروازه لنگهبهلنگه و سه تا سرستون نصفه، چیز دیگری باقی نمانده بود! لابد همان علاقه مندان به فرهنگ و تمدن ایرانی زحمتش را کشیده بودند و آن چهار هزار قطعه را به عنوان یادگاری برای موزهدارهایشان پیشکش برده بودند!
ولی باز تا میخواستیم ناراحت بشویم از این موضوع، دوباره خوشحال شدیم که دست کم آن چهار هزار قطعه در موزه هستند و جایشان امن است.
وگرنه اگر قرار بود در همان تخت جمشید میماندند و میرفتیم دیدنشان، یا حس وطندوستیمان گل میکرد و هر دفعه یک تکهاش را یادگاری میکندیم و به خانه میبردیم تا در دکور اتاق کنار صدفهای دریای خزر که پارسال تابستان از ساحل جمع کرده بودیم و مرجانهای خلیج فارس که عید یواشکی از توی آب کندیم، بگذاریم. یا برای این که تمدن چند هزار ساله خاندانمان را نشان بدهیم با کلید روی دروازه ملل، نام و شماره تلفنمان را حک میکردیم تا ملل آینده هم ما را بشناسند. یا برای اثبات نمک خانوادگیمان، با خودکار برای سربازهای نقش برجسته سبیل و عینک میگذاشتیم و زیر کتیبههایش کامنت مفرح مینوشتیم. یا کنارش سد و فرودگاه و مجتمع تجاری میزدیم و جا کم میآوردیم و مجبور میشدیم روی تخت جمشید، بساط چای پهن کنیم و روی پلههایش برای مشتریها قلیان چاق کنیم و کباب باد بزنیم!
علیرضا کاردار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 75
تا حالا دقت کردین؟
نویسنده :سیدمصطفی صابری، تصویرساز: سعیدمرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 34
ما و شما
* ستون «چی میگه؟» همون یکی بود؟! یعنی هرچیزی من خوشم بیاد نیست و نابودش میکنید؟! خب چاپ کنید دیگه! جایزه بهتری هم بدید! آزیتا
* ستون «3 نقطه» خیلی قشنگه. ضمناً از «سفرنامه»های منصور ضابطیان بیشتر بگذارید. یاوری، مشهد
* به نظرم کسی که توی «ماوشما» گفته بود «خفناستریپ» به روزهای اوجش داره برمیگرده، اشتباه میکنه. اتفاقاً من فکر میکنم ایدههای «خفناستریپ» تموم شده و خیلی وقته که دارین چیزای مسخره چاپ میکنید! سیدمرتضی، تربت حیدریه
* ناز نفست آقای خوشحال که حرف حق می زنی! ای که چقد دلم مخه کیروش ره اخراج کنن! غرور ملیام بدجوری جریحهدار رفته.
* همسر عزیزم کاظم جان، کمک کن بتونم کنارت بمونم. دلم خیلی گرفته ازت. همسرت اعظم
* اگر می شه درباره کهیر بدن و راههای درمان آن توضیح بدید، ممنون می شم.
* تولد پسرم امیرعلی جان را تبریک میگویم، سربلند باشی دانشجوی نخبه. مامان نگین
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.