«هنر، دمیدن روح تعهد است در کالبد انسانها». با پیروزی انقلاب اسلامی، تعالی و تعهد از کلام رهبر انقلاب، وارد هنر میشود؛ هنری که پیش از این به شکل خودجوش و مردمی در خدمت انقلاب قرار گرفته بود. مردم ایران در جریان مبارزات انقلابی، هنر را درک کردند، شناختند، فهمیدند و بخشی از زندگیشان شد؛ زندگی پر فراز و نشیبی که میخواستند عنانش را در اختیار بگیرند، مسیرش را خودشان تعیین کنند و روی خوشش را ببینند با هنر شیرین تر می شد. اینگونه بود که مردم کمکم با قلم، رنگ، کلام و صدا آشنا شدند و آنها را به تسخیر و تسلیم هدفشان درآوردند.
شعر و شعار؛ صدای انقلاب
کلمه، دیگر کلمه نبود. با آهنگ و فریاد و خشم، اعتراض و هیجان و همبستگی آمیختهبود. کلمه دیگر بزرگ شدهبود، بیدار شدهبود، صدای مانده در گلو که مجال شنیدهشدن پیدا کردهبود. شعارها، ساده بودند و همین سادگی باعث شدهبود عامه مردم بتوانند آنچه را در دل دارند به زبان بیاورند؛ اعتراضشان را نسبت به رژیم حاکم و اعتقادشان را نسبت به کمال مطلوب. بخش زیادی ازبستر فرهنگی انقلاب اسلامی، فرهنگ شفاهی است؛ بهعلاوه فرهنگ ما به ادای مطالب به صورت موزون تمایل دارد و راحت میتواند گفتار را در قالب و وزنهای مختلف ارائه کند. همینها شاید باعث شده، شعارها در دوران انقلاب بسیار زیاد باشند بهطوری که تعدادشان بیش از چهار هزار عنوان ذکر شدهاست. شعارهای آن روزهای مردم را میتوان بهصورت کلی به سه دسته طبقهبندی کرد:
* حکومت اسلامی؛ این شعارها، توقع مردم را نسبت به شکل و نوع حکومت بهصورت خلاصه بیان میکند: آرزوی براندازی حکومت مستبدانه و انتظار برپایی حکومت اسلامی. حکومتی که از نظر شعاردهندهها باید واجد ویژگیهایی مثل بر پایه قرآن بودن و پذیرفتن اصل رهبری و جمهوریت باشد: زندانی سیاسی آزاد باید گردد/ حکومت اسلامی ایجاد باید گردد. کشور ما کشور اسلامیه/ نهضت ما نهضت قرآنیه. رژیم شاهنشاهی سر منشأ فساد است/ جمهوری اسلامی مرکز عدل و داد است.
* استقلال؛ یکی دیگر از شعارهای اصلی مردم، مخالفت با وابستگی رژیم به غرب و بهویژه آمریکا بود. درواقع از این شعارها میشود فهمید که نظام سیاسی مطلوب و آرمانی مردم، نظامی بود که سیاستهای خود را به صورت مستقل و در راستای منافع ملی قرار دهد و برای کشور استقلال به ارمغان آورد، بدون اینکه به قدرتهای خارجی وابستگی داشته باشد: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. این شاه آمریکایی، اعدام باید گردد/ جمهوری اسلامی، ایجاد باید گردد.
* آزادی؛ آزادی از نظر مردم، رهایی از سلطنت استبدادی و حق حاکمیت بر سرنوشت خویش است. برخی از این شعارها گاهی با اسطورهسازی، ضمن یادآوری نهضت امام حسین(ع)، مردم را دعوت به پیروی از رهبر آزادگان جهان برای کسب آزادی میکند و گاهی نیز در فضای آزادی با یاد شهدا از تلاش آنان برای کسب آزادی تجلیل میکند: آزادی آزادی این است شعار ملی. آزادی نهایی، جمهوری اسلامی/ پیروزی نهایی، اخراج آمریکایی.
نقاشی دیواری؛ تابلوی انقلاب
دیوارها، به بومهای نقاشی تبدیل میشوند؛ با تصاویری از مشتهای گره کرده، امام، دستهای متحد، قرآن، پرچم. دیوارها دیگر فقط سنگ و آجرِ سرد بیروح نیستند، حالا تابلوهایی هستند برای نمایش آرزوها و خواستهها، خشمها و دردها، شادیها و پیروزیها. نقاشی دیواری در دوران انقلاب، ابزاری بود برای ثبت و انتقال مفاهیم و شعارهای انقلابی. آثاری که فارغ از چارچوبهای کلاسیک تنها به دلیل عشق و ارتباط همگانی، با حداقل امکانات اولیه خلق میشد، گرچه بعدها هنرمندانِ باسابقه هم جذب این جریان شدند. انواع نقاشی دیواری در دوران انقلاب، شامل موارد زیر است:
* دیواریهای تصویری: ترکیبی بودند از تمثال امام (ره) و کاریکاتور شاه و نمادهای تصویری مثل مشت، اسلحه، گل لاله و دست خونین که هرکدام بیانگر مفهومی بودند.
* دیواریهای نوشتاری: شعارها در دوران انقلاب به دو دسته شعارهای شفاهی و کتبی تقسیم میشوند؛ کتبیها همان دیوارنگارهها بودند، شامل دستنوشتههای سریع و کلاسیک. گاه بر دیوارهایی که موقعیت دید خوبی داشتند، پیامهای مختلف با رنگهای سیاه، قرمز و سبز به اشکال مختلف روی هم نوشته میشد که بهجز تأثیرگذاری محتوایی، از لحاظ بصری هم موقعیت منحصربهفردی خلق میکرد.
* دیوارنگارههای ترکیبی: آثاری بودند مرکب از تصاویر نقاشی شده، کلاژ و دستنوشتهها.
شابلونکاری؛ پرتره انقلاب
یکی دیگر از هنرهای تصویری مردم در دوران انقلاب، نقاشی با شابلون بود. شابلون وسیله سادهای است برای چاپ دستی که از سطحی عایق نسبت به رنگ ساخته شدهاست؛ منافذ ایجاد شده روی شابلون، این امکان را میدهد که رنگ مطابق طرح دلخواه کاربر روی سطح مورد نظر بنشیند. استفاده از شابلون در دوران انقلاب، بیشتر برای ثبت تصویر امام خمینی (ره) و گفتههای ایشان روی دیوارها بهکار میرفت. شابلون کاری اگرچه ساده بود و اصلی ترین عناصر چهره و طرح را به نمایش می گذاشت اما یک تکنیک سریع و کاربردی برای ثبت تصویر به شمار می رفت.
سرود و ترانه ؛ نوای انقلاب
در دوران انقلاب، بسیاری از مشاغل عملا تعطیل شده بود، شاخههای مختلف هنری هم فعالیت چندانی نداشتند. اما شعر و سرود که توانستهبود با جریان موجود هماهنگ شود و در خدمت انقلاب قرار بگیرد، بیش از پیش شکوفا شد. سرود «ا... ا... » رضا رویگری از ماندگارترین و تأثیرگذارترینِ این سرودها و براساس شعارهای مردمی ساختهشدهبود. رویگری که آن زمان 32 ساله بود و به جز تجربه خواندن در چند تئاتر، چیز زیادی از خوانندگی نمیدانست، بی هیچ پرسشی و بی آنکه بداند اصلا چرا برای این کار انتخاب شده، «ایران ایران» را صمیمانه و صادقانه خواند و هیچوقت تصور نمیکرد تا این اندازه شنیده و ماندگار شود. محمد گلریز، خواننده سرود انقلابیِ «خجسته باد این پیروزی»، در مصاحبه با خبرگزاری بینالمللی قرآن، گفتهاست: «در دوران انقلاب اسلامی که جو خفقان همراه با ترس و رعب و وحشت حاکم بود، برخی از نیروهای انقلابی به شکل خودجوش و با بینش و جرأت انقلابی به شکل مخفیانه و با حداقل امکانات به تولید سرود و موسیقیهای انقلابی اشتغال داشتند. به شکلی که وقتی آن سرودهای ضبط شده ظهور پیدا کرد، کمتر کسی باور داشت میتوان در چنین شرایطی چنین کاری را به انجام رساند».
چاپ استنسیل؛ قلم انقلاب
این یک مورد چندان هنری نیست اما یک تکاپوی ویژه
است ؛چاپ اعلامیه ها با دستگاه های استنسیل قدیمی آن هم در زیرزمین ها. اهمیت اعلامیهها در دوران انقلاب،
از سه ویژگی مشخص است: اول اینکه اعلامیهها تحلیلی از اوضاع روز میدادند و حوادث، وقایع و جریانات را روشن میکردند؛ دوم اینکه راه مبارزه را نشان میدادند؛ سوم اینکه ضریب هوش، نگرش و بینش افراد را عمیق میکردند. چاپ بیشتر اعلامیهها با دستگاهی بهنام استنسیل انجام میشد که درواقع نسل قبل دستگاه فتوکپی بود. در قسمت بیرونی و پهلوی دستگاه، دستگیرهای وجود داشت که با چرخاندن آن، آرام آرام برگههای چاپشده بیرون میآمدند. کار کردن با این دستگاه، بهویژه در تعداد زیاد، چندان راحت نبود. اما در زمانی که تلفن همراه و اینترنت و کامپیوتر وجود نداشت و برای مردمی که روزنامه و رسانهای در اختیار نداشتند، موهبتی محسوب میشد. البته برای آنهایی که به استنسیل دسترسی نداشتند یا در مواقعی که این دستگاه درست کار نمیکرد، شکل سختتری از چاپ اعلامیه هم بود؛ به اینصورت که متن اعلامیه را بهصورت دستنویس و با کمک کاربن تکثیر میکردند!