- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیت ا... جوادی آملی درباره چله نشینی برای عبادت گفته اند: «چله گیری این است که انسان از دنیا جدا بشود؛ نه از جامعه و نه از مردم و زندگی! زیرا می داند «حب الدنیا رأس کل خطیئه» است، چهل روز سعی می کند خودش را نجات بدهد؛ این طور نیست که از جامعه یا از درس و بحث و کار و زندگی و خانواده جدا باشد! اگر واقعاً آدم بتواند 40 روز نه بازی بدهد، نه بازی بکند و اهل بازی نباشد، خیلی از مطالب در درون او می جوشد. برای همه، مخصوصاً کسانی که در صراط تعلیم و تعلم اند.»
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمدعلی ندایی - در وضو واجب است انسان روی پاها را مسح کند. حال این سؤال مطرح میشود که چه اندازه از پا باید مسح شود؟ حضرت آیتا... خامنهای در پاسخ به استفتایی، مسح به عرض یک انگشت از سر انگشت تا مفصل پا را کافی میدانند:
سؤال: آیا باید برای مسح پا حتماً انگشت شست مسح شود یا هرکدام از انگشتها کافی است؟
جواب: در مسح پا، انگشت شست تعیّن ندارد و مسح بر هر یک از انگشتها تا اوّل ساق پا کافی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی عبدالعلی زاده راوی دفاع مقدس، از شهید سیدمهدی حسینی همرزمش روایت کرده است: «جوراب های پاره پاره ام را که دیده بود، یک جفت جوراب تمیز پشمی را که مادرش برایش بافته و فرستاده بود، آورد و با اصرار گفت: «این ها را بپوش!» جوراب ها را پوشیدم و پرسیدم: «خوب، به جای اینا چی بهت بدم، یه چیزی ازم بخواه!» داشتم با خودم فکر می کردم چی دارم که بهش بدم! سرش را پایین انداخت و گفت: «اتفاقاً خودم هم می خواستم بگم، روم نمی شد.» گفتم: «بگو!» گفت: «اگه رفتی و شهید شدی، ما را هم ببر، یادت نره...» این حرفِ سیدمهدی حسینی تکانم داد. گفتم: «خدایا، این کجاست و ما کجا؟!» مسئول دیده بانی واحد بود. در حلبچه پرواز کرد...
برگرفته از کتاب «ما این جا عاشق شده ایم» گردآوری مهدی دهقان نیری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یکی از راه های مبارزه با حسادت، شکرگزاری و رضایتمندی است. افراد شکرگزار هیچ گاه خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند؛ بلکه دائما در حال مقایسه خودِ امروزشان با خودِ دیروزشان هستند؛ در نتیجه چنین افرادی کمتر دچار حسادت می شوند.
برگرفته از کتاب «تفکر آزاد، توقع ممنوع» اثر مهناز احمدی مقدم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اتفاق کوچکی شدم
گنجشکی خیس
و در حیاط خلوت دلت افتادم
آنجا، روی آن درخت
با شاخ و برگ انبوه
نمی دانم دیدی یا نه
تنها نگاه کردی
طوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است
علی مشکات
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قدیم قدیم ها والدین به کودکان شان پول توجیبی می دادند. حالا برعکس شده، کودکان به والدین شان پول توجیبی می دهند. دیروز که می خواستم به اداره بیایم، فرزندم مقداری از پول های عیدی اش را داد و گفت: «بابا بیا، این پول کرایه راهت، این هم پول ناهارت، مواظب باش هله هوله نخری. اگر بابای خوبی باشی هفته دیگر می برمت سینما!»
برگرفته از کتاب «حالا حکایت ماست» اثر عمران صلاحی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سه سازنده ویولن که کارگاههایشان نزدیک به هم و در یک خیابان قرار داشت، سالهای متوالی در شهری کوچک در ایتالیا کار میکردند و همسایگی مسالمتآمیزی داشتند. بعد از سالها یکی از آنها تابلویی جلوی مغازهاش گذاشت که روی آن نوشته شده بود: «ما بهترین ویولنها را در سراسر ایتالیا میسازیم.»
چند روز بعد، یکی دیگر از آنها این تابلو را جلوی مغازهاش قرار داد: «ما بهترین ویولنها را در سطح جهان میسازیم.» مدتی بعد، نفر سوم که استاد کهنهکاری بود، بر سردر مغازهاش نوشت: «ما بهترین ویولنها را در این منطقه میسازیم!»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تخم مرغ سیاه؛ جاذبه گردشگری
مترو نیوز/ آتش فشانی 3000 ساله در ژاپن که هنوز هم فعال است، به یک جاذبه گردشگری و منبعی درآمدزا برای اهالی تبدیل شده است. این آتشفشان، موسوم به «هاکون» در نزدیکی روستای آن ها چشمه های آب داغی حاوی سولفید و گوگرد دارد. روستاییان تخم مرغ ها را برای آب پز شدن داخل این چشمه ها می گذارند و پس از مدتی تخم مرغ هایی با پوسته های کاملاً سیاه به دست میآورند. آن ها با فروش این تخم مرغ ها به گردشگران درآمد خوبی دارند.
بلندترین آسمان خراش دنیا!
گینس ورلد رکورد/ برج خلیفه در دبی، در ماه فوریه عنوان بلندترین آسمانخراش دنیا را از آن خود کرد. رکوردی که همچنان بی رقیب مانده است و به نظر نمی رسد به این زودی هم شکسته شود. این بنای نسبتا جوان در دبی، 148 طبقه دارد و در بالاترین نقطه آن، می توانید منظره فوق العاده ای را از ارتفاع 555 متری از سطح زمین مشاهده کنید. این سازه، رکوردهای بی نظیر دیگری از قبیل، دارا بودن سریع ترین آسانسور، مرتفع ترین استخر و مسجد جهان و بیشترین تعداد طبقات دنیا را دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سید علیاکبر پرورش در سال 1321 در «زرینشهر» استان اصفهان متولد شد. با پایان یافتن تحصیلات ابتدایی و متوسطه اش، به دانشگاه اصفهان رفت و کارشناسی ادبیات فارسی گرفت. سپس به تهران رفت و در مقطع کارشناسی ارشد از دانشسرای عالی تهران در رشته کارآموزی دبیری دانش آموخته شد. در دوره حکومت پهلوی دوم در اصفهان، محور مبارزههای انقلابی بود و سابقه دستگیری داشت. او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در اصفهان تفسیر قرآن میگفت و به همین دلیل به «استاد پرورش» مشهور شده بود. حتی شهید مطهری هم در یکی از سخنرانیهایش از او به عنوان استاد یاد کرده است. علیاکبر پرورش پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شد و از سال 60 تا 64 هم وزیر آموزش و پرورش بود. همچنین از سال 72 تا پایان عمر، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی بود. از سیدعلیاکبر پرورش سه کتاب «پدیده جاهلیت در قرآن»، «ما و قرآن» و «اصحاب کهف» منتشر شده است. او در نهایت در ششم دی 1392 در بیمارستانی در تهران پس از دوره دو ساله بیماری، درگذشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* زرافهها بخوان بغضشون رو قورت بدن یه سال طول میکشه!
* رفتن به سمت ماچِ سوم توی روبوسیها یکی از بزرگترین ریسکهای زندگی هر ایرانیه!
* راننده تاکسیه میگفت ژاپنیها طرح دادن کوههای شمال تهران با بمب صاف شه تا هوای تهران تمیز شه! به چه سمتی تو خالی بندی داریم می ریم؟
* دقت کردین وقتی مجبوری شب تا صبح بیدار بمونی و درس بخونی، رختخواب قیافه پر قو به خودش میگیره؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ساعت 4 صبح بود که وارد سالن انتظار پادگان شدیم. صف طویلی که ده ها پیچ خورده بود، محل تحویل تلفن همراه و وسایل ممنوعه بود. با این که در برگه سبز اشاره شده بود که همراه داشتن تلفن همراه ممنوع است، اما ظاهراً خیلی ها گوش نداده بودند و تقریباً 99 درصد سربازها همراهشان موبایل داشتند. بیش ترشان هم مدل های قدیمی مثل 26دوتاصفر(!) یا نوکیا آبگوشتی آورده بودند که اگر گم شد، خب شده باشد! بعد از تحویل تلفن های همراه، نوبت به باز کردن و بررسی دقیق کیف هایی رسید که قرار بوده فقط چند وسیله ضروری در آن قرار داشته باشد. از بعضی خوراکی ها، شامپوها، ژل ها و... بگذریم، چند مورد از وسایلی که سربازها با خودشان آورده بودند خیلی عجیب بود که توجیه شان را می نویسم. شاخ ترین وسیله ضروری که یک سرباز با خودش آورده بود، تفنگ آب پاش بود! توجیهش هم این بود که چون خیلی گرمم می شود، اگر این وسیله نباشد، نمی توانم خودم را خنک کنم! هرچند بعدها فهمیدم که با آن روی دیگران آب می ریزد تا دلش را خنک کند نه بدنش را! یکی دیگر از سربازها که کله اش بوی قرمه سبزی می داد، بیش از 20 تا کنسرو و کمپوت با خودش آورده بود و در جواب مسئولی که کیفش را می گشت و از او پرسید که این همه کمپوت را آوردی تا بخوری، گفت: «پ نه پ! می خوام هر سربازی که مریض شد، دست خالی نرم عیادتش!» یکی دیگر از سربازها هم اصرار می کرد که باید فندکش را ببرد داخل. توجیهش هم این بود: «می گویند سرِ بندهای پوتین را باید بسوزانی تا بهتر از سوراخ های زیاد پوتین رد بشود، می خواهم هم به خودم و هم به بقیه در این زمینه کمک کنم!» آخرین وسیله جالبی که متأسفانه به داخل پادگان نرسید و حیف شد، یک شیشه یک کیلویی ترشی بادمجان بود که به علت سهل انگاری سربازی در گذاشتن کیفش روی زمین، شکست و کل سالن انتظار را بوی ترشی برداشت. حیف!
مجید حسین زاده
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در یکی از روزنامه های صبح این تیتر برای خبری ذکر شده بود: «عذاب وجدان برادر قاتل را تسلیم مأموران کرد.» دیدم جمله کژتاب است. زیرا معلوم نبود مراد برادر فردی است که قاتل است یا برادر، همان قاتل است؟
برگرفته از کتاب «کژتابیهای ذهن و زبان» اثر بهاءالدین خرمشاهی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه سالانه «عکاسی در سفر» رویدادی سالانه است که در رده های آماتور، حرفه ای و جوانان در بخش های مختلف برگزار می شود. در سال ٢٠١٥، عکاسانی از ٢٢ کشور موفق شدند جوایز مسابقه عکاسی در سفر را به خود اختصاص دهند. «مارسل وان اوستن» از آلمان به عنوان بهترین عکاس انتخاب شد. در ادامه تعدادی از تصاویر برگزیده را می بینیم:
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام و خدا قوت، این روزها همه کانال تلگرامی راه میندازن، شما چطور؟ راه ننداختین؟ شوخی می کنین؟ نباید از این نهضت فراگیر و جهانی عقب موند. وضع یه جوری شده هر کسی خونه شون سیرترشی میندازه یک کانال راه میندازه و با تبادل بنر تبلیغی با بقیه کانال ها، مخاطب هم جذب می کنه و کسب و کارش رو رونق میده!! حتی بعضی ها با یک دست شعر یا داستان شون رو میدن یک جایی برای چاپ، و همزمان با دست دیگه شون یک کانال راه میندازن با عنوان کانال شخصی کامبیز (ملقب به ابر تنها) شاعر، ترانه سرا، داستان نویس و... آماده هر نوع تبادل تبلیغ با کانال های پر بازدید!! بعضی ها هم هستن که نه برای رونق کسب و کار کانال راه انداختن، نه از سر خودشیفتگی! بلکه هدف شون اعتراض اجتماعی و هدفمند نسبت به یکسری چیزهاست از جمله خورشت کرفس!! گلابی هایی که طعم خرمالو یا سنجد دارن و... بعضی ها هم هستن کانال رو تبدیل کردن به فن پیج!! بعد هم می نویسن اولین کانال رسمی هواداران فلانی... آخه کانال هواداری که رسمی و غیررسمی نداره!! تازه نمی دونم چرا همه شون اولین هستن!! از کجا آمار گرفتن و فهمیدن هیچ کس قبل از خودشون همچین کانالی راه ننداخته و... تازه بعضی از هنرمندان نقش چهار و پنجم فیلم ها و سریال ها هم هستن که کانال هواداری دارن! گویا اینا دوست داشتن کانال شخصی داشته باشن روشون نشده گفتن بذار زیرپوستی همچین کنیم و بگیم کار هوادارهاست، کسی هم که شک نمی کنه اصلاً! اما شما هموطن عزیز که هنوز کانالی راه ننداختی، بشتاب، ما بسته پیشنهادی متنوعی برای راه اندازی یک کانال خوب داریم که هنوز کسی راه اندازی شون نکرده! به کانال های پیشنهادی ما عنایت بفرمایین:
* کانال هواداران ته دیگ ماکارونی!
* کانال متنفران از برخورد متعدد انگشت پا به پایه میز!!
* کانال هواداران حمید معصومی نژاد، خبرنگار اعزامی به رررررُم!
* کانال عکس های خصوصی از اتفاق های عمومی! بدو تا فیلتر نشده!
* کانال ما از گذاشتن آشغال دم در، تو هوای سرد زمستون متنفریم!!
* کانال کولر با ادمینی مهران رجبی!!
راستی «زندگی سلام» هم یک کانال بترکون داره به آدرس zendegisalam@ تعریف از خود نباشه با 19 هزار طرفدار!!
سید مصطفی صابری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به او گفتم: «بیا تا دل شود شاد»
ولی وقعی به حرف بنده ننهاد
چه جای شِکوه چون یارم فرشته است
نمیفهمد زبان آدمیزاد!
برگرفته از کتاب «واژه در دست تعمیر» اثر سعید سلیمانپور ارومی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* همشهری سلام، با مطالب عالی که دیروز چاپ کردید هفته ای سرشار از انرژی رو شروع کردیم. احمدی باغکی
* آیا عکس هایی که از پسران آرایش کرده در صفحه «زندگی سلام» چاپ کرده اید با رضایت خودشان بوده است؟ این امر نقض حریم شخصی افراد است.
* نویسنده "زندگی سلام" پنجشنبه بهتر است دوباره با نگاه آماری پاسخ های مردم را بررسی کند تا متوجه شود که اتفاقا اغلب افراد، پول را فقط برای منافع شخصی نمی خواهند و این بسیار زیبا و امیدبخش است.
* واقعاً خجالت آوره برای مردانی که مبادرت به آرایش می کنند و خجالت آورتر آن که شما هم درباره شون مطلب چاپ می کنید.
* سالروز زلزله بم را به مردم صبور کرمان تسلیت عرض می کنم. آزاد، مشهد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.