مجید حسین زاده- بعد از آن اتفاق دیگر دل و دماغ ادامه دادن زندگی را ندارد و انگار از دنیا سیر شده است. بیشتر اوقات در خانه می نشیند و به قاب عکس 2 نفره شان خیره می شود. گاهی در خیالش صدای همسرش را می شنود که او را صدا می زند، سرش را به سمت صدا برمی گرداند؛ اما متوجه می شود خیالاتی شده و در خانه تنهاست. سال های سال زندگی مشترک مانند یک فیلم از جلو چشمانش می گذرد و حسرت آن روزها را می خورد که چرا بهتر از آن دوران استفاده نکرده است، چرا بیشتر قدر همسرش را ندانسته است و اصلا چرا او باید همسرش را از دست بدهد؟ تلفن های فرزندانش را جواب نمی دهد؛ البته فرزندانش هم آن قدر درگیر کارهای شخصی شان شده اند که کمتر فرصتی می یابند تا به او سر بزنند. از هر فرصتی استفاده می کند تا به قبر همسرش سر بزند و گریه کند و حسرت بخورد. این توصیفات بیانگر حالات بعضی سالمندان است که بعد از مرگ همسرشان زندگی برایشان رنگ غم، اندوه و تنهایی می گیرد. رضا آذریان، کارشناس ارشد روان شناسی در گفت و گویی با« زندگی سلام » ، توصیه هایی به چنین سالمندان و فرزندان و اطرافیان شان دارد تا آن ها را راهنمایی کند چطور در این شرایط به زندگی معمولی برگردند. سالمندانی که بعد از فوت همسرشان دیگر انگیزه ای برای شادی ندارند و خودشان را در قفس تنهایی، زندانی کرده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
۳۴ سال دارم. اعصابم زود خرد می شود. ناگهان داد و بیداد راه می اندازم. هر روز با خانمم دعوا می کنم. همیشه با هم جنگ و دعوا داریم. خودم دیگر خسته شده ام. چه کار باید بکنم؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من و همسرم هر 2 شاغل هستیم. دختری ۵ ساله دارم که در نبود من خیلی آرام و حرف گوش کن است و ارتباط خوبی با پدرش دارد، ولی با آمدن من به منزل، مدام لجبازی و بهانه گیری می کند تا حدی که باعث ناراحتی و عصبانیت همه می شود. چگونه می توانم ارتباط برقرار کنم و نبودنم را جبران کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.