الهه توانا- وقتی معاون مدرسه سر صف اعلام میکند که جشنواره خوارزمی برای اولین بار در رشته «ایفای نقش زبان انگلیسی» مسابقه برگزار میکند، توی ذهن 4نفر، یک عدد لامپ -از این پر نورها- روشن میشود؛ آن ها عاشق زبان انگلیسی هستند، رقابت و مسابقه را دوست دارند و جشنواره هم فرصتی است تا با مقایسه خودشان با کاردرستها، تواناییشان را محک بزنند. الهه چاپار، مهدیه حسنی، فاطمه حشمتی و نگار گنجعلی، همان چهارنفری هستند که یک روز سر صف، چراغهای ذهنشان روشن میشود و چند وقت بعدش، در رشته «ایفای نقش زبان انگلیسی» در جشنواره خوارزمی سال 95-94 رتبه اول استان را بهدست میآورند. با این گروه درجه یکِ خارجیطور(!) آشنا شوید.
ایفای نقش یعنی چه؟
از بچهها درباره جشنواره میپرسم، مهدیه توضیح میدهد: «در رشته ایفای نقش خوارزمی، گروهها باید یک نمایش حدودا ده دقیقهای را به زبان انگلیسی اجرا کنند. جشنواره چهار مرحله آموزشگاهی، ناحیهای، قطبی و استانی دارد که البته امسال مرحله کشوری هم به آن اضافه شدهاست. نمایش ما درباره یک توریست بود که با سه دانشجوی ایرانی در حرم دوست میشود و آنها او را به خانهشان دعوت میکنند؛ از آنجایی که ماجرا در شب یلدا اتفاق میافتد، این توریست با فرهنگ و آداب و رسوم قشنگ ما آشنا میشود. این نمایشنامه را گروهی و با کمک معلممان، خانم دکتر طیرانی، نوشتیم». نگار ادامه می دهد: «البته اصلا کار راحتی نبود. ما هفت سناریو عوض کردیم و حدود دو هفته برای نوشتن وقت گذاشتیم تا درنهایت به «شب یلدا» رسیدیم. چون باید یک سری فاکتورها را رعایت میکردیم، مثلا اولین سناریوی ما از سطح کتاب زبان مدرسه خیلی بالاتر بود و این خلاف قانون جشنواره بود». فاطمه اضافه میکند: «خب ما واقعا زبانمان خیلی خوب است ولی این بیشتر از خود مسابقه در اعتماد به نفسمان تأثیر داشت؛ چون از ما فقط در حد کتاب زبان مدرسه توقع داشتند». الهه میگوید: «و اصلا یکی از اهداف جشنواره تقویت زبان دانشآموزان است؛ قرار است فیلم اجراهای جشنواره را در کلاسها نمایش بدهند تا مکالمه بچهها بهتر شود».
امروز بازیگر، فردا پزشک
توقع داشتم وقتی از بچهها درباره شغل آیندهشان میپرسم، جوابشان بازیگری باشد یا معلمی زبان. اما مهدیه میگوید: «کوچکتر که بودم، میشنیدم بازیگرهای هم سن من، همهاش یا سر تمرین هستند یا سرِ فیلمبرداری، برای همین از بازیگری خیلی خوشم آمد! ولی الان پزشکی را ترجیح میدهم». الهه هم که بین بیناییسنجی و رادیولوژی برای شغل آیندهاش مردد است، اضافه میکند: «البته معلمهای ما هم اوایل فکر میکردند جشنواره بهانه است و میخواهیم کلاسها را بپیچانیم. اما وقتی اولین رتبهمان را بهدست آوردیم، کمکم باور کردند». نگار و فاطمه هم تصمیمشان را گرفتهاند و بهترتیب میخواهند رادیولوژیست و داروساز بشوند. اگر میپرسید بین این رشتهها و ایفای نقش زبان چه ربطی وجود دارد، باید بگویم که بچهها حیطه علایقشان خیلی متنوع و گسترده است؛ هر کدامشان یک بغل رتبه و مقام در المپیادهای مختلف دارند و در بعضی رشتههای ورزشی و شاخههای هنری هم دستی بر آتش دارند.