برش هایی از زندگی نوابغ دوران رنسانس به مناسبت تولد گالیله
تعداد بازدید : 118
از نبوغ گالیله تا اختراعات بی نظیر داوینچی
فرنگیس یاقوتی- "دوران رنسانس" از مهم ترین دوران تاریخ بشری است، چون تحولات و اندیشه های شکل گرفته در آن تا سال های طولانی در اذهان بشر باقی مانده است. رنسانس به خاطر اختراعات و پیشرفتهای سریع و چشمگیر در زمینههایی مثل علم، هنر و فلسفه مشهور است. شهر "فلورانس" در ایتالیا مرکز این تحولات بود. تعیین زمان دقیق رنسانس امکان پذیر نیست اما طبق آن چه در اغلب متون تاریخی ذکر شده، "رنسانس" یا "تولد دوباره" در سال ۱۳۰۰ میلادی از ایتالیا آغاز شد و در طول سه قرن در سراسر اروپا انتشار یافت. به ندرت در دورهای چنین کوتاه از نظر تاریخی، رخدادهای گوناگونی به وقوع می پیوندد؛ در حالی که این قرنها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیتهای بزرگ است. جهان امروز ما تا حد زیادی مرهون همان فعالیتهاست، .در اروپای سده ۱۵ و ۱۶ میلادی پیشرفتهای عظیمی در حوزه دانش و هنر به وجود آمد. در این دوره دانشمندان، شاعران و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام گرفتن از میراث روم و یونان، به شکل تازه ای به جهان مینگریستند. نقاشها به مطالعه کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوه واقع گرایانهای نقاشی کردند. فرمانروایان، ساخت ساختمان ها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه، به سرعت در سراسر اروپا گسترش یافت. از اختراعات مهم این دوران می توان به زیر دریایی، ساعت مکانیکی، ماشین چاپ، عینک، باروت، کبریت، قطب نما و خیلی موارد دیگر اشاره کرد. در این پرونده به مناسبت تولد «گالیله» به بررسی زندگی او و سه تن از نوابغ این دوران می پردازیم: «داوینچی» ، « میکل آنژ» و «شکسپیر».
گالیله و توبه نامه معروفش
بیست و ششم بهمن ماه مصادف با تولد یکی از نوابغ دوره رنسانس یعنی گالیله است. او بزرگ ترین فرزند خانواده بود و شش خواهر و برادر کوچک تر از خود داشت، گالیله در علم فیزیک، نجوم، ریاضیات و فلسفه تبحر داشت و یکی از پایهگذاران تحول علمی بود.
امضای توبه نامه
گالیله در 69 سالگی با انتشار یافته های علمی، نظر "کوپرنیک" مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید را تایید کرد و این اتفاق باعث شد او از سوی کلیسا بازجویی شود. کلیسا گالیله را در انتخاب یکی از راه های سوختن در آتش یا امضای توبه نامه آزاد گذاشت. در نهایت گالیله توبه نامه ای نوشت و امضا کرد و گفت که نظریه هایش تحت تاثیر مستی بوده است.
خدمات بزرگ گالیله به بشر
گالیله در ابتدا به اصرار پدرش قرار بود پزشکی بخواند اما به دلیل علاقه بسیارش به ریاضیات تغییر رشته داد. او را اغلب به عنوان اخترشناس میشناسیم در حالی که شاید ندانید او یکی از بزرگترین مخترعان دوره خودش بوده است. گالیله با ساختن عدسیهایی با فناوری پیشرفتهتر موفق شد کیفیت تلسکوپهای دوران خود را افزایش دهد و همچنین نوعی قطبنما، میکروسکوپ، ساعت پاندولی و ابزار دیگری را اختراع کرد که بهطور گستردهای در صنایع گوناگون به کار رفتند. گالیله نخستین کسی بود که جزئیات سطح ماه را با تلسکوپ مشاهده و ثبت کرد. او همچنین دریافت که نور ماه حاصل انعکاس نور خورشید است و این نور از خودش نیست.
سال های پایانی عمر
گالیله در سالهای پایانی عمرش بینایی خود را از دست داد. البته او در این سالها دست از کار نکشید و با کمک دستیارش همچنان به تحقیق و پژوهش ادامه داد. علت نابینایی گالیله را رصد خورشید با عدسی های ناایمن دانستهاند. او در نهایت در 78 سالگی یعنی 99 سال بعد از مرگ "کوپرنیک" درگذشت.
هنرمندی همه کاره
«لئوناردو داوینچی» فرزند نامشروع یک مرد ثروتمند و یک زن دهقان بود. او پنج سال اول عمر خود را با مادرش زندگی کرد و بعد از آن نزد خانواده پدری اش رفت. داوینچی دانشمند، نقاش، مجسمهساز، معمار، موسیقیدان، ریاضیدان، مهندس، مخترع، آناتومیست، زمینشناس، نقشهکش، گیاهشناس و نویسنده ایتالیایی دوره رنسانس بود.
تابلوی نقاشی مونا لیزا و شام آخر
عموم افراد، لئوناردو داوینچی را بیشتر به عنوان خالق نقاشی مشهور و رازآلود "مونالیزا" یا همان "لبخند ژکوند" می شناسند، تابلویی که هیچ وقت هویت زن در آن مشخص نشد و نظرات مختلفی درباره آن مطرح می شد. موضوع مهم درباره داوینچی این است که نقاشی شغل اصلی او نبود و نقاش پر کاری به شمار نمی رفت. یکی دیگر از تابلوهای مهم او، تابلوی "شام آخر" است که صحنه هایی را از آخرین شام حضرت مسیح طبق انجیل به تصویر کشیده است.
شغل داوینچی چه بود؟
شغل اصلی لئوناردو پیکر تراشی و معماری بود اما آثار سالم و کاملی از او باقی نمانده است. کالبد شکافی هم شغل دیگر او بود که گفته می شد برای درک بیشتر آناتومی بدن، اتودهای فیگوراتیو بسیاری از بدن مردگان میزد. از دیگر کشفیات او این بود که برای اولین بار متوجه شد سال های عمر هر درخت معادل تعداد حلقههایی است که در مقطع افقی تنه آن پدید آمدهاست.
همچنین لئوناردو اولین کسی بود که اندام انسان را با برش مقطع طراحی کرد.
کارهای مهم داوینچی
از اختراعات و ابداعات مهم او می توان به نمونه های اولیه مسلسل، چتر نجات، بالگرد، بادسنج، تلمبه آب، ساعت و تانک اشاره کرد. متاسفانه عمر داوینچی برای عملی کردن برخی از این طرح ها کفاف نداد، ولی بسیاری از آن ها به عنوان ایده ای برای مخترعان در نسل های بعدی استفاده شدند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید لئوناردو هیچ گاه به مدرسه نرفت و هیچ آموزش رسمی ندید اما به طرز شگفت آوری می توانست به طور همزمان با یک دست نقاشی بکشد و با دست دیگر متنی را بنویسد. با وجود گذشت پنج قرن از مرگ داوینچی، هنوز هم بسیاری از نوشته های او در هاله ای از ابهام قرار دارند و رمزگشایی نشده اند.
سال های پایانی عمر
داوینچی بعد از یک سکته قلبی به طور رسمی گیاه خوار شد و رژیم غذایی سفت و سختی در پیش گرفت اما در نهایت در 67 سالگی به دلیلی نامشخص از دنیا رفت و در کلیسایی کوچک دفن شد، بعدها در جریان انقلاب فرانسه این کلیسا تخریب و جسد لئوناردو هم گم شد.
پس از 350 سال ، یک تیم باستان شناسی آماتور، بقایایی از یک جسد را در خرابه های به جا مانده از این کلیسا پیدا کردند و به کلیسای دیگری انتقال دادند.
از کلاهبرداری تا اسطوره شدن
"میکل آنجلو برناروتی" یا "میکل آنژ" نقاش، تندیسگر و معمار دوره رنسانس بود. میکل آنژ دومین فرزند خانواده بود. او از دوران کودکی خلاف نظر پدرش، علاقهمند به تحصیل در رشته هنر بود و سرانجام با پشت سر گذاشتن مشکلات متعدد با پدرش به هدف خود رسید. در 13 سالگی به عنوان دستیار استخدام شد و نزد استادش به کارآموزی پرداخت و پایه و اساس نقاشی روی دیوار مرطوب را یاد گرفت.
اولین کلاهبرداری
استعداد میکل آنژ از همان نوجوانی آن قدر شگفت انگیز بود که حسادت خیلی از همدوره ای هایش را بر می انگیخت. در یکی از روزهای نوجوانی یکی از همدوره ای هایش با مشت به بینی او زد که تا آخر عمر میکل آنژ را بد قیافه کرد .اولین موفقیت های میکل آنژ با کلاهبرداری آغاز شد به این شکل که کارفرمای او "لورنزو" به او گفت : اگر آثاری را طراحی کنی که قدمتشان زیاد به نظر بیاید، من آن ها را به رُم خواهم فرستاد و به عنوان زیر خاکی می فروشم و سود زیادی نصیب هر دو نفرمان می شود. میکل آنژ موافقت کرد و این کلاهبرداری هنری را به بهترین نحو انجام داد، بعد از فروش آثار شایعه هایی درباره او مطرح و در نهایت خریدار آثار با میکل آنژ آشنا شد."تندیس داوود" ، "پیتا" و "سقف کلیسای سیستین" از جمله شاهکارهای هنری به جا مانده از اوست. شایان ذکر است "تندیس داوود" از سنگ های مرمر دور ریختنی یک هنرمند دیگر ساخته شد. میکل آنژ بعدها گفت:
« من داوود را همان اول در آن قطعه سنگ مرمر دیدم و کار اصلی من از آن به بعد فقط این بود که هر آن چه را متعلق به شکل داوود نبود، از آن سنگ مرمر حذف کنم تا شکل اصلی پدیدار شود.»
مجسمه ساز و شاعر
با این که میکل آنژ را به عنوان یک مجسمه ساز مشهور می شناسیم ، بهتر است بدانیم که او در زمان خودش شاعر پر آوازه ای بود و صدها غزل و شعر عاشقانه از خود به جا گذاشت اما هیچ کدام از شعر های او به طور رسمی چاپ نشد.
نابغه مجرد
میکل آنژ تا پایان عمر ازدواج نکرد، او معتقد بود که با هنرش ازدواج کرده است و آثار او بچه هایش هستند و عملا وقتی برای کاری غیر از هنر ندارد.
مجسمه های نیمه کاره استاد
میکل آنژ تا روزهای آخر عمرش به کار مشغول بود و در 88 سالگی دار فانی را وداع گفت. در روزهای پایانی عمر به حدی پیر و ناتوان شده بود که کارها را از خانه کنترل می کرد و در نهایت آخرین مجسمه او که حضرت مسیح و مریم مقدس بود نیمه کاره ماند.
آقای نمایش نامه نویس
شهرت « ویلیام شکسپیر» به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایش نامه نویس منحصربهفرد است و برخی او را بزرگترین نمایش نامه نویس تاریخ میدانند، اما بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است. به تازگی دو محقق انگلیسی مدعی شدند آثار شکسپیر با الهام از دیگران بوده و ایده اولیه اش را از دیگران گرفته است. پدرش از صاحب منصبان دیوانی بود که گویا بعدها با مشکلات مالی مواجه شد و مادرش فرزند یک زمیندار محلی متمول بود. شاید برایتان جالب باشد که دو شکسپیر داریم و برادر کوچک تر او نیز به عنوان بازیگر فعالیت داشت اما در 27 سالگی فوت کرد.
آثار مهم شکسپیر
از آثار مهم او می توان به "اتللو"، "شاه لیر" و "مکبث" اشاره کرد. شکسپیر 19 اثر گمشده دارد. در زمان شکسپیر هیچ گونه قانون کپی رایتی نبود و نمایش نامه نویسان به شدت از روی هم تقلید می کردند. شکسپیر برای مقابله با دزدی هنری از آثارش همان لحظه و سر صحنه، متن را برای بازیگران می خواند و آن ها بدون هیچ تمرینی اجرا می کردند. گاهی اوقات هم فردی به جز شکسپیر متن را به آرامی و از پشت صحنه برای حاضران می خواند.
شاید عده زیادی شکسپیر را یک نمایش نامه نویس بدانند اما باید گفت او عاشق اجرا و بازیگری بود و یک شرکت تئاتر راه انداخت که از این طریق ثروت زیادی به دست آورد.
ازدواج در 18 سالگی
ویلیام شکسپیر در 18 سالگی ازدواج کرد ، حاصل این ازدواج یک دختر و سپس یک دختر و پسر دوقلو بود. تنها یکی از فرزندانش صاحب فرزند شد و شکسپیر فقط یک نوه داشت. قسمت عجیب زندگی شکسپیر این بود که دو دختر او عملا بی سواد بودند و فقط یکی از آن ها قادر بود نام خود را امضا کند!
سال های پایانی عمر
ویلیام شکسپیر در 52 سالگی درگذشت. او حتی قطعهای ادبی نیز برای روی سنگ قبر خود گفته که بر آن حک شدهاست:
« تو را به مسیح از کندن خاکی که این جا را دربرگرفته دست بدار!خجسته باد آن که این خاک را فروگذارد و نفرین بر آن که استخوانهایم را بردارد!»او در حالی مُرد که در آن زمان هیچ نسخه جمعآوری شدهای از آثارش وجود نداشت و بعضی از آن ها در نسخههایی مستقل چاپ شده بودند که همانها هم بدون نظارت و ویرایش او بود. به طور کلی میتوان گفت که شکسپیر اهمیتی به حفظ و چاپ آثارش نمیداد. هفت سال از مرگ شکسپیر گذشته بود که انجمنهای هنرهای نمایشی اولین نسخه چاپی نمایش نامههای او را منتشر کرد.