- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجتالاسلام ماندگاری در خصوص توجه به مشکلات اطرافیان گفتهاند:
در اتوبان تصادف شده بود و خودرویی چپ کرده بود و سرنشینان آن نیز به شدت به کمک نیاز داشتند؛ اما عدهای ایستاده بودند و به جای کمک فقط نگاه میکردند و فیلم میگرفتند. بعضی انسانها نیز در زندگی روزمره خود به همین شکل رفتار میکنند و فقط تماشاگر گرفتاریها و بدبختیهای قوم و خویش شان هستند! هر عاقلی، کار آن کسانی که در صحنه تصادف تنها نظارهگر بودند را ناپسند میداند، توجه کنیم که در حوادث زندگی که برای اطرافیانمان رخ میدهد آستین همت را بالا زده و کاری کنیم.
منبع: تارنمای سمت خدا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ فردی را بیش تر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمیتوانی عزیزم!»
گفتم: «میتوانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم». مادر گفت: «یکی میآید که نمیتوانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی». نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر میکردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفتهاش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم.
خیال کردم نمیتوانم به قول کودکیام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد. سال ها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: «دیدی نتوانستی.»
من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر میخواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمیخواستم و نمیتوانستم به قول دوران کودکیام عمل کنم.
آخر من خودم مادر شده بودم!
منبع: سایت داستانک
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترکیب عربی «غیر ذلک» به معنای «جزاین» و تقریبا مترادف «و غیره» است.
اما امروزه به ویژه در رادیو و تلویزیون آن را «غیره و ذلک» تلفظ می کنند و گاهی هم به همین صورت یا به صورت «غیر و ذلک» می نویسند که غلط است.
برگرفته از کتاب غلط ننویسیم اثر ابوالحسن نجفی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* ما به ندرت درباره آنچه که داریم فکر میکنیم، اما در حالی پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم. شوپنهاور
* فرزند بزرگ ترین دلخوشی دوران پیری است اما خیلی زود باعث پیری می شود. کوخمان
* از همنشینی با تازه به دوران رسیده و نوکیسه جز سستی و کسالت بهرهای نخواهید برد. لابرویر
* درست انجام دادن کار، نشانه کفایت است و انجام دادن کارهای درست نشانه شایستگی. پیتر دراکر
* اگر میخواهی پس از مرگ فراموش نشوی، یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری بکن که قابل نوشتن باشد. فرانکلین
برگرفته از کتاب «طنز کمال» گردآوری علی دهستانی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
شمس لنگرودی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با نگاه طنز، زیر هر تصویر، کلمه معناداری نوشتیم. بعدش هر حرف الفبا رو به علامتی تبدیل کردیم. شما بگین کلمات چی هستن! پاسخ رو تا ساعت 23 فقط به خط اختصاصی 300072252 پیامک کنین. جایزه نقدی به قید قرعه برای کسانی واریز می شه که پاسخ صحیح 3مسابقه پیاپی رو فرستاده باشن. پاسخ در ستون «ما و شما»ی بعدی! متن کل پیامک های رسیده در وب سایت!
میشه منم خفن استریپ بفهمم؟!
سلام.درسته که 152 مسابقه پرطرفدار خفن استریپ گذشته و خیلیا از حل این معماهای تصویری لذت می برن(حالا بعضیا توی 3ثانیه، بعضیا توی 3دقیقه، بعضیا 3ساعته و بعضیا هم 30ساعته!)، ولی هنوزم هستن کسانی که مطمئنن که بنده (به عنوان طراح) خُل تشریف دارم! و مخاطبایی هم که از این مسابقه لذت می برن.... بگذریم. پس بهتره توضیحی درباره یکی از مسابقه هامون بدیم شاید اونام متوجه شدن و کمتر اتهام زدن. مثلا توی مسابقه 152: یه دانش آموز داشت چند تکه گچ توی حیاط چال می کرد و بچه ها می گفتن: «به خانم معلم میگم که اینا رو از کنار تخته سیاه برداشتی» جوابش می شد «گچکاری». در تصویر بعدی مشتری می گفت: «این آلوها که خیلی ریزه!» و میوه فروش می گفت:«چاق هاش گرون تره اون طرف گذاشتیم». به آلوهای اون طرف فلش زده بودیم. جواب می شد: «چاقالو». سومیش هم جا نشد! فعلا!
طراح: محمدمهدی رنجبر
تصویرساز: سعید مرادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باشگاه ورزشی مخصوص تنبل ها!
بورد پاندا/ برای عده ای که همیشه خواب و استراحت را به هر چیزی ترجیح می دهند رفتن به باشگاه ورزشی معنایی ندارد! به همین دلیل هم یک باشگاه ورزشی برای این که افراد تنبل و خوش خواب را هم به ورزش ترغیب کند، اتاق های ویژه چرت زدن در باشگاه تعبیه کرده است و افراد بعد از 15 دقیقه تمرینات کششی می توانند 45 دقیقه در این اتاق و با بهترین امکانات به راحتی و در کمال آرامش چرت بزنند!
برادرانی که موهایشان را برای اهدا بلند کردند!
بورد پاندا/ خانم «کانینستو» و شش پسرش برای این که بتوانند موهایشان را به کودکان سرطانی که دچار ریزش مو شده اند اهدا کنند، چهار سال است که دست به موهایشان نزده اند. در تمام مدت این سال ها پسرها مورد تمسخر دوستانشان قرار می گرفتند اما از آن جایی که هدفشان برایشان بسیار ارزشمند بود، این مسئله را تحمل کردند تا بالاخره توانستند موهایشان را کوتاه کنند. آن ها حالا با افتخار از این که توانسته اند دل کودکان دیگری را شاد کنند به مدرسه می روند.
خلق آثار هنری روی برگ خشک!
آدیتی سنترال/ برای هنرمندان واقعی، بوم بزرگ نقاشی با برگ های خشک و شکننده فرقی ندارد. آن ها آثارشان را به زیبایی روی هر سطحی نقش می زنند. «سانداش رنگنکر» زن جوان هنرمند هندی هم به تازگی با آثار بی نظیرش روی برگ های شکننده و خشک، نمایشگاه زیبایی در شهرش به راه انداخته است. این زن جوان نقاشی روی برگ خشک را از پدرش یاد گرفته و جالب این جاست که در تمام این سال ها هنرش را از پدرش مخفی نگه داشته بود!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نانوایی که نمی خواهد سفره هیچ فقیری بدون نان بماند!
* آن قدر نصیحتم کردند که آخرش پند خون گرفتم!
* یک قانون باس تصویب بشه، صبح هایی که بارون میاد به خصوص بارون بهاری، همه جا تعطیل باشه و ملت از صدای بارون روی تختخواب و قبل از بیدار شدن از خواب لذت ببرن.
* یک روز صدای جیغ و داد اومد از خونه همسایه. دیدیم پسر همسایه دیده چون مشق هاش زیاده، گفته خودکار برقی اختراع کنم! بعد سیم پیچیده دور خودکار زده به برق!!!
* برخی دوستان هم هستند اگر ازشون سراغی نگیری، دوستیتون تموم میشه!
* کاش هر وقت بدبختی سراغ مون می اومد، آلارم میزد Not enough space!
* به نظرم بهتره تو مطب های ایران دکتر بشینه تو اتاق منشی، منشی بره بشینه سر میز دکتر!
* این هایی که با دوربین و لنز خفن عکس میگیرن میذارن اینستاگرام، همون ها هستند که کاردستی های مدرسهشون رو می دادن بزرگ ترهاشون درست کنن که جلو بقیه پز بدن!
* تا میام خودم رو تو روز جدید جا بندازم، شب میشه.
* میگن سرانه مطالعه تو ایران یک چهارم جهانه ولی خبر ندارن ما فقط بخش های مهمش رو می خونیم.
* برای یک دانشجوی شاغل بر خلاف یک دانشجوی بیکار، بدترین اتفاق اینه که کلاس تشکیل نشه.
* یعنی لذتی که در بلاک کردن دیگران وقتی که is typing... هستن، وجود داره در هیچ چیزی نیست!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ثبت لحظه جالب و عجیب وقوع یک رعد و برق در آفریقای جنوبی، عکس از رویترز
مخترع بریتانیایی کت و شلوار مخصوص پرواز در زمان امتحان اختراعش، عکس از گاردین
مردی با لباس دوخته شده از شاخ و برگ درختان در مسیر شرکت در جشنواره بهار سبز انگلستان، عکس از تلگراف
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند روزی است به هر طرف که نگاه میکنیم یک چیز فوق خطرناک به چشممان میخورد. البته آن چیز به چشممان نمیخورد، چشممان به آن چیز میخورد و جرقه میزند. از یک طرف گمرک ایران از کشف یک نوع ماده مخدر فوقالعاده خطرناک در کشور خبر داده که از روغن شاهدانه حشیش و برگ درخت شاهدانه ماریجوانا به دست میآید. ما که نمیدانیم این ها چی هستند و به چه کاری میآیند و چگونه به عمل میآیند، ولی گویا به قول خبرگزاریها «فوقالعاده خطرناک» هستند. بنا به گفته خبرگزاریها، متخصصان ژنتیک گیاهی روی این گیاه کارهایی انجام دادهاند که ماده مخدر آن را از 6 درصد به 25 درصد رساندهاند، بیانصافها.
آب دهانمان از این خبر خشک شده بود و میخواستیم یک قورت نوشیدنی بخوریم که با این خبر روبه رو شدیم: «رئیس جامعه دام پزشکان ایران از احتمال استفاده از وایتکس و دیگر افزودنیها برای کاهش بار میکروبی شیر خام در واحدهای لبنیات سنتی خبر داد و گفته که دلیل رشد 20درصدی تب مالت، مصرف لبنیات سنتی است. مردم نمیدانند با مصرف لبنیات سنتی در حقیقت محصولات حاوی آنتی بیوتیک، فلزات سنگین، افلاتوکسین و عوامل بیماریزای تب مالت و سل را به بدن خود وارد میکنند» حالا بیا و درستش کن! نمیگذارند یک قورت شیر خوش از گلویمان پایین برود، بدون آن که چیز خطرناکی وارد بدنمان شود. واقعا آدم مات میماند که این روزها چه بخورد و چه بکند تا بلایی سرش نیاید، با این چیزهای خطرناکی که چپ و راست توی چشممان میرود. آن از سرنوشت علم و ثروت، این هم از عاقبت مصرف سنتی به جای صنعتی!
البته به نظر ما برای این که این چیزهای خطرناک به چشممان نخورند و ضرری بهمان نرسد، بهترین روش همان روش متداول «بستن چشم ها»ست. به همین راحتی دیگر نه خبری از این فجایع میخوانیم و نه لازم است نیرو و انرژی و وقت و هزینه برای پیگیری و اطلاعرسانی و مقابله و جمعآوری آن ها انجام دهیم!
علیرضا کاردار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* امروز یکشنبه مطلب نگهداری نان در صفحه 2 زندگی سلام را ناقص رها کردید. واقعا مطالبی که چاپ می کنید را خودتان می خوانید؟
ما و شما: خیلی خیلی عذرمی خوایم و سعی می کنیم و امیدواریم که تکرار نشه.
* برای شرح اون عکس که آقاهه پرایدش رو برده تو خونه باید می نوشتین: خخخخ!
* همشهریان عزیز و دوست داشتنی، قدر زندگی تان را بدانید چون زندگی یک هدیه از طرف خداست و بس. غفوریان
* عکس اول «دنیا به روایت تصویر» اصلا کیفیت نداشت. ما که قطار رنگ ندیدیم توش. فرانک
* هرکی من رو با 62 سال سن می بینه: «می گه ماشاءا... خوب ماندی»، نمی گن زن خوب داشتی حرص نخوردی! زهره جان، تولدت مبارک.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.