گفت وگو با دکتر غلامحسین حقدادی، معاون امور اجتماعی اداره بهزیستی استان خراسان رضوی
تعداد بازدید : 135
همهچیز درباره کودکانِ سرراهی
شاید هیچ کس مثل مسئولان بهزیستی که یکی از مهمترین فعالیتهایشان، مدیریت تئوری و عملی آسیبهای اجتماعی، از جمله رسیدگی به پدیده کودکان سرراهی، بدسرپرست و بیسرپرست است، نتواند درباره جزئیات این موضوع آگاهمان کند. برهمین اساس، با طرح مهمترین سوالاتی که ممکن است در این حوزه به ذهن هر کسی برسد، به سراغ دکتر «غلامحسین حقدادی»، معاون اموراجتماعی اداره بهزیستی استان خراسانرضوی رفتیم تا پاسخ سوالهایمان را بگیریم.
مهمترین دلایل رها کردن نوزادان چیست؟
براساس مطالعات کارشناسان علوم اجتماعی، از مهمترین عوامل رها کردن نوزادان و کودکان در کوچه و خیابان، میتوان به روابط نامشروعی که منجر به تولد یک نوزاد میشود، ازدواجهای موقتی که والدین مسئولیت سرپرستی نوزادِ حاصل از پیوند را به عهده نمیگیرند، فقر و نداری و تصور آینده مبهم فرزند، اعتیاد، زندانی بودن والدین، فوت والدین، بیماریها و ناهنجاریهای مادرزادی کودک و... اشاره کرد.
اگر والدین بهجای سرِراه گذاشتن بچه، به بهزیستی مراجعه کنند چه اقدامی صورت می گیرد؟
طبیعتا مددکاران ما در قدم اول، بررسی میکنند تا مطمئن شوند این خانواده، واقعا توان و تمکن سرپرستی بچه را ندارد. اگر این ادعا ثابت شد، باز هم بررسی میکنند که آیا در صورت کمکهای پیوسته نهادهایی مثل بهزیستی، کمیته امداد امامخمینی(ره) و خیّران، باز هم شرایط نگهداری از کودک در فضای خانه و خانواده به وجود نمیآید؟ راستش تمام تلاش ما این است که بچهها، در آغوش خانواده بمانند. چون معتقدیم هیچ شیرخوارگاه و پرورشگاهی، جای خالی یک خانواده را برای بچه پر نمیکند. مگر اینکه ناتوانی والدین در زمینههای مختلف ثابت و بدسرپرستی کودک محرز شود.
کودکان رها شده چه سرنوشتی دارند؟
به شکل معمول، کودکانی که با حکم قضایی و شناسنامه جدید به بهزیستی میآیند، اگر زیر 6 سال باشند، به شیرخوارگاه و اگر بالای 6 سال باشند، به پرورشگاهها و مراکز شبه خانواده سپرده میشوند. پس از مدتی، دوباره در مورد این کودکان تصمیمگیری میشود که برای یکی دو سال به خانوادههایی که به اصطلاح «امینموقت» خوانده میشوند و سرپرست موقت بچهها هستند، سپرده شوند یا برای فرزندخواندگی، برای همیشه و تا آخر عمر به یک خانواده متقاضی فرزند تحویل داده شوند. در صورتی که بچهها معلول و ناتوانِ ذهنی باشند، به مراکز توانبخشی فرستاده میشوند و گاهی هم برخی بچهها راهی خانههای خیریه می شوند که کودکانی با سنین خاص را با استانداردهای خاص میپذیرند.
چرا شرایط فرزندخواندگی سخت است؟
قبول ندارم. شرایط سخت نیست بلکه به نفع و مصلحت بچههاست. تلاش ما این است که بهترین خانوادهها را برای سرپرستی کودکان انتخاب کنیم. اتفاقا بد نیست بدانید بیشتر خانوادههایی که از سخت بودن شرایط فرزندخواندگی مینالند، خودشان شرایط سختی را برای پذیرفتن یک کودک تعریف کردهاند. بدیهی است کسی که حتما یک دخترِ سالمِ خوشچهره سه روزه میخواهد، شاید پنج سال طول بکشد تا به خواستهاش برسد. از طرفی لازم است به این نکته اشاره شود که برخی خانوادهها به شکل مستقیم با پدر و مادر نوزادی که بچهشان را نمیخواهند ارتباط برقرار می کنند که به آن ها توصیه می کنم از این کار غیرقانونی اجتناب کنند زیرا با مشکلات متعددی مواجه می شوند از جمله اینکه هیچ وقت نمیتوانند برای بچه شناسنامه بگیرند و بچهای که شناسنامه ندارد، در زمینه هویت و تحصیل و کار هم به مشکل برمیخورد.