بسته بندی دایره ای شکل یک نوع گیاه بومی برای تولید صنایع دستی در جنوب ویتنام، عکس از نشنال جئوگرافیک
برخورد پلیس هند با معترضان طرفدار همه پرسی! عکس از آسوشیتد پرس
عبور هواپیما از میان ابر ها در آسمان «فرانکفورت» آلمان، عکس از آسوشیتد پرس
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برترین ها/ تصور ذهنی بیشتر ما از دریاچه، حوضچه ای پر آب با طبیعت سرسبز است که اطرافش را زیبا کرده است اما گاهی دریاچه ها ترسناک هستند و گاهی صورتی رنگ! ممکن است پر از گل های نیلوفر باشند یا پر از تنه خشک شده درخت ها. طبیعت ایران پر از عجایب و ناشناخته هاست. با ما همراه شوید تا از عجیب ترین تالاب ها و دریاچه های ایران بیشتر بدانید.
دریاچه مهارلو | شیراز
این دریاچه زیبا در شیراز قرار دارد اما همیشه هم به این رنگ نبوده. روزگاری پناهگاه پرنده ها بود، فلامینگو، تنجه، اردک سرسبز، مرغابی، آبچلیک و... اما این روز ها که صورتی رنگ شده، همان قدر که برای ما جالب است، برای پرنده ها خطرناک است. آب دریاچه مهارلو همیشه شور بوده و از سه رودخانه و دو چشمه بزرگ تأمین می شده است اما این روز ها به خاطر خشکسالی، کم شدن سطح آب و رشد جلبک های قرمز رنگ، هرچند که زیبا و صورتی رنگ شده، اما حال خوبی ندارد و در واقع با سیلی صورت خودش را سرخ نگه داشته است. شوری زیاد آب، عاملی موثر برای رشد بیش از حد جلبک های قرمز رنگ است که برای موجودات دریاچه مضرند و سطح اکسیژن آب دریاچه را پایین می آورند.
تالاب چملی | تکاب
این جمله بهترین تفسیر برای وضعیت این دریاچه عجیب است: تالابی زیبا با جزیره ای چمنی که روی آن در حال حرکت است. «چملی گول» در زبان محلی به معنی «جزیره ای از چمن بر روی برکه» است. چملی گول یا چمن متحرک بدرلو که به آن تالاب چملی هم می گویند، دریاچه ای با 80 متر قطر است که جزیره چمنی داخل آن 60 متر قطر دارد. این چمن متحرک با وزش باد و جریان هوا به جهت های مختلف حرکت می کند و همین موضوع باعث منحصربه فرد شدن این جاذبه طبیعی شده است. نکته جالبی که وجود دارد، همیشه سبز بودن چمن روی جزیره، حتی در فصل زمستان است و این که نی های جزیره از به هم چسبیدن ریشه هایشان به همدیگر، بدون ارتباط با زمین، روی آب شناور مانده اند.
دریاچه ارواح | نوشهر
دریاچه ای مه گرفته که بین درخت های جنگل خودش را پنهان کرده و راه دسترسی اش هم سخت و خطرناک است. هرچند که در مسیر رسیدن به دریاچه، خطر گذر از جنگل و احتمال مواجهه با حیوانات وحشی وجود دارد، اما افراد زیادی به این دریاچه سفر می کنند. دریاچه «ملا کلا» که به دریاچه ارواح هم معروف است در 5 کیلومتری شمال روستای «چلندر» از توابع نوشهر قرار گرفته. طول دریاچه حدود 700 متر و عرض آن 300 متر است با درخت های خشک شده و شکسته ای که از سراسر دریاچه بیرون زده اند. ترکیب مِه و درختان مرده ای که بیشتر اوقات روی دریاچه را گرفته با صدای حیوانات وحشی منطقه، همگی باعث شده تا لقب دریاچه ارواح را به اینجا بدهند.
حوض سلطان | قم
دریاچه «حوض سلطان» به بزرگ ترین آینه طبیعی ایران مشهور است. سطح نمکی و مسطح دریاچه نمک با بارش کمی باران، به آینه ای بزرگ تبدیل می شود، به طوری که می توانید نقطه رسیدن زمین به آسمان را در آن نگاه کنید و روی ابر ها قدم بزنید! دریاچه در 40 کیلومتری شمال شهرستان قم و 85 کیلومتری جنوب تهران قرار گرفته و وسعت آن در طول سال متغیر است. نکته جالبی که وجود دارد این است که حوض سلطان در سال 1261 و بر اثر ساخت جاده شوسه تهران-قم تشکیل شده!
تالاب نیلوفر آبی | ساری
نیلوفر های صورتی رنگ با برگ های پهن، سرزنده و سبزرنگ، سر از آب کدر مرداب بیرون آورده اند تا بوستان «نیلوفر آبی» در جاده ساری به نکا را رویایی کنند. قایق سواری در این تالاب زیبا و عکاسی بین گل های نیلوفر می تواند خاطره ای فراموش نشدنی باشد آن هم در زمانی که دیگر در تالاب انزلی تعداد گل های نیلوفر مثل قبل زیاد نیست. دوره گل دهی نیلوفر آبی یا به عبارتی لاله تالابی، بسته به شرایط آب و هوایی از اوایل تیر تا اواخر شهریور است و در تابستان، یکی از رویایی ترین جاذبه های گردشگری ایران است.
دریاچه سیاه گاو | ایلام
سیاه گاو تنها دریاچه دوقلوی کشور است؛ متشکل از دو دریاچه زیبا و عمیق با دو رنگ متفاوت که توسط یک کانال آبی به هم متصل شده اند. اسم اصلی دریاچه ها «سیاه آب» است که به علت هلالی بودن و شاخ گاوی شکل بودن آن، اسم «سیاه گاو» را هم برایش انتخاب کرده اند. البته محلی ها افسانه ای هم دارند که در گذشته توی آب، اسب آبی سیاه رنگی زندگی می کرده و به این دلیل اسم «سیاه گاو» را روی دریاچه محل زندگی اش گذاشته اند. دریاچه اول که حکم سرچشمه را دارد با اختلاف سطح کمی، بالاتر قرار دارد و آب آن زلال و شفاف است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تنبیه عجیب دانش آموزان!
بورد پاندا/ مدرسه ای در شهر «بالتیمور» آمریکا، از شیوه جدیدی برای برخورد با دانش آموزان خطاکار استفاده می کند. در این مدرسه، شاگردانی که قرار است تنبیه شوند، باید مدتی را بعد از پایان ساعت کلاسی شان بمانند و در اتاقی که با رنگ های روشن نقاشی شده و سرشار از آرامش است، بگذرانند و مدیتیشن کنند! این طرح توسط یک انجمن روانشناسی برای این مدرسه مطرح و به صورت آزمایشی اجرا شده است. جالب اینجاست که تاثیر آن روی دانش آموزان هم تاکنون چشمگیر بوده است.
تندترین چیپس فلفلی دنیا!
آدیتی سنترال/ یک کارخانه تولید چیپس در آمریکا به نام «پاچویی چیپس»، تندترین چیپس دنیا را به بازار عرضه کرده است. این چیپس که از تندترین فلفل دنیا که در گینس ثبت شده، ساخته شده است، آن قدر تند و تیز است که هیچ کس بعد از خوردن اولین برگه، به سراغ خوردن دومی نمی رود! و به همین دلیل در هر پاکت آن فقط یک عدد چیپس گذاشته شده است! چندین کارشناس غذا و تغذیه، ماه ها روی فرمول تولید این چیپس کار کرده اند.
بستنی با طعم ماهی!
بورد پاندا/ اگر هم ماهی دوست دارید و هم بستنی، آیا تا به حال به این فکر کرده اید که می شود هر دوی این خوراکی های دوست داشتنی را با هم ترکیب کرد؟ یک بستنی فروش فرانسوی به این ایده فکر کرده و حالا بستنی با طعم ماهی به مشتریانش می دهد. هر چند فکر کردن به ترکیب این دو طعم هم چندش آور است، اما گویا مردم بسیار به این بستنی علاقه نشان داده اند و سر این آقای بستنی فروش حسابی شلوغ شده است!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روزی دو سوارکار تصمیم می گیرند با هم مسابقه بدهند اما برای تنوع بیشتر، تصمیم می گیرند شرط پیروزی در مسابقه را عوض کنند. به این ترتیب که هر کس که اسبش دیرتر به خط پایان برسد، برنده خواهد بود! با اعلام این قضیه، تماشاگران اعتراض می کنند که در این صورت، مسابقه بسیار کُند و کسل کننده پیش خواهد رفت! اما با شروع مسابقه، همگی در نهایت تعجب مشاهده کردند که این دو اسب سوار با تمام سرعت ممکن، شروع به حرکت کرده اند. به نظر شما آیا نقشه ای در کار است؟ چگونه قرار است هر کس برای بردن در این مسابقه عجیب، تلاش کند؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. همون طور که می دونین، تصویر به هم ریخته، مسابقه این هفته است که جوابش خیلی ساده است، و اون آقاکوچولو که عکس و کاریکاتورش رو می بینین، برنده مسابقه. اشکان محمودی 11 ساله اولین برنده نوجوان مسابقه «این کیه؟» بود که تونست تصویر سخت سیدرضا میرکریمی کارگردان سینما رو تشخیص بده. قشنگ از همین الان معلومه که میره توی سینما. اگه دقت کنید می بینید چهره اش هم سینماییه. ضمناً طبق قانون نانوشته ای که همیشه درست نیست ولی بعضی اوقات درسته و اون وقت هایی که درست باشه، حتماً نمی تونه خلافش ثابت بشه، برنده مسابقه، از مخاطب های پروپاقرص «زندگی سلام» هستش. البته نه این که فکر کنین مخاطب صفحه نوجوان یعنی «جوانه» است، نه! مخاطب صفحه اول «زندگی سلام» یعنی پرونده هاست! خدا آخر و عاقبت ما رو با این نوجوون های دهه هشتادی بخیر کنه که از الان به جای صفحه مخصوص نوجوون ها، صفحه آدم بزرگ ها رو می خونن! ضمناً تشخیص بدین این تصویر به هم ریخته، کاریکاتور کدوم شخصیت مشهوره و جواب رو تا ساعت 23 فردا پنجشنبه، به شماره 2000999 پیامک بزنین. خدانگهدار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجت الاسلام فاطمی نیا استاد اخلاق در توصیه ای درباره گذشت کردن در زندگی و اجر تحمل مشکلات و بدرفتاری ها گفته اند:
«گاهی تحمل همسر بداخلاق، خودش نوعی سلوک است. یکی از اولیای خدا که بسیار مرد بزرگی بود و گفته اند امام زمان(عج) در تشییع جنازه او حاضر بودند، همسر بسیار بداخلاقی داشت که سی و پنج سال او را شکنجه می داد ولی او تحمل می کرد! بله، تحمل کنید، اصلا خیلی از این ها با تحمل و گذشت حل می شود، گاهی هم اگر تحمل شود، مثل نماز شب، برای انسان سلوک الی ا... است.»
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمدعلی ندایی/ نماز در سفر شکسته است و در وطن تمام اما این که چه کسی مسافر است و کجا وطن محسوب می شود، در توضیح المسائل مراجع تقلید بیان شده است. در همین راستا این سوال مطرح شده است که دانشجویانی که چند سال در شهری غیر از وطن خود، تحصیل می کنند، آیا محل تحصیل، در حکم وطن آنان است یا نه؟ حضرت آیت ا...سیستانی در پاسخ به این سوال، چنین فتوا داده اند:
پرسش: من دانشجو هستم در شهری دور و در هر هفته شاید ممکن باشد از محل تحصیلم دور شوم. حکم نماز و روزه من در محل تحصیلم چطور است؟
پاسخ: اگر تحصیل شما در آنجا حداقل 2 سال ادامه دارد نماز شما تمام و روزه صحیح است و در دو هفته اول اگر کمتر از ده روز آن جا بمانید احتیاطاً بین شکسته و تمام جمع کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بیشتر روشنفکرانی که می شناسم در جست وجوی چیزی نیستند و هیچ کاری نمی کنند و به درد کاری نمی خورند. همه شان بد تحصیل کرده اند، به طور جدی مطالعه نمی کنند، درباره علوم فقط پرحرفی می کنند، از هنر هم کم سر درمی آورند. همه شان خودشان را می گیرند و با قیافه جدی، گنده گویی و فلسفه بافی می کنند؛ حال آن که پیش چشمشان کارگر ها غذا ندارند و چهل نفری در یک اتاق نامناسب می خوابند، توی ساس و تعفن و گند و رطوبت و ناپاکی اخلاقی می لولند. پر واضح است که همه حرف های قشنگ مان فقط برای آن است که سر خودمان و دیگران شیره بمالیم!
برگرفته از کتاب «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نویسنده: میترا تاتاری، تصویرساز:سعید مرادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دوستت دارم
و هرگز برای این گفته ام
دلیلی ندارم
فلسفه بعد ها ثابت خواهد کرد
در زندگی چیز هایی هست
که برایشان دلیل خاصی وجود ندارد
مثل دوست داشتن تو!
محمد شیرین زاده
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کفش کوﺩکی ﺭﺍ ﺩﺭیا برﺩ. کوﺩﮎ ﺭﻭﯼ ساحل نوشت: «ﺩﺭیاﯼ ﺩﺯﺩ»، ﺁن طرف تر مرﺩﯼ که ﺻید خوبی ﺩﺍشت ﺭﻭﯼ ماسه ها نوشت: «ﺩﺭیاﯼ سخاﻭتمند» جوﺍنی بعد از نجات پیدا کردن از غرﻕ شدن نوشت: «ﺩﺭیای وحشی» پیرمرﺩی مرﻭﺍﺭیدی ﺻید کرﺩ، نوشت: «ﺩﺭیای بخشنده» موج، خانه شنی بچه ها را خراب کرد. با خشم نوشتند: «دریای خرابکار» آب کفش آن کودک را برای کودک پابرهنه ای برد. کودک با خوشحالی نوشت: «دریای مهربان»، جزر و مد خودروی مسافر را به درون گل کشید. با ناراحتی نوشتند: «دریای نامرد» موجی نوشته ها ﺭﺍ شست. ﺩﺭیا که شاهد همه این قضاوت ها و تهمت ها و جمله ها بود اعصابش خرد شد و آمد بالای سرشان و گفت: «جمع کنین این مسخره بازی ها رو! از صبح نشستین کنار دریا هی فحش و فضیحت می دین! گناه من چیه که اسم منم دریاست و باید این حرف های شما رو بشنوم؟ خب برین اون طرف تر! اه!» وی سپس رفت تا استانبولی اش را دم کند و سالاد شیرازی اش را درست کند، کنار دریا می چسبد.
علکساندر کاربراتور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مردی در هوای گرم از تشنگی له له می زد. بچه ای را در میان کوچه دید و از او خواست مقداری آب برایش بیاورد. او گفت: «دوغ داریم.» گفت: «بیاور.» پسر رفت و یک ظرف دوغ آورد. مرد تشنه دوباره دوغ خواست. پسر رفت و دوباره یک ظرف دوغ آورد و به آن مرد داد. آن مرد که شرمنده محبت او شده بود، گفت: «خیلی به شما زحمت دادم.» آن کودک گفت: «زحمتی نیست، زیرا ما این دوغ را لازم نداشتیم، چون موش مرده در آن افتاده بود!» آن مرد تا این سخن را شنید با عصبانیت ظرف پر از دوغی را که در دستش داشت، به زمین انداخت. آن کودک فریاد زد: «مادر! این آقا ظرفی را که به سگ مان در آن غذا می دادیم به زمین انداخت و شکست!»
کتاب «لطیفه های اسلامی» گردآوری مهدی مسائلی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نویسنده: سیدمصطفی صابری، تصویرساز: سعیدمرادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قبل از شروع مسابقه، این دو سوارکار اسب هایشان را با هم عوض می کنند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* خب که چی؟ به عنوان بزرگان «خفن استریپ» یک سری شماره مبهم رو اعلام کردین، مثلا ما الان فهمیدیم کی بودن؟ افتخاری نصیب کسی شد؟ کسی غیر از خودشون این موضوع رو فهمید؟ باید اسامی رو اعلام می کردین.
* پرونده «زندگی سلام» درباره بزرگ ترین جنایتکار ها عالی و خلاقانه بود. لطفاً از این مدلی ها باز هم بنویسید. مجید، فسا
* جواب «خفن استریپ» شماره 100 رو من پیدا نکردم. حتی اینترنت هم رفتم ولی پیدا نکردم. لطفاً بگین جوابش چی بود.
ماوشما: تاب آوردن، زبان بسته و نابه سامان و عرض پوزش!
* به آق کمال و خانمش بگید برای اهدای پول عروسی شون به آدم نیازمند، خودشون بگردن نیاز مند واقعی رو پیدا کنن.
* از همین جا به عباس آقا بقال سر کوچه مون تبریک می گم تولدش رو! لطفاً دیگه از این پیام های تبریک نذارید اینجا. آخه تولد مرد زندگی شما به دیگران چه ربطی داره؟
داودلی، قوچان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.