حکایت

فرق در بیان کردن

پادشاهی خواب دید که همه دندان هایش افتاده است. خواب گزار را فرا خواند و تعبیر خواب را جویا شد. خواب گزار گفت: «پادشاه به سلامت باد، تعبیر خواب شما این است که همه نزدیکان شما پیش از شما می میرند، به گونه ای که بعد از شما کسی نمی ماند.» پادشاه ناراحت شد و گفت: «وقتی همه نزدیکان من بمیرند، من با چه کسی باشم؟ این چه تعبیری است که می گویی؟» و دستور داد او را 100 ضربه شلاق بزنند.
سپس پادشاه دستور داد خواب گزار دیگری را نزد او بیاورند. خواب گزار دوم گفت: «تعبیر خوابی که پاشاه دیده اند این است که عمر پادشاه درازتر از عمر همه نزدیکان خواهد بود.» پادشاه گفت: «تعبیر همان است، اما این بیان با آن بیان خیلی فرق می کند.» و دستور داد 100 سکه به او بدهند.