3 داستان و نکته هایش!

«چرا مادر یا پدرت، این حرف را زد یا آن رفتار را انجام داد؟» . این جمله برای بیشتر زن و شوهرها آشناست و معمولا بعد از حضور زن یا مرد در خانواده همسرش شنیده می شود. هرچند طبیعی است مرد یا زنی بعد از سال ها زندگی در یک خانواده و بزرگ شدن در آن، با ورود به خانواده ای جدید که حتما تفاوت هایی با خانواده خودش دارد به مشکل بخورد، اما اختلاف با خانواده همسر معمولا از کجا نشئت می گیرد؟ شنیده اید که می گویند ازدواج دختر و پسر تنها پیوند دو نفر نیست بلکه پیوند دو خانواده است یعنی این که پدر و مادر ما چنان در ما درونی شده اند و پدر و مادر همسرمان چنان در او درونی شده اند که انگار دو خانواده با هم ازدواج می کنند، نه یک نفر با یک نفر. خانواده های ما مهم ترین عامل شکل گیری شخصیت ما بوده اند. همین می تواند پایه به وجود آمدن مشکلات ارتباطی با خانواده همسر باشد. «همشهری جوان» با این مقدمه، چند وضعیت که در ارتباط زن و شوهرها با خانواده همسر به وجود می آید و درس هایی که باید از آن ها آموخت را بررسی کرده است که در ادامه می خوانید.

1- برخورد عاطفی با انتقاد از خانواده
    داستان   :       احمد و مینا دو سال است با هم ازدواج کرده اند. آن ها مشکل بزرگی ندارند، فقط مینا از احمد گلایه دارد که چرا احمد خانواده او را زیر سوال می برد؟ وقتی که احمد، به صورت منطقی اشکال های رفتار خانواده مینا را می گوید، مینا یک دفاع عاطفی دارد: «آن ها به هر حال خانواده من هستند و آن ها را دوست دارم.» مینا حس می کند وقتی خانواده اش زیرسوال می رود، انگار خودش زیر سوال رفته است اما احمد می گوید که رفتار مینا را روی هم رفته می پسندد و اصلا منظورش زیر سوال بردن او نیست بلکه یک رفتار را مورد انتقاد قرار می دهد.
نکته
ما همسرمان را فقط یک آدم مستقل می بینیم اما او به دلیل سال ها زندگی با خانواده اش، نمی تواند رابطه عاطفی اش با آن ها را قطع کند. بنابراین وقتی که ما کوچک ترین انتقادی از خانواده همسرمان می کنیم، به خود او هم برمی خورد. همان طور که گفتیم، ما داریم مستقیم به عامل شکل گیری شخصیت همسرمان انتقاد می کنیم و تحمل این حرف، برای او سخت است. توجه به همین نکته، بسیاری از سوءتفاهم های زوج ها را برطرف می کند.

2- انتقاد به سیستم تربیتی خانواده همسر
    داستان   :       مانی در خانواده ای به دنیا آمده که «قانون» در آن حرف اول را می زده است. خانواده ای با درهای بسته که در آن شرح مسئولیت های هر کسی مشخص بوده است و اعضای خانواده خیلی رابطه عاطفی با هم نداشته اند. آن ها حتی وقتی احساساتی می شدند، خیلی حس شان را به هم نشان نمی دادند. حالا همسر مانی، یعنی المیرا هر وقت حرف خانه مانی می شود، به آن جا می گوید «پادگان نظامی» . المیرا خودش در خانه ای با درهای باز بزرگ شده است. خانواده ای که در آن همه با هم رابطه صمیمی داشته اند. المیرا و خواهرش لباس های هم را می پوشیدند. المیرا موقع کنکور برادرش از خود برادرش هم بیشتر استرس داشته است. حالا نصف بحث های آن ها در خانه، انتقاد از شیوه تربیتی خانواده مقابل است.
نکته
این هم از آن نمونه بحث هایی است که گاهی بین زن و شوهرها، زیادی بالا می گیرد. هر خانواده ای برای خودش یک دولت است با قوانین و شیوه های تربیتی خودش و با شیوه برخورد خودش با مشکلات. حالا تصور کنید اعضای دو خانواده که قوانین شان از زمین تا آسمان با هم متفاوت است، بخواهند با هم ازدواج کنند؛ به طور مثال در یک خانواده صمیمیت در نهایت باشد و در خانواده دیگر بر استقلال عاطفی اعضای خانواده از همدیگر خیلی تاکید شود. معلوم است که بالاخره این تلاقی، مشکلاتی ایجاد می کند که دامن هر سه خانواده را می گیرد، هم خانواده دو نفره ای که تازه تشکیل شده است و هم خانواده همسران.

3- وابستگی شدید به خانواده
    داستان   :        احسان از همان بچگی از آن پسرهایی بود که به «بچه ننه» مشهورند. او بدون اجازه مادرش آب هم نمی خورده است. حالا که آن پسر کوچولو بزرگ شده و برای خودش مردی شده است و دارد با سارا زندگی می کند، همچنان برای کوچک ترین تصمیم هایش، نظر مادرش را جویا می شود. مادر احسان هم از آن «ننه بچه ها» ست که کاملا از این شرایط راضی است. حالا این وابستگی احسان به خانواده شده است دغدغه سارا و نمی داند چطوری آن را حل کند.
نکته
هروقت یکی از زوج ها خیلی بیشتر از همسرش به خانواده اش وابسته باشد، چه از لحاظ فکری، چه از لحاظ عاطفی و چه از لحاظ مالی، معمولا مشکلات عجیب و غریب تری در برخورد با خانواده همسر پیش می آید. البته اگر دو طرف هم وابسته باشند، باز مشکل وجود دارد و دو طرف بیشتر برای رابطه با خانواده خودشان با همدیگر رقابت می کنند تا این که بخواهند خانواده جدید را سرو سامان دهند. با این حال، مدیریت این ماجرا، کمک زیادی می کند تا بسیاری از چالش ها برای رابطه با خانواده همسر، برطرف شود.