از اون لحاظ

ماهیت واقعی کاترینا در آسمان ما

مدیر آموزش و پرورش استان تهران گفته که دیوارهای ۷۰۰ مدرسه در تهران حتی با وقوع توفان نیز می‌ریزد. در همین ایام کلیپی دیدیم که در یکی از روستاها، دانش‌آموزان برای عبور از رودخانه از سیم بکسل استفاده می‌کنند. چند وقت پیش نیز شاهد واردات جدیدی در بخش آموزش بودیم؛ به این ترتیب که خیلی زیرپوستی مداد را داخل کله دانش‌آموز می‌کردند. خب همه این‌ها نشان از یک مسئله بزرگ دارد که منتقدان از آن غافل هستند. آن هم یک برنامه هدفمند برای آب‌بندی بچه‌های امروزی و مقاوم‌سازی آن‌ها در برابر سوانح و حوادث و بحران‌هاست. یعنی عزیزان نشستند فکر کردند دیدند این که بخواهند به اصلاح ساختارها و پیش‌بینی حوادث و آمادگی در برابر آن بپردازند خیلی اسیری دارد. از این رو گفتند خود بشر را مقاوم می‌کنیم. یعنی احتمالا در مراحل بعدی، ساخت سازه‌هامان با کاهگل شود ولی در عوض به بچه‌ها گواهی نامه ایزو داده و آزمایش‌های مقاومت مکانیکی تنش و گشتاور و خمش روی آن ها انجام می شود.
حالا ببینیم چه شده که به فکر مقاوم‌سازی بچه‌ها افتاده‌اند. علتش این است که این نسل به دلیل پیشرفت علم و امکانات، سوسول بار آمده و حالا حالاها برای این دستکاری ژنتیکی‌جا دارد. زمان ما بچه‌ها به صورت پیش‌فرض این‌ مقاومت‌ها را دارا بودند. تصور کنید بچه‌ای که مدت‌ها بدون حرکت و با جیره روزی یک بادام تلخ در قنداق پیچیده می‌شد، بعدها نیز صبح زود برای خرید نان یا آوردن گاز و نفت با اردنگی راهی کوی و برزن می‌شد، در هر محیط آموزشی و غیرآموزشی تراکم جمعیت ۵۰ نفر بر موزائیک را تجربه می‌کرد، سرانه آموزشی‌اش ۱۰ شیلنگ، ۳ پس گردنی و به تعداد لازم گوساله (لفظ گوساله) بود، چیزی برای از دست دادن نداشت و درباره هر مسئله‌ای مقاوم بود. یعنی آن زمان مثلا اگر روزی توفانی چیزی جوانی می‌کرد و سمت مدرسه ما می‌آمد، کک دیوارها نمی‌گزید. چون بچه‌ها که سرشان برای سرگرمی درد می‌کرد، با دیدن توفان دسته جمعی دنبالش می‌دویدند و وی را هو می‌کردند. در واقع در قدیم معمولا توفان‌ها به صورت نسیم می‌آمدند سمت ما و با غافلگیر شدن توسط بچه‌ها به صورت کاترینا فرار می‌کردند!

محمدامین فرشادمهر