قلمرو

«هی فلانی زندگی شاید همین باشد» . گاهی آدم آن قدر به معنی زندگی توجه می کند که خود آن را فراموش می کند. بشقابی پر از غذا را بدون نمک تصور کنید. در حالی که مقداری نمک در گوشه آن ریخته باشند. حال اگر کسی ناچار باشد محتویات این بشقاب را به همین ترتیب بخورد، به اجبار باید همه غذا را بدون نمک خورده و دست آخر نمک را هم یک جا میل کند. در این حال نه غذای بی نمک به وجودش نشسته و نه شوری یک جا به او لذتی بخشیده است. در حالی که اگر نمک در جای جای خوراک او پاشیده شده بود در تمام مدت صرف غذا، لذت همراه ذائقه او می شد. زندگی هم چیزی شبیه همان بشقاب خوراک است. ما اغلب عادت داریم به شدت و بدون مزه کار کنیم و اگر فرصتی پیدا شد، یک جا تفریح کنیم در صورتی که اگر تفریح را با زندگی و کار روزانه خود ترکیب می کردیم، کار برای ما حکم تفریح پیدا می کرد گرچه که گاهی هم تلخ باشد. این جاست که این سخن جناب خان معنا پیدا می کند که «هی فلانی زندگی شاید همین باشد»
خط و توضیحات: اسماعیل فریدونی