حکایت

ارزش عمر!

شخصی نزد منصور دوانیقی رفت و گفت: هنری دارم. منصور دوانیقی گفت: هنرت چیست؟
گفت: نشانه گیری من خوب است. من سوزن را از فاصله چند متری به هدف می زنم و بار دوم و سوم می توانم به همان هدف نشانه گیری کنم. منصور تا هنر او را دید گفت صد دینار برای هنرنمایی او بدهید و صد تازیانه هم به او بزنید!
هنر مند با تعجب پرسید: چرا دستور تازیانه؟ ! منصور گفت برای این که تو عمرت را این چنین هدر ندهی.
برگرفته از کتاب جُنگ جوان اثر محمود اکبری