امیدم را ببر بالا
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده: «سن امید به زندگی در ایران به 74 سال ارتقا پیدا کرده است». خبر بسیار خوبی است که نشان میدهد نه تنها ما ایرانیها با این مسائل و مشکلات روانی و جسمانی که در طول شبانهروز دست به گریبان هستیم، از زندگی ناامید نمیشویم، بلکه برخلاف یاس و غم و درد و بلایی که احساس میکنیم از سر و کولمان بالا میرود، حتی روز به روز امیدمان برای زنده ماندن هم بالاتر میرود! با توجه به این که نام ضمیمه ما «زندگی سلام» است و یکی از اهدافمان همین چیزهاست، برای ادامه این پیشرفت و افزایش سن امید به زندگی دو راه پیشنهاد میکنیم تا سرانجام به سنین سه رقمی برسیم که ژاپنیها و چینیها و هندیها بیایند از ما سن بالا بردن یاد بگیرند.
اول این که بیخیال رسانهها شویم، البته به جز روزنامه خراسان! درست است که رسانههای نوشتاری و صوتی و تصویری مزایای خیلی زیادی دارند، ولی همان که وسط لذت بردن از موسیقی در رادیو، ناگهان مجری اعلام میکند سونامی سرطان در راه است، یا منتظر دیدن سریال شبانگاهی هستیم و اخبار تصاویری از تصادف و گروگانگیری و بمب گذاری نشان میدهد یا جدول روزنامه حل میکنیم و باید چشمهایمان را ببندیم تا دعواهای سیاسی ستون کناری را نخوانیم، همین کارها خودش به راحتی 10، 20 سال سن امیدمان به زندگی را میکاهد! راه دوم افزایش سن امید به زندگی، ماندن در خانه و بیرون نرفتن است، به شرطی که خودش باعث کپک زدن و دقمان نشود. این کار موجب میشود چشم و گوشمان بسته بماند و عوامل کاهشدهنده عمر مثل رفتار شهروندان با یکدیگر، با محیط زیست، با جانوران، با در و دیوار و صندلی و آسفالت شهر و دیگر رفتارهای بعضی هموطنان را نبینیم و نشنویم و حرص نخوریم و بیشتر زنده بمانیم!
البته از این نکته غافل نشویم که این آمار مربوط به «سن امید به زندگی» است. یعنی امید داریم به این سن برسیم و شامل سرطانها و سکتهها، تصادفات و سقوطها، آتشسوزیها و آوارها، اشتباهات سهوی بعضی مشاغل و دیگر حوادث مترقبه و غیرمترقبه و مرگ و میرهای یهویی نمیشود. برای برطرف کردن آن ها باید راهکار دیگری اندیشید که از حیطه وظایف ما خارج است. فقط تا همین جایش را بلدیم، شرمنده!
علیرضا کاردار