روانشناسی شخصیت «محسن چاوشی»
موفقیت در گوشه عزلت!
محسن چاووشی با وجود جمع گریزی اش، شخصیت پرحاشیه ای بوده و تاکنون بارها به دلیل اختلاف با دیگر خواننده های مشهور و حتی تغییر سبک خواندنش به سرتیتر خبرهای موسیقی تبدیل شده است؛ به گزارش مجله «زندگی ایده آل» برای تحلیل پیچیدگیهای این شخصیت سراغ دکتر نیما قربانی، روانشناس رفته ایم تا ابعاد شخصیتی او را بهتر بشناسیم و دلایل بعضی از رفتارهایش را از نگاه روانشناسانه بررسی کنیم.
خودمحور است
با نگاهی اجمالی به گفت و گوهای انگشت شمار او در رسانه ها و مصاحبه های جنجالی همکاران دور و نزدیکش به وضوح پیداست که حرف، فقط حرف خودش است. چاووشی که در این سال ها با اسم های نام آشنا و ثابتی در موسیقی فعالیت کرده، همیشه به تنهایی برای کارهایش تصمیم گرفته است. این را از تغییر ناگهانی سبک ارائه آثارش می توان حدس زد. او شخصیتی خودمحور دارد یعنی با وجود مشورت های چندساعته با دیگران درباره کارهایش، تصمیم اول و آخر را خودش می گیرد. خود چاووشی طی یک فرآیند پیچیده تصمیم نهایی را می گیرد که با چه فردی همکاری کند یا کنار چه افرادی نباشد؛ تا جایی که حتی پیشنهادهای وسوسه کننده اطرافیان برای اجرای کار و ایده آن ها هم تاثیری در تصمیم های هنری و شخصی او نداشته و ندارد.
در سکوت حاشیه ساز می شود
مطرح شدن همیشه سر و صدا و جنجال به پا کردن نمی خواهد؛ گاهی شما در عین سکوت و دیده نشدن هم حاشیه ساز می شوید. سکوت او یعنی تعداد گفت و گوی هایش کمتر از انگشتان دست است و عکس و فیلم های فراوان با پزهای مختلف در روزمرگی های او دیده نمی شود. چاووشی دقیقا از زمانی سر زبان ها افتاد که غیر از یک صدای خش دار و سوزناک، منبع دیگری برای معرفی خود به مخاطب ارائه نداد. این روند همچنان ادامه داشت تا جایی که بعد از تبدیل شدن به خواننده ای پرطرفدار هیچ فردی مصاحبه و عکسی از این خواننده نامرئی پیدا نکرد تا به تمام سوالات در ذهنش پاسخ دهد. این کنجکاوی گوشه ذهن همه مخاطبان ماند تا هر فردی با تصویری در ذهنش برای خود یک چاووشی بسازد. او به نقل از اطرافیان نزدیکش اصلا منزوی و افسرده نیست و برعکس در خوش مشربی زبانزد است. بچه جنوب است و این ویژگی او هم ارتباط مستقیمی با این قضیه دارد. با اینکه این دیده نشدن تا امروز حاشیه های زیادی برایش ساخته اما او نشان داده است که در تصمیماتش جدیت و وسواس خاصی دارد.
از آرامش خودش مراقبت می کند
یکی از رفتارهای جنجال آفرین این خواننده، نداشتن اجرای کنسرت با وجود طرفداران میلیونی است؛ تا جایی که مخالفان برچسب دستگاهی بودن صدا و نداشتن توانایی اجرای زنده را بارها به او زده اند. ادعایی که با تعریف و تمجیدهای همکاران نزدیک او درباره قدرت صدایش باطل به نظر می رسد؛ اما از دیدگاه روانشناسانه تمام این دیده نشدن ها از نوعی ترس اجتماعی نشات می گیرد. فوبیایی از اینکه نمی دانید بیرون از غار تنهایی چه چیزی انتظارتان را می کشد. نوعی ترس موهوم که فرد خود را بدون هیچ تهدیدی با خطر مواجه مىبیند. عکس نگرفتن، مصاحبه نکردن و اجرای زنده نداشتن برای بر هم نخوردن آرامشی است که او در انزوا و تنهایی خود به آن رسیده است. تغییر شرایط و امتحان موقعیت های جدید برای این شخصیت لذت بخش نیست. با وجود اینکه بارها سبک موسیقی خود را تغییر داده اما پای حرف خود در دیده نشدن در جمع ایستاده است. این ترس غالب در بیشتر موارد ریشه در گذشته افراد دارد؛ به گونه ای که آن ها ترجیح می دهند با همان تصویر تکراری از چیزی که هستند زندگی کنند و آرامش داشته باشند.
کمال گرایی و سرسختی در او دیده می شود
بعد دیگر این شخصیت کمال گرا بودن او در فعالیت های هنری اش است. «محسن چاووشی» در یکی از معدود مصاحبه هایش این طور می گوید: «ترجیح مى دهم یک چاه بى نام و نشان پرعمق باشم تا دریایى کم عمق. در این سال ها از نظر خودم کار خاصى انجام نداده ام، با این حال باز هم وقت کم آوردم. شاید بهتر باشد بگویم در این چند سال فقط تجربه کسب کرده ام. تلاشم این بوده که با هر کارى مخاطبم را غافلگیر کنم تا او باز هم مرا بشناسد و قبول داشته باشد. روى صدایم به شدت کار کردم تا از فضایى که به من نسبت مىدادند، فاصله بگیرم.» با این گفته ها و جملاتی مشابه این، می توان دریافت که او در زندگی همیشه به دنبال انتخاب بهترین گزینه بوده است. به ویژه در موسیقی تا بتواند قوی ترین آثارش را در اختیار مخاطبان خود بگذارد. حتی شاید نداشتن اجرای زنده او به دلیل کمال گرایی اش باشد چرا که می خواهد کنسرتش به قدری با دیگر اجراهای زنده تفاوت داشته باشد که او را برای رفتن به روی سن راضی کند. چاووشی در کار هنری خود دست به ریسک های بزرگی زده است؛ از انتخاب ترانه های بزرگان برای اجرا تا تصمیم برای محبوبیت در عین دیده نشدن. عطشی که با موفقیت های روزافزون این خواننده شعله ورتر می شود.
خودباوری دارد، نه خود شیفتگی
شاید این همه نه گفتن به حضور در اجتماع طرفدارانش از چاووشی تصویری خودشیفته و مغرور ساخته باشد اما سبک و سیاق خواندن او از همان روزهای اول نشان از سادگی و راحتی داشت تا جایی که سیل عظیمی از شنونده های عام را با خود همراه کرد اما این خواننده برخلاف ظاهر آرام خود توفانی از علاقه و اعتماد به کمپین های طرفداران خود دارد؛ تا جایی که حتی برای به دست آوردن دل آن ها سبک های مختلفی را با آزمون و خطا امتحان کرده است. دانش موسیقی این ستاره پاپ هم ریشه در هوش و ذکاوت او در مسیری که انتخاب کرده، دارد. چاووشی در مخاطب شناسی خوش سلیقه است و به جز موارد انگشت شمار، در تمام آثاری که از او منتشر شده توانسته مورد توجه جامعه مخاطبانش قرار بگیرد. بیشتر این ها آثاری هستند که او در تنهایی و خلوت خود ساخته است. از طرف دیگر به نظر می رسد که این شخصیت نسبت به قضاوت دیگران حساس است؛ پس تا می تواند سعی می کند خودش را در معرض قضاوت و نگاه قرار ندهد. با این حال او در کنج عزلت موفق است و با انتشار آلبوم های خود، هر سال دوباره بر سرزبان ها می افتد؛ موفقیتی که جزیی از شخصیت متفاوت او در برخورد با دنیای بیرون است و از خودباوری و تسلط خوب او بر شرایط حاکم خبر می دهد.