پشتک زنی که به حقش نرسید
صابری/ 18سالگی برای بازیکنی ناشناس و شهرستانی سن کمی است که در پرسپولیس بازی کند، اما مهرداد اولادی با تکیه بر استعداد عجیبش به این مهم نائل شد. در 19 سالگی به ترکیب اصلی رسید و حتی گل های حساسی را هم برای قرمزپوشان به ثمر رساند. حوالی همان روزها بود که انتظار می رفت به ترکیب تیم ملی راه پیدا کند، به ویژه آن که در بازی های غرب آسیا و به همراه تیم ملی ب موفق شده بود آقای گل مسابقات باشد. اما روحیه بسیار محافظه کارانه برانکو در آن زمان و تاکیدش روی زوج شاخص علی دایی و وحید هاشمیان شانس بازی در جام جهانی را از مهرداد جوان گرفت. بعد از آن کمی وارد حاشیه شد. یک ترانسفر موقت به امارات داشت و سبک بازی نمایشی اش که با دریبل های پیاپی همراه بود، توجه عرب های پولدار را جلب کرد. در بازگشت به پرسپولیس یک گل حساس و خاطره انگیز در دربی زد. با آن که قراردادی با قرمزها نداشت اما با ثبت یک قرارداد، کاری کرد که باشگاه اماراتی به امید درخشش برای گرفتن رضایتنامه رقمی نجومی به پرسپولیس بدهد. در امارات می درخشید اما به تیم ملی دعوت نمی شد. سطح پایین لیگ امارات او را از مرکز توجهات خارج کرده بود. بازیکنی که همه تصور می کردند روزی جای بازیکنانی مثل علی کریمی را پر کند، در سکوت و بی خبری بازی می کرد و برای فرار از سربازی حتی در جام باشگاه های آسیا هم همراه تیمش به ایران برنگشت. کم کم ناچار شد برای سربازی برگردد، به ملوان رفت و دو فصل فوق رویایی را سپری کرد، در یک قدمی حضور در لالیگا بود که به خاطر بازی کم ملی و مشکلات دیگر ماجرای انتقالش با مشکل مواجه شد. حدود دو فصل تا جام جهانی باقی بود و مهرداد هم در تیم کی روش بعد از قوچان نژاد و کریم انصاری فرد مهاجم سوم بود اما برای فیکس بودن به چیزی بیشتر نیاز داشت. برای همین دوباره به پرسپولیس برگشت، مصدومیت های پیاپی امانش را برید، در دربی اخراج شد تا ایمون زاید بیاید با سه گل بازیکن محبوب قرمزها شود. مهرداد به نفت رفت اما می خواست دوباره مورد توجه باشد، پیغام داد حاضر است رایگان برای قرمزها بازی کند اما گفتند مجانی هم تو را نمی خواهیم؛ قلبش شکست. به استقلال رفت تا شاید به لطف حضور در تیم معروف پایتخت دوباره نگاه کی روش را جلب کند و به جام جهانی برود تا بتواند در تیمی اروپایی بازی کند، اما روزهای بدی انتظارش را می کشید، حتی گلزنی در جام حذفی هم باعث نشد قلعه نویی او را در ترکیب ثابت بگذارد، حالا چهره محبوب سرخ ها هم مغضوب خودی ها بود هم در تیم جدیدش علاقه ای به او نداشتند. باز هم به ملوان رفت، جایی که فرصت درخشش به او می داد اما حادثه ای بد باعث شد چند ماه از فوتبال دور باشد. رستورانی دایر کرد تا بیکار نباشد و در اینستاگرامش مدام می گفت با احترام به استقلالی ها، اما رفتنم به این تیم بزرگ ترین اشتباه زندگی ام بوده و فوتبالم را تباه کرده، مدام از هواداران پرسپولیس حلالیت می گرفت و برای تشویق تیم محبوبش به ورزشگاه می رفت، آرزو داشت به روزهای خوبش در پرسپولیس ادامه بدهد، سنی هم نداشت، 30 سال در لیگی که مهاجم 39 ساله هنوز می درخشد پایان کار یک بازیکن محبوب نیست، اما خبر تلخی رسید... مهرداد رفت پیش رفیقش هادی نوروزی، رفیقی که با هم فوتبال را از پرسپولیس قائمشهر شروع کرده بودند. این روزها راجع به فوت مهرداد حرف های زیادی زده می شود. به احترام روحش و برای آن که داغ خانواده اش و جامعه فوتبال بیشتر نشود از بیان آن ها صرف نظر می کنیم اما مسلم است که مهرداد از فوتبالی ها رنجیده خاطر بود. به هرحال بد نیست در هفتمین روز درگذشت پشتک زن فوتبال کشور، با عوامل استرس و افسردگی در فوتبالیست هایی که به خاطر بی عدالتی، باندبازی و انتخاب های اشتباه خودشان به آنچه حقشان بود نرسیدند، بیشتر آشنا شویم.