اینطورکی

سرگذشت فلافلی سلف سرویس عمواکبر با نون اضافه

نویسنده : دانیال دایی داووداینا طنزپرداز
حدود 4 دهه قبل یک فرد پولدار و ماجراجو که می‌‌خواست کنج عزلت بگزیند و دور از هیاهو زندگی کنه چلوکبابی می‌‌زد و اسمش رو هم می‌‌ذاشت: «چلوکبابی حاج رحیم». بعد از یک دهه چون پسرهاش کار رو دست می‌‌گرفتن می‌‌شد: «چلو کبابی حاج رحیم و پسران». بعد از چند وقت به‌‌طور معمول پسرها با هم دعوا می‌‌کردن و اون‌‌یکی که بهتر با خانمش نقشه کشیده بود یک شعبه می‌‌زد و اسمش رو می‌‌ذاشت «چلو کبابی ارغوان (حاج رحیم اصلی)». بعد یکی از خواهرها که شاکی می‌‌شد داداش‌‌ها سهمش رو نمی‌‌دن شعبه می‌‌زد به اسم «غذای خونگی ننه جون» و به جای چلوکباب، کوفته، شامی و آش می‌‌فروخت. در این بین نوه‌‌ها با هم ائتلاف می‌‌کردن و یک فست‌‌فود می‌‌زدن به اسم «فست درایور». اما چون دعواهای خونوادگی ریشه‌‌دار بود نوه‌‌ها با هم به چالش می‌‌خوردن و از دل اون فست‌‌فودی یک کافه بیرون می‌‌اومد به اسم «کافه تنها». اون‌‌جا بود که چون شرایط به همه فشار آورده بود و دیگه اسم‌‌های باکلاس جواب نمی‌‌داد چند نفر دورهم جمع می‌‌شدن فلافلی سلف سرویس می‌‌زدن تا یک چیزی بدن دست مشتری که توان خریدش رو داشته باشه و بدین وسیله «فلافلی عمو اکبر» شکل می‌‌گرفت، هرچند هیچ‌‌کس در اون جمع اسمش اکبر نبود و این چرخه تا 340 سال دیگه ادامه داره.