تعداد بازدید : 10
رفقا سلام!
سلام و صد سلام خدمت رفقای جوانه! امروز باید تولد همه دوستان شهریوری رو تبریک بگیم. همینطور که میدونین اول شهریور بزرگداشت ابوعلی سینا دانشمند بزرگ کشورمون و روز پزشک هم هست. ما قدردانِ پزشکان خوب سرزمینمون هم هستیم و امیدواریم اگه شما هم فن پزشکی هستین به این رشته برسین.
شماره پیامک 2000999
شماره تلگرام 09354394576
تلفن تحریریه 05137634000
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 9
مارماهی موری با بدن شفاف
عکس از: Liang Fu
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 42
آیا لبه و ماده کیهان قابل رصد کردن است؟
طولانی بودن قطر کیهان، وجود ماده تاریک و همینطور نظریات کوانتومی مثل واقعیتهای ممکن، باعث میشود ما فقط بتوانیم بخش بسیار ناچیزی از ماده گیتی را رصد کنیم که همان هم شگفتانگیز است
صابری| طی سالهای اخیر و با پیشرفت شگفتانگیز فناوریهای نجومی مثل تلسکوپ جیمز وب و تحلیل سریع دادههایش، دانشمندان از عظمت کیهان متحیر شدهاند. اما هرچه در عظمت گیتی پیش میرویم برنادانستههایمان افزوده میشود. سوال بزرگ این است که ما چهمقدار از کیهان را میتوانیم رصد کنیم؟ باورش سخت است همه عظمتی که با دادههای جدید پیشروی ماست بخش بسیار ناچیزی از کیهان است. اما چرا ابزارهای ما قابل به رصد تمام کرانه و ماده گیتی نیست؟
مشکل از ابزار نیست
تصور کنید ما بهترین تلسکوپها را داشته باشیم، مشکل این است که جهان قابل مشاهده برای ناظری که روی زمین قرار دارد بسیار محدود است. پیشبینی میشود قطر کیهان حدود 93 میلیارد سال نوری باشد. درحالیکه عمر آن کمتر از 14 میلیارد سال است. برای همین اگر جرمی فاصلهای دورتر از 14 میلیارد سال نوری داشته باشد هنوز نورش فرصت رسیدن به ناظری را که روی زمین هست پیدا نکرده و با توجه به قطر کیهان میتوان فهمید جهان غیرقابل مشاهده چه گسترده عظیمی دارد.
جهانی کروی با مرکزیت ناظر
جهان قابل مشاهده تعریفی نسبی است که بستگی به محل قرار گرفتن ناظر دارد و برای هرناظری در هرجای کیهان مجزا تعریف میشود. این جهان نسبی کاملاً کروی است و مرکز این کره هم محل قرار گرفتن ناظر است. با این اوصاف امکان رصد کیهان برای ناظری که در مرکز این کره است به اندازه عمر جهان است. به این موضوع «افق کیهانشناسی» هم میگویند و بیشینه فاصلهای است که ذرات نور میتوانند به سوی ما بیایند. حالا اگر بهطور مثال یک ناظر 3 میلیارد سال نوری از ما دورتر باشد افق کیهانشناسی برای او بسیار متفاوتتر است و میتواند نوری از ستارگان دریافت کند که برای ما قابل رصد و مشاهده نیست.
آیا میتوان به انتهای کیهان رسید؟
همانطور که گفتیم جهان قابل مشاهده ربطی به فناوری ندارد و چالش اصلی محدودیت فیزیکی سرعت نور است. نوری که ذراتش سریعترین ذرات جهان محسوب میشوند. با اینحال حتی با سرعت نور هم نمیتوان به لبه کیهان رسید چون انبساط جهان ادامه دارد و پیش میرود و با بالاترین سرعت هم نمیتوان به لبه آن رسید. حتی اگر فرض کنیم کیهان لبه یا کرانهای هم داشته باشد. هرچند خیلیها هم معتقدند انبساط جهان به شکل باد شدن یک بادکنک نیست و در درون خودش و با الگویی پیچیده منبسط میشود. حتی اگر این دیدگاه هم درست باشد بازهم نمیتوان لبهای برای آن متصور شد.
آیا ماده تاریک قابل رصد است؟
طبق بسیاری از نظریهها 95 درصد جرم جهان متشکل ماده تاریک است، یعنی همین تمام کیهانی که بخش کمی از آن برای ما قابل مشاهده است هم حدود 5 درصد جرم ماده جهان را تشکیل میدهد و بخش بیشتر آن ماده تاریک است که قابل رصد نیست و فعلاً ماهیت آن برای ما قابل درک نیست. حالا بهتر درباره ابعاد جهان، حجم ماده قابل رصد و... میدانیم و با اینحال بازهم دنیای علم از این فراتر رفته و حتی نظریاتی مبنی برچند جهانی مطرح میشود که پایه درک آن میتواند آزمایشهایی مثل «گربه شرودینگر» باشد که شاید هفتههای بعدی بیشتر به آن پرداختیم. راستی اگر شما هم سئوال نجومی داشتید میتوانید با پیامک به شماره 2000999 با ما در میان بگذارید. فقط اولش بنویسید برای جوانه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
کلاس زبان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 42
ناپل، شهر تاریخی با طعم پیتزاهای خوشمزه
ناپل یا ناپولی به ایتالیایی سومین شهر بزرگ ایتالیا بعد از رم و میلان است که حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد. این شهر در ابتدا توسط یونانیهایی ساخته شد که به این منطقه مهاجرت کرده بودند و به تدریج این شهر را به وجود آوردند.
در داخل ناپل بناها و آثار ارزشمند معماری و تاریخی بسیاری موجود است و به همین دلیل در سال ۱۹۹۵، بافت قدیمی شهر در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. «قلعه تخم مرغ» قدیمیترین بنای ناپل توسط شاعر معروف ویرژیل نامگذاری شد؛ کسی که گفته میشود یک عدد تخم مرغ را زیر پی قلعه قرار داده است. بر اساس افسانهها تا جایی که این تخم مرغ سالم باقی بماند، شهر نیز در برابر بلایا محافظت خواهد شد! این قلعه قرن دوازدهمی که روی دماغهای در کنار دریا واقع شده است به دلیل چشمانداز زیبا و نفسگیر، ارزش بازدید دارد.
رنگها در ناپل روشنتر به نظر میرسد و عطر پیتزا چیزی که ناپلیها مدعی هستند آن را اختراع کردهاند، در هوا میپیچد. پیدایش پیتزای ناپلی به قرن هجدهم برمیگردد، زمانی که کشاورزان آن را با مواد سادهای مانند گوجه فرنگی، روغن زیتون، ریحان و موزارلا تهیه میکردند. پیتزا یک غذای فقیر، اما خوشمزه و مغذی در نظر گرفته میشد که به سرعت در بین مردم طرفدار پیدا کرد. امروزه پیتزای ناپلی بهعنوان یک غذای ممتاز در نظر گرفته میشود، تاجایی که در سال 2017 توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشریت شناخته شد.
پیتزا فروشی «دا میشل» با قدمتی صد ساله در مرکز شهر تاریخی سابقه پخت بهترین پیتزا را در ایتالیا دارد. روزانه محلیها و گردشگران در صفهای طولانی انتظار میکشند تا بتوانند طعم بینظیر این پیتزا را تجربه کنند. اولین مدل پیتزا مارینارا است که با گوجه و ادویه سرو میشود و دیگری معروفترین پیتزای ایتالیا که با نام مارگاریتا شهرت دارد و از اسم ملکه ایتالیا الهام گرفته شده است. او در طول سفرش به ناپل، به این پیتزا علاقهمند شد. رنگهای پیتزا مارگاریتا با پرچم ایتالیا هماهنگ است و از گوجه، پنیر موتزارلا و ریحان تهیه میشود. پیتزاهای «دا میشل» در اجاقی چوبسوز پخته میشوند تا زمانی که لبههای آنها ترد و برشته شود. بنابراین پیتزای ناپولی نه تنها نشان دهنده یک غذای سنتی است، بلکه نمادی از فرهنگ و اشتیاق ناپلیها به غذاهای خوب است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 45
ویترای؛ هنرِ پرحوصلهها روی شیشه
درباره سختی و شیرین هنر ویترای که بیش از هزار سال قدمت دارد و با خلاقیت میتوان از آن یک ترکیب برنده ساخت
نویسنده : اکرم انتصاری | روزنامه نگار
من کیام؟
شیرین صنعتی هستم 36 ساله. حدود 8 سال است که به صورت حرفهای ویترای کار میکنم. البته ویترای شغل اصلی من نیست و آن را در کنار کار اولم که تدریس هوش مصنوعی در دانشگاه است، دنبال میکنم.
در رشته هنری ویترای چه خبر است؟
ویترای هنر نقاشی روی شیشه است که این روزها پر مخاطب است و الان روی آینه، سفال و هر سطحی که بتوانید زیرسازی آن را انجام دهید، اجرا میشود. از ظرف و ظروف ساده و پذیرایی گرفته تا در و پنجره و خیلی جاهای دیگر میتوان از ویترای استفاده کرد. ویترای رنگ مخصوص خودش را دارد که به آن رنگ ویترای میگویند و از نظر غلظت، شبیه آب است. به خاطر همین غلظت وقتی میخواهید طرحی را پیاده کنید این رنگ به راحتی روی سطوح جابهجا میشود و بعضی از خمیر دورگیری برای اجرای طرحشان استفاده میکنند. در واقع همان جاهایی که در نقاشی معمولی با مداد میکشیم در ویترای آن مرزها را با خمیر دورگیری میکنیم تا رنگها حرکت نکنند و از آن مرز بیرون نزنند. اما حرفهایترش این است که ویترای را بدون دورگیری انجام دهیم. البته باید خیلی تبحر داشته باشید تا رنگها را طوری کنترل کنید که از محدوده خودشان خارج نشوند. از فرم نیفتند و با هم ترکیب نشوند.
برای ورود به ویترای، مهم است که طراح خوبی باشیم؟
من از اول نقاشیام خوب نبود. یعنی زمانی که مدرسه میرفتم فکر میکردم یکی از ضعیفترین درسهایم نقاشی است اما ویترای نقاشی پشت شیشه است. یعنی برای اجرا طرح را پشت شیشه میگذارند و از آن طرف همه چیز پیداست. اگر قرار باشد روی سفال و آینه هم طرحی داشته باشید آن طرح را با کاربن انتقال میدهید. حالا هرچقدر طراحیات خوب باشد برای ویترای باید حتما طرحت را پشت شیشه بگذاری و طوری نیست که از اول خودت شروع کنی به طراحی. البته من بعد از این که چند طرح را پیاده کردم متوجه شدم هرچقدر که جلو بروی طراحیات بهتر میشود.
در این هنر چه سختی و شیرینیهایی وجود دارد؟
وقتی به کاری علاقه داشتهباشید هیچوقت برایتان سخت نیست و حتی از وقت استراحتتان برای آن کنار میگذارید. من وقتهایی که از کار اصلیام خسته میشوم و میخواهم استراحت کنم، مینشینم پای ویترای و واقعا لذتبخش است. خیلی به آدم آرامش میدهد و به من خیلی هم خوش میگذرد. من همیشه میگویم هر چقدر درس و رشته دانشگاهیتان خوب باشد یک هنر را به عنوان دستآویز در کنارش داشته باشید؛ حالا یکی ساز میزند، یکی خطاطی میکند و یکی نقاش خوبی است. اینجوری، وقتی نتوانستی از علمت استفاده کنی، هنر به دردت میخورد. خودم هم همین روش را رفتم و با این که از اول درسم خیلی خوب بود سعی کردم در کنارش یک هنر را یاد بگیرم.
این هنر به درد چه کسانی میخورد؟
اولین بار یک دوست برایم یک شمعدان ویترای هدیه آورد. از این هنر، خوشم آمد و شروع کردم به جستوجو درباره این که ویترای چیست، رنگهایش چطور آماده میشود و مراحل کار. بعد چند جلسه کلاس رفتم تا اصولش را یاد بگیرم. باید صبور و پرحوصله باشید. چون طول میکشد تا بخواهید کار هنری که قابل عرضه است را خلق کنید. طرحت اگر خراب شود دوباره باید همه چیز را پاک کنی و از اول همه چیز را اجرا کنید. شاید صفر تا صد یک بشقاب دیوارکوب ویترای، یک هفته طول بکشد. بعضی بچهها که آموزش میبینند و اولین بشقاب دیوارکوبشان تمام میشود، میگویند حالا این را کجا بفروشیم؟ باید وقت بگذارید، حوصله کنید و دنبالش باشید. اینجور نیست که خیلی زود نتیجه آن را ببینید.
چه چیزی در این هنر باعث میشود از بقیه جلو بیفتید و در آن موفق شوید؟
ویترای هنری است که میتوانید خلاقیتهای زیادی در آن داشته باشید. یعنی پیش هر استادی بروید و هر چقدر حرفهای باشد باز یک سری روش و نکتهها وجود دارد که خودتان حین اجرا متوجه میشوید و میبینید روشهای دیگر هم میتوانید برای خودتان خلق کنید. برای همین است که ویترای تکراری نمیشود و از دورههای خیلی دور در ایران تا الان وجود داشته است. هر هنرمندی در آن یک تکنیک و روش جدید آورده است. وقتی دانشجوی رشته کامپیوتر بودم یک استاد داشتیم که میگفت بعد از دانشآموختگی در این رشته تنها یک چیز یاد میگیرید و این است که چطور یک چیز را یاد بگیرید. در مورد ویترای هم همینطور است. یاد میگیرید چطور طراحی کنید، چطور به دنبال طرح مورد نظرتان باشید، چطور آن را روی سطحهای مختلف پیاده کنید. اگر به این کار علاقهمند باشید پنج، شش ماهه اصول اولیه این کار را کنار استاد یاد میگیرید و برای موفقیتتان تلاش میکنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 42
یک فیلمنامه تصویری از همه چیز در استوری برد!
استودیوها برای تولید یک پویانمایی راه درازی در پیش دارند و «استوری برد» یا همان فیلمنامه تصویری یکی از خانهای این راه است. استوری برد، اولین نمونه تصویرسازی شده از پروژهای است که در نهایت به فیلم، سریال، پویانمایی، تبلیغات یا بازیهای رایانهای تبدیل میشود. البته هر کدام از این فرمها، تفاوت و ویژگیهای خاص خودش را دارد اگر اهل طراحی هستید و دوست دارید استوری برد را بیشتر بشناسید کارگاه این هفته حسابی کمکتان میکند.
کشف بهترین حالتها و زاویهها
داستان در استوری برد به کمک تصاویر پشتسرهم روایت میشود. این تصاویر معمولا بخشهای کلیدی داستان هستند و به طور مستقیم از فیلمنامه استخراج میشود. هنرمند طراح استوری بورد، در زمینه طراحی شخصیت، سینماتوگرافی، طراحی صحنه و انیمیشن تجربه و آگاهی دارد و فهم بازیگری، حرکات مختلف و حتی خوانندگی میتواند به او کمک کند. پنلهای استوری برد (کادرهای طراحی) به صورت گرافیکی هر صحنه از هر سکانس را تصویرسازی میکند. این تصویرسازی شامل نحوه حرکت دوربین، دیالوگ، جلوه های ویژه، موسیقی و زمانبندی است. در متن یک فیلمنامه، معمولا پیشنهادهای خاصی از حرکات دوربین ارائه می شود، با این وجود، طراح استوری بورد میتواند در آن دست برده و آن را تزیین و زیباتر کند. در اصل، هنرمند استوری برد نسخه اولیه فیلم را تهیه میکند. در این مرحله همه آزمایشها روی داستان و همه اجزای آن اعمال میشود و تیم تولید، نمونهها و گزینههای مختلفی را برای پیداکردن بهترین حالت کشف میکند.
مراحل طراحی یک استوری برد
همانطور که گفتیم استوری بوردها ساخته میشوند تا به ساخت فیلم، بازی رایانهای یا پویانمایی کمک کنند.
طراحی| بعضی استوری بردها نمایشی هستند و چگونگی نمایش را نشان میدهند. بنابراین باید دقیق و خوب طراحی شوند. همینطور باید یک طراحی ساده و همهفهم داشته باشند. یکی از تکنیکهای حیاتی برای طراحی استوری برد، استفاده از تضاد و سایه در طراحی است.
تخیل تصویری| طرح های استوری بورد باید بتواند زوایا و حرکات خاص و پیچیده را به سادگی به مخاطب بفهماند. در این قسمت شما قطعا جزو یکی از این دو دسته خواهید بود: یا قدرت طراحی بالایی دارید و یا اصلا طراحی تان خوب نیست! اگر جزو دسته دوم هستید. تنها، مسیر برایتان قدری طولانی تر خواهد بود.
پیوستگی تصاویر و محتوا| اگر تصاویر و محتوا در استوری بورد پیوسته نباشد ممکن است اثر نهایی باورپذیر نباشد. در استوری بورد نماهای بسته میتوانند جایگزین نماهای مدیوم شوند یا صحنههای بلند حذف شوند و به جای آن صحنه های کوتاه را نشاند. معمولا در استوری برد نقشه مکانهای مختلف فیلم یا پویانمای طراحی میشود تا موقعیت اشیا از زوایای مختلف دوربین منطقی به نظر بیاید.
اهمیت خلاقیت در روایتهای تصویری
خلاقیت تصویری و طراوت تصاویر به پیشرفت کاراکتر و روایت جذاب داستان کمک زیادی میکند. شخصیت مناسب باید در هر فریم خودش را نشان بدهد؛ این که این شخصیت کیست و قرار است چه چیزی را در داستان نشان دهد؟ عادت رفتار، زبان بدن، موقعیت و طرز قرارگیری، بازیگری و نماهایی که شخصیت از خود واکنش نشان میدهد همه به معرفی آن کمک میکند. در طراحی استوری برد، توانایی بازیگری شخصیتها باید نشان داده شود. حتی در فیلمهای کمدی باید طراح به این فکر کند که شخصیت در این موقعیت چه احساسی دارد و آن را به تصویر بکشد. بیشتر طراحان از آینه برای طراحی بهترین حالتها و موقعیتهای مختلف کمک میگیرند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 40
چطور با تغییرات دوران بلوغ کنار بیاییم؟
دوران بلوغ با همه چالشهایش یک موضوع مهم دارد که نوجوانها نمیتوانند راحت با آن کنار بیایند. خیلی از ما در نوجوانی با ظاهر و قیافه خود به مشکل اساسی میخوریم و تغییرات ظاهری در بلوغ اعتمادبهنفش ما را کم میکند. میخواهیم به کمک سایت betterhelpراهکارهایی برای حل این موضوع بدهیم.
قبول کنید که جلوی تغییر را نمیشود گرفت| قبل از هر چیز به عنوان اولین اقدام، باید قبول کنید که تغییرات ظاهری در دوران بلوغ کاملا طبیعی است و جزوی از رشد انسان است.
قدمهای کوچکی برای بهبود ظاهرتان بردارید|هرچند تغییرات دوران بلوغ را نمیتوان متوقف کرد، اما میتوان آنها را تا حدی کنترل کرد. برای مثال داشتن روتین پوستی، استفاده از محصولات مراقبتی ضدجوش و حتی پوشیدن لباسهایی که به شما اعتماد به نفس میدهد بخشی از این راهکار است.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید| مقایسه خود با دیگران یکی از اشتباهترین کارهایی است که هر نوجوان میتواند انجامش دهد. شبکههای اجتماعی نیز به این احساس دامن زدهاند. یادتان باشد که تصویر افراد در شبکههای اجتماعی در 90 درصد مواقع واقعی نیست و هزار نوع فیلتر و تغییرات دارد.
با افرادی که به شما حس خوب میدهند، وقت بگذرانید|سعی کنید دوستان خود را از میان افرادی پیدا کنید که به شما اعتماد به نفس میدهند، شما را برای رشد تشویق میکنند و کاری میکنند که منفینگری نسبت به ظاهر خود را فراموش کنید.
دیگران را بشنوید و به آنها کمک کنید| اهمیت دادن به دیگران، کمک کردن به آنها در امری مهم، گوش دادن به آنها، دلسوزی کردن برای آنها و حتی آموزش دادن چیزی به بقیه، میتواند رضایت شما را نسبت به خودتان افزایش دهد. حس مفید بودن بدون شک میتواند برای شما لذتبخش باشد، پس حتما آن را تجربه کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 17
هیئت کوچکترها
نویسنده : محمدحسین احمدیان | 11ساله از پاکدشت
یکی از مهمترین علاقههای من، رفتن به هیئت بود. دروغ چرا! دلم میخواست همه بچههای همسنوسال خودم را جمع کنم و مدیریتشان کنم؛ چطور بنشینند. بلند شوند و با هیئت همراهی کنند. تازه سنم دو رقمی شده بود.
سنی که بابا همیشه میگفت: «بذار ۱۰سالت بشه! آن وقت یک فکری برات میکنم تا در هیئت کمک کنی!» شروع دهه اول محرم دو سال پیش بود و من منتظر رسیدن همچین موقعیتی بودم. خیلی خیلی دلم میخواست با غرور وسط حسینیه بایستم و میانداری کنم. نزدیکی غروب روز اول محرم بود. پیراهن جدید مشکیام را اتو و آستینش را مثل بابا تا زدم. شال عزا را دور گردنم انداختم و دفتر نوحهها و میکروفن بابا را به دست گرفتم. با پیکان سفیدش که فکر میکنم خیلی مدلش بالا نباشد ولی ماشین کار راهاندازی بود؛ به طرف حسینیه حرکت کردیم. بچهها با ذوق و شوق آمده بودند و بالا و پایین میدویدند. پیش خودم گفتم: باید گربه را دم حجله بکشم.
اخمی کردم و روبه همه بچهها گفتم: مسابقه نیست ها...هیئته! بچهها کمی ساکت شدند و دوباره داد و بیداد و شیطنت را از سر گرفتند. خلاصه داخل حسینیه را بزرگ ترها از قبل، آماده کرده بودند.
بابا همهمان را صدا زد و به هرکسی مسئولیتش را گفت اما یا من را نادیده گرفته بود یا فراموش کرده بود. پرسیدم: بابا من چه کار کنم؟! گفت: تو برق را خاموش و روشن کن. احترام زیادی برای بابا قائل بودم اما حسابی توی ذوقم خورد و در دلم گفتم «آخه اینم شد کار پدر من؟!» وقتی برمیگشتیم بابا نگاهی به قیافه عبوسم انداخت و پرسید: چقدر امام حسین(ع) را دوست داری؟ گفتم: خیلی زیاد. گفت پس میدونی که در مجلس امام حسین(ع) هر کار کوچکی دیده می شه. من از آن سال منتظر محرمم؛ حتی اگر در هیئت فقط کلید را بخواهم خاموش و روشن کنم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 22
مجموعه داستانهای شل سیلور استاین
نویسنده : عفت زینلی | روزنامه نگار
نویسنده و تصویرگر: شل سیلور استاین
مترجم: رضی خدادادی (هیرمندی)
انتشارات: هوای تازه
بیشتر ما داستان «درخت بخشنده» را شنیدهایم. این داستان مشهورترین اثر شل سیلور استاین است. در این کتاب علاوه بر درخت بخشنده، داستان های «یک زرافه و نیم»، «کی کرگدن ارزان میخواهد؟»، «در جست وجوی قطعه گمشده»، «آشنایی قطعه گمشده با دایره بزرگ» و «سرگذشت لافکادیو، شیری که جواب گلوله را با گلوله داد» را میخوانیم.
تصاویر کتاب بسیار هنرمندانه هستند و در درک بهتر داستانها به ما کمک میکنند. نثر کتاب بسیار ساده، صمیمی و لذتبخش است.
در داستان درخت بخشنده، داستان درختی را میخوانیم که بی قید و شرط به پسربچهای علاقه دارد و تا جایی که میتواند همه چیز خود را به پسر میبخشد.
«یک زرافه و نیم» در مورد اتفاقات و ماجراهایی است که ممکن است برای یک زرافه پیش بیاید.
«کی کرگدن ارزان میخواهد»، با زبان طنز مزایا و معایب داشتن یک کرگدن را بررسی میکند.
«در جست وجوی قطعه گمشده»، دایرهای به دنبال قطعه گمشده خود میگردد و وقتی بعد از ماجراهای مختلف آن را پیدا میکند متوجه میشود با وجود او دیگر نمیتواند آواز بخواند و حرف بزند.
«آشنایی قطعه گمشده با دایره بزرگ»، داستان قطعهای است که احساس میکند بخشی از یک دایره است و دنبال آن دایره میگردد.
داستان «لافکادیو» در مورد شیری است که به یک تیرانداز حرفهای تبدیل میشود و اتفاقات جالبی را تجربه میکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
بدون شرح
اثری از: Maria Plotena
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.