1 ایجاد اشتغال فردی

کارآفرینی مهارتی مهم برای جوانان امروزی است. دنیای مشاغل از 70، 80 سال پیش به شدت تغییر کرده است. زمانی پسر پیشه پدر را پی می‌گرفت و دختر از مادر خانه‌داری می‌آموخت. مشاغل هم محدود به کشاورزی، دامداری، آهنگری، نجاری، مغازه‌داری و ... بود. بعدها با گسترش شهرنشینی و نظام اداری، بیشتر افراد کارمند دولت شدند. معلم، نظامی، کارمند بانک، ثبت احوال و ... . در این دوران مشاغل تخصصی مثل مهندس، وکیل و ... خیلی گسترش نداشت اما در 10 یا 15 سال اخیر به‌خاطر تغییرات اجتماعی،اقتصادی وتکنولوژی دوباره همه چیز تغییر کرده است. دیگر چیزی به عنوان استخدام تقریبا وجود ندارد. دولت در حال کوچک‌سازی است و کارخانجات بزرگ مثل ذوب‌آهن و فولاد دیگر اشباع شده‌اند. دنیای دیجیتال هم فضای کسب‌و‌کار را دگرگون کرده است. در این فضا، مهارت کارآفرینی و ایجاد اشتغال فردی ضروری است. متاسفانه نظام آموزشی ما در مدارس و دانشگاه‌ها هنوز طبق مفاهیم شغلی 50 سال قبل اقدام به آموزش می‌کنند و جای خالی مهارت‌آموزی به شدت حس می‌شود. در این سال‌ها سازمان فنی‌و‌حرفه‌ای به تنهایی سعی کرده این کمبود را با ارائه آموزش‌های مهارت محور مثل آشپزی، آرایشگری، نجاری، برق، مکانیک خودرو و ... پر کند اما خلأ مهارت‌های پایه شغلی همچنان حس می‌شود.

2 مهارت‌های پایه شغلی

یادگیری مهارت‌های پایه شغلی برای همه افراد لازم و ضروری هستند. مهم ترین این مهارت‌ها شامل سواد مالی، نحوه مدیریت مالی کسب‌وکار، آشنایی با نظام بانکی، مالیات، تامین اجتماعی، حسابداری، قیمت تمام شده خدمات و ... می‌شود. بسیاری از کسانی که مشاغل حرفه‌ای شخصی دارند، مثل آرایشگاه و تعمیرگاه خودرو در این سال‌ها به خاطر ناآشنایی با قوانین مالیاتی مشمول جریمه فرار از مالیات شده‌اند، در حالی که طرف قصد فرار مالیاتی نداشته و فقط از نحوه تنظیم اظهارنامه مالیاتی و زمان آن بی اطلاع بوده است.

3 بازارشناسی و نحوه تبلیغ

مهارت بعدی، بازارشناسی است؛ یعنی بازار هدف خدمات و محصولات ما دقیقا چه کسانی هستند؟ با چه مشخصات اجتماعی اقتصادی؟ نحوه تبلیغ و دسترسی ما به مشتریان بالقوه کدام است؟ زمانی صاحبان کسب و کارها با پخش تراکت به تبلیغ می‌پرداختند اما سال‌هاست که این شیوه تبلیغ فراگیر بودن داشتن جامعه هدف مشخص دیگر کارآمد نیست. زمان انحصار خدمات هم گذشته است، زمانی در یک شهر تعداد کسانی که خدماتی را ارائه می‌دادند بسیار محدود بود اما الان در هر تخصص و شغلی تعداد بسیار بالاست و رقابت سنگین، پس باید آگاهانه تبلیغ کرد.

4 خلاقیت در کسب‌و‌کار

مهارت پایه بعدی، مهارت خلاقیت است. دیگر ارائه خدمات سنتی و قدیمی برای نسل جدید جذابیتی ندارد. هر کسی باید بتواند در حرفه خود تغییراتی ایجاد کند تا بتواند در رقابت باقی بماند.

5 کار گروهی و تیم‌سازی

کار تیمی و تیم سازی، مهارت بعدی است. دیگر هیچ فردی نمی‌تواند تمام کارها را خودش انجام دهد.  ایجاد همکاری با دیگران بسیار مهم و اساسی است. باید بتوانیم از ظرفیت دیگران در ارتقای شغلی خود استفاده کنیم.

6 آشنایی با کاربردهای شبکه‌های‌اجتماعی

مهارت آشنایی با شبکه‌های اجتماعی و کاربردهایش هم در این زمانه به شدت اهمیت دارد. بیشتر افراد در فضای‌مجازی دنبال خدمات مورد نیاز خود هستند. حتی خدمات سوپرمارکتی هم به دنیای مجازی وارد شده و تبدیل رقیبی جدی برای سوپرمارکت‌های محلی شده است.

7 کارآفرینی

در آخر، خود مهارت کارآفرینی هم باید مورد توجه قرار بگیرد. بیشتر افراد فکر می‌کنند ایجاد شغل مساوی با کارآفرینی است در حالی ‌که تاسیس یک کسب‌وکار شخصی به معنای کارآفرینی نیست. کارآفرینی به ارائه یک محصول یا خدمات جدید اطلاق می‌شود. یعنی اگر شما مهارت آرایشگری، تعمیر خودرو، نجاری و ... دارید و یک کسب‌وکار برای خود یا چند نفر دیگر ایجاد کرده‌اید، کارآفرین محسوب نمی‌شوید. شما ایجاد اشتغال کرده‌اید. اگر بتوانیم یک نیاز پنهان جامعه را شناسایی و خدمات یا محصولی  راکه در کشور وجود ندارد   ارائه کنیم، مشمول کارآفرینی می‌شود. تاکسی‌های اینترنتی یک نمونه بارز کارآفرینی در ایران هستند. کارآفرینی باید در زمینه تخصصی فرد اتفاق بیفتد. یعنی فردی با تجربه شغلی خود، خلأ یک نوع محصول یا خدمات را احساس   و اقدام به ارائه آن می‌کند. در ایران، بومی‌سازی کسب‌و‌کارهای خارجی هم هست. یعنی یک فرصت مضاعف برای نمونه‌برداری از کسب و کارهای خارجی فراهم است.

 

 اولین مطالعه درباره تاثیر قدردانی بر طول عمر

کارشناسان می گویند این اولین مطالعه‌ای است که تاثیر قدردانی را بر طول عمر بررسی می‌کند. محققان در این پژوهش از داده‌های مربوط به یک تحقیق درباره سلامت پرستاران استفاده کردند که نمونه‌ای از تقریباً ۵۰ هزار زن بین سنین ۶۹ تا ۹۶ ساله را شامل می‌شد. در این تحقیق برای مثال از آن‌ها پرسیده شده بود که میزان موافقت خودشان را با جملاتی نظیر «بابت خیلی چیزها در زندگی قدردان هستم» یا «من قدرشناس آدم‌های زیادی هستم» اظهار کنند. هنگامی که پژوهشگران داده‌ها را در یک بازه زمانی سه ساله بررسی کردند، دریافتند زنانی که بالاترین سطوح سپاسگزاری را داشتند، ۹ درصد کمتر در معرض خطر مرگ به هر دلیلی از جمله بیماری‌های قلبی عروقی، سرطان و بیماری‌های عصبی بودند.

 قدردانی قدرتمند است

دکتر تایلر وندرویل، استاد اپیدمیولوژی در دانشگاه هاروارد و نویسنده ارشد این مطالعه، گفت: «قدردانی قدرتمند است: برای شادی، برای برطرف کردن حداقلی علایم افسردگی جزئی، برای بهبود سلامت و همچنین برای محافظت در برابر مرگ زودرس و این کاری است که هر کسی می‌تواند انجام دهد». این مطالعه همچنین نشان داد کسانی که احساس قدردانی بیشتری داشتند، کمی جوان‌تر بوده، شریک زندگی پیدا کرده   و به طور کلی وضع سلامت بهتری داشتند.

 3 توصیه برای قدردان بودن

کارشناسان به کسانی که به دنبال اجرای بیشتر حس قدردانی هستند توصیه می‌کنند اول یک دفتر خاطرات سپاسگزاری داشته باشند. دفتری که با آن بتوانید چیزهایی را نام ببرید که به خاطرشان سپاسگزار هستید. راه دیگر برای تمرین قدردانی، نوشتن نامه به دیگرانی است که تأثیر مثبتی بر زندگی شما داشته‌اند. سومین راه برای تقویت احساس قدردانی این است که هنگام تشکر دقیق‌تر باشید. وقتی کسی برای شروع روزتان برای شما قهوه می‌گیرد به جای این که فقط بگویید «متشکرم» سعی کنید آن را بسط دهید و مثلا بگویید «واقعا متشکرم که امروز برایم قهوه آوردی، می‌دانم که سرت شلوغ است و کارهای زیادی برای انجام دادن داری ولی وقتی دیدی من مشغولم از وقتت زدی و برایم قهوه آوردی». 

مخاطب‌گرامی، یکی از دلایل بروز چنین رفتارهایی از سوی همسرتان، وقوع رفتار بسیار مخربی در رابطه از سوی شماست که می‌تواند عینی یا پنهان باشد. بدین معنا که مثلا رفتار خیانت شما به وی برای ایشان عیان شده ولی شما نمی‌دانید و به روی شما هم نمی‌آورد و خشم ناشی از  آن در رفتارشان نمود پیدا کرده است. حتی ممکن است شما هیچ خیانتی نکردید ولی فردی اطلاعات اشتباه به همسرتان داده و نگرش وی به شما را به شدت تخریب و او را بی‌اعتماد کرده است. حالا باید جست‌و‌جو کنید ببینید از این دست رفتارهای مخرب رابطه از منظر خانم‌ها، آیا در دو تا سه سال گذشته داشته‌اید یا خیر؟ برای مثال، دعوا و جروبحث و گفتن عباراتی که به‌شدت وی را تحقیر کرده‌اید یا مبین بی‌علاقگی به وی بوده، مثلا «من فقط به خاطر بچه‌ها دارم تو رو تحمل می‌کنم»، یا کتک کاری و قهر کردن شدید و ... داشته‌اید یا خیر.

شاید همسرتان به اختلالات اضطرابی و خلقی مبتلا شده است

وجود یا شکل‌گیری بیماری روان‌شناختی به‌خصوص در حوزه اختلالات اضطرابی و خلقی هم می تواند یکی از علل احتمالی باشد. البته به دلیل وجود روابط نسبتا خوب همسرتان با دیگران که در پیامک‌تان به آن اشاره کرده‌اید، این امر بعید است ولی باز هم نیاز به مصاحبه بالینی دارند که در صورت تایید، دارودرمانی و روان‌درمانی چاره کار خواهد بود.

از یک گفت‌و‌گوی موثر کمک بگیرید

اگر این تغییر منش در همسر شما فقط از سه سال قبل طبق ادعای خودتان شروع شده و قبلا هیچ مشکلی نداشتید که به نظر بنده بعید است، وجود اختلافات زناشویی جدی بین شما می‌تواند یکی دیگر از علل باشد. فرض بنده این است که احتمالا شما از سال‌ها قبل آشفتگی‌هایی در رابطه خود داشته‌اید اما در دو سال گذشته به دلایل مختلف عیان‌تر و قدری خشن‌تر خود را نشان داده است و همسرتان هم در این امر مصمم‌تر ابراز وجود می‌کند در صورتی که این همان آتش زیر خاکستر سال‌ها پیش است. بنابراین قبل از هر چیزی باید رفتارهای خودتان و اتفاقات چند سال اخیر را بارها و بارها تحلیل کنید تا به جمع‌بندی برسید. در این مسیر می‌توانید از همسرتان هم در یک موقعیت مناسب که حال هر دو نفرتان خوب باشد، کمک بگیرید و با او یک گفت‌و‌گوی موثر داشته باشید.

* «علی نعمتی» یکی از بازیکنان بدون حاشیه فوتبال کشورمان است و باید به این بازیکنان توجه بیشتری شود.

* باورش سخته که چایی، بهترین نوشیدنی برای سلامت قلب باشه. نمی‌دونم چرا این خبر رو باور نمی‌کنم! مربوط به صفحه سلامت.

* این جمله خانم بختیاری که گفته به جای دوستت دارم، به ماها بگین واریز شد، یک‌جور توهین به خودم خانم‌ها هم هست. بیشتر خانم‌ها اصلا پولکی نیستن.

* بهتر نبود به جای «نعمتی» از محسن چاوشی یا علی دایی بنویسید که تا حالا به نظرم، صدها زندانی آزاد کردند؟

* خطر تب دنگی چه قدر جدیه؟ این‌که می گن مثل کرونا یک ایپدمی می شه، جدیه یا الکیه؟

* زندگی‌سلام، به نظرت می شه انگلیس با کاپیتان‌شون «هری کین» قهرمان یورو بشه چون جای یک قهرمانی یورو در کارنامه «هری کین» خالیه. من خیلی این بازیکن رو دوست دارم و امیدوارم قهرمان بشه.

1- تماس چشمی برقرار کنید.

2- سوال بپرسید.

3- واکنش نشان دهید.

4- صحبت طرف‌مقابل را قطع نکنید.

5- تنها روی کلمات تمرکز نکنید.

6- حرف‌تان را خلاصه کنید.

7- احساسات خود را مدیریت کنید.

8- همدلی نشان دهید.

 

الگوی نامناسبی نباشید

والدین الگوهایی برای فرزندان خود هستند و زمانی که آن‌ها به وعده‌های خود عمل می‌کنند، ممکن است فرزندان هم به پیروی از این الگو فکر کنند؛ اما زمانی که شما به قول‌هایتان عمل نمی‌کنید فرزندتان ممکن است فکر کند که «اگر مادر یا پدرم به قول خود عمل نمی‌کند، چرا من باید به قول‌هایم عمل کنم؟» قطعاً هیچ والدی نمی‌خواهد فرزندی عهدشکن تربیت کند اما وقتی ما به‌راحتی قول‌هایمان را زیر پا می‌گذاریم، با این کار بچه‌هایمان را به سمت انجام دقیقاً همان کار سوق می‌دهیم. وقتی به قول خود عمل می‌کنیم، این به فرزندانمان کمک می‌کند احساس امنیت کنند و بین ما اعتماد ایجاد می‌کند. هنگامی‌که این اعتماد مورد خیانت قرار می‌گیرد، فرزندان ما احساس ناامیدی می‌کنند. درنهایت، آن‌ها ممکن است اعتماد خود را نسبت به ما و آن‌چه ما می‌گوییم از دست بدهند، زیرا می‌بینند که وعده‌های ما عملی نمی‌شود.

بدون فکر به فرزندتان قول ندهید

بهتر است والدین در شرایط ناسازگاری کودک و وقتی او برای رسیدن به خواسته‌اش گریه می‌کند یا جیغ

 می زند، قولی به کودک ندهند و با او همدلی و صحبت کنند تا هیجان خود را کنترل کند. گاهی اوقات پیش می‌آید که در شرایط دشوار والدین بدون فکر قبلی به فرزندشان قولی می‌دهند که از انجام آن مطمئن نیستند؛ اما این مسئله به‌شدت اعتماد کودک به والدین را کاهش می‌دهد.

قول‌دادن به کودک برای کنترل رفتار او؟

گاهی رفتار کودک به‌گونه‌ای است که از کنترل والدین خارج می‌شود و والدین را مجبور می‌کند تا قولی دهند که فقط شرایط را آرام کنند اما از عملی کردن آن قول ناتوان هستند، در این شرایط کودک دچار سردرگمی و ناامیدی می‌شود. برخی مواقع هم شرایط عمل کردن به قول تغییر می‌کند و والدین موقعیت انجام به قول خود  را از دست می‌دهند. بهتر است در چنین شرایط دشواری والدین به‌جای قول دادن به کودک برای کنترل رفتار، او را از محیط خارج کنند و زمانی که کودک آرامش گرفت، شرایط و قوانین را برای او با جملاتی ساده و کوتاه توضیح دهند.