محوری
تعداد بازدید : 37
تب داغ دورههای ذهنخوانی
علم روان شناسی ثابت کرده که ما در نهایت 55 درصد از افکار دیگران را میتوانیم از روی حالات و زبان بدنشان بهتر حدس بزنیم؛ از اماواگرهای خواندن ذهن دیگران گفتیم
نویسنده : سیدهزهرا جلیلیهاشمی| روانشناس
یکی از آرزوهای بعضی از افراد، آگاهی از فکر و ذهن دیگران درباره مسائل مختلف است. مثلا زن یا شوهر دوست دارند که بدانند چقدر در ذهن دیگری، همسر خوبی هستند یا کارمندان میخواهند ذهنیتهای مدیرشان را درباره خودشان و آینده کاریشان بدانند. به همین دلیل است که تب دورههای آموزشی ذهنخوانی، هر روز داغتر از گذشته میشود و احتمالا شما هم پوسترهای آن را بهخصوص در فضایمجازی دیدهاید. اما آیا خواندن ذهن دیگران از منظر روانشناسی امکان پذیر است؟ چطور باید این مهارت را در خودمان تقویت کنیم؟ در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
ذهنخوانی، فالگیری نیست
وقتی به واژه ذهنخوانی فکر میکنید، احتمالا اولین چیزی که به نظرتان میآید یک خانم با گردنبندها و گوشوارهها و دست بندهای زیاد و عجیبوغریب است که یک دستمال روی سرش بسته و دستانش را روی دو طرف یک گوی بلورین گرفته و دارد درخصوص این که بقیه درباره شما چه فکر میکنند، صحبت میکند. گاهی هم با کسانی روبهرو میشوید که میگویند «من چند وقتی است حس ششم پیدا کردهام». حسهای مقطعی یا حدسهای تصادفی نمیتواند ذهن خوانی باشد. ذهنخوانی با فالگیری متفاوت است. ذهنخوانی روشی بسیار پیشرفته، علمی و پیچیده است.
تعریف علمی ذهنخوانی چیست؟
این روزها در فضایمجازی هم پوستر کارگاهها و دورههای آموزشی با عنوان آموزش ذهنخوانی دیده میشود. ذهنخوانی در معنای علمی آن به معنای توانایی در شناخت احساسات، افکار و رفتارهای دیگران است تا بتوانیم الگوی ذهنی برای خود ایجاد کنیم.
مهارتی برای بهتر حدسزدن افکار دیگران
ذهنخوانی را میتوان توانایی ورود به ذهن دیگران و ارتباط با حالت عاطفی آنها و همان همدلی معنی کرد و در واقع مهارتی است که همه ما از کودکی داریم و میتوانیم با نگاه کردن به چهره طرفمقابل تا حدودی حدس بزنیم. علم روان شناسی هم در تحقیقات متعدد ثابت کرده که ما نهایتا 55 درصد از افکار دیگران را میتوانیم از روی حالات طرف مقابل و بررسی آن، بهتر حدس بزنیم که البته تضمینی هم برای صحت قطعی حدسیات ما نیست. همواره افراد زیادی را در اطراف خود میبینیم که ادعا میکنند میتوانند ذهن دیگران را بخوانند و حتی شاید به چشم خود هم دیده باشیم که ذهن خوانی میکنند اما توجه کنید که هیچ فردی چنین توانایی را ندارد و افرادی که این کار را انجام میدهند به واسطه شغل و شناخت فرایند تفکر انسانها، میتوانند افکار آنها را بهتر حدس بزنند. شاید دستهای از مشاغل مثل کارآگاهان جنایی یا روان شناسان، بتوانند بر اساس پیشینه علمی، شناخت بیشتر انسانها و تجربه در حرفه خویش، ذهنخوانی را تبدیل به مهارت کنند اما آنها هم ذهنخوانی 100درصدی نمیکنند بلکه بر اساس تجربه خود حدسهایی میزنند ولی احتمال اشتباه بودن حدس آنها هم وجود دارد.
آسیبهای شرکت در چنین دورههایی
شما باید بدانید که ذهنخوانی یک فرایند بسیار پیچیده است. متاسفانه در جامعه امروز بسیاری از افراد با استفاده نادرست و غلط از این روشها و بعد از گذراندن یک دوره مثلا 10 جلسهای، بنیان زندگی خود و دیگران را به سمت نابودی میکشانند و بی اعتمادی، شک و بدگمانی را افزایش میدهند و دست به قضاوت زودهنگام میزنند. یادگیری ذهنخوانی نیازمند تمرین و صبر فراوان است و یک روانشناس باتجربه میتواند روند یادگیری آن را روانتر کند اما نباید توقع داشت که بعد از چند جلسه، فرد بتواند افکار و ذهن دیگران را بخواند و بر اساس همان، تصمیمگیری و دیگران را قضاوت کند.
چند نکته تستی برای ذهنخوانی
حالا شاید بپرسید که چطور میتوان مهارت ذهنخوانی را بر اساس تعریف روانشناسانهاش در خود کشف یا تقویت کرد؟ پاسخ این است که با نگاه کردن و دقت کردن به رفتارهای طرفمقابل و گوش دادن فعالانه میتوان از طریق زبان بدن او کدهایی را دریافت کرد که در ادامه به چند مورد اشاره می کنیم:
1 توجه به حالات چشم| توجه به حالات مردمک چشم معمولا نشاندهنده افکاری است که فرد در سر دارد. برای مثال اگر چشمها به سمت پایین و راست حرکت کنند یعنی فرد در حال صحبتکردن با خود است و اگر چشمها به سمت پایین و چپ حرکت کنند یعنی فرد در حال بهیاد آوردن یک موضوع است.
2 پوشاندن دهان| از کودکی معمولا این عادت را داشتیم که اگر نمیخواستیم چیزی را به زبان بیاوریم جلوی دهانمان را میگرفتیم. این رفتار میان بزرگ سالان هم گاهی به همین معناست که یعنی فرد نمیخواهد کلمهای را به زبان بیاورد. گاهی این حالت از طریق سرفه الکی انجام میشود.
3 جویدن یک وسیله| جویدن دسته عینک، مداد، خودکار، سیگار، آدامس و ... معمولا نشان دهنده اضطراب فرد است و انگار فرد سعی دارد به خودش آرامش دهد.
4 عقب کشیدن بدن| اگر شخصی هنگام صحبت با شما خودش را عقب کشید، به این معنی است که حوصله صحبت کردن با شما را ندارد و از ادامه گفتوگو خسته است.