

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در قرنهای گذشته خبری از مسیریاب و جیپیاس و... نبود. مردم اگر در سفرهایشان راه را گممیکردند از جیبشان یک قطبنما بیرون میآوردند و با آن راهشان را ادامهمیدادند. پیش از اختراع قطبنما هم خیلیها نقشه آسمان را حفظ بودند و با پیدا و دنبالکردن یک ستاره خاص در آسمان، راهشان را روی زمین پیدامیکردند و به مقصد میرسیدند. خیلی از سفرهای اکتشافی کریستف کلمب هم با کمک قطبنما انجامشد. همه اینها را گفتیم تا بدانید اطلاعات عمومی این هفته درباره قطبنماست. میخواهید از کار این مسیریاب قدیمی سردربیاورید؟ معطلنکنید و ادامه مطلب را بخوانید.
شروع کار با قاشق و کاسه!
قطبنما در زمان سلسله «هان» چینی در قرن دوم قبل از میلاد اختراع شد. البته ظاهر آن قطبنما اصلا مدرن نبود چون از یک تکه سنگ مغناطیسی روی چوبپنبه شناور ساخته شدهبود. چینیها در ابتدا از آن بهعنوان یک ابزار پیشگویی استفادهمیکردند و بعد بهطور اتفاقی فهمیدند زمانی که یک سوزن مغناطیسی آزادانه بچرخد، خود را با میدان مغناطیسی زمین هماهنگمیکند. شکل قطبنماهای اولیه شبیه قاشقی بود که دسته آن به سمت جنوب و کاسه نشاندهنده شمال بود. در گذشته از این قطبنما برای فالگیری و مراسم هم استفادهمیشد.
ابزار خوشحالی ملوانان
پای قطبنما در قرن دوازدهم میلادی از طریق راههای تجاری به اروپا بازشد و یکشبه ناوبری دریایی را متحولکرد. ملوانان بیشتر از همه از داشتن این ابزار خوشحالبودند چون به وسیله آن میتوانستند مسیر خود را به دقت تعیینکنند حتی زمانی که خشکی را نمیدیدند و هزاران فرسخ با آن فاصله داشتند. البته این قطبنما بدون اشتباه نبود و ملوانان باید بهخوبی با نحوه کار آن آشنامیشدند. یکی از مفاهیم ضروری مربوط به قطبنما، انحراف مغناطیسی بود. به این معنی که بین شمال واقعی (شمال جغرافیایی) و شمال مغناطیسی (جهت سوزن قطبنما) تفاوت وجوددارد و این تنوع در طول زمان و مکانهای مختلف متفاوت است.
نقشهنری گل رز
اگر یک قطبنما را از نزدیک ببینید متوجه طرح گل رز روی آن میشوید. این گل، جهتهای اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب و همچنین جهتهای میانی مانند شمالشرقی، جنوب شرقی، جنوب غربی و شمال غربی را نشانمیدهد. این گل در قطبنما با داشتن 8 گلبرگ یا پر کمکمیکند که جهتیابی ساده و سرراستتر باشد. علاوه بر این، این گل رز در سراسر جهان به عنوان یک نقشمایه در هنر و ادبیات و یک عنصر تزیینی در نقشهها هم استفادهمیشود و ملوانان به همراهداشتن آن را یک خوششانسی بزرگ برای سالمرسیدن به مقصدمیدانند.
هر قطبنما یک کاربرد
همانطور که کاربرد آبرنگ، پاستل و رنگ و روغن در نقاشی متفاوت است هر قطبنما هم کاربرد خودش را دارد. قطبنمای دریایی برای نشاندادن جهت دقیق حتی در دریاهای مواج طراحی شدهاست. قطبنمای مغناطیسی برای جهتگیری به میدان مغناطیسی زمین متکی است در حالی که قطبنمای ژیروسکوپی از چرخش زمین برای جهتیابی استفادهمیکند و در عرضهای جغرافیایی بالا پایدارتر و دقیقتر هستند و درعینحال گرانتر و پیچیدهتر از قطبنماهای مغناطیسی. این دو قطبنما اگر نباشند هوانوردی، لنگ میماند و استفاده از آنها در طول پروازها لازم است. البته ناهنجاریهای مغناطیسی و بعضی فلزات آهنی میتوانند قطبنما را به اشتباه بیندازند و کسانی را که از آن استفادهمیکنند، حسابی به دردسر بیندازند.
چند سوال متداول
خیلیها درباره طرز کار قطبنما و جزئیات آن سوالاتی دارند که سعیکردیم به چند موردی که بیشتر متداول است پاسخدهیم.
قطبنما چطور کارمیکند و میشود در همهجای دنیا از آن استفادهکرد؟
یک سوزن مغناطیسی در قطبنما وجوددارد که با میدان مغناطیسی زمین در راستای شمال مغناطیسی قرارمیگیرد. بله، قطبنما در هر نقطه از جهان قابلاستفاده است.
تفاوت بین قطبنمای مغناطیسی و GPS چیست؟
قطبنمای مغناطیسی به میدان مغناطیسی زمین متکی است، در حالی که GPS از ماهوارهها برای تعیین مختصات مکان دقیق استفاده میکند.
دستگاههای الکترونیکی میتوانند روی قطبنما تاثیربگذارند؟
بله، دستگاههای الکترونیکی که میدانهای مغناطیسی قوی ساطع میکنند، میتوانند در خواندن قطبنما مشکلساز شوند. به همین دلیل هنگام استفاده از قطبنما باید آنها را در فاصلهدور نگهدارید.
منبع: facts.net

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

من کیام؟
من محدثه شهابیمقدم هستم. دانشآموخته کارشناسیارشد رشته جنگلشناسی و اکولوژی جنگل از دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. حدود ۴سال است که در اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان خراسان شمالی مشغول به کار هستم.
دانشآموخته جنگلشناسی و اکولوژی جنگل دقیقا چه کار میکند؟
دانش آموختگان این رشته با استفاده از دانش و اطلاعاتی که کسب میکنند، میتوانند ثروتهای طبیعی نهفته در جنگلها را حفظ کنند و برای تامین نیازهای مردم با برنامهریزی صحیح و مشارکت در اجرای تحقیقات و آموزش به کارگیرند. همچنین آنها توانایی لازم برای ایجاد و توسعه جنگل را طی دوران تحصیل خود به دست خواهند آورد. بسیاری از رشتههای فنی در مقطع کارشناسی فاقد گرایش هستند و در این مقطع تنها گرایش جنگلداری و جنگلشناسی و اکولوژی جنگل ارائه میشود. گرایشهای تخصصی مانند مهندسی جنگل و اکولوژی آن، مهندسی آسیبشناسی جنگل، مسائل اقتصادی- اجتماعی و ... در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا ارائه میشود و دانشجویان میتوانند براساس علاقه در گرایش مد نظر خود مشغول به تحصیل شوند.
از چه مسیری میتوان وارد این رشته شد؟
رشته اکولوژی جنگل و جنگلشناسی زیرمجموعه کنکور علوم تجربی است. برای ورود به این رشته باید در آزمون سراسری رتبه لازم را کسب کنید. ظرفیت پذیرش برای این رشته در دانشگاههای سراسری مطلوب است و هر سال تعدادی از متقاضیان شرکتکننده در کنکور برای قبولی در این رشته با هم به رقابت میپردازند. طول دوره کارشناسی رشته جنگلشناسی و اکولوژی جنگل 4سال است.
اهمیت و کاربرد رشته اکولوژی جنگل و جنگلشناسی در چیست؟
این رشته در ایران یک رشته کاربردی و مهم تلقی میشود. جنگلهای ایران قسمتی از منابع طبیعی تجدیدشونده کشور هستند که در زمره انفال عمومی (اصطلاحی برای اموالی مانند کوه، جنگل، درهها و ...) بوده و اداره و برنامهریزی آن ها بر عهده دولت است. بههمین دلیل باید در بخش دولتی، مدیران و برنامهریزان قابلی وجود داشتهباشند تا با تهیه طرحها، برنامهریزی صحیح و نظارت بر حسن اجرای آن ها از این منبع به طور درست و ادامهدار بهرهبرداری ، از تخریب آن ها جلوگیری و در احیا و توسعه آنها کوششکنند. لازمه چنین برنامههایی تربیت افراد متخصص با بینش و آگاهی در زمینههای مختلف علوم و فنون جنگل است.
این رشته به درد چه کسانی میخورد؟
دانشآموزانی که برای ادامه تحصیل در دانشگاه، رشته جنگلشناسی را انتخابمیکنند، باید دوستدار و دلسوز طبیعت و جنگل باشند. برای تامین نیروهای کارآمد برای حفاظت، احیا، بهرهبرداری و اداره درست جنگلها لازم است افرادی که در این زمینه از کارایی کافی برخوردار باشند، تربیت شوند. دانشآموختههای این رشته با استفاده از دانش و اطلاعاتی که کسب میکنند، خواهندتوانست ثروتهای طبیعی نهفته در جنگل ها را حفظ کنند. همچنین آن ها توانایی لازم برای ایجاد و توسعه جنگل را طی دوران تحصیل خود به دست خواهند آورد.
بازار کار رشته جنگلشناسی در ایران چطور است و چطور میتوان در آن به موفقیت رسید؟
اگر بخواهیم کلی بگوییم بازار کار خوبی را نمیتوان برای این رشته و دانشآموختههای آن در ایران متصور شد اما دانشآموختههای جنگلشناسی میتوانند با تقویت رزومه و افزایش مهارتهای علمی و عملی، جایگاه شغلی ویژهای را در بازار کار به دستبیاورند. با توجه به اهمیت وجود جنگلها در کشور ایران چشمانداز خوبی برای این رشته در آینده وجود دارد.
کارشناس (مهندس)، مدیر یا مجری متخصص در تهیه طرحهای جنگلداری در سازمانهای جنگلها، مراتع و اداره منابع طبیعی و آبخیزداری، کارخانههای صنایع چوب تولیدکننده فراوردههای مختلف چوبی، کارخانههای خمیر و تدریس در دانشگاه ها از مشاغلی است که دانشآموختههای این رشته میتوانند به سراغش بروند. البته بعد از پایان دوره کارشناسی یا کارشناسیارشد با وجود مهارتهای لازم برای ارائه خدمات هنوز امکان استخدام سریع این افراد وجود ندارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پرده سبز یکی از کلکهای جالب سینمایی و تلویزیونی است که در جریان آن، بازی بازیگران با تصویر پسزمینهای که به صورت جداگانه فیلمبرداری شده، یکی میشود. فرایند اینطور است که بازیگران مقابل یک پرده سبز بزرگ و روشن میایستند و سکانسی را که باید بازیمیکنند. سپس تمام بخشهای سبزرنگ موجود در قاب تصویر به شکل کامل حذف می شود و جای خود را به یک پسزمینه متفاوت میدهد. ما در ادامه این مطلب از این که چرا فیلمسازان و برنامهسازان باید به سراغ پرده سبز بروند و اصلا چرا از رنگ سبز برای این کار استفادهمیکنند، نوشتهایم. تا این جا بدانید که پرده سبز اجازه تولید صحنههای هیجانانگیز و غیرممکن را بیشتر میکند.
از کجا شروعشد؟
استفاده از پردهسبز از دهه 1940میلادی به بعد در فیلمهای سینمایی شروعشد و این روند تا امروز ادامهدارد. حتی جنس ماده استفاده شده برای تولید پرده سبز هم تغییری نداشتهاست. محبوبیت این پردهها زمانی به اوج خود رسید که دوربینهای دیجیتال پیدایشان شد. بهطور معمول این دوربینها میتوانند رنگ سبز را تا دوبرابر بیشتر از رنگهای دیگر دریافتکنند حتی دوبرابر بیشتر از آبی. این یعنی جداکردن آنچه در مقابل پسزمینه سبز قرارگرفته در مرحله پساتولید بسیار آسانتر از هر رنگ دیگری است. البته این را هم باید در نظرداشت که برونریزی رنگ سبز در پساتولید دردسرهای خاص خودش را دارد.
چطور کارمیکند؟
پرده سبز در اصل نوعی پسزمینه است و کارگردانها بعضی از سکانسها را جلوی این پرده سبز فیلمبرداری میکنند و در مرحلهای که به آن «Chroma Keying» یا «کروما کی» میگویند پسزمینه مدنظر را که به صورت جداگانه فیلمبرداری شده ،به جای آن قرارمیدهند. در سالهای اخیر استفاده از پرده سبز به برنامههای خبری به خصوص بخشهای مربوط به پیشبینی وضعیت آبوهوا، بازیهای ویدئویی و تولید موزیک ویدئو کشیدهشده است. البته بعضی استودیوهای فیلمسازی که ثروتمند هستند ؛ پرده سبز و آبی را به کل کنارگذاشتهاند و به جای آن از نمایشگرهای LED خمیده استفادهمیکنند. اما بعید است که پردههای سبز به این زودیها بهطور کامل کنار گذاشتهشوند چون استفاده از آنها برای فیلمساز و برنامهساز آسان و ارزان تمام میشود.
چرا پرده سبز انتخاب میشود؟
پرده سبز به دستاندرکاران یک برنامه و فیلمسینمایی اجازهمیدهد تا وقتی در استودیو هستند، سکانس و موقعیتهای مختلف را بدون هیچ محدودیتی در فیلم یا برنامه خود نمایشدهند. این صحنه ممکناست رانندگی در یک خیابان شلوغ، ایستادن لبه یک پرتگاه یا موقعیتهای خطرناک و دوردست باشد. برای مثال با استفاده از پرده سبز میشود دو بازیگر را که هر کدام جداگانه بازیکردهاند، در کنار هم ظاهرکرد، ابعاد یک کاراکتر را نسبت به پسزمینه کوچک یا بزرگ کرد، کاراکترها را در پسزمینههای رایانهای حرکتداد، بازیگران را به شکلی نشانداد که در یک فیلم ابرقهرمانی پروازکنند، به گذشته بروند یا در جایی جز کره زمین قدمبزنند و بازیگران را در موقعیتهای خطرناک مانند گودالی پر از مارهای سمی یا روی یک آسمانخراش نشانداد. با این حساب باید متوجه شدهباشید که بخش زیادی از فیلمهای علمی-تخیلی و ابرقهرمانی چطور ساختهمیشود.
دلیل استفاده از سبز چیست؟
اگر برایتان سوال شدهاست که چرا بین این همه رنگ، از پرده سبز استفادهمیشود یک جواب ساده برای آن وجوددارد؛ چون انسانها و بخش زیادی از لباسها، لوازم خانگی و دکورها به رنگ سبز نیستند. درست است که این رنگ در طبیعت بیشتر از همه رنگها دیدهمیشود اما در دنیای لباس و دکور کمتر از آن استفادهمیشود. رنگهای دیگر مانند قهوهای، زرد، نارنجی و قرمز را در بسیاری از اجسام و حتی پوست و موی آدمها می توان دید. البته امکان استفاده از این رنگها هم در پرده، شدنی است اما کار با آنها 10برابر مشکلتر خواهدبود. آبی یکی از رنگهای دیگری است که به جای پرده سبز از آن استفادهمیشود چون به غیر از دریا و آسمان رنگ نادری در طبیعت است. اصلا چند گیاه یا حیوان را میشناسید که رنگشان آبی باشد؟ به همیندلیل فیلمسازان در کنار پرده سبز، از پرده آبی هم استفادهمیکنند.
منبع: faradars

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نویسنده: ماکس لوندگرن
ترجمه: طاهر جامبرسنگ
انتشارات: افق
تامس پسر 13ساله و فقیری است که با پدرش زندگی میکند. پدر تامس همیشه به او قول میدهد او را به تعطیلات میبرد و خوشگذرانی میکنند، اما نمیتواند مرخصی بگیرد و مجبور است همیشه کارکند تا پول مورد نیازشان را به دست بیاورند و بتواند قسطها و بدهکاریهایش را بدهد. ماتس پس انداز میکند تا بتواند دوچرخه مورد علاقهاش را بخرد. وقتی میخواهد دوچرخه را قسطی بخرد، متوجه چیز عجیبی میشود. ماتس هر بار که در جیب شلوارش دست میکند، یک اسکناس بیرون میآورد. او میتواند هر چقدر پول که میخواهد به دست بیاورد. به نظر شما ماتس با این پولها چه کار میکند؟ چه اتفاقی برای شلوار ماتس میافتد؟
اگر شما به جای ماتس بودید و یک جیب جادویی داشتید، با پولهایتان چه کار میکردید؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با قدم های بلندی کوچه را طی و سر وصدا میکرد. به چشم مردی دیوانه به او نگاهمیکردم.مردم به دنبال صاحب صدایی می گشتند که فریاد میزد و میگفت : بیایید همدیگر را درککنیم نه اینکه قضاوتکنیم. بیایید واقعا انسان باشیم، زندگی را زندگیکنیم. به جای ماشینهای تکسرنشین همنشینی با یکدیگر را امتحانکنیم. روزها گذشت، در غفلت بودیم و سخنان او را جدی نگرفتهبودیم. روزی در خیابان موسیقی پخشمیکرد، روزی پرچم رفاقت را به دوشمیکشید، روزی سعیمیکرد به مردم نشاندهد مهربانی با ناتوانان چقدر قشنگ است.کمکم به حرفهای پیرمرد دقیقشدم. حالا دیگر شبیه یک معلم بود که درسهای پرپیچوخم زندگی را به همه یادمیداد. شرافتمند بود و رازهای جاودانگی در زندگانی را بلندبلند تکرارمیکرد ولی گوش هرکسی به حرفهایش بدهکار نبود. خیلیها او را درک نمیکردند و دیوانه خطابشمیکردند اما او لحظههای زندگی خودش را به اصلاح ساختمان ذهن آدمهایی اختصاصمیداد که شاید حتی درک درستی از دیوانگی نداشتند چه برسد به عاقلبودن. آنجا بود که فهمیدم ای کاش هرچه هستم وجودم پر از رسم عاقلی باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سلام بعد از مدتی غیبت دوباره با «بگو نگو» درخدمت شما دوستان جوانهای هستیم تا به عجیبترین سوالاتی که به ذهن بشریت رسیده، جواب بدیم. اگه سوالی داشتین به 2000999 پیامک کنین.
جوانه، هرجا تو مجازی می ریم عکس غذاست، چی کار کنیم؟
گوشی رو بذارین تو یخچال تا غذاها خراب نشه! خب چی کار میتونین بکنین جز ترشح بزاق؟
هی روزگار، جوانه اصلاً آمادگی شروع مدارس رو ندارم. آخه ترم قبل شاگرد اول شدم. دریغ از یک جایزه و تشویق.
بازم خوبه فقط تشویق نشدی. من شاگرد اول شدم، بابام تنبیهم کرد. گفت :
«مگه چقدر دوستات خنگن که تو بینشون شاگرد اول شدی؟ » بعدشم اومد مدرسه و کلاسم رو عوض کرد. تو کلاس بعدی شاگرد هفتم شدم، البته بهطور مشترک با 18 نفر دیگه.
تو یک فروشگاه اینترنتی پاککن گذاشته 200 هزار تومن. آخه مگه چی کار میکنه؟
احتمالاً خاطرات بد رو پاک میکنه.
و گرنه با 200 هزار تومن می شه چند تا دفتر تازه خرید و همهچیز رو از دوباره شروع کرد.
جوانه، هی می گن رفیق رو باید تو سفر شناخت. ما که اردو هم نمیریم چه برسه به سفر. پس رفیق رو از کجا بشناسیم؟
از تو گروههای شاد و چیزهایی که فوروارد میکنن.
جوانه به معلمها بگو روی بچههای دهه نودی کار کنن، داشتیم اسم فامیل بازی میکردیم خواهرم می گه از تشدید!
عه چه ایده جالبی. بهطور مثال کشور با تشدید چی می شه؟ می شه دوبار بریم فنلاند؟
جوانه یه سوال، چرا بعضی ها به لیگ فوتبال ایران می گن فیلم هندی؟ حرفشون درسته؟
نه کاملاً اشتباهه. چون فیلم هندی برنامه داره. تمرین کردن براش. روش وقت گذاشتن و هر بخش اون تو زمان خودش برگزار می شه. اما لیگ فوتبال ما پر از اتفاقات در لحظه است.
جوانه، پدرم خیلی وقته ماشین ثبت نام کرده اما هنوز تحویلمون ندادن. دلمون آب شد دیگه. بهنظرت من از الان ثبت نام کنم تا وقتی بزرگ شدم نوبتم می شه؟
نوبتت که می شه اما نوع ماشین، رنگ و جنس اون، معلوم نیست راستش. اما آفرین که از الان دوراندیشی داری.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.