محوری
تعداد بازدید : 61
عاشقی مرگبار در نوجوانی
بهبهانه ماجرای مخالفت یک خانواده با ازدواج دختر 14 سالهشان که متاسفانه منجر به قتل 4 نفر شد، از واکنش اصولی به عاشقشدن فرزندمان در سنین 12 تا 18 سالگی گفتیم
نویسنده : دکتر سیدعلی ظریفی| روانشناس
نوجوانی مرحلهای بسیار پیچیده از زندگی است و زمانی که فردی در این سنوسال عاشق میشود، هیجان شدیدی را تجربه خواهد کرد. در این مواقع، والدین یا نگران میشوند که چطور با او برخورد کنند یا ماجرا را نادیده می گیرند و حتی گاهی برخوردهای تند و اشتباهی با فرزندشان دارند. بهتازگی رئیس پلیس آگاهی استان فارس از دستگیری دختر ۱۴ ساله ای در شیراز خبر داده که خانواده خود را به آتش کشیده است. سرهنگ کاووس حبیبی گفته: «متهم(دختر 14 ساله) در بازجوییهای تخصصی و پلیسی به آتش زدن عمدی خانواده با نفت به کمک پسر مورد علاقهاش اعتراف و انگیزه خود را مخالفت پدر و مادرش برای ازدواج با وی اعلام کرد».
(منبع خبر: فارس) هر چند هیچ مخالفتی توجیهی برای چنین اتفاق تلخی نیست اما در ادامه از واکنش اصولی والدین به عاشق شدن فرزند نوجوانشان خواهیم گفت.
عشق به اضافه هیجان بسیار زیاد
نوجوانان در این مرحله عقاید، باورها، علایق و ... را به دست میآورند که تا قبل از این دوره وجود نداشته است. آنها وارد دنیای متفاوتی میشوند، گروه دوستانشان وسیعتر می شود و با افراد زیادی ارتباط برقرار میکنند. یکی از مهمترین مسائل تازهای که برای فرد در این مرحله سنی به وجود میآید، موضوع عشق و عاشقی و گرایش به جنس مخالف است که با هیجان بسیار زیادی همراه خواهد شد. اما چند توصیه به والدینی که فرزند نوجوانشان عاشق شده است:
در باره احساسش با او صحبت کنید
در اولین گام سعی کنید با فرزندتان در باره این موضوع صحبت کنید و اجازه بدهید درباره حسی که با آن رو به رو شده است، با شما صحبت کند. شما باید مانند یک دوست قدیمی و دلسوز به حرفهای او گوش بدهید و واکنشهای تکانشی و متعصبانه به او و حرفهایش نشان ندهید. درباره ویژگیها و نکات اصلی طرف مقابل و رابطهشان از فرزندتان بپرسید تا بدانید برنامه و قصد آنها از این ارتباط چیست. یادتان باشد اگر فرزند نوجوان تان این گفتوگوها را با شما نداشته باشد، با فرد دیگری خواهد داشت که هیچ تضمینی وجود ندارد به اندازه شما دلسوز و نگران نوجوانتان باشد؛ هیچ فردی به اندازه شما نمیتواند دوست و همراه واقعی او باشد.
هرگز نوجوان عاشق را سرزنش نکنید
بههیچ عنوان به نوجوان خود جملههایی مثل «تو را چه به این حرفا»، «او لیاقت تو را ندارد»، «او که در شأن تو نیست» را نگویید. این جملات حتی اگر درست هم باشند، باعث میشوند فرزندتان در مقابل شما جبهه بگیرد و هر آن چه باید را به شما نگوید و نگفتن این قبیل جملات به افزایش اعتماد به نفس کاذب فرزند شما درباره تصمیماش منجر میشود. همچنین او با شما احساس راحتی میکند و از حسی که واقعا در او ایجاد شده، برایتان صحبت میکند.
مچگیری همه چیز را بدتر میکند
باور کنید مچگیری شما نه تنها هیچ چیز را بهبود نمیبخشد بلکه در بیشتر مواقع اوضاع را خرابتر هم میکند. نوجوانان دوست دارند در این دوران، والدینشان پذیرای آنها باشند. وقتی شما این کار را انجام میدهید باعث میشوید فرزندتان از شما فاصله بگیرد و پنهانی به ادامه رابطه خود بپردازد؛ آن ها هرگز با شیوه مچگیری رابطه اشتباه خود را قطع نمیکنند. سعی کنید اگر چیزی هم متوجه میشوید تا حد امکان از آن چشمپوشی کنید تا خود فرزندتان آن را بیان کند و اگر بیان کردن آن را ضروری میدانید، سعی کنید در یک فضای دوستانه آن را مطرح کنید.
آسیبها و خطوط قرمز را به او گوشزد کنید
فرزند شما باید بداند که چنین روابطی، همه ابعاد زندگیاش را تحت تاثیر قرار خواهد داد و باعث میشود او اهداف اصلی و اولویتهای زندگی خود را فراموش کند. درباره آسیبهای چنین روابطی روی زندگی آیندهاش، با او صحبت و خطوط قرمز این روابط را به او گوشزد کنید تا مشکلات بزرگی برای خود و خانواده ایجاد نکند. او باید بتواند مسائل عاطفی و احساسی خود را از دیگر جنبهها تفکیک کند.
پدر و مادر محکم و منصفی باشید
در کنار تمام مواردی که گفته شد شما باید جایگاه محکم پدر و مادری خود را حفظ کنید. یک دوست خوب و صمیمی وقتی اشتباه دوستش را میبیند به او تذکر میدهد و اجازه تکرار آن اشتباه را به وی نمیدهد و همانطور که گفته شد شما باید بهترین دوستان فرزند خود باشید. در عین حال منصف باشید و به خودتان یادآوری کنید که شما هم این دوره را گذراندهاید پس اشتباهات فرزندتان را بزرگ نکنید و سعی کنید تاحد امکان آنها را درک کنید و رفتار منصفانهای با آنها داشته باشید.