اینطورکی
تعداد بازدید : 27
حرص در آورترین لبخند دنیا
دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
من خنده این آدمها توی پیامهای بازرگانی رو درک نمیکنم. خیلی رو مُخ هستن. حالا اونی رو که وسط سینما و رستوران هی یادش میاد از کجا بره چیزمیزِ قسطی بخره تا حدی می شه درک کرد، اما یک خانومه هست، بچههاش با لباسهای گِلی و کثیف میرسن خونه، اینم یک لبخند ژوکوند میزنه؛ پودر رخت شویی رو بر می داره و بعدش همه لباسها رو می ریزه تو ماشین لباس شویی. والا این ویدئو باید تبلیغ قرص آرامبخش باشه تا پودر رخت شویی. اصلا باید تبلیغ دمنوش گل گاو زبون باشه!یعنی چی آخه؟بچه لباسش رو کثیف کرده بعد بهش میخندین؟ این بچه لابد پس فردا می گه با دختر مورد علاقهام میخوام ازدواج کنم. من یک بار لباسم این جوری شد مامانم رفت یکی از نوادگان مرحوم بروسلی رو برای تربیت فیزیکی من استخدام کرد. خوب که توجیه شدم خودم رو با لباسها انداخت تو ماشین لباس شویی، بعدشم خشککن رو زد. درحالی که به خاطر گردش زیاد پلاسمای خونم جدا شده بود و روح آقابزرگ خدا بیامرز رو میدیدم که داشت باهام بای بای میکرد و میگفت وقتشه بیای پیش خودم، منو از تو ماشین لباس شویی کشیدن بیرون و تعهد محضری دادم که دیگه لباسم رو چرک نکنم. اون وقت این جا طرف لبخند میزنه. یعنی چی؟