سالی کوچولو با کارنامهاش به خانه آمد و آن را به پدرش نشان داد. تمام نمرههای سالی 19 یا 20 بود. اما معلمش یادداشتی برای پدر او نوشته بود: «سالی دختر بسیار درسخوان و مرتبی است، اما یک اشکال بزرگ دارد و سر کلاس خیلی زیاد با همکلاسیهایش صحبت میکند! برای همین تصمیم گرفتم تا شیوه جدیدی را روی او پیاده کنم!» پدر سالی یادداشت را خواند و در پاسخ نوشت: «بسیار عالی! من بیصبرانه منتظر اجرای شیوه شما هستم تا اگر روی سالی نتیجه مثبت داد، آن شیوه را از شما یاد بگیرم و روی مادر سالی پیادهاش کنم!»