پرونده
تعداد بازدید : 92
انهدام سلامت با «ساندویچ بمبی»
با رواج ساندویچ های به اصطلاح بمبی که عمدتا با مواد نامرغوب تهیه می شوند، سراغ ابعاد اجتماعی و تغذیه ای این موضوع رفته ایم
نویسنده : نجات شکوندی | روزنامهنگار
ساندویچهای غولپیکر با اسامی عجیب، از دینامیت و تانک تا تیانتی و موشک قصدشان فقط و فقط نابودی برج سلامت ماست. در کمتر خیابانی است که یکی از این فستفودهای ارائه دهنده ساندویچ متری و بمبی نباشد.ساندویچ هایی شکم سیر کن و بی کیفیت که گاهی چند نفری خورده می شوند و ترکیب های عجیبی دارند. در این میان فودبلاگرهای اینستاگرامی هم بارها و بارها با اشتراک گذاشتن ویدئوی تبلیغاتی با چاشنی موزیک بر رواج این فرهنگ غلط تغذیهای افزودهاند؛فرهنگی با غذای ارزان به بهای گزاف سلامتی. با همه این تفاسیر در این پرونده زندگی سلام سعی کردیم در صحبت با یک متخصص تغذیه، جامعهشناس، آشپز و یک مصرفکننده به بررسی ابعاد مختلف این مدل غذای پرطرفدار بپردازیم.
مهمترین عامل مصرف «فستفودهای بمبی» ناآگاهی مردم است
یک متخصص تغذیه توضیح میدهد که دیابت، چاقی، بیماریهای متابولیک و عروقی و ... از عوارض مصرف این نوع از فستفودها هستند
دکتر رحمانی متخصص تغذیه در باره مضرات فستفودها برای سلامتی میگوید: «بهطور کلی فستفودها مواد غذایی آمادهای هستند که با استفاده از افزودنیها و طعمدهندههای گوناگون، مناسب با ذائقه مصرفکننده میشوند. اما کالری این مواد غذایی نسبت به مواد مغذی که در آن است، خیلی بالاست در نتیجه از دید علم تغذیه این مواد از نظر ریز مغذیها یا مواد مغذی اصلی مثل ویتامینها کمبود دارند یعنی اگر ما به ازای هزار کیلو کالری باید مقدار مشخصی ریز مغذی بگیریم، قطعا فست فودها از این نظر تهی هستند و چون پرکالری اند، در طولانیمدت موجب افزایش وزن میشوند. تبعات ناشی از چاقی مثل بیماریهای متابولیک، دیابت، قلب، عروق و ... از دیگر عوارضی است که با مصرف طولانی مدت این مدل غذا دیده میشود. پس به هیچ عنوان توصیه مصرف مداوم این مدل غذاها را ندارم اما هر از گاهی اگر به ندرت یا تفننی استفاده شود، ایرادی ندارد. از طرفی با توجه به شیوع بیماری های متابولیک و زندگی ماشینی و کمتحرک امروزی، این میزان مصرف فستفود باعث شیوع بیشتر این بیماری ها میشود.»
این سیر شدن مساوی است با گرسنگی سلولی بدن
«حجیم بودن یکی از مباحثی است که علاوه بر مشکل گوارشی، باعث سوءهاضمه هم میشود.» دکتر رحمانی با ذکر این نکته به سراغ مواد موجود در سوسیس و کالباس می رود و ادامه میدهد: «به عبارتی این مدل غذاها شکم پرکن هستند و مصرفکننده شاید از نظر شکمی احساس سیری کند ولی در واقع سیری سلولی ایجاد نمیشود. پس این سیری مساوی است با گرسنگی سلولی از نظر ریز مغذیها که این مدل از کمبود را گرسنگی شکمی می نامند. از طرفی با میزان زیادی از ترکیبهایی طرف هستیم که عمدتا نیترات دارند. نیترات فرد را در معرض سرطان به ویژه سرطان دستگاه گوارش قرار میدهد. پنیر پیتزا هم ضرر دارد و مهم ترین دلیلش نمک آن است. اولین عارضه مصرف نمک هم فشار خون است. از دیگر سو با مصرف زیاد این ماده کمبود آهن در بدن به وجود میآید. ضرر دیگر پنیر پیتزا چربی این ماده است که اگر از نوع چربی اشباع باشد، باعث بیماری های قلبی وعروقی میشود. در کل به نظر من دلایل گرایش مردم به این مدل غذاها ناشی از چند عامل است. عامل اول و مهم ترین نکته آگاهی نداشتن مردم از مباحث سلامت و تغذیه است. عامل دوم طعم و مزه آن است که باید منصفانه اعتراف کنیم به دلیل نمک، چربی و ادویه، خوشمزه و مورد پسند بیشتر افراد جامعه است. موضوع بعد سهولت دسترسی است که زحمت چندانی برای آماده سازی ندارد و مورد آخر بحث اقتصادی و ارزان بودن این مدل غذاست.»
اگر بد است چرا بهداشت جلوی آن را نمیگیرد؟
یک مصرفکننده درباره دلایل خرید چنین ساندویچهایی و پرطرفدار بودنشان به ویژه بین نسل جوان میگوید
مهرداد، جوانی حدود 30 ساله که به همراه چند نفر از دوستانش در صف انتظار یکی از بیشمار رستورانهای بمبی در شهر ایستادهاست، به ما درباره دلایل اقبال به خرید چنین ساندویچهایی میگوید: «تفریح دیگری نداریم! معمولا آخر هفتهها با چندتا از دوستانم به این مدل مغازهها سرک میکشیم و با یک قیمت معقول چند نفری سیر میشویم. هم تفریح است و هم شام. راستش را بگویم میدانیم ضرر دارد اما خوشمزه است، مگر چند سال عمر میکنیم بهخصوص وقتی در این کرونا تفریح دیگری هم نداریم، تازه سریع هم حاضر میشود. گاهی هم در چالشهای این رستورانها شرکت میکنم. یک بار هم یک میلیون تومان برنده شدم. یادم است یک ساندویچ تقریبا یک کیلویی مخلوط ژامبون، سوسیس و قارچ و پنیر را باید در 3 دقیقه میخوردم که موفق و برنده شدم.» مهرداد که دانش آموخته ارشد مهندسی عمران از یکی از بهترین دانشگاههای ایران است و از قضا به دنبال کار هم میگردد درباره نحوه آشناییاش با این مدل غذاها میگوید: «من عاشق غذاهای متنوع و جدید هستم و این مدل غذاهای ترکیبی را همیشه سعی کردم تست کنم. عمده آشنایی من با رستورانها از طریق فودبلاگرها و ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی است. این را بگویم که همه این مدل از رستوران ها به اصطلاح کثیف نیستند. من بسیاری از رستورانها را میشناسم که از مواد درجه یک استفاده میکنند. در انتها باید این نکته را بگویم که غذاهای به اصطلاح سالم بسیار گران و کم حجم هستند. از طرفی مگر بهداشت به فرایند تولید محصولات اولیه و پختوپز این مدل از رستورانها نظارت نمیکند؟ در این مغازهها اگر مشکل مواد اولیه وجود دارد، چرا این همه در شهر مدلهای مختلف و ارزان سوسیس و کالباس و این قبیل مغازهها یافت میشود؟ و اگر مشکل حجیم بودن است که هر ساندویچ یا پیتزا را ما چند نفره میخوریم. پس طبق معمول در همه مشکلات، مردم را مقصر محض ندانید.»
گول فودبلاگرها و مزه این ساندویچها را نخورید
یک سرآشپز که کارشناس تلویزیونی است، از دلایل خوشمزهبودن فستفودهای بمبی و کیفیت مواد غذایی آنها میگوید
«میلاد یوسفی» سرآشپز و کارشناس برنامههای تلویزیونی صداوسیما درباره مزه و مصرف این مدل غذاها میگوید: «الان متاسفانه طبع مردم به این جور غذاها زیاد شده است، اما این کار اشتباه است و من فکر میکنم در چند سال آینده ما با مضرات سرشار این مدل غذاها روبهرو خواهیم شد. به تعبیری میشود گفت تغذیه اشتباهی است که بدون حساب و کتاب از نظر سلامتی چندین نوع سوسیس و کالباس را به صورت افراطی قاطی میکنند. این مدل غذا شاید دید بصری داشته باشد ولی از نظر تغذیه به شدت اشتباه است و مطمئن باشید هیچ آشپز دلسوزی این نوع غذا را تایید نمیکند. از طرفی موادی که در به اصطلاح غذاهای بمبی استفاده میشود از نوع ارزان و بیکیفیت است که رستورانها برای سودآوری بیشتر از آن استفاده میکنند و با این حال از استقبال زیادی هم برخوردار است. اما آن چه مصرفکنندههای این مدل از غذا باید بدانند این است که صرفا به دلیل پنیر پیتزا خوشمزه است. همین پنیر استفاده شده هم از بیکیفیتترین نوع موجود در بازار است اما خوشمزه و چرب است. معمولا در این ساندویچها از برندهای معتبر استفاده نمیکنند و بیشتر از نوع فله که من نمیدانم در کجا هم تولید میشود، استفاده میکنند. فود بلاگرها هم اصلا سلامت و کیفیت غذا برایشان مهم نیست و فقط به پول میاندیشند و من از مردم میخواهم که اصلا اعتماد نکنند. چون برای این افراد اول پول مهم است و بعد هم پول. در انتها باید بگویم به نظرم رویکرد مردم باید غذای سالم باشد و دور فستفود به ویژه بمبی را خط بکشند. الان یک ساندویچ بمبی در تهران حداقل 100 هزارتومان است در حالی که با این قیمت میتوانید فیله مرغ بگیرید که هم سالمتر است، هم سریع درست میشود. باید اولویت ما این مدل غذاها باشد، اصلا چرا سالاد نخوریم؟ علاوه بر این از نظر مزه هم خنثی است و آن چه که شما متوجه میشوید و دوست دارید مزه پنیر و سس است. خلاصه من به شدت مخالف این داستان هستم و امیدوارم شما هم بتوانید مردم را در این قضیه روشن کنید.»
عاقبت چالشهای پرخوری در دنیایواقعی و فضایمجازی
این یادداشت در پی ارائه تحلیلی جامعهشناختی از پدیده لذتجویی از کالری افزوده با گرایش به مصرف غذاهای حجیم است
دکتر مهدی کرمانی | جامعهشناس
مراجعه به انواع رستوران و به ویژه عرضهکنندگان غذای حاضری(فستفودها)، معمولا بخشی از برنامه فراغتی با هدف تفریح جمعی است. هر چند به موازات مدرن شدن جامعه، گروههای بیشتری از شهروندان به ویژه مجردان بالغ یا زوجهای شاغل نه به عنوان تفریح و فراغت که به ناگزیر و برای صرفهجویی زمانی و مهارت نداشتن در پخت، این گزینهها را در متن اصلی برنامه تغذیهای خود قرار میدهند. به هرحال، آن چه به چشم میآید بازار گرم تولید و عرضه غذاهای حاضری در جایجای شهرهای ایران امروز است. در این بین، گرایش جوانان به بازنمایی حیات روزمره در فضایمجازی مبتنی بر قاعده جذب مخاطب(دنبالکننده) و تحسین(لایک)، زمینهساز تمایلیابی به رفتارهای محیرالعقول و اغراقآمیز است که چالش صرف غذاهای حجیم میتواند تجربه مناسبی در این باره به حساب آید. همچنین برگزاری چالشهای پرخوری در رستورانها و انعکاس تصاویر و فیلمهای آن در فضایمجازی جدا از جنبه تبلیغی آن، نمودی از شرایط توصیف شده است. در عین حال هرگونه مواجهه با چنین پدیدههایی باید از برخوردهای کلیشهای بر اساس الگوهای صفر و یکی به دور باشد زیرا انگیزه تقابل با این گونه برخوردها، میتواند بر سرعت گرایش به سمت چنان مواردی بین جوانان بیفزاید. در مجموع به نظر میرسد نوعی بازاندیشی جمعی و گفتوگوی فراگیر در جامعه ایران امروز در کنار به رسمیت شناسی خرده فرهنگهای جوانی و ابراز حدود حساب شدهای از تساهل و تسامح نسبت به امواج گذرای رفتارهای هیجانآلود جوانان میتواند بستر مناسبی را برای کار عمیق فرهنگی، چه در فضای فیزیکی حیات جمعی ایرانیان و چه در فضای روبه رشد زیستمجازی ایشان فراهم آورد. چنین تلاشهایی عمدتاً باید با تکیه بر ظرفیتهای مدنی و تشکل یافته خود جوانان پیش برده شود. به عنوان مثال دور از ذهن نخواهد بود که پویشهایی از همغذایی با فقرا و حاشیهنشینان بتواند تصاویر پررنگتر و پرمخاطبتری را در زندگی عینی و مجازی جوانان نسبت به رقابت در صرف غذاهای حجیمتر و پرکالریتر خلق کند.