دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
سلام و خدا قوت، این روزها مدارس باز شده و هفتهای یک بار بچهها با سلام و صلوات می رن مدرسه. لباس فُرم شون که از لباس پلوخوری ما شیک تره. ما لباس میپوشیدیم انگار کیسه برنج یا گونی سیب زمینی کشیدن به کلهمون. الان لباسها مدلدار و شیک. حالا کاش فقط این باشه. قدیما ناظم گرامی میاومد دست میکشید به کلهمون، اگه موها یه ذره تو دستش میاومد همون کله کچلمون رو کچلتر میکرد. تازه ممکن بود چهارراه بزنه همون جا. چراغ راهنمایی هم نصب کنه! الان پسر بچهها می رن مدرسه مدل موی سامورایی می زنن و گاهی سبک دیوید بکام. اما ما کلاً مدل لوئیجی کولینا میزدیم؛ یعنی طاس مطلق. همه اینا به کنار، بچههای الان زنگ تفریح با رعایت فاصله اجتماعی شطرنج، مافیا و بازی های فکری و استراتژیک بازی میکنن. ما اون وقتها زنگ تفریح استراحت نمیکردیم که تازه مکافات مون شروع میشد. فکر میکردیم اگه دور مدرسه 200 دور رو با سرعت نور ندویم زنگ تفریح زهرمون شده. چاشت شون هم که نگم. ما یک نون درسته با یه ذره پنیر میبردیم و به ازای هر گازی که می زدیم باید 3 لیتر آب میخوردیم که ساندویچ بره پایین. اگه نون مون رو هم برمیگردوندیم خونه کتک میخوردیم. هی روزگار.