کرونایی ریز ، اما تیز
میدهد جولان کرونا توی شهر
باز میریزد به جان خلق زهر
یک جِغِلویروس گُنده آمده
چون اراذل شهر را بر هم زده
گرچه این ویروس خیلی ریز بود
در عوض نامرد خیلی تیز بود
دست و روبوسی «به را» شد هر کجا
او سهسوته میرساند خویش را
میشود از راه دست و از دهان
در وجود فرد سالم میهمان
بین مردم فاصله چون کم شود
در تن آنها کرونا دم شود
عطسه و سرفه چو زد بیمار سخت
بر گروهِ دور و بر، برگشت بخت
مانعی پیش دهان وقتی که نیست
غیر بیماری بگو محصول چیست؟
تا مریضی را نگیری چون کره
ماسک را بر روی خود میزن، یره!
جان من! یک ذره کار خوب کن
ماسک را بر بینیات منصوب کن
عبدا... مقدمی
*****
ژست و ژست!
یک شبی جوراب او سوراخ شد
در فضاهای مجازی شاخ شد
حیف با گفتار چرت و کار پرت
پرتماشاگر شده در شهر هرت
طفلکی در کافه با ژستی تیتیش!
عکس گیرد با سس و سالاد خویش
گاه گیرد عکس در حال اریب!
میکشد سیگار با ژستی عجیب
گشته پنهان در میان دودها
دور او پر گشته از کمبودها
میکند یکسر گدایی لایک را
میزند گاهی برند «نایک» را
دوست دارد شاخ باشد طفلکی
همردیف «باخ» باشد طفلکی
درک و فکرش کهنه، گفتارش مدرن
کاغذش از کاه و خودکارش مدرن
یک لباس شیک و اندامی کثیف
فیل را در چشم مردم کرده لیف!
عشق ایران است و ایراندیده نیست
عشق باران است و باراندیده نیست
انتقاد از هرچه دارد گاهگاه
گاه میخندد به مردم قاهقاه
طبل توخالیاست اما پرصدا
او ندیده آب و گشته ناخدا!
روز و شب از غرب میگوید سخن
از شب پاریس و صبح «منهتن!»
کرده ام رفتارشان را نقد و تست:
ژست و ژست و ژست و ژست و ژست و ژست
عاقبت یک شب ز دست این گروه
میپرم کتبسته از بالای کوه!
امیرحسین خوش حال