خانه پناهگاهی امن و خاطره ساز
کاناپه امروز به سراغ خواندنی ها و دیدنی هایی درباره خانه رفته است
محمد علی محمد پور| روزنامه نگار
«هیچ جا خانه خود آدم نمیشود». این جملهای است که احتمالا هر کدام از ما دستکم یک بار گفته یا شنیدهایم. درست همان موقع که از مسافرتی طولانی یا کوتاه یا از یک مهمانی شلوغ بازگشتهایم، در یک لحظه به خصوص میتوانیم روی کاناپه، تخت یا فرش خانهمان ولو شویم و از گفتن این جمله، لذتی منحصربه فرد را تجربه کنیم. این جا خانه است. پناهگاهی امن، مکانی آرام و چهاردیواریِ دلخواهی که آداب و رسوم ویژهای لازم ندارد. این جا بیش از هر وقت خودت هستی و احیانا نیازی به زدن نقابها و پوششهای مخصوص نداری.
خانه، امنیت است. خدا نکند که روزی دیگر خانه هم محل امن و آسایش نباشد، آن وقت دیگر انگار آدم به هیچ جا وصل نیست. دلش به هیچ چیز قرص نیست. آشفته است و مانند گرد و غباری در دل یک توفان روی آرامش به خود نمیبیند. این را بیخانمانها خوب میفهمند.همچنین خانه بیش از هر جایی برایمان خاطرهساز است و وابستهکننده. ما وابسته خانههایمان میشویم چون ساعتهای زیادی را در آن میگذرانیم. حتی اگر مستاجر هم باشیم باز این وابستگی اتفاق میافتد. یک روز که خانه را اجاره میکنیم آن لحظه پس از ساکن شدن در خانه جدید نفس راحتی میکشیم که حداقل تا یک سال دغدغه گشتن دنبال چهاردیواری را نداریم. وقتی هم که مهلت سکونت در خانه تمام میشود یک بار هم که شده برمیگردیم به خانهای که حالا باید خانه سابق بنامیماش نگاهی میاندازیم و روزهای سپری شدهمان توی خانه را مرور میکنیم.ما از هر خانهای که جدا میشویم همیشه تکهای از وجودمان را در آن، جا میگذاریم. خانه روزهای کودکی، خانه پدری، خانه زندگی مشترک، خانه در این دنیا بودن یا خانه وطن. مهاجرها درد جدایی از این آخری را خوب میفهمند وقتی ترکش میکنند.
حالا که فصل سرد در پیش است، بیش از همیشه در خانه خواهیم بود و شبهای بلندی را در خانه خواهیم گذراند. در این صفحه از کاناپه امروز ما برایتان کمی بیشتر از «خانه» میگوییم که در متنها و طرحهای پیش رو، از نظرتان میگذرد.