بپرس تا بگم
تعداد بازدید : 18
راه ورسم چاپ کتاب در نوجوانی
نوجوانی 12 ساله هستم. به نوشتن داستانهای تخیلی علاقه زیادی دارم. به تازگی درحال نوشتن داستانی چندجلدی و ادامهدار هستم و اگر خدا بخواهد، میخواهم بهزودی آن را چاپ کنم. تجربهای در این زمینه ندارم، میخواهم به من کمک کنید و بگویید چگونه میتوانم داستانم را به چاپ برسانم و آیا اصلا در این سن این کار ممکن است یا نه؟
سلام دوست عزیز! باعث خوشحالی است که اهداف به این خوبی داری و درصدد رسیدن به آنها هستی. این تلاش و هدفگذاری خوب را به شما تبریک میگویم و امیدوارم بهزودی شاهد موفقیتهای شما باشیم اما در پاسخ به سوالتان باید بگویم:
بازار نشر از ساختار عرضه و تقاضا پیروی میکند. یعنی عرضه متناسب با تقاضای مخاطبان است. متاسفانه به تازگی بهدلیل مشکلات اقتصادی کشور و بهخصوص گرانی زیاد کاغذ و به تبع آن کتاب، تقاضا کم شدهاست و افرادی شانس انتشارکتاب را دارند که برای مخاطبان شناخته شدهباشند تا ناشر خطر سرمایهگذاری روی اثر آنها را بپذیرد. یعنی شما باید کتابتان را به ناشر بدهید و او درازای دادن حقالتحریر به شما، تمام امتیاز یا بخشی از آن را برای یک یا چندچاپ بخرد که در شرایط فعلی دور از ذهن است. طبیعتاً یک اثر را باید با محتوای خوب و جذاب خودش مقایسه کنند نه نام خالق آن اما واقعیت امروز بازار نشر ما چیز دیگری است و ورود به آن راحت نیست.
یک حالت دیگر برای چاپ کتاب، همکاری با ناشرانی است که بهصورت مشارکتی روی چاپ سرمایهگذاری میکنند. این گروه نسبت به گروه اول که در بخش قبل توضیح دادهشد، اعتبار کمتری دارند و مخاطبان هم کمتر آنها را میشناسند.
یک ناشر خوب در دیدهشدن و فروش کتاب نقش مهمی دارد. در این حالت شما بخشی یا همه هزینه چاپ را میپردازید و ناشر کتاب را چاپ و توزیع میکند. در مواردی ناشر حتی کتاب را توزیع هم نمیکند و فقط از امتیاز اجازه نشرش استفاده میکند تا شما کتاب را چاپ کنید و بعد همه نسخهها را در اختیار شما قرار میدهد که بفروشید. در چنین حالتی امکان دیدهشدن کتاب خیلی کم است و از آن مهمتر تمام سرمایهگذاری به عهده خود شماست.
کاش درباره محتوا و مخاطب هدف کتابتان توضیح دقیقتری میدادید تا شما را کاملتر راهنمایی می کردم. متناسب با آنچه گفتید و در ادامه بخش اول پاسخها، به این نکته توجه داشتهباشید که مخاطب نوجوانی که به دنبال داستانهای تخیلی است، آثار دیداری و نوشتاری خوبی را در دسترس دارد که رقابت با آنها دشوار است.
گمنام یا مشهور بودن یک نویسنده دلیل قطعی برای موفقیت یا موفق نشدن آثارش نیست اما اگر می خواهید نویسنده موفقی باشید، باید تصویر دقیقی از مزیتهای نسبی قلم، ذهن و خلاقیتهای خود در نویسندگی داشتهباشید. چرا باید مخاطب، داستان شما را انتخاب کند؟ اثر شما چه برتری نسبت به آثار مشابه داخلی و خارجی دارد؟ مخاطب شما چه ویژگیهایی دارد و از چه چیزهایی لذت میبرد؟ جذب چه محتوایی میشود؟ آیا صرف نوشتن یک داستان خوب، برای موفقیت کتاب کافی است؟
فراموش نکنید که «جیکیرولینگ»، نویسنده معروفترین کتاب دنیای نوجوانان یعنی هریپاتر تا قبل از نوشتن این کتاب گمنام بوده اما با سالها مطالعه و تلاش، جهانی را خلق کرده است که هنوز هم برای خیلیها تازگی دارد. شاید در 12سالگی هم بتوان نویسنده موفقی بود اما اگر در گام اول موفق نباشید ممکن است از ادامه مسیر دلسرد شوید. پس بهتر است برای تضمین بهتر موفقیتتان زیاد مطالعه کنید. عجله نداشتهباشید. از نوشتن در نشریات دانشآموزی و صفحات ویژه نسل خودتان مثل همین «جوانه» شروع کنید تا با مشکلات این کار و بازخوردهای مخاطب آشنا شوید. فراموش نکنید شما فرصتهای زیادی دارید که سرمایه بزرگ تان برای موفقیت خواهد بود اما اگر از طریق برخی ناشران که دربرابر دریافت پول کتاب چاپ میکنند، وارد این فضا بشوید هیچوقت فرصت نخواهیدداشت که از مسیر درست دیدهشوید. ناشران حرفهای، نقد دقیقی روی آثار دارند و این امکان را برای شما فراهم میکنند که با نقاط ضعف کارتان آشنا شوید و ناشرانی که پولی کتاب چاپ میکنند، لزوما تخصص و تعهد کافی برای اصلاح کار را ندارند. امیدوارم با تلاش زیاد، رفتن به کلاسهای داستاننویسی و تمرین نوشتن، آنقدر پیشرفت کنید که خود ناشران برای چاپ کتاب به شما پیشنهاد دهند.