پرونده
تعداد بازدید : 414
زنان از شهر چه میخواهند؟
ضرورت داشتن احساس امنیت برای زنان در شهر بر فردی پوشیده نیست اما فضاهای شهری چه تاثیری بر میزان این احساس دارد؟
نویسنده : مهین ساعدی | روزنامهنگار
اگر خانم باشید، احتمالا برای شما هم پیش آمده است که هنگام عبور از کوچه یا خیابانی خلوت با شنیدن صدای قدمهای فردی دیگر از پشت سر، دچار افزایش ضربان قلب شده یا هنگام عبور از نقطهای در مکانهای عمومی که چند مرد در آن تجمع کردهاند، حس خوبی نداشتهاید یا هنگام عبور از محلهایی که با پوشش گیاهی متراکم و بلند مانع دید کامل شما شده است، ترسیدهاید و احساس نگرانی و ناامنی روانی را تجربه کردهاید. زنان در بسیاری از موقعیتهای شهری و مکانهای عمومی با احساس ناامنی مواجه هستند؛ احساسی که اغلب مردان شناختی از آن ندارند. نسبت حضور زنان و مردان در تمامی فضاهای شهری و اماکن عمومی مساوی نیست، در حالیکه طراحان شهری معتقدند که فضای مطلوب و ایدهآلی که به درستی طراحی شده است، باید شاهد حضور زنان و مردان به یک اندازه باشد. پس اگر زنان در محیطی حضور ندارند یعنی شرایط مطلوبی بر فضا حاکم نیست! در پرونده امروز ضمن بررسی مولفههای احساس امنیت، به بررسی برخی محیطهای شهری و تاثیر نوع معماریشان بر احساس امنیت پرداختهایم.
داشتن احساس امنیت، نیازی ضروری و کاربردی
امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت، بسترساز توسعه جوامع انسانی است. حضور مردم در فضای عمومی شهر مستلزم داشتن احساس امنیت از سوی آنهاست. یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده حضور مردم در فضاهای عمومی، ترس یا احساس ناامنی (احساس عدم امنیت) است. انسان از گذشته بهدنبال تأمین امنیت به عنوان یکی از نیازهای اساسی خود بوده و هست. برای همین احساس امنیت به عنوان یکی از شاخصهای مهم کیفیت زندگی شهری، اهمیت زیادی دارد. با رشد و توسعه شهرنشینی و گسترش کلانشهرها، همچنین پیچیدهتر شدن روابط اجتماعی شهروندان در شهرها، مفهوم امنیت از حالت اولیه و جنبههای فیزیکی محسوس خارج و دارای ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شده است. بر اساس نظریه «مازلو»، امنیت یکی از نیازهای ضروری و وجودی انسان است و اشاره به شرایطی دارد که سیستم حفاظتی جامعه در مقابل جرایم و رفتارهای آنومیک از شرایط مؤثر و کارآمدی برخوردار باشد. با این اوصاف شرایط برای زنان که بهدلیل ویژگیهای جسمی و روحی خاص خود نسبت به مردان احساس امنیت کمتری دارند، فرق دارد. حس امنیت زنان تنها یک مقوله مربوط به زنان نیست. احساس امنیت در زنان میتواند در ارتقای الگوی فعالیتهای اجتماعی مؤثر باشد و مشارکتی بهتر را در صحنه اجتماعی به وجود آورد که ثمرهاش به درد همه افراد جامعه خواهد خورد.
زنان در کدام فضاهای شهری احساس ناامنی بیشتری دارند؟
زنان از حضور در فضاهایی که احساس امنیت نمیکنند، گریزانند. برای همین اصلا در این فضاها حضور نمی یابند، چه برسد به اینکه با کسی تعامل هم برقرار کنند! شاخصهای زیادی از جمله امنیت، میزان آلودگی صوتی، سطح آسایش اقلیمی (مثل سایهاندازی و آفتابگیر بودن)، فارغ بودن از رفت و آمد خودرو و ...، در هر جامعه و در هر نقطه جغرافیایی جهان بر روابط اجتماعی زنان تاثیر گذارند. معمولا فضاهای تکمحصولی و مردانه (مثل تعمیرگاهها یا کارواشها)، فضاهایی که بر آنها نظارتی وجود ندارد مثل مسیرهایی که با ساختمانهای مسکونی محاط نشده باشد یا حتی پارکها وقتی کسی از آنها استفاده نمیکند، مسیرهایی که به اصطلاح راه دررو نداشته باشد مثل پلهای هوایی، فضاهایی که از نظر ادراکی مالکی ندارد مثل زیرپلها و فضاهایی که از آنها خوب نگهداری نمیشود، مثل کوچههایی با خانههای متروک و شیشههای شکسته یا خیابانهای کثیف و آلوده از پایینترین سطح امنیت برخوردارند. در ضمن و به طور کلی افراد حضور در فضاهای پراغتشاش، خیلی سرد یا خیلی گرم یا جایی راکه مملو از خودروست، ترجیح نمیدهند.
چرا اینقدر بنبست و زیرگذر خلوت داریم؟!
امروزه بیشتر فضاهای شهری به شکلی هستند که حس ناامنی را القا می کنند و به همین دلیل متأسفانه زنان و بسیاری از اقشار نه تنها از حق طبیعی خود یعنی بهرهمندی از فضاهای عمومی شهر محروماند بلکه بهدنبال آن از سهیم شدن در فرایند مشارکت و فعالیتهای اجتماعی هم باز میمانند. یکی از مسائل موجود در فضاهای شهری فعلی، نبود احساس امنیت زنان در این فضاهاست. فضاهای شهری، اماکنی بالقوه و مستعد برای ایجاد رُعب و آسیبپذیری هستند، نیمی از جمعیت هر شهر را هم زنان تشکیل میدهند و با توجه به رشد شرایط اجتماعی و به تبع آن افزایش رفتوآمدهای شهری توسط آنها، داشتن احساس امنیت و راحتی در رفتوآمد، مولفه مهم و از یاد رفته ای
در طراحی فضاهای شهری به حساب میآید. در حالی که شهرهای ما پر است از گوشههای پرت، بنبستهای کوتاه، پلهای هوایی بدون استانداردهای امنیتی (نبود دوربین یا نگهبان و نور کافی)، زیرگذرهای خلوت و بدون نظارت، فضای کالبدی کثیف و نامتعارف، دیوارنویسی و آلودگیهای محیطی، درختان هرس نشده، پوششهای گیاهی نامناسب بدون دید کافی در پارکها و محلهای عبورومرور و هزاران مورد دیگر که هرکدام به نوعی میتواند به نبود احساس امنیت در زنان ختم شود. شاید باورتان نشود ولی فضاهای شهری میتواند تأثیر بهسزایی در ایجاد احساس امنیت و کاهش میزان وقوع جرم داشته باشد.
این مشکل مختص زنان یک کشور خاص نیست!
نتایج مطالعاتی که توسط «کمیسیون حقوق بشر» روی زنان بیش از هفت کشور اروپایی انجام شده است، نشان می دهد؛ زنان از قرار گرفتن در بعضی وضعیتها دچار ترس میشوند؛ به طور مثال استفاده از هر وسیله دیگری جز خودروی شخصی، بیرون رفتن هنگام شب، رفتن به نزدیکترین مغازهها به شکل پیاده، استفاده از وسایل حملونقل عمومی بهخصوص مسافرت با قطار شهری در شب، استفاده از تلفن عمومی، انتظار در ایستگاه اتوبوس، استفاده از پارکینگ در مرکز شهر به خصوص پارکینگ طبقاتی، رانندگی در شب به تنهایی، حضور در فضاهای باز شهری، پارکها و راهها و ... ، همهشان برای زنان با نداشتن احساس امنیت همراه است. همچنین بررسی 120 ایستگاه اتوبوس در استرالیانشان داده است که زنان بیشتر از مردان از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند اما در مجموع زنان نسبت به مردان برای حضور در فضاهای باز عمومی، وحشت بیشتری دارند. به عنوان مثالی دیگر، در شهر «وینی پگ» کانادا هم بعد از انجام مطالعاتی اعلام شد که برای داشتن شهری سرزنده و پویا و ایجاد امنیت در فضاهای باز عمومی رعایت شش اصل لازم است؛ به عنوان مثال، راحتی و دسترسی دید به فضاها ایجاد شود، الگوی خیابانها و بلوکها در بافت شهر حفظ شود و ارتباط بین داخل و بیرون فضا رعایت شود. هرچندکه زنان در شهرها و کشورهای مختلف دنیا با مشکلات مشابهی روبهرو هستند اما باید اهمیت و اولویتبندی آنها را در شهرها و کشورهای گوناگون مورد توجه قرار داد و بر اساس آن راهکارهای مناسبی ارائه و طراحی لازم را اجرایی کرد.
آسیبهای فقدان احساس امنیت زنان در شهر
فقدان احساس امنیت زنان در فضاهای شهری، مشارکت کامل آنها رادراجتماع محدود میکند و افزون بر آسیبهای روانی، بر خانوادهها و در نهایت کل جامعه تأثیرگذار خواهد بود.
نبود امنیت برای زنان ـ چه واقعی و چه بالقوه ـ باعث میشود که زنان نتوانند شهروند تمام عیار به شمار بیایند و بهراحتی در زندگی عمومی مشارکت داشته باشند.
برای ایجاد احساس آرامش روانی و سر زندگی در زنان، طراحی فضایی برای آنها به دور از هرگونه مشکلات امنیتی ضروری است؛ فضاهایی که زنان در آنجا، احساس آرامش و امنیت کنند چراکه نبود احساس امنیت زنان در فضاهای شهری، مشارکت کاملشان را در اجتماع محدود میکند و موجب افزایش آسیبهای روانی بر فرد، خانواده و جامعه میشود.
تغییر نگرش زنان از گذشته تاکنون
امروزه با رشد شهرنشینی، افزایش سطح تحصیلات، ارتباطات جهانی و استفاده از شبکههای اجتماعی، متاسفانه مدرنیته و عامل اصلی آن یعنی فردگرایی رشد زیادی در میان زنان داشته است. این موضوع نگرش زنان به خود و در نتیجه توقعات آنها را تغییر داده است. زنان زمانی (مثلا در دوره قاجار) صرفا مجاز به استفاده از سه فضای شهری مسجد، حمام و گورستان بودند. این در حالی است که امروزه زنان حق استفاده و حضور در تمامی فضاهای شهری را از آن خود میدانند یا اگرچه زمانی مادران ما از ارتباط صمیمی با همسایهها استقبال زیادی میکردند، امروزه بسیاری از زنان جوان، از تعامل با همسایهها و هممحلیها اجتناب میکنند. آنها ترجیح میدهند از فضاهایی استفاده کنند که در آن ناشناس باشند. به هرحال بخشی از ساکنان هر شهر را زنان تشکیل میدهند و حق بر شهر ایجاب میکند که تمایلات و خواستهای همه گروهها مورد توجه قرار گیرد. بر کسی پوشیده نیست که حضور زنان در فضاهای شهری از منظر روانشناختی تاثیرات بسیار مثبتی برای آنها به همراه دارد. پس طراحی و برنامهریزی شهری براساس نیازهای زنان و توجه به نقش مهم مردم در تامین امنیت، میتواند به ایجاد فضاهایی امن برای آنان منجر شود. امنبودن فضاها موجب مشارکت و حضور مردم در آنها میشود، سرزندگی فضاهای شهری را به همراه می آورد و به ارتباطی دو سویه که فضای شهری را تبدیل به فضایی اجتماعی میکند، تبدیل میشود.