تعداد بازدید : 53
دنیا به روایت تصویر
فرانس پرس| شناگری که در دریا یک کیسه زباله به دورش پیچیده شده، فرانسه
گتی ایمیج| جشنواره جنگ گوجه فرنگی، کلمبیا
بارکرافت| لذت قطارسواری در بنگلادش!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
حدیث روز
حضرت علی(ع): خداوند مرا پیشوای خلقش کرده و مرا واداشته که بر خود تنگ بگیرم، و در خوردن و آشامیدن و لباس مانند مستمندان باشم. الکافی
ذکر روزیک شنبه
صد مرتبه «یا ذاالجلال و الاکرام»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 21
گسترش عدالت در زمان ظهور
علامه محمدرضا حکیمی می فرمایند:
چنانکه مشهور است عدالت، به روزگار مهدی(عج) همهجا را و همهچیز را فرا میگیرد و جهان را میآکند... همانسان که گرما و سرما بی اذن مردمان وارد خانهها میشود... مهدی(ع) دادگری و عدل خویش را اینچنین به درون زندگیها میبرد... چون مهدی(ع) بیاید همه زمین را پر داد کند، نه تنها جامعهها و آبادیها را، همه زمین را... تا قطرهای آب چشمهساری به هدر نرود و دانه درختی به ستم یا اسراف چیده نشود.
خورشید مغرب
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 31
فتو کاتور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حالی به حالی
تعداد بازدید : 16
دوچرخه ابدی!
حال اون بچه دهه شصتی رو دارم که باباش قول داده بود اگه معدل کلش بیست بشه براش دوچرخه میخره و نخرید و حالا که خودش بابا شده هم نمیتونه همون دوچرخه رو برای خودش که هیچ، برای بچهاش بخره، از بس گرون شده!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 16
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 10
پیله
نویسنده : فاطمه چامه سرا
پیله بستی
عشق را بر جان من
جبر تو
آخر مرا
پروانه کرد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 30
سه نقطه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شعر طنز
تعداد بازدید : 21
قاطی کرده ایم!
نویسنده : امیرحسین خوش حال| شاعر و طنزپرداز
یک نفر در داخل انبار؛ قاطی کرده است
از فشار کاری بسیار؛ قاطی کرده است
گفت در اخبار: «ارزانی شود» اما پدر
از کلام مجری اخبار؛ قاطی کرده است
مادرم با دید مثبت می رود بازار و بعد
لحظه برگشتن از بازار قاطی کرده است
گرچه با بیماری اش «ریلکس» می باشد ولی
از حساب نسخه اش بیمار قاطی کرده است
مهریه، کادو، مراسم، خرج های جانبی
طفلکی داماد در تالار قاطی کرده است
گفت عطار: «عاشقم اما ندانم بر کی ام»
من نمی فهمم مگر «عطار» قاطی کرده است؟
من نمی فهمم کماکان فرق تومان و ریال
فیش بانکی جای خود؛ خودکار قاطی کرده است
رفته بودم پیش دکتر؛ پشت یک کاغذ نوشت:
شاعر بدبخت این اشعار قاطی کرده است!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قسمت بیست و دوم
تعداد بازدید : 31
والیبال ساحلی با دوغ
نویسنده : مهرشاد مرتضوی| طنزپرداز
سلام مادر. خوبین؟ دیگه کمکم داره فصل تابستون میرسه و هوای گرم و سفر و کنار دریا و این چیزا. گفتم کنار دریا، یاد موقعی افتادم که والیبال ساحلی بازی میکردیم. میخواستم این دفعه خاطرات والیبال ساحلیمون رو براتون تعریف کنم، ولی بنا به دلایلی که می دونین بهجاش طرز تهیه آش دوغ رو که خیلی هم دوس دارم آموزش میدم.
خب خانومای خانهدار، امیدوارم اوقات خوبی رو تو خونه سپری کنین و قبض تلفنتون از سیصد تومن بیشتر نشده باشه. برای تهیه آش دوغ، اولین چیزی که لازم دارین قابلمهس. قابلمههای پشمان صنعت رو که دیگه همه میشناسین. در طرحها و رنگهای متنوع مثل طوسی و خاکستری و نوک مدادی! بعد از اون به ملاقه نیاز دارین که من ملاقههای کارخانجات دکتر چوبپور رو پیشنهاد میکنم. برای تست کردن نمک آش هم بالاخره یه قاشق لازمه که دکتر چوبپور این کار رو هم براتون آسون کرده. کاسه چینی به تعداد لازم هم میخواین که توصیه ستون خانجون، کاسههای گروه تجاری کلنگ نسب و همکاران به جز برادر وسطی فریبرزه. تازه میتونین با خرید چهار کاسه که هر کدوم زیر یه نیم کاسه قرار گرفته، یه کاسه اضافه هم دریافت کنین. (پایان پیامهای بازرگانی و شروع برنامه)
حالا میرسیم به طرز تهیه آش. ابتدا بزرگترین کاسهای رو که دم دست دارین، برداشته، چند تا میوه الکی و داغون توش ریخته، به خونه همسایه پایینی که ازش بدجوری بوی آش میاد سر زده و کاسهتون رو پر از آش رشته کنید و برگردید. به مقدار لازم توش دوغ بریزین. البته میتونین دوغ رو جدا هم نوش جان کنین. حالا غذای شما آمادهس، لذتش رو ببرید. ولی والیبال ساحلی هم لذت خودش رو داره که البته ما فقط دیدیم دست مردم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 36
تاپخند
خوبی ماشینهای ایرانی اینه وقتی صد تا میری فکر میکنی داری خیلی میری!
مدل درس پرسیدن بابام این جوری بود که فقط یه سؤال می کرد. اگه بلد بودم میگفت تو که بلدی، پاشو برو گم شو. اگه هم بلد نبودم میگفت تو که هیچی بلد نیستی، پاشو برو گم شو!
۹۰ درصد اینایی که میگن پیج قبلی هک شده، خنگن، پسورد یادشون رفته!
تلگرامش ۱۵ تا عکس داره که هیچکدوم عکس خودش نیست. همه عکس دسته گلن. مثلا پیش خودش میگه این گل تکراری شد دیگه، بذار عکس یه گل دیگه بذارم؟!
شما هم وقتی پشت تلفن حرفاتون تموم میشه به جای قطع کردن، چپ و راست مثل طوطی به همدیگه میگین چه خبر، چه خبرا، دیگه چه خبر؟!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 58
دوردنیا
دادگاهی که در آمبولانس برگزار شد
مترو- «کرک اسمیت» 42 ساله اهل اوهایو که 272 کیلوگرم وزن دارد، به قاچاق کوکائین و در اختیار داشتن غیرقانونی اسلحه متهم است. وی به خاطر وزنش نتوانست در دادگاه حضور یابد و به همین دلیل دادگاهش در آمبولانس برگزار شد. در تمام مدت برگزاری دادگاه او به دلیل تنگی نفس و متصل بودن به دستگاههای اکسیژن و گردش خون، نتوانست حرفی بزند. قاضی این دادگاه انگلیسی در یک حکم بیسابقه و با استناد به این موضوع که خروج اسمیت از داخل آمبولانس میتواند سلامتیاش را به خطر بیندازد، او را به دو سال حبس در پشت آمبولانس محکوم کرد.
یک قطعه موسیقی 8 ساعته
یاهو- «ماکس ریشتر» آهنگ ساز آلمانی- انگلیسی در کنسرتی در آمریکا، اثر هشت ساعته خود به نام «خواب» را اجرا کرد. این کنسرت از 10:30 شب تا 6:30 صبح طول کشید و با حضور 150 نفر به صورت خوابیده در تخت خواب، در گرند پارک لس آنجلس برگزار شد! البته برگزاری این کنسرت با اهداف تحقیقات علمی بوده است.
ثبت رکورد جهانگردی
بی بی سی- دختر 21 ساله آمریکایی با شکستن رکورد جهانگردی، نامش را در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رساند. «لکسی الفورد» توانست به 196 کشور جهان سفر کند و سفر خود را در کره شمالی به پایان رساند. پدر و مادر لکسی صاحب یک شرکت گردشگری در کالیفرنیا هستند و به همین دلیل امکان مسافرت به کشورهای مختلف برای لکسی به راحتی مهیا بوده است. لکسی تقریبا هر سال به 9 کشور سفر کرده است. به گفته وی هدفش از این سفرها این بوده که نشان بدهد جهان آنطوری که رسانهها نشان میدهند ترسناک نیست و میتوان مهربانی را در هرگوشهای از جهان دید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 3
مارپیچ(سختی 60 ٪)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 6
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* پرونده درباره چرنوبیل جالب بود، ای کاش بیشتر بود و جنبههای مخفی یا دروغهای پشت پرده این فاجعه را هم مینوشتید.
* همسر عزیزم و فرشته کوچولوهام، از خداوند بزرگ براتون سلامتی و موفقیت خواهانم. بابا محمود
* آقکمال؛ آیا میدانی هفته پیش کله چغوکیت رو نخوندم و پکرم؟!
* آق کمال: انا حالا خوب رفت! پس خودم چی بگم که دلم بری خواننده هام تنگ رفته!
* خود این که بخوای به بقیه بفهمونی حوصله نداری، حوصله میخواد... مسعود مجنونپور
* 21خرداد روز تولد دو همکار عزیزمان آقایان رسول انصاری و علی حسنی را بهشون تبریک میگم. حسن زارعیان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سوتی سرا
تعداد بازدید : 26
شغل ترسناک پدر!
یه بار از مهدکودک خواهرزادهام زنگ زده بودن به خواهرم که پاشین فوری بیاین. اینم نگران رفته بود. بهش گفته بودن شوهرتون چه کاره است و... نگو خواهرزادهام به همکلاسیهاش گفته بوده بابام دزده! اینا هم ترسیده بودن. بعد خواهرم براشون تعریف کرده که پسرش دیشب با باباش تو خونه دزد و پلیس بازی میکردن، بچه فکر کرده بوده باباش کلا همیشه دزده!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی روزنامه
تعداد بازدید : 21
کلاس استاد جنتلمن
نویسنده : علیرضا کاردار| طنزپرداز
حتما عکس و خبری را که این چند روز دست به دست و بلافاصله تکذیب شد، دیدهاید. همانی که طرحی به نام یاد ایام دانشجویی را معرفی میکرد تا دانشجویان قدیمی دانشگاه فردوسی مشهد یا هرکس دیگری که دلش میخواهد و پولش را دارد، با پرداخت مبلغی نام خودش را روی یک قسمت از دانشگاه بگذارد. فهرست قیمت هم پیوست اطلاعیه بود و از 10 میلیون تومان برای یک پلاک فلزی و درخت شروع میشد و تا 2 میلیارد تومان برای کل بوستان دانشگاه بالا میرفت. البته خوشبختانه نامگذاری روی بعضی چیزها مدت زمان داشت و برای افرادی مثل ما که پول و علاقهاش را داشتیم ولی دیر باخبر شده بودیم این مزیت وجود داشت که 5 سال صبر کنیم تا مهلت قبلی تمام شود و بتوانیم دوباره اسم خودمان را روی کلاس و باغچه و راهرو و سایت بگذاریم! حیف شد این طرح را تکذیب کردند ولی خودمان دست به کار میشویم و کاری میکنیم که تا ابد ناممان در این محیط دانشگاهی به یادگار بماند، نه 5 سال.
راهکار اول برای ثبت نام خودمان همان روش سنتی یعنی کندهکاری است. یک کلید یا پیچ گوشتی برداشته و هرجا که دلمان میخواهد ناممان به یادگار ثبت شود، از نیمکت و کلاس و راهرو گرفته تا درخت و کف پیادهرو حکاکی میکنیم. با این که این روش رایگان است ولی دو مشکل دارد، یکی این که اگر خوشخط نباشیم ناممان با بدخطی به یادگار ثبت میشود. مشکل دیگر این که اگر کسی ببیند، مخصوصا حراست، ممکن است برای همیشه ورودمان به هر محیط دانشگاهی را ممنوع کنند!
راه بعدی کمی سخت و زمانبر است ولی کاربردی است، آن هم این که برویم درس بخوانیم و چهره علمی و یکی از مفاخر کشور بشویم تا خود دانشگاهها سر این که نام و مجسمهمان را توی دانشگاهشان بگذارند، با هم دعوا کنند. البته این راه مشکلاتی هم دارد از قبیل این که شاید تا وقتی که درسمان تمام شود دیگر تحصیلات مد نباشد و به جای نام دانشمندان، نام آهنگ خوانندههای زیرزمینی را اینجا و آنجا بگذارند، یا اگر شانس ماست، سردیس ما شبیه قوبلایخان، یا باب اسفنجی از کار دربیاید و حتی هوش مصنوعی تشخیص چهره هم مجسمه ما را نشناسد! و از همه مهمتر اینکه درس خواندن به این راحتیها هم نیست، که خب میشود همان پولی را که میخواستیم بدهیم ناممان را کف پیادهروی دانشگاه حک کنند، بدهیم به یک کاربلد تا مدرک دانشگاهی برایمان جور کند، یا نصفش را بدهیم پیج اینستای یک سلبریتی برایمان تبلیغ کند و یک شبه بشویم دکتر و پروفسور و خلاص!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 6
تفأل
کسی که از ره تقوا قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون ره سفر دارد
دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.