تعداد بازدید : 46
دنیا به روایت تصویر
شاتراستاک| به گل نشستن کشتی ترکیه ای در ساحل ایتالیا
بارکرافت| شکار لحظه ها!
گاردین| مسابقات پرش اسکی، اتریش
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 19
حدیث روز
امام عسکری(ع): وصال خداوند سفری است که جز با مرکب شب زنده داری به دست نمی آید.
بحار الأنوار
ذکر روزپنج شنبه
صد مرتبه «لا اله الا ا... الملک الحق المبین»
ذکر روزجمعه
صد مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 20
هدایت امام(عج) دایمی است
آیت ا... فاطمی نیا می فرمایند:
در زیارت نامه امام زمان(عج) می خوانیم: «سلام بر تو ای نور خدا که به وسیله آن راهیافتگان هدایت می شوند.» فعل مضارع دلالت بر تجدد و دوام دارد؛ مراد از عبارت این است: هدایت بخشی امام زمان(عج) که نور خدا هستند، دایمی است. الان هم انوار حضرت موجود است؛ هرکس گیرندگی داشته باشد از آن نور بهره می برد. اگر عنایت و لطف او نباشد، از هیچ کس کار خیر صادر نمی شود. یاد آن حضرت نباید اختصاص به جمعه و ندبه داشته باشد و بس.
سخنرانی مکتوب
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فرهنگ لقت!
تعداد بازدید : 23
اینفلوئنسر
نویسنده : مهدیسا صفریخواه
تأثیرگذار؛ فعال فضای مجازی؛ اظهارنظرکننده از سقوط سهام بازار بورس هنگکنگ تا مسابقههای تلفنی تلویزیون. خودش را زبان جامعه میداند. عدهای از آن ها برای این اظهارنظرها پول میگیرند، البته تراکنشهای مالیشان را کسی ندیده. پر از تناقض، بهصورت موازی هم میتوانند خام گیاهخوار باشند و هم بلاگر غذا در رستورانهای زنجیرهای. بعضی از آن ها در اوایل دوران اینفلوئنسری دچار نارسیسیسم (خودشیفتگی)، در اواسط آن به آنارشیسم (هرج و مرج طلب) و در اواخر آن دچار فاشیسم میشوند. صفحههای آن ها در ابتدا به روی همه باز است ولی در لحظه سقوط، کامنتها را میبندند. تمایل عجیبی به تز دادن درباره فقر و گرانی و رانت در سواحل مدیترانه دارند. اینفلوئنسرها معمولا با حمله توییتریها نابود میشوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 14
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 14
گریه آسمان
نویسنده : علی چناری
باران
اوج تنهایی آسمان است
به حال زمین می گرید...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده های مجهول
تعداد بازدید : 39
ماجرای سقوط سفینه فضایی در صحرای آریزونا
پنج شنبه ها
در سال 1973 فردی به نام «آرتور جی استنسل» یکی از مهندسان پروژههای نیروی هوایی آمریکا، فاش کرد که در سال 1953 شاهد ماجرایی عجیب در بیابانی اطراف شهر کینگمن بوده است. داستان از این قرار بود که در یکی از روزهای ماه می از طرف مدیر آزمایشهای کمیسیون انرژی اتمی به او تلفن میشود. بعد از رفتن به اتاق مدیر از او و 15 کارشناس دیگر دعوت میشود برای یک ماموریت ویژه و فوق سری به اتاق کناری رفته و لباس های مخصوص به تن کنند. آن ها لباس سفید و کلاه مخصوص شیشهای را پوشیده و با هواپیمای نظامی به فونیکس در آریزونا منتقل میشوند. مدیر پروژه قبل از پیاده شدن از هواپیما به آن ها میگوید شما برای بررسی یک هواپیمای مافوق مدرن نظامی که امروز سقوط کرده است به این جا آمدهاید تا گزارشی تهیه کنید.افراد به محض پیاده شدن چندین خودروی امنیتی میبینند که دور جسمی عجیب جمع شدهاند. به گفته استنسل، یک شی مدور بزرگ، مثل دو بشقاب گود که روی هم قرار داشتند در خاک فرو رفته بود. طول این وسیله 7 متر بود و بخشی از آن به دلیل سقوط، حدود 3 متر داخل خاک وارد شده بود و در اطراف آن تکههای فلزی و اشیا عجیبی ریخته شده بود. استنسل به طرف شی رفت و دستی بر سطح صاف آن کشید ولی نتوانست فلز به کار رفته در این سفینه را شناسایی کند اما رنگش خاکستری و از نزدیک مایل به قرمز بود. در دو طرف شی دو دریچه اریب وجود داشت و محل ورود به این سفینه در زیر آن قرار داشت که به دلیل فرو رفتن در خاک امکان ورود به آن وجود نداشت. از دریچه به داخل نگاهی انداخت، چیزی جز دو جایگاه شبیه به صندلی چرخدار دیده نمیشد. در این سفینه از پدال، فرمان و... خبری نبود. کمی آن طرفتر از محل سقوط چادری نصب کرده بودند که مدتی نگذشت که هلیکوپتری به آن نزدیک شد و چهار نفر با برانکارد از آن جا خارج شدند و به اجبار از نزدیک آنها عبور کردند. استنسل چشمش به دو موجود عجیبی افتاد که هر یک قدی بیش از دو متر داشتند، با پوششی چسب و به رنگ متالیک تیره، با سرهای بدون مو. آن ها را در برابر چشمانش سوار بر هلیکوپتر کردند و به مقصد نامعلومی بردند. گروه تا پاسی از شب مشغول بررسی این سفینه عجیب بودند و با همان هواپیما به شهر برگشتند. در انتها از همگی آن ها خواسته شد که از این ماجرا هیچ چیزی فاش نشود. «استنسل» پس از سالها در گفتوگو با رسانهها گفت: «من سالها این راز را پیش خودم نگه داشتم اما فکر نمیکنم لازم باشد بیشتر نگه اش دارم.»
با توجه به این که سالها از آن موضوع میگذرد و هیچ یک از شاهدان از محل دقیق سانحه باخبر نبودند و همچنین نیروهای امنیتی نیز ناشناخته ماندند، پرونده این سقوط بشقاب پرنده برای همیشه باز ماند.
منبع: ufo digest
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با خانمان
تعداد بازدید : 19
درباره «خداحافظی در اوج»
نویسنده : زهرا فرنیا |طنزپرداز
هفته پیش، از اینکه چقدر بهم لطف داشتید و به روزنامه پیام دادید که خانم فرنیا توی باخانمان عالیه و منم در جواب گفتم باید توی اوج خداحافظی کنم، نوشتم. بعد دیدم چقدر بهتره آدم همیشه توی اوج خداحافظی کنه. اصلا اوج رو گذاشتن برای خداحافظی کردن. متاسفانه وقتی توی اوجیم، هی فکر میکنیم اوضاع ممکنه از این هم بهتر بشه و ادامه میدیم، اما این کلک شرایطه. الان مثلا اوجتر از پروفسور سمیعی داریم؟ حالا فکر کرده توی هشتادسالگی چارتا عمل میکنه چیکار کرده؟ اون روز که کانال تلگرام زدن براش که رازهای موفقیتش رو بنویسه دیگه کمکم باید کنار میکشید و به کانالش میرسید. الان خوبه که حتی تعداد اعضای کانالش هم افت کردن؟
اینو گفتم که مثال ملموستر بزنم. دخترا دقیقا وقتی توی اوج مجردی و کیف و حال خونه باباشونن، تصمیم میگیرن ازدواج کنن و توی اوج از دنیای تجرد خداحافظی کنن، چون فکر میکنن یه دوران اوج دیگه رو قراره توی زندگی مشترک رقم بزنن (بذارین خوشبین باشیم و نخندیم)! بهخاطر همین معطل خواستگاری میشینن که خواستگار هم در اوج خودش قرار داشته باشه و توی اوج خواستگار اومدنها با یه نفر ازدواج کنن. اما همیشه استرس این رو دارن که نکنه الان با فلانی ازدواج کنم، فرداش برام یکی بهترش بیاد؟ و بهخاطر همین همه کیسهای خوبشون رو به امید اون نقطه اوج کذایی، رد میکنن.
من هم همینم. با این تفاوت که با این وضع کسادی بازار خواستگارها، تقریبا برام مسجل شده که ازدواج نمیکنم. اما بهنظرتون بهتره با یه خواستگار دکتر و خوشاخلاق و خوشتیپ و پولدار ازدواج نکنم یا یه کارمند خسته معمولی؟ شاید بگین مگه ازدواج نکردن هم اوج داره؟ بله داره. دو روز دیگه وقتی گفتن: «چی شد مجرد موندی خانم فرنیا؟ خواستگار نداشتی؟» بهتره بگم: «خواستگار که داشتم، دکتر و پولدار و خوشتیپ. ولی اونی که لیاقتم رو داشته باشه نیومد...» بهخاطر همین بگردین یه خواستگار دکتر و پولدار و خوشتیپ و خوشاخلاق برام پیدا کنین، توی اوج با خواستگار داشتنم خداحافظی کنم. نگران نباشید، باهاش ازدواج نمیکنم. یعنی دکتره خل نیست بین اینهمه انتخاب بیاد منو بگیره که! (یعنی اگه اومد منو بگیره، من باهاش ازدواج نمیکنم. والا بهخدا یه چیزیش هست که با این شرایطش میخواد با من ازدواج کنه!) یه خواستگاری فرمالیته است همهاش، برای ثبت در یادها... از مخاطبان کسی با این شرایط نداریم؟ برای دفتر خاطرات میخوام.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
فتو شعر انتظار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 38
تاپخند
بچههای محل کارم یه گروه تلگرامی درست کردن یه جوری توش دل و قلوه میدن انگار نه انگار اینا همونایی هستن که دایم دارن زیرآب هم رو میزنن!
دیگه واقعا نمیصرفه بری سر کار، استهلاک کفش و لباس و کرایه تاکسی داره از حقوق بالاتر میره، هرچی سرمایه دارین تبدیلش کنید به نیزه و تیر و کمان واسه سال بعد دور هم بریم شکار!
من یه سری فوتبال بازی کردم، توپ که می اومد دستم 10نفر از بچههای تیم فقط میافتادن دنبالم میگفتن باید از این سمت بری، اون ور دروازه خودمونه!
شصت هزاﺭ تومن به دﺍییم بدهکارﻡ، زنگ زدﻩ میگه میخواﻡ خونه بخرﻡ شصت هزاﺭ تومن کم دارﻡ، میتونی اﺯ یکی براﻡ بگیرﻯ!
یه تیکه از پیتزای هفت تومنیم رو دادم به یه گربه، گفت نه ممنون، ماها گوشت همو بخوریم پیتزای هم رو نمیخوریم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 50
دوردنیا
پیدا شدن جسد نهنگ در جنگل های آمازون
دیلی میل- جسد نهنگ غول پیکری که در یک جزیره کوچک در جنگل های آمازون پیدا شده است تعجب دانشمندان را برانگیخته است. نهنگ ها در این فصل سال به هیچ وجه در این جزیره نیستند و همگی ماه هاست که حدود 5 هزار کیلومتر را مهاجرت کرده اند. تا کنون هیچ گونه دلیلی برای وجود این نهنگ در این جزیره برزیلی پیدا نشده است.
کتاب فروش حامی محیط زیست
سی ان ان- یک کتاب فروش در جنوب ایتالیا، در ازای بطری های پلاستیکی و قوطی های فلزی قابل بازیافت که بچه ها جمع کنند و به او بدهند، کتاب هدیه می دهد. «میشل جانتیل» که صاحب این کتاب فروشی کوچک در شهر پولاست، هدف از این کارش را تشویق همزمان کودکان به کتاب خوانی و حفظ محیط زیست بیان می کند. این ایده زمانی به ذهنش رسید که متوجه شد زباله های بازیافتی در برابر پول قابل معامله اند، بنابراین تصمیم گرفت به جای پول به بچه ها کتاب بدهد. او امیدوار است که ایده روزی جهانی شود.
مرتفع ترین زباله دان جهان
ژاپن تایم- «اورست» بلندترین قله جهان به دلیل بی توجهی کوهنوردان در رهاسازی زباله های خود به مرتفع ترین زباله دانی جهان تبدیل شده است. گردشگران و کوهنوردان، هنگام صعود و بازگشت بخش زیادی از تجهیزات، چادرهای فلورسنت، مخازن خالی گاز و... را به حال خود رها میکنند و به این ترتیب کوهی از زباله در اورست روی هم انباشته شده است. به تازگی نپال قبل از صعود کوهنوردان از آن ها چهار هزار دلار دریافت می کند و در صورتی که کوهنورد دست کم 8 کیلو از زباله خود را به پایین برگرداند این مبلغ به او پس داده می شود. همچنین در تبت، جریمه 100 دلاری برای به جا گذاشتن زباله توسط کوهنوردان تعیین شده است. گفته می شود تاکنون 18هزار و 800 کیلو زباله به مرور از کوه به پایین منتقل شده است، چیزی حدود چهار فیل هندی!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 10
تفأل
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از این طرفهتر برانگیزد
بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کله چغوکی
تعداد بازدید : 14
آق کمال هدیه می گیرد و هدیه می دهد
نویسنده : آق کمال | همه کاره و هیچ کاره
مناسبتهای آخر سالی هم ما ره نقره داغ کردن. مثلا همی هفته که روز مهندس بود، دِگه از بس پیامکی و تلفنی و حضوری و تو گروها و کانالا، ای روز ره به همدِگه تبریک گفتِم، حال همهمان به هم خورد! یعنی بیشتر از تبریک «پیشاپیش سال نو» و «یلدا یعنی»، روز مهندس ره به اطرافیان تبریک گفتِم، از بس که مهندس درِم دورمان ماشالا! شب رفتُم خانه دیدُم عیال یَگ بسته کادوپیچ آورد و گفت تقدیم به شما آقای مهندس. گفتُم: «بهبه... دست شما درد نکنه خانم دکتر، راضی به زحمتتان نبودُم، همی که یادتان بود کافیه. با یَگ لازانیای پرسُس هم مشد ای روز ره جشن بیگیرِم، بهاضافه دلستر لیمو و بعدش هم نارنجک!» گفت: «اولا اینقدر همهجا همه به هم این روز رو تبریک گفتن که دیگه تو رودرواسی موندم و مجبور شدم برات کادو بگیرم! بعدشم با گوشت کیلویی فلانقدر فعلا خبری از غذاهای گوشتی نیست، اگه با سویا میخوری فردا درست کنم؟ دلستر و نارنجک و فلان هم کلا قدغنه!» بعدش یَگ نگاه پرغیظی به خیکُم انداخت! اِنا حالا خوب رفت. یعنی از هر موقعیتی استفاده مکنه که طعنهشه بزنه! گفتُم: «صبر مکنُم یا گوشت آرزون بره، یا ما پولدار برِم!» و کادو ره وا کردُم. یَگ کتابی بود که قبلا دنبالش بودُم و پیداش نکرده بودُم. گفتُم: «از کجا گیرش آوردی؟ گفتن که چاپ نِمره.» گفت: «یه سایت پیدا کردم که کتاب دست دوم میفروشه، از اون جا خریدمش.» بیا! کادوش هم دست دوم بود!
ای قضیه گذشت تا روز زن. حالا جالبه که بری ما مردا یَگ روز هست به نام روز پدر که فقط و فقط پدرا کادو میگیرن، اویم چی کادوهایی! ولی روز زن باید به زنمان و دخترمان و مادرمان و مادرزنمان و خاله و عمه و مادربزرگ و هر خانم تو فامیل و دور و برمان که مشناسِم کادو بدِم! خلاصه بِری عیال و مادرُم و مادر کاملیاخانم و خانمبزرگ کادو گرفتِم و رفتِم دادِم بهشان. خوشبختانه با توجه به ای قیمتها بندههای خدا توقعی ندشتن و بهخیر گذشت. ولی جالب اینجیه که تولد مادرُم و کاملیاخانم هم همی آخر ساله. بعدش هم که عیده و عیدیش! او بر سال هم سالگرد عقد و ازدواجمانه، بعدش هم روز معلم و پزشک و داروساز و... یعنی از حالا درُم دوپینگ مکنُم که بِتنُم زیر بار ای کادوها کمر راست کنُم! ایم از ای، یَگ کادوی دست دوم گرفتُم، صدتاشه پس دادُم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسابقه این کیه؟
تعداد بازدید : 21
مسابقه باشکوه!
سلام. این هفته با یک چهره موسیقایی باهاتون هستیم که این روزها هم خبرهایی درباره ایشون شنیدیم و دیدم و حتما تا حالا کاری از ایشون رو هم شنیدین. بیشتر از این راهنمایی نمی کنیم، دست به کار بشین و تشخیص بدین این کاریکاتور به هم ریخته کیه و اسمش رو با نام خودتون و کلمه «این کیه» تا شنبه شب برای ما به شماره 2000999 پیامک کنید. جواب رو هفته بعد همینجا خواهید دید و کاریکاتور برنده رو پنج شنبه هفته بعد چاپ میکنیم. عکس و کاریکاتوری رو هم که میبینید آقای علی سعیدی، برنده هفته پیش هستن که دوباره بهشون تبریک میگیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 11
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* سلام به آقای صابری، جوان خوش ذوق، خسته نباشید، ما ترفندهای دوست داشتنی مادرها را خواندیم و خندیدیم و بعد هم یاد مادرمان و خاطراتش افتادیم، ممنون!
نسرین، سوسن و مریم اباذریان
* بیشتر مسابقه های «این کیه» رو درست جواب دادم ولی نمی دونم چرا من برنده نمی شم! ملاک قرعه کشی چطوریه مگر؟
ما و شما: قرعه کشی بین کسانی که پیامک یا برای کانال «زندگی سلام» پیام می فرستن انجام میشه که طبیعتا تعداد زیادی هستن.
* لطفا درباه آدم های بدبین یا شکاک راه حل و مطلب بنوسید.
* خانوم صفری خواه حالا خودت دور کاری یا نزدیک کار یا از بیکاری دست به قلم شدی؟!
* عزیزانم سینا و محمدصدرا، خداوند را شاکرم از بودن تان و به شکرانه اش بر درگاه احدیت سر تعظیم فرود می آورم.
پدرتان جواد محولاتی مقدم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.