تعداد بازدید : 57
دنیا به روایت تصویر
گتی ایمیج | جشن ماهی گیری در دریاچه، هندوستان
فرانس پرس| مسابقه چوگان زیر بارش برف، ایتالیا
رکس| تونلی که برای رفع خستگی رانندگان با فناوری پیشرفته تبدیل به
دنیای زیر آب شده، چین
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
تفأل
درآ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان درآید باز
بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 19
دیده اند تو جاجرود، نشسته دزدی لب رود
نویسنده : محمدامین فرشادمهر | طنزپرداز
در خبرها خواندیم بخشدار جاجرود اعلام کرده که بخشهایی از پل تاریخی جاجرود که یادگار دوره سلجوقی است، به سرقت رفته است. آدم کمی که عمیق میشود تازه میفهمد چرا میلاد برخلاف برج آزادی لنگ و پاچهاش را جمع کرده و یک سمت تهران آرام برای خودش ایستاده. چون بعید نیست او هم اگر در چشم باشد، در خبرها بخوانیم قطعهای از میلاد به سرقت رفت. یعنی وضعیت محافظت از میراث فرهنگی به شکلی شده که دیگر باید آن افرادی را که روی ابنیه تاریخی یادگاری مینویسند سرمه کنیم و به چشم بکشیم، همین که نمیبرند دمشان گرم. حال ببینیم بر فرض اینکه قسمت مسروقه یک آجر خشتی باشد، چه سرنوشتهایی در انتظارش خواهد بود:
یک: آجر در یک اتاقک شیشهای تمیز و مرتب نشسته. راس ساعت ۸ درهای مجموعه باز میشوند و عدهای ندید بدید وارد موزه میشوند و شروع به تماشای اشیای آن جا میکنند. یکی از بازدیدکنندگان به آجر نزدیک شده و از پشت شیشه به آجر خیره میشود. آجر ناگهان چشمانش را باز میکند و به بازدیدکننده میگوید: «پِخخخ.» بازدیدکننده بیهوش میشود و آجر سلجوقی غشغش میخندد و خودش را دوباره به حالت اول برمیگرداند.
دو: شب- داخلی- خانه عباسآقا. عباسآقا امشب مهمان ویژهای دارد؛ کیومرث باجناقش. عباسآقا بعد از جمع کردن بساط شام، مهمانانش را برای دیدن قطعه آجری که در ساخت دیوار حائل سرویس بهداشتی و هال به کار برده، بلند میکند. کیومرث شروع به قردادن میکند. عباسآقا کیومرث را توجیه میکند که هر بلندکردنی به قصد قر نیست. بعد از بهبه و چهچه الکی خانواده کیومرث، پسرشان میماند و با کنجکاوی آجر را بررسی میکند. آجر چشمهایش را باز میکند و میگوید «پِخخخ» اما اینبار پسر کیومرث غشغش میخندد و با پشت قاشق شروع به کندن آجر میکند.
سه: چند بچه تخس و سرتق به سمت آجر که کف کوچه قرار داده شده میآیند. مسابقات قهرمانی گل کوچک محله است. علی کاپیتان تیم میخواهد جایزه قهرمانی مسابقات را که کفش ورزشی است، به برادر کوچک ترش هدیه دهد. علی به شکلی دراماتیک به سمت دروازه حرکت میکند، دروازهبان را که کمی جلو آمده نیز دریبل میزند و توپ را با یک بغل پا به سمت دروازه میفرستد. در این لحظه نقطه عطف قصه شکل میگیرد و آجر چشمانش را باز میکند و با شیطنتی سلجوقی طور خودش را کنار میکشد تا توپ به اوت برود. علی در صحنهای دراماتیک دیگر، زبانش را گاز میگیرد و آجر را قطعهقطعه میکند. فردای آن روز چند دختر با تکههای یک آجر در حال کشیدن خطوط لِیلِی روی زمین هستند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 32
فتو نکته
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 14
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* خبری از ترسانک و رادیوالان نیست، ما به عشق این مطالب زیبا زندگی سلام می خریم!
داودلی، قوچان
* سلیمان و طوبی سالروز ازدواج تان مبارک، از خداوند متعال می خواهم به حق عظمتش به شما بعد از سه سال نی نی دوست داشتنی عطا فرماید. امین
* آق کمال، مو که هرچی به ای تابلوهای لبخند زندگی نگاه کردم هیچ کارم نشد، خنده ام هم نگریفت، تو چی؟ مجید شادلو
آق کمال: اتفاقا دیروز وقتی داشتم نگاشان مکردم، زدم به ماشین جلویی، بعد دوتایی غش غش خندیدم تا پلیس بیاد!
* تقدیم به کسی که شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند او نیست: مادر عزیزم به اندازه تمام خوبی های دنیا دوستت دارم. با آرزوی بهترین ها برای شما، ۲۵ دی ماه سالروز تولدت مبارک.
دختر شما بهاره
* در آموزش آشپزی، فلافل هویج پیاز را نوشتید ولی نگفتید پیاز را چگونه اضافه کنیم؟
ما و شما: پیاز خرد یا رنده شده را همراه مواد فلافل سرخ کنید تا آب آن گرفته شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
منتخب های چی شده؟
تعداد بازدید : 42
درخواست پخش ستایش با چشم بسته!
سلام. نمک پیام ها شده یک هفته درمیون، یک هفته به زور پیامک انتخاب می کنیم، یک هفته نمی دونیم کدوم ها رو حذف کنیم که تو صفحه جا بشه! به هرحال ممنون از همه دوستانی که درست و طبق روش گفته شده تو مسابقه شرکت کردن. پیامک های بی ربط و بی نام و بی مزه متاسفانه حذف شدن. چندتا از جمله های بانمک تر رو انتخاب کردیم که می خونید. دمتون گرم و خوش باشین همیشه.
* لباس ورزشی هاتان ره از کجا مخرن، ما برم بخرم؟ مدنی یک بار موشورم هم آرمش پاک مره هم شماره هاش! فرهاد دوست علی
* وقتی که یارو جلوی روت قربون صدقهات میره و پشت سرت صفحه می ذاره!
محمد رضا صدفیان
* عقبی: بچه ها بیاین پیداش کردم، این همونیه که درخواست پخش تکرار ستایش رو کرده! جلویی: به خدا من فقط جومونگ می بینم، اشتباه گرفتین!
حسین سیرکنندگان
* وقتی تو صف گوشت یخ زده خوابت می بره و پشت سریت از شدت ناراحتی می خواد منفجر شه! حسن طیرانیان، چناران
* عقبی: حالا چرا چشمات رو بستی؟ جلویی: می خوام مثل بعضی ها که چشم بسته رانندگی می کنن، چشم بسته گل بزنم! علیرضا راضی رودی
* وقتی دارن شله میدن و نفر جلویی به آشپز التماس می کنه که یه ملاقه دیگه بریز، نفر پشت سری می خواد کله اش رو بکنه! حسین کهربا
* وقتی تو صف نانوایی تا می خواد نوبتت بشه، دوست نانوا میاد جلو و دیگه بهت نون نمی رسه!
* وقتی دوستت مهمونی میاد خونه تون و شما خیلی بهش می رسین و وقتی خوشحال می شین که دیگه می خواد بره یه دفعه میگه حالا که هستین برم خانواده ام رو هم بیارم! سیدحسین آروند
* جلویی: یره قیافته بره مو اوجور کج و کوله نکن که دلخورت موکونم! عقبی: برار دیشب رفتُم پوشک بخرُم قیمتشه که گفت قیافه ام ای جوری شده و همو جوری مونده! مجید توکلی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قسمت هفتم
تعداد بازدید : 45
تمرین نینجوتسو روی گردن فرزندان
نویسنده : مهرشاد مرتضوی | طنزپرداز
علاوه بر خانجون، بعضیها به من ننجون هم میگن. ننجون هم شبیه چه کلمهایه؟ آفرین، نینجا! این شد که تصمیم گرفتم پرونده ورزشهای رزمیمو با نینجوتسو ببندم. نینجوتسو یه ورزش خیلی نوستالژیکه که من رو یاد بچگیهای دختر بزرگم میندازه. وقتی بچه بود خیلی بازیگوش بود. یه بار میرفت رو پشت بوم هوار میکشید، یه بار میرفت تو زیرزمین هوار میکشید، یه بار همینطوری وسط خونه هوار میکشید. نمیدونم چه مرگش بود این بچه. یه دفعه اینقدر داد زد که مجبور شدم یه تا پرنده بزنم وسط گردنش. بعد دیدم عجب حالی میده، دیگه هروقت صداش درمیاومد من هنرهای رزمیمو به نمایش میذاشتم. اصلا تربیت درست اون بود، چیه بچههای الان رو سوسول بار میارن؟ بچه دهنش رو به اندازه عرض شونه باز میکنه گریه میکنه، میگن «کامی جان گریه نکن، رفتیم بیرون برات میخرم». چی چیو میخرم؟ مگه زمان ما از این چیزا بود؟ هر مطالبهای داشتیم با پسگردنی جواب میدادن. تازه من دختر بودم، دوتا داداش داشتم که جفتشون تو بچگی به دلیل ضربات متوالی به گردن دچار ضایعه نخاعی شدن، عمرشون رو دادن به شما!
خلاصه رفتم دنبال نینجوتسو. خیلی ورزش خوبیه. همش رو هوایی. میپریدم اینور، میپریدم اونور. البته مربی خیلی راضی نبود، میگفت این کاری که شما میکنی به اون صورت نینجوتسو نیست، یعنی نزدیکشم نیست! ولی مهم اینه که من کیف میکردم. تا جایی که یه بار پریدم تو آسمون یه تا پرنده بزنم، از شیشه سالن پرت شدم بیرون. اون جا بود که نه تنها اماکن اومد در باشگاه رو تخته کرد، بلکه مربیمون هم گفت رزمی رو کلا بی خیال شو. برو دنبال یه ورزش هوازیتر، مث هواخوری، ورود هوا به ریه، رسیدن اکسیژن هوا به مغز قبل از لگد زدن، از این چیزا...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 17
دریای آرامش
نویسنده : امیرحسین لعلیانی
من پادشاه آرامشم وقتی
تو در کنارم هستی
حضورت، بودن است و
اگر نباشی
نبودن در وجودم می تراود!
صدایت آهنگ شاد صبحگاهی و
نفس هایت نسیم ملایم بهاری
ای دریای آرامش بخش...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 16
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 16
تجربه احساسات شاد
مردم اغلب از اهمیت زندگی در لحظه اکنون حرف میزنند و غبطه میخورند به این که کودکان بی این که به گذشته فکر کنند یا نگران آینده باشند از لحظات شاد اکنون شان لذت میبرند. باشد! موافقم. اما این تجربه (تجربه زندگیِ سپریشده) است که به ما امکان میدهد لحظات شاد را به خاطر بیاوریم و دوباره احساس شادی کنیم.
برگرفته از
«تولستوی و مبل بنفش»
اثر نینا سنکویچ
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 22
کاریکلماتور
نویسنده : سید مصطفی صابری
* سر حرف باز می شود، با کلید لبخند تو.
* بهترین شاعر هم، بعد لبخند تو، قافیه را می بازد.
* قند لبخند تو، کوتاه ترین قصه شیرین دنیاست.
* توپ سرنوشت من، هیچ وقت به پای تو نمی رسد.
* دستانت را کشیدی، دنیا از دستم رفت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 28
زندگی بدون نظم
مرحوم علامه جعفری فرموده اند:
بی ایمانی به نظم یا مسامحه در اجرای آن، یکی از نیرومندترین عوامل تضعیف شخصیّت و هویّت مردم جامعه است. کسی که انتظار دارد می توان زندگی را بدون نظم سپری کرد، در حقیقت منکر قانون حاکم بر هستی بوده، و هیچ چیز را شرط هیچ چیز نمی داند!
40 نکته از علامه، تبیان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 18
حدیث روز
پیامبر اکرم(ص): بخشنده ترین شما پس از من کسی است که دانشی بیاموزد، آن گاه دانش خود را بپراکند.میزان الحکمه
ذکر روز چهارشنبه
صد مرتبه «یا حی یا قیوم»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رادیو الان
تعداد بازدید : 24
در سینماهای 50 هزار تومانی چه خبر است؟
نویسنده : سید مصطفی صابری | طنزپرداز
سلام و خدا قوت، به تازگی بلیت بعضی از سینماها به جای 10، 15 هزار تومن شده 50 هزار تومن، خب فیلم که همون بی مزه های همیشگیه، علت این اختلاف قیمت اینه که سئانس و سالن وی ای پی دارن تا ملت لم بدن و لذت ببرن. من که 5 هزار تومن میدم به جناب کامبیز دی وی دی، کل تاریخ سینما رو میریزه روی فلشم؛ عمراً هیچ وقت نمیرم برای یک فیلم بلیت 50 هزار تومنی بخرم حتی اگه اسمش 10 هزار پا باشه! برای همین به پیش بینی خدمات سالن های وی آی پی سینماها بسنده می کنم:
به نظرم برای این که لذت زیادی در تماشای فیلم باشه حتماً و حتماً باید سالن مجهز به کاناپه باشه تا بشه ولو بشیم. در گام بعدی همون اول بعد از این که برق ها رو خاموش کردن باید یک بطری دوغ بیارن تا شل تر بشیم، آزاد و رها، مثل تکه ابری بر پهنای آبی آسمان. پیژامه راه راه و بلند طوری که تا زیر گردن بیاد هم از ملزومات تماشای لذت بخش یک فیلم روی کاناپه است که سینما باید در اختیارمون بذاره. بهتره برای افزایش حس صمیمیت حین تماشای فیلم، مسئولان سینما یک کنترل هم بهمون بدن تا صدا رو کم و زیاد کنیم یا سکانس های مسخره فیلم رو رد کنیم. اصلاً شاید حال کردیم بزنیم فوتبال! فقط باید روی شبکه استانی کیش قفل کودک بذارن. آها تا یادم نرفته بگم که زیرپایی هم مهمه. از اون مهم تر پتو طرح پلنگیه. من تا یک پتو نکشم رو دماغم فیلم بهم نمی چسبه. اصلاً صحنه های ترسناک فیلم ها رو فقط به لطف قدرتی که پتو پلنگی بهم میده تحمل می کنم. زیرنویس اخبار شبکه خبر رو هم لطف کنن بذارن عالی میشه تا از احوال قاشقچی و معترضان فرانسوی بی خبر نمونیم. میدونم انتظار زیادیه اما اگه برای بلیت 50 تومن بدم باید یک کاسه تخمه آفتابگردون با گلپر هم باشه و حتماً یکی از پرسنل سینما هی بیاد بگه: «لطفاً پوست تخمه ها رو نریز، تازه جارو کردم.» این جوری خونه آدم براش تداعی میشه. یه نفر هم بیاد جای حساس فیلم از قیمت دلار و زمین بگه تا خونه باجناق هم برامون تداعی بشه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 43
یادش به خیر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 61
دور دنیا
کتابخانه کوچک درختی
مای مدرن- «آرمیتاج هوارد» که در کتابخانه عمومی «کور دالن» در شهر آیداهو کار می کند، وقتی متوجه شد درخت کهن سال 110 ساله مقابل خانه اش در حال پوسیدن است و از لحاظ ایمنی باید قطع شود، ایده تبدیل آن به یک کتابخانه به ذهنش رسید. اکنون او صاحب یک کتابخانه کوچک و جالب است که به اهالی محل هم به رایگان کتاب امانت می دهد. این روزها این کار وی مورد استقبال طرفداران محیط زیست و همچنین کتاب دوستان قرار گرفته است.
ربات «لاوت» محبوب دل ها
ژاپن تایمز- یک شرکت استارت آپ ژاپنی رباتی تولید کرده است که با ویژگی ظاهری دوست داشتنی، هوش مصنوعی و پانزده حسگر متنوع، به راحتی می تواند جایگزین حیوان خانگی شود. این ربات کار خاصی انجام نمی دهد و فقط توجه و احساسات شما را به خود جلب می کند. ربات لاوت چشمان آبی رنگ درشت از جنس ال سی دی دارد که طراحی آن شخصیتهای کارتونی را به ذهن می آورد. با ایستادن مقابلش بال های خود را به نشانه در آغوشکشیدن بالا می آورد، به کمک هوش مصنوعی چهره افراد را شناسایی و با آن ها رابطه عاطفی برقرار و تمام حالت ها و میمیک موجودات زنده را تقلید می کند. جالب این جاست هرکس با او ارتباط بهتری برقرار کند، این ربات در برابر وی واکنش بهتری نشان خواهد داد! لاوت 3 تا 4 کیلوگرم وزن دارد و در صورتی که مداوم در حرکت باشد، حدود پنجاه دقیقه دوام میآورد. پیش فروش این ربات برای عرضه در ژاپن با قیمت سه هزار دلار به زودی آغاز میشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 36
تاپخند
اگه دانشمندهای قدیمی در زمان حال زندگی می کردند، شاهد این بودیم که تامسون زیر آخرین پست دالتون کامنت گذاشته: هرکی معتقده مدل اتم مثل کیک کشمشیه لایک کنه!
مجلس گفته دلار تا پایان سال کمتر از ۱۰ هزار تومن میشه. فکر کنم می خوان صفراش رو بردارن!
تو زمستون مراقب باشید، خیلی از ردیف صندلی های مترو پنج نفر نشستن، اما چون لباس ها پف داره ششتا به نظر میاد. بگید خودشون رو جمع کنن!
دیدین وقتی تو طول ترم درس می خونی شب امتحان چقد خیالت راحته؟... منم ندیدم!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.