حضرت فاطمه(س): خداوند ایمان را مایه پاکیزگی شما از شرک و نماز را مایه دور شدن شما از تکبر قرار داد و زکات را به خاطر پاکیزگی جان و روان و افزایش روزی واجب کرد.
الحتجاج
ذکر روز چهارشنبه
صد مرتبه «یا حی یا قیوم»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهید مطهری گفتهاند:
خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: «وَاصْبرْ عَلی ما یقولون» خیلی حرفهای ناشایسته به تو میگویند، صبر داشته باش و بر آن چه، آن ها میگویند خویشتندار باش و تحمل کن. «وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرآ جَمیلا» از آن ها دوری گزین، دوری گزیدن زیبایی. این «دوری گزیدن زیبایی» یعنی چه؟ یعنی ضمن این که از این ها فاصله میگیری، عکسالعمل خشونتآمیزی به این ها نشان نده. مثلا وقتی که میبینی به تو بدگویی میکنند و فحش میدهند، به آرامی از آن جا رد شو، انگار نشنیدهای. شما مثلا میبینید که فرزندتان به شما حرف ناشایستهای میزند. اگر روبه روی او بایستید این پرده، دیگر دریده میشود.
برگرفته از «آشنایی با قرآن»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عزیز دلم، اگر بچههای فقیر خیابان را خوشحال میکنی، مرا هم خوشحال کن. من کمتر از آنها درمانده نیستم. تو هیچ نمیتوانی تصور کنی که من چه شباهت زیادی به فروشنده پیری دارم که شب با اجناس فروش نرفتهاش به خانه میرود.
برگرفته از «نامه به فلیسه»
اثر فرانتس کافکا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* روزگار معلم، پای تخته سیاه بود!
* باران سفارشی، سیل شد.
* بعضی ها سواد کتاب خواندن ندارند.
* شهاب در شب برای دیدن زمین شعله برداشت!
* پول بعضی ها از «حساب» خارج رفت!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طرح کمرنگی بودم از عشق
نقطه چینی از خویش
تو تمامم کردی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. نمی دونیم سردی هوا باعث شده یا دلیل دیگه ای هست که خیلی از پیامک ها یه جوری شدن! بابا یک کم خلاقیت به خرج بدین، یک کم نمک، یک کم مزه! ممنون از همه دوستانی که درست و طبق روش گفته شده تو مسابقه شرکت کردن. پیامک های بی ربط و بی نام و بی مزه متاسفانه حذف شدن. چندتا از جمله های بانمک تر رو انتخاب کردیم که می خونید. دمتون گرم و خوش باشین همیشه.
* - قناری رو سرم قشنگه؟ - قناری؟ بارون اومده رنگش رفته، کلاغ سیاهه عزیزم! - ای بابا اینم که شد مثل طرح پیش فروش خودرو! یاسین عاشوری
* خانمی، یه کلاغ دل شکسته، بدون یار و یاور، روی موهات نشسته!
نسرین اباذریان
* وقتی منتظری همای سعادت از روی سرت رد شه ولی یه کلاغ رد میشه، تازه مدتی هم میشینه تا خستگیش در بره! سید حسین آروند
* شانس همه می شینه کفترِ سفیدِ نازِ کاکل به سر، شانس من شده کلاغ سیاه به کاکل سر! ای پیشونی... غلامرضا قلی پور، روستای به آباد
* - بره چی دری گریه مکنی؟ - مخی برت برقصم با ای آغل کلاغی که آرایشگره برم درست کرده؟! داود زرقی
* عیال تکون نخور که چینگ میزنه... از این زاویه چقد تو سفیدتری در مقابل این کلاغ سیاه! بهزاد توکلی، دولت آباد
* - عزیزم کجا رو نگاه می کنی؟ - هیچی نگو بدبخت شدیم... دلار اومد پایین!
ملیحه سادات ظهور عطار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بعد از تکواندو، یه مدت خونه نشین بودم. یکی از این مربی ها اومد گفت: مادر شما پاهات فولادینه، منجر به قتل میشه آخرش. بیا همون رو با دست کار کن. معرفیت کنم بری سراغ کاراته. پرسیدم خب چه شکلیه؟ گفت کاتا دوست داری؟ گفتم کاتا چیه؟ شروع کرد توضیح دادن که کاتا همونیه که حرکات نمایشی انجام میدن. حرفشو قطع کردم و جواب دادم: «من با این سنم برم اون جا جنگولک بازی دربیارم؟ بچه هام هیچ، نوه هام هیچ، خانمای همسایه نمیگن این زنه چرا به جلافت افتاده آخر عمری؟» مربی گفت: «جلافت چیه مادر؟ جنگولک کدومه؟ ورزشه دیگه؟» گفتم: «لازم نکرده. جز کاتا چی دارین؟» گفت: «کومیته؟»
اون جا بود که دیگه قاطی کردم. گفتم: «کمیته؟ بابا سال 97 شده، الان دختر پسرا با حفظ شئونات میرن کافی شاف. اینترنت اومده، موبایل اومده. آیا مشکل ما تفریح جوانانه؟!» مربی یه مقدار آرومم کرد و قرص زیرزبونیم رو بهم داد. رفت تو فکر و بعد از چند دقیقه گفت: «ننه شما روحیهات مناسب این ورزش ها نیست اصلا. برو یه منچی، شطرنجی چیزی بازی کن، آرامش روح پیدا کنی. الان مدارکت رو هم بفرستم، تست هم بدی، به دلیل نقص پرونده، رد میشی با این حرفای تندی که میزنی. یه ذره به خودت مسلط باش.» بعدشم رفت و بلاکم کرد و دیگه هرگز جوابمو نداد. اصلا بهتر. کاراته هم شد ورزش؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رویترز| فشفشه های آماده شده برای آتش بازی سال نو، فیلیپین
آسوشیتدپرس| غافلگیر کردن کودکان بستری در بیمارستان توسط کارمند اورژانس با لباس بابانوئل، روسیه
آسوشیتدپرس| برگه هایی که مردم آرزوهای سال نویشان را روی آنها نوشته اند، کره جنوبی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سال ۲۰۱۹ یک جوریه. بذاریم سال دیگه که رُند شد، شروع کنیم به موفقشدن!
سال تحویل خارجی ها اصلا هیجان نداره، سال ما خوبه، یه بار سر ناهار سالمون تحویل میشه، یه بار نصف شب وسط رختخواب!
الان خارجی ها دارن به بچه هاشون میگن، رفتیم مهمونی موز برندارین، به پسته ها هم دست نزنین، خودمون داریم. بعد مامان شون میره پسته ها رو قایم میکنه!
یکی از مزایای داداش داشتن اینه که جوراب هاش رو میپوشی و یکی از معایبش اینه که جوراب هات رو میپوشه!
چه جوری میرین کافه چای می خورین ۱۰ تومن؟ والا من تو خونه چای کیسهای رو تا کامل رنگش رو از دست نداده، استفاده می کنم، هی می ذارمش تو آب جوش!
هرجور حساب میکنم به این نتیجه نمی رسم چرا شرکتی مثل اپل باید جوراب تولید کنه بفرسته تو متروی ایران که سه تا پنج تومن بفروشن؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خلق تصاویر شبه واقعی
یک پزشک- پرترههایی که مشاهده میکنید جعلی و غیرواقعی بوده و با فتوشاپ درست نشده اند بلکه هوش مصنوعی آنها را ساخته است. محققان «انویدیا» اعلام کرده اند؛ میتوان چهرههایی سفارشی و بسیار واقعی با شبکه عصبی GAN طراحی کرد. شبکه عصبی GAN سال ۲۰۱۴ معرفی شد که منشأ ساخت ماسکهای آفریقایی، ترمیم عکسهای پرتره، تغییر دادن عکس ها مثل باز کردن چشمها، تولید صفحات کمیک از فیلمها و دهها کاربرد دیگر بود. اکنون این فناوری به نقطهای رسیده است که دیگر تشخیص یک عکس پرتره واقعی از نمونههای جعلی آن برای مردم غیرممکن شده است!
کاهش اضطراب به سبک هندی
اخبار آسیا- باشگاه گریه به تازگی با هدف تشویق مردم به گریه کردن برای کاهش استرس، اضطراب و کمک به سلامت جسمی و روحی مردم در کلان شهرهای هند تاسیس شده است. در این باشگاه، هندیها داستانهای غم انگیز خودشان را تعریف میکنند و با شنیدن غم و غصه یکدیگر اشک میریزند، گاهی هم ترانه و موسیقیهای حزن انگیز و احساسی پخش میشود. آن ها معتقدند گریه به انسان آرامش میدهد و از استرس و اضطراب میکاهد و انسان را تندرست میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام و خدا قوت،چند روزی تا شروع جام ملت ها مونده و از الان گمانه زنی ها درباره ترکیب تیم ملی در این رقابت ها شروع شده است، براساس شناختی که از کی روش و فوتبال مورد علاقه اش داریم، ترکیب تیم و وظایف تاکتیکی رو به این شکل پیش بینی می کنیم:
دروازه بان: در این پست به احتمال زیاد کی روش از علیرضا بیرانوند و 10 نفر دیگه استفاده می کنه که فقط بیرانوند طبق قوانین فیفا حق استفاده از دستش رو داره، بقیه باید با پا دروازه بانی کنن.
دفاع وسط: در دفاع وسط به احتمال زیاد خود کی روش حضور نامحسوس داره و هر وقت کار، گره بخوره می پره وسط تا در مرکز خط دفاع به داور اعتراض کنه. غیر از کارلوس باید شاهد حضور مجید حسینی و پورعلی گنجی باشیم که ضمن دفاع کردن به بقیه هم بگن حمله نکنن تا کل 11 نفر دورهمی دفاع کنن.
دفاع کنار: در این پست وریا غفوری و حاج صفی حضور دارن که باید خیلی نفوذ کنن. خدای نکرده منظورم نفوذ به تیم حریف نیست بلکه باید به قلب دفاع خودمون نفوذ کنن تا شلوغ پلوغ بشه و اگه توپ از دفاع وسط رد شد، چشم بازیکن حریف به بیرانوند نیفته! خوب نیست. دروازه و دروازه بان ناموسی محسوب میشن.
هافبک ها: در خط هافبک تنوع پست بیشتری داریم. هافبک دفاعی داریم که امید ابراهیمی خواهد بود. هافبک کمتر دفاعی داریم که امیری اینا هستن. هافبک تهاجمی داریم یعنی قدوس یا کریم، که فقط وقتی تیم حریف حمله کرد باید بیان تو دفاع و چون احتمالافقط تیم حریف حمله می کنه، اینام هافبک دفاعی محسوب میشن.
خط حمله: سردار آزمون رو داریم که باید از جلوی دروازه حریف دفاع رو به کمک طارمی شروع کنه. این دوتا هم جلوی حریف دفاع می کنن هم از خودشون دفاع می کنن هم از کی روش دفاع می کنن، کی روش هم از اینا دفاع می کنه و فردوسی پور هم از همه شون دفاع می کنه. این شد ارنج و استراتژی تیم ملی در جام ملت ها.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شکرانه را که چشم تو روی بتان ندید
ما را به عفو و لطف خداوندگار بخش
ساقی چو شاه نوش کند باده صبوح
گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فرهاد از آن دسته آدم هایی است که مدرنیته را به بهترین شکل با سنت میآمیزد. مثلا اصرار دارد جلوی یخچال ساید بای ساید جدیدش حتما قالیچه ایرانی پهن کند یا آهنگهای راک را نه حتی با تنبک بلکه با قابلمه بنوازد. این در حالی است که کلا هیچ آشناییای هم با موسیقی ندارد مگر جمله همیشگیاش که میگوید: «موسیقی زبان مشترک انسانهاست» که آن را هم نمیدانم از کدام بیچارهای دزدیده است. به هرحال فرهاد آخر هفته، من را به خانهاش دعوت کرد و به رغم تنفر درونیام از رفتن به خانهاش، دعوتش را قبول کردم.
وارد خانهاش که شدم، پشت میز تحریرش نشسته بود و با عینک مطالعهاش روزنامه میخواند. بدون سلام و علیک، به رسم فرنگ رفتهها در همان حالت گفت: «هرچی میخواهی برو بردار، من تعارفی نیستم.» کفشهایم را درآوردم و همانطور دم در خیره ایستادم و نگاهش کردم. از بالای عینک، نگاهی کرد و گفت: «چای یا قهوه؟» گفتم: «قهوه اگه ممکنه.» گفت: «انتخاب خوبیه، برو واسه خودت درست کن، یه شاتم برای من بریز!» به سمت آشپزخانه رفتم و یک لیوان آب از شیر خوردم و برگشتم دم در. تنها حرفی که زدم این بود: «حداقل روزنامه رو برعکس نگیر»!
گفت: «میدونی آمریکاییها وقتی گرسنهشون میشه چی کار میکنن؟» گفتم: «چی کار؟» گفت: «غذا میخورن!» و شروع کرد به بلند بلند خندیدن. وقتی هم چهره ماسیده من را دید، گفت: «این که برات خندهدار نبود به خاطر تفاوت فرهنگیه. واسه آمریکایی ها بگم غش میکنن از خنده.» گفتم: «کلا خوبی؟» گفت: «مگه میشه خوب بود؟ این جا نوشته تو کانادا ایام کریسمس، بوقلمون بیست دلاری رو میدن پنج دلار که فقرا هم بتونن بخرن. حالا اگه ما بودیم گرونتر هم میکردیم.» گفتم: «آره واقعا دمشون گرم.» گفت: «میرم؛ تو همین هفته میرم کانادا.» در حالی که کفشهایم را میپوشیدم گفتم: «اتفاقا چه کار خوبی، وقتی اون جا رو دوست داری، آره برو.» گفت: «آره، چیزهایی داره که واسه من آرمانیه. نمیتونم ازشون بگذرم.» گفتم: «امیدوارم موفق باشی. خدافظ.»
آمدم در را ببندم ولی یاد تابلوی ساختمانشان افتادم که نوشته بود، فرهاد شش ماه است پول شارژ نداده است. آشغالهایش را هم جلوی واحد گذاشته بود. سرم را آوردم داخل و پرسیدم: «دقیقا واسه چی میخواهی بری کانادا؟ واسه دیدن فرهنگ زیباشون؟» از بالای عینک نگاه کرد و گفت: «بوقلمون رو پنج دلار میخرم و فریز میکنم، بعد کریسمس بیست دلار میفروشم!» در را کوبیدم و خارج شدم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* ممنون برای خشونت های نامرئی، هیچ نشانه ای نیست تا به کسی ثابت کنی یا بری پزشک قانونی غرامت بگیری! به طور معمول هم آدم هایی که خشونت نامرئی دارن، انسان های معقول و جامعه پسندی هستند. فقط اونایی که درگیرند، حس و حال هم رو می فهمند.
* آق کمال؛ تا حالا دقت کردی چقدر شبیه زین الدین زیدانی؟!
آق کمال: از پشت سر شبیه زیزویُم ولی از جلو روم عین دیوید بکام!
* خبری از ترسانک و رادیو الان نیست، ما به عشق همین مطالب زندگی سلام می خریم.
داودلی، قوچان
* لطفا هرچه زودتر بخش آموزش فوتبال رو در زندگی سلام راه بندازید چون خیلی بخش باحالیه!
* پروین نام مادرم بود، پروانه خواهرش بود، هر دو چه غمگینانه رفتند سوی خانه! روحشون شاد. نسرین اباذریان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.